آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

وسعت اندیشه مولانا اقیانوس بی کرانی است که روندگان بحر حقیقت را قادر می سازد تا به هر کرانه آن لنگر اندازند و فراخور اندیشه و توان خویش مروارید معانی عرفانی را صید کنند. اندیشه ای که برانگیزاننده حسی از سقوط بشریت است. سقوطی که مقدمه صعودی آگاهانه و هشیارانه به تعالی و خودشناسی است. او با طنزی زیرکانه و کاربرد تضاد و تناقض، اغراق، آمیختگی عناصر انسانی و حیوانی، بیان واقع گرایانه عناصر خیالی، ادبیات پورنو و رکیک و احضار ابعاد شیطانی، داستان سقوط انسان و ناتوانی او در شناخت حقیقت را بیان می کند و با برافکندن نقاب گنهکاری چهره حقیقی خداپرستی را نشان می دهد. این شیوه بیان به گروتسک شهرت دارد؛ شیوه ای که ماهیتی غمبار و مشمئزکننده دارد، در عین حال خنده را در مخاطب برمی انگیزد، خنده ای خالی از شوق و شادی که ابزاری برای نشان دادن ضعف ها، کمبودها، دردها و بی عدالتی هاست و با برانگیختن احساساتی متضاد، پاسخ مغشوش و دوگانه مخاطب را موجب می گردد و او را به تعمق و تفکر وامی دارد. در این مقاله نویسنده پس از تعریف گروتسک و ویژگی های آن، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی مصداق هایی از این گونه در اندیشه و افکار مولانا پرداخته و به این نتیجه رسیده است که حضور عناصر گروتسک در حکایت های مولانا انکارناپذیر است. او بامحور قرار دادن شخصیت و موقعیتو تقابل آنها و بهره گیری از کارکردهای متعدد گروتسکی، مفاهیم عرفانی ژرف و عمیقی را بیان می کند که به عشق حقیقی و تکامل انسان منتهی می شود.

تبلیغات