پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معماری دانش بر هویت سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و سرمایه اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق کاربردی و به لحاظ روش، جزء تحقیقات توصیفی-همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری کلیه کارکنان شهرداری مشهد، 2851 نفر بوده اند که تعداد 332 نفر به عنوان نمونه به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور گردآوری داده های پژوهشی از پرسش نامه معماری دانش چوران و کروگر (2004)، هویت سازمانی چنی (1983)، توانمندسازی روان شناختی اسپیترز (1992) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) استفاده شد. برای سنجش روایی، از روایی محتوا و تحلیل عامل تأییدی و سنجش پایایی از ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. میزان آلفای کرونباخ هویت سازمانی، معماری دانش، توانمندسازی روان شناختی و سرمایه اجتماعی به ترتیب 86/0، 86/0، 84/0 و 72/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS انجام گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معناداربودن معماری دانش بر هویت سازمانی، توانمندسازی روان شناختی و سرمایه اجتماعی به ترتیب به میزان 42/0، 47/0، 64/0 توانمندسازی روان شناختی بر هویت سازمانی به میزان 41/0 است. در نهایت توانمندسازی روان شناختی و سرمایه اجتماعی نقش میانجی گری در تأثیر معماری دانش بر هویت سازمانی به میزان 32/0 و 43/0 دارد.