این پژوهش «تأثیرعوامل اجتماعی بر روابط نسلی از دیدگاه دانشجویان دختر 20 تا 26 سال» در دانشگاه های دولتی شهر تهران را در سال 1395 مطالعه می کند. چارچوب نظری تئوری های «دگرگونی ارزشی اینگلهارت، رشد یافتگی سنی بنگستون، جهانی شدن گیدنز، تجربه نسلی مانهایم، تغییر در فرآیند جامعه پذیری مک لوهان» می باشد. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری 11406 نفر است. اطلاعات از میان نمونه ۳۸۲ نفری جمع آوری شد. ضریب تعیین تعدیل یافته ( ) نشان می دهد متغیرهای وارد شده به معادله 52 درصد از واریانس تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نمایند. ضرایب تأثیر مدل تبیین کننده روابط نسلی نشان از معناداری متغیرهای «سبک زندگی، معاشرت با گروه همسالان، ارتباط و تعامل درون خانواده» در معادله رگرسیون دارد. براساس ضرایب تحلیل مسیر نیز، سبک زندگی با ضریب کل 0.574 و ارتباط و تعامل درون خانواده با ضریب کل 0.478 بیشترین تأثیر بر متغیر روابط نسلی را نشان می دهند. یافته های کلی نشان می دهد در تبیین تفاوت بین نسل ها در سطح خرد در ویژگی شخصیتی دختران جوان و در سطح میانی به لحاظ جامعه پذیری و تعلیم و تربیت دگرگونی بوجود آمده و دختران جوان نسل تغییرطلب هستند و خانواده در مدیریت و کاهش تضاد نسلی نقش مداخله گری دارد.