آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

مسئله «این همانی شخصی» از مسائلی است که هم در حیات دنیوی کاربرد دارد و هم در حیات اخروی. زیرا بر اساس مفهوم این همانی شخصی و معیارهای آن از یک سو مشخص می شود که آیا فردی که اکنون، برای مثال، هفتاد سال دارد همان فردی است که پنجاه سال پیش بیست سال داشت، و از سوی دیگر معلوم می شود که فرد اخروی همان فرد دنیوی است یا نه. متفکران معیارهای گوناگونی برای این همانی شخصی ارائه داده اند که یکی از مهم ترین آن ها «روح» است. اما از آنجا که جان هیک به روح، به عنوان جوهری غیرمادی، معتقد نیست و  انسان را واحدی روانی جسمی می داند، معیار این همانی را «بدن» در نظر می گیرد و با توجه به اینکه به معاد جسمانی و بازآفرینی بدن قائل است، برای اثبات این همانی میان فرد اخروی و فرد دنیوی باید نشان دهد که میان بدن اخروی و بدن دنیویِ آنان این همانی برقرار است. البته منظور از بدن هم جنبه های جسمی و هم جنبه های روانی انسان است که وحدتی را تشکیل می دهند. او بدین منظور سه وضعیت فرضی را مطرح می کند و بر مبنای آن ها نشان می دهد که گرچه بدن فرد در آخرت «بدل» بدن او در دنیا است، اما با این حال این همانی میان این دو بدن و، درنتیجه، میان این دو فرد برقرار است. دیدگاه هیک را متفکرانی مانند پِنِلِم، اُلدینگ، کلارک، آودی و فلو مورد انتقاد قرار داده اند و او به برخی از آنان پاسخ داده است.

تبلیغات