مقاله حاضر ضمن تحلیل اندیشه های شریعتی و جستجوی امکانات تفکر وی در گذر از تفکر تئولوژیک و سرنسپردن به سکولاریسم، بر عناصر و وجوهی از تفکر معنوی در آرای شریعتی، تأکید می کند. شریعتی ضمن به رسمیت شناختن عالَم و زیست جهان مدرن، خواهان هویت بخشی به جامعه ی ایرانی/مسلمان بر اساس سنت تاریخی و فرهنگی خویش است. او تلاش می کند از طریق نقد توامان مدرنیته و سنت، راه سومی را بگشاید. همین تلاش سترگ او یعنی برقراری دیالوگ و دیالکتیکی میان عقلانیت سنتی و عقلانیت جدید، اصیل ترین وصف شریعتی است این مقاله نشان داده است که ویژگی اساسی اندیشه شریعتی، ارتباط آن با تفکر غیر تئولوژیک-غیر سکولار است. آرای پژوهندگان آثار شریعتی هم بر این ارتباط صحه می گذارد. پژوهش حاضر به نظام سازی ایده ی تفکرغیر تئولوژیک-غیر سکولار در آثار شریعتی می پردازد و نشان می دهد که خودآگاهی به عنوان مفهوم کانونی مستتر در اندیشه ی شریعتی، یک نوع خوآگاهی غیر تئولوژیک-غیر سکولار می باشد که در تعریف اکثر مفاهیم موجود در اندیشه اش از قبیل تعریف انسان، مذهب، بازگشت به خویشتن، روشنفکر و...مستتر می باشد.