باروری یا به تعبیر دیگرفرآیند فرزند آوری ، اگرچه از ارکان اصلی و مهم جمعیت شناسی است اما به عنوان یک پدیده اجتماعی، ارتباط بسیار نزدیکی با فرهنگ وبه طور اخص با سیمای اجتماعی – اقتصادی و سیاست های کلان کشورها دارد. از این رو سیاست و برنامه های اجتماعی اقتصادی و فرهنگی به عنوان یکی از متغیرهای مهم ، تاثیرقابل ملاحظه ای برباروری دارد ومتقابلا از آن ها تاثیر می پذیرد. یعنی باروری درعین حال که از ارکان تغییرتعداد و ساختار سنی – جنسی جمعیت کشور است، حامل عنصرمهمی ازویژگی های اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی نیز به شمار می آید. از طرف دیگر، اتباع هرکشور حتی پس ازمهاجرت به سایرکشور ها و زندگی در آن جا ، هنوزبرخی ریشه های فرهنگی ، آداب ، سنن ، باورها و رفتارهای خود را تا سالیان دراز حفظ می کنند و برخی از باورها ی فرهنگی را حتی تا پایان عمر نیز زنده نگه می دارند. اما داده های موجود حکایت از آن دارد که باروری از این فرآیند مستثنی است و سطح باروری مهاجران وارد شده به یک کشور ، به تدریج به سطح باروری کشور میزبان گرایش پیدا می کند. در مطالعه ی حاضر، به منظور بررسی و آزمون این پدیده ، تحولات سطح باروری کشور با تحول همین میزان در بین مهاجران افغانی در ایران مورد مقایسه قرار گرفته است. نتیجه ی حاصل از این مقایسه ، نشان داد که سطح باروری مهاجران افغانی در ایران به تدریج از الگوی افغانستان فاصله می گیرد و به سطح باروری ایران نزدیک می شود و در واقع حکایت از همگرایی فرهنگ با باروری دارد. با مشاهده ی این پدیده ، با استفاده از نظریه " سقلمه " به ریشه یابی دلایل این پدیده پرداخته شد و نتایچی نیز به دست آمد که بر محور نظریه های تبیین باروری ، توجیه می پذیرد.