آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

در این پژوهش سعی شده است شکاف های مفهومی و نظری تئوری رهبری کاریزمای وبر مشخص شود و سپس، براساس روش تیپ ایده آل وبری به برساخت تیپ ایده آلی از رهبری کاریزمایی اقدام شود که در حوزه جامعه شناسی بوده و قابلیت آزمون تجربی-تاریخی داشته باشد. براین اساس، ابتدا به بررسی چرایی وجود ابهام های نظری در تئوری کاریزمای وبر پرداخته شده است. سپس، براساس آرای وبر و شارحان اصلی او سعی شده است دو رویکرد اصلی به مسئله کاریزما به صورتی منسجم سنخ بندی و برساخت شود: رویکرد اول مطالعاتی هستند که بیشتر به صفات و ویژگی های فردی پرداخته اند و سعی کرده اند دلایل ظهور کاریزما را در فرد صاحب کاریزما بجویند؛ رویکرد دوم مطالعاتی هستند که بیشتر به دریافت های پیروان و پاسخ نگرشی و رفتاری آن ها به کاریزما و همچنین، شرایط عینی و ذهنی شکل گیری کاریزما پرداخته اند. در انتها استدلال شده است که رویکرد پیرومحور، رویکردی جامعه شناختی است و به لحاظ تجربی قابل بررسی است. در این رویکرد اساس بحث بر تلقی پیروان از رهبر کاریزمایی قرار دارد و اعتبار کاریزما از تأیید و قبول پیروان نشأت می گیرد. افزون بر این، پیروان در شرایط خاصی از نظر روحی و روانی به دنبال منجی و کاریزما هستند و وضعیت روانی خود را ناشی از شرایط بحرانی اجتماعی می دانند؛ بنابراین، تغییرات، بحران های اجتماعی و تحولات ساختاریِ اجتماعی و نهادهای ناشی از آن، زمینه و علت اصلی ظهور رهبران کاریزماتیک قلمداد می شوند.

تبلیغات