هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی ها و نظام ارزشی گفتمان حکومتی پادشاهی و خلیفگی در کتاب نصیحه الملوک امام محمد غزالی است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که در گفتمان حکومتی پادشاهی، پادشاه فرّه را از ایزدان گرفته و موظف به اجرای عدالت و استیفای حقوق انسانی است؛ رعیت نیز تابع بی چون و چرای پادشاه اند. در گفتمان حکومتی خلیفگی نیز، خلیفه، سایه ی خدا روی زمین است و ماموریت اجرای احکام و حدود الهی و احسان به مردم را به عهده دارد؛ مردم نیز باید تابع محض خلفا و امرا باشند. در گفتمان پیشنهادی غزالی رابطه ی دو گفتمان، تعاملی است نه تقابلی؛ بدین معنا که ارزش ها و مفاهیم از اسلام و سیستم، و آداب و شیوه ی حکومت از گفتمان پادشاهی وام گرفته شده است. تئوریسین هایی مانند غزالی قدرت را از آسمان ها گرفته و به شاه یا خلیفه اعطا کرده اند؛ از سوی دیگر، با ایجاد باورِ برگزیده بودن این افراد، مردم را تابع محض خلیفه ساخته و از آن ها فرمان برهایی مطلق درست می کنند. در سراسر متن کتاب نصیحه الملوک نوع افعال برای پادشاهان پیشااسلامی، ماضی و مضارع اخباری با قطعیت زیاد است؛ اما فعل های مربوط به خلفا بیش تر التزامی است و اغلب از انشایی با دلالت امر غایب بهره می برد. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی ها و نظام ارزشی گفتمان حکومتی پادشاهی و خلیفگی در کتاب نصیحه الملوک امام محمد غزالی است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که در گفتمان حکومتی پادشاهی، پادشاه فرّه را از ایزدان گرفته و موظف به اجرای عدالت و استیفای حقوق انسانی است؛ رعیت نیز تابع بی چون و چرای پادشاه اند. در گفتمان حکومتی خلیفگی نیز، خلیفه، سایه ی خدا روی زمین است و ماموریت اجرای احکام و حدود الهی و احسان به مردم را به عهده دارد؛ مردم نیز باید تابع محض خلفا و امرا باشند. در گفتمان پیشنهادی غزالی رابطه ی دو گفتمان، تعاملی است نه تقابلی؛ بدین معنا که ارزش ها و مفاهیم از اسلام و سیستم، و آداب و شیوه ی حکومت از گفتمان پادشاهی وام گرفته شده است. تئوریسین هایی مانند غزالی قدرت را از آسمان ها گرفته و به شاه یا خلیفه اعطا کرده اند؛ از سوی دیگر، با ایجاد باورِ برگزیده بودن این افراد، مردم را تابع محض خلیفه ساخته و از آن ها فرمان برهایی مطلق درست می کنند. در سراسر متن کتاب نصیحه الملوک نوع افعال برای پادشاهان پیشااسلامی، ماضی و مضارع اخباری با قطعیت زیاد است؛ اما فعل های مربوط به خلفا بیش تر التزامی است و اغلب از انشایی با دلالت امر غایب بهره می برد.