جان استوارت میل، فیلسوف لیبرال مسلک بریتانیایی، در رساله ای درباره آزادی با تکیه بر مفهوم ضرر، در صدد ارائه اصل و معیاری برای تحدید دامنه اقتدار و دایره دخالت دولت در حوزه خصوصی شهروندان و تعیین و تحدید مرز و محدوده آزادی های فردی برآمد که امروزه با نام «اصل ضرر» شناخته می شود. تلاش و تأملات میل در این راستا و اصل ابداعی او، هرچند در نظر بسیاری تحسین و یا تلقی به قبول شده است و از زمان طرح و تدوین، به عنوان یکی از اصول محوری لیبرالیسم شناخته می شود، ولی مدلول و محتوای این اصل و انگاره همواره مناقشه برانگیز و آماج نقد و انتقادهای اساسی بوده و حتی برخی هواداران لیبرالیسم نیز با اذعان به کاستی ها و کم مایگی آن، در پی تجدیدنظر و ارائه تقریرهایی تعدیل یافته و منسجم از آن برآمده اند. در این مقاله، پس از اشاره به پیش فرض های میل در تدوین اصل ضرر، به تبیین، بررسی و نقد مبنا و مدعای «اصل ضرر» و واکاوی جایگاه آن در سیاق و ساختار نگرش لیبرالیستی و سودگرایانه میل پرداخته شده است