پژوهش حاضر، به تحلیل جملات امری از دیدگاه معنی شناسی صوری می پردازد. این جملات، افزون بر معنای «دستوری»، به عنوان یک نیروی منظوری پیش فرض، از طیف وسیعی از نیروهای منظوری دیگری نیز برخودارند. با توجّه به تعدّد معانی این ساخت در فارسی، در این مقاله کوشیده می شود به گونه ای نظام مند، به تبیین این نیروهای منظوری چندگانه پرداخته شود. بدین منظور، با بهره گیری از رویکرد «معنی شناسی جهان های ممکن» کراتزر در زمینه تبیین عناصر وجهی و نیز با الگوگیری از قیاس معنی شناسی ساخت های امری بر پایه معنی شناسی عناصر وجهی، به وسیله شواگر، در این پژوهش نشان داده می شود که ساخت امری در فارسی در لایه زیرین خود، تنها از نیروی منظوری واحد «دستور» برخوردار است و خوانش های چندگانه این ساخت نظیر «قدغن»، «درخواست» و... ناشی از تأثیر عوامل موقعیّتی خاصّی است که جمله امری در آنها به کار می رود. در واقع، جمله امری، حاوی یک «عملگر وجهی « است که به فعل وجهی «باید» شبیه است. این عملگر، نوعی «الزام» را به عنوان «نیروی وجه» نسبت به «زمینه مشترک» گوینده و مخاطب به عنوان «پایه وجه» و محدودیت هایی از نوع «مبتنی بر اولویّت» به عنوان «منبع ترتیب» بیان می کند. اتّخاذ چنین رویکردی، بدان معناست که تبیین خوانش های مختلف ساخت های امری مستلزم پیوند معنی شناسی با کاربردشناسی است.