آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۲

چکیده

  مک تاگارت در مقاله «غیر واقعی بودن زمان»، در باب عدم وجود زمان استدلال می کند. استدلال اصلی او مبتنی بر این استدلالی است که توصیف ما از زمان به تناقض منجر می شود. به اعتقاد او، ما زمان و رویدادهایی را که در زمان رخ می دهند، به دو صورت مختلف صورت بندی می کنیم: بر اساس صورت بندی نخست، یک رویداد یا در گذشته رخ داده است یا در زمان حال در حال رخ دادن است و یا در آینده رخ خواهد داد. بر اساس صورت بندی دوم می گوییم رویداد الف همزمان، زودتر و یا دیرتر از رویداد ب رخ داده است. مک تاگارت ابتدا استدلال می کند که توصیف دوم از زمان برای تبیین «تغییر» در زمان ضروری نیست و اساساً نمی تواند تغییر را تبیین کند؛ بنابراین تنها توصیف نخست است که برای تبیین مفهوم «تغییر» ضروری است. وی سپس استدلال می کند که پیش فرض گرفتن توصیف نخست، منجر به تناقض خواهد شد. به این معنا چون پیش فرض گرفتن نحوه نخست از توصیف زمان برای واقعی بودن زمان ضروری است و ازآنجایی که این پیش فرض به تناقض می انجامد، نتیجه می گیریم که زمان غیر واقعی است. در این نوشتار ابتدا صورت بندی کاملی از استدلال مک تاگارت ارائه شود و سپس به برخی از اصلی ترین واکنش ها به این استدلال اشاره می شود. در انتها انتقادی متفاوت را درباره استدلال مک تاگارت معرفی می کنیم که بر اساس آن، استدلال مک تاگارت به تأیید نظریه غیر- واقع گرایی و به طورخاص نظریه خطا خواهد انجامید .با استفاده از استدلال بقوسیان علیه این نظریه، استدلال خواهد شد که چنین دیدگاهی در مورد تبیین محتوای اظهارات ما در باب زمان به تناقض منتهی خواهد شد.  

تبلیغات