در عرفان اسلامی از قرن ها پیش برخورد بسیار پیشرفته ای با زنان وجود داشته و در مواردی که لازم بوده مانند مراحل خودسازی و سیر و سلوک، هیچ تفاوتی بین زن و مرد قائل نشده و در مواردی حتی زن را والاتر و ارزشمندتر در نظر گرفته و حقوق فوق العاده ای برای زن قائل بوده است که چون بر پایه دو عنصر اصلی یعنی «معنویت و عشق» بوده، زن را به مقام و ارزش شایسته او می رساند و زنان می توانند یکی از واسطه های برتر در عروج مردان به سعادت و قُرب الهی باشند. در عرفان اسلامی جریان مستقلی به نام «جریان عاشقانه» و یا «عرفان جمالی» وجود دارد. یکی از بزرگان این مکتب «فخرالدین عراقی»،شاعر عاشق و عارف قرن هفتم هجری است. وی معتقد بودکه هویت و اصالت و ویژگی های عاطفی، جسمی و روحی و فکری «زن»، از او یک منبع مهر و محبت و عاطفه می سازد و زن را به عنوان یکی از زیباترین مظاهر جمال الهی در آفرینش معرفی می کند.