زمینه و هدف: کودکان دیرآموز، دارای مشکلاتی در مؤلفه های شناختی (حافظه و توجه) هستند و قادر به فراگیری مطالب و حل مسائل همانند همسالان خود نیستند . آشنایی با روش ها و وسایلی که بر مغز تأثیر گذار بوده و باعث افزایش شناخت می شوند، اکنون دغدغه اصلی متخصصان است. این پژوهش به منظور بررسی مقایسه ای اثربخشی مداخله شناختی و تمرینات ورزشی ایروبیک بر شناخت کودکان دیرآموز انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش شامل تمامی 36 دانش آموز دیرآموز مقطع ابتدایی شهرستان اسلام شهر (تهران) در سال 1396 بود که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این نمونه به 3 گروه توانبخشی شناختی، گروه ورزشی ایروبیک، و گروه گواه (12 نفر در هر گروه) تقسیم شدند. مداخلات به مدت 2 ماه به طور هفتگی 3 بار در هر هفته، در هر جلسه 50 تا 60 دقیقه ارائه شدند. در نهایت پس آزمون از هر 3 گروه به منظور بررسی اثربخشی مداخلات انجام شد. در این پژوهش برای سنجش هوش و ویژگی های شناختی دانش آموزان از آزمون هوش استانفوردبینه (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین 3 گروه در مؤلفه حافظه فعال بینائی، تفاوت معنی داری وجود دارد (0/027= P ، 2/737= F ، 0/273=لامبدای دیلکز). همچنین بین دو گروه توانبخشی و گروه ایروبیک در میزان متغیرهای شناختی (حافظه فعال کلامی و غیرکلامی و پردازش دیداری فضایی کلامی و غیرکلامی) پس از ارائه مداخله، تفاوت وجود ندارد ولی گروه توانبخشی تفاوت معنی داری در مقیاس حافظه فعال غیرکلامی (حافظه بینائی) با گروه گواه (0/014 P= ) دارند؛ بدین معنا که هر دو گروه توانبخشی و ایروبیک عملکرد خوبی بعد از ارائه مداخله دست یافتند ولی گروه توانبخشی شناختی نسبت به گروه ایروبیک عملکرد بهتری داشتند. نتیجه گیری: به دلیل اینکه تمرینات توانبخشی شناختی بر افزایش حافظه فعال تمرکز داشته، بنابراین با توجه به نتایج این پژوهش می توان از بسته درمانی توانبخشی شناختی برای افزایش حافظه فعال بینائی کودکان دیرآموز در مدارس و مراکز توابخشی به منظور بهبود وضعیت درسی این دانش آموزان استفاده کرد.