آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۸

چکیده

ملازمت با حق در گرو ملازمت عقلی و عملی است؛ خدای حکیم فرایند پرورش انسان از قوه به فعل را در نظام احسن به خوبی طراحی نمود که تربیت انسان الهی و لازمه فعلیت یافتن انسان در پرتو حیات فردی و اجتماعی اوست، ضمانت اجرای این احکام و تکالیف شرعی نیز بر عهده حاکمان الهی است که با یکی از ابزارهای مهمی که در دست دارند- رسانه ها- به این مسئله مبادرت می ورزند. رهاوردهای حکمت، تبیین مسئله حق است چه این که بعض از حکمای متأخر حکمت را به حق تعریف نمودند؛ آن گاه با بررسی ابعاد موضوع باید منظومه فکری که تمام اضلاع آن هماهنگ با حکمت باشد را تعریف نمود. بر این اساس، ابتدا باید در چارچوب هستی شناسی که شالوده و بنیان های نظری یک مسئله است حکمت را مشخص نمود، سپس در معرفت شناسی تبیین می شود که وجه و دلیل آن چه بوده و کتاب و سنت و عقل و اجماع هر کدام به ترتیب رتبه جایگاه حق را توصیف و اثبات می نمایند. مرحله سوم نیز جایگاه انسان در مقام خلیفه الهی و رابطه آن با حق است. اگر حکمت به حق تبیین و تفسیر شود و آن را به انسان و اجتماع سریان داد و اضلاع سه گانه بنیان های نظری آن را مشخص نمود، آن گاه جایگاه رسانه در این منظومه فکری مشخص می شود و پاسخگوی پرسش های زیر خواهد شد که در این پژوهش تلاش می شود به آن ها پاسخ داده شود: -        رابطه حق و شأنیت رسانه در هدایت جامعه و انسان در مقام خلیفه الهی چیست؟ -        آیا رسانه در این منظومه فکری صاحب حق است و اگر صاحب حق است، آیا تکالیفی نیز بر عهده دارد؟ -        تکالیف رسانه در تربیت انسان و جامعه محق چیست؟ -        اقتضائات رسانه در این منظومه چیست؟ -        تفاوت حق در رسانه حکمت محور با مباحث حقوق رسانه در غرب چیست؟

متن

تبلیغات