در زندگی اجتماعی تعامل و ارتباط سبب گسترش اندیشه ها ی اجتماعی می شود. تداوم زندگی اجتماعی در میان تحولات دنیای امروز جز با مدد از مفاهیم سرمایه اجتماعی و به ویژه اعتماد دشوار است. سرمایه ی اجتماعی روابط اجتماعی را سرمایه ی یک جامعه می داند. این رویکرد دارای سه مؤلّفه ی هنجار، اعتماد و مشارکت است. جریان توجه به مفاهیم سرمایه ی اجتماعی پیوسته تداوم داشته و مصادیق آن را در ذهن و زبان اندیشمندان گذشته و از جمله سعدی می توان یافت. سعدی به واسطه سفرهای متعدد و همراهی با اقشار مختلف با مبانی اندیشه های اجتماعی روزگار خویش آشنا و به آن ها پرداخته است. این مقاله برای آشنایی با دیدگاه اجتماعی سعدی، مؤلّفه ی اعتماد را درکتاب گلستان به شیوه ی اسنادی همراه با تحلیل کمّی و کیفی بررسی نموده است. بر این اساس بیشترین تأکید سعدی بعد از مؤلّفه ی هنجارگرایی به اعتماد بوده و از بین شاخص های اعتماد، احساس امنیّت بالاترین بسامد را داشته و آن را می توان با توجه به اوضاع قرن هفتم شاخص مورد توجّه جامعه ی عصر سعدی دانست. بعد از آن اعتماد رسمی، غیر رسمی و تعمیم یافته قرار گرفته اند. اعتماد در گلستان به گونه ی معناداری در باب های آن نمود دارد و بین عنوان و مفاهیم باب و مؤلّفه ی اعتماد رابطه ای مستقیم وجود دارد.