آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

این تحقیق با رویکرد برساخت گرایی به دنبال پاسخ به این پرسش است که سمن های حمایتی برای مداخله در مسائل اجتماعی و بهبود وضعیت اقشار آسیب پذیر با چه چالش هایی مواجه هستند. روش مورد استفاده نظریه مبنایی و تکنیک جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 23 نفر از فعالان سمن ها و مشاهده 34 سمن حمایتی است. طبق یافته ها، محوری ترین چالش پیش روی سمن ها، انجام «اقدامات خُرددامنه و فردگرایانه» است. آنچه منجر به ظهور چنین چالشی می گردد، نخست ضعف سمن ها در ریشه یابی مسائل اجتماعی است. فرایند توانمندسازی اقشار آسیب پذیر در سمن های حمایتی نیز غالباً کوتاه مدت، مقطعی و یک بعدی است و از مشارکت بومیان و مردم محلی به خوبی استفاده نمی شود. عواملی چون قدمت و طول عمر، اندازه، گستره جغرافیایی، حیطه فعالیت و گستره موضوعی سمن ها، بر چالش اصلی آنها در حوزه مداخله اثرگذار است. ایجاد علقه عاطفی بین حامیان و افرد آسیب پذیر نیز در اینجا قابل ذکر است. همچنین اقدامات آنها کلیشه نادرست نسبت به اقشار آسیب دیده به عنوان افرادی متهم، ضعیف و ترحم برانگیز را از بین نمی برد و اتفاق بزرگی در حوزه بهبود مسائل اجتماعی رقم نمی زند. در نهایت نتیجه فعالیت سمن ها در این حوزه عمدتاً منجر به ادغام اجتماعی مجدد اقشار آسیب پذیر در بدنه جامعه و عدم طرد این اقشار از اجتماع نمی گردد.

تبلیغات