امروزه اکثر سازمان ها دریافته اند برای ادامه حیات موفقیت آمیز در دنیای کنونی، بهبود کیفیت امری انکارناپذیر محسوب می شود. بنابراین نمی توان از نقش قابل توجه مدیریت کیفیت جامع به عنوان راهکار استمرار موفقیت چشم پوشی نمود. از اینرو پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر مدیریت کیفیت جامع با نقش میانجی قابلیت یادگیری سازمانی و نوآوری تجاری بر عملکرد مالی شرکت است. جامعه آماری این پژوهش توصیفی، مدیران میانی شرکت های شهرک صنعتی البرز استان قزوین بوده و روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری دردسترس می باشد. لازم به ذکر است که پس از جمع آوری داده های حاصله از پرسشنامه پژوهش ، به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی و از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. قابل ذکر است که نتایج تحلیل آماری نشاندهنده تأثیر مثبت و معنادار مدیریت کیفیت جامع بر قابلیت یادگیری سازمانی و نوآوری تجاری شرکت، تأثیر مثبت و معنادار قابلیت یادگیری سازمانی بر نوآوری تجاری و تأثیر مثبت و معنادار قابلیت یادگیری سازمانی و هم چنین نوآوری تجاری بر عملکرد مالی شرکت می باشد. علاوه بر این، نتایج حاصله گویای نقش میانجی قابلیت یادگیری سازمانی و نوآوری تجاری در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد مالی است.