آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۶

چکیده

امروزه شاکله جامعه بین المللی، بیش از آنکه صرفاً اجتماع دولت ها باشد، جامعه مشترکات بین المللی است. در چنین جامعه ای هم نهادها و رویه ها و ساختارهای بین المللی و هم مبنای تعهد و التزام دولت ها به اصول و قواعد حقوق بین الملل، طبعاً بازتعریف می شود. اما مفهوم جامعه مشترکات بین المللی در لسان مکاتب حقوقی مختلف با برداشت ها و بازتاب های متفاوتی مواجه بوده است. در این میان، مکتب آمریکایی نیوهیون با نقد مفهوم قدرت ناب به عنوان هسته سخت حقوق بین الملل و نقش آن در ساختن هنجارها و اصول بنیادی حقوق و روابط بین الملل، بر منطق جدید قدرت تأکید می کند و حقوق را برآیند تضارب قدرت های جهانی در فرآیند رویه های دولت ها و بازیگران غیردولتی می داند و بدین سان جامعه مشترکات بین المللی را جایگزین مفهوم سنتی قدرت می سازد. گرچه این رویکرد، گامی به پیش است اما دقت در آموزه های این مکتب نشان می دهد که بن مایه آن همان راهبرد رئالیسم سیاسی است، منتهی با روایتی متفاوت از قدرت که درنهایت به صیانت از منافع ملی ابرقدرت ها ازجمله آمریکا منجر می شود. در این مقاله، به تبیین و تحلیل عناصر فکری مکتب نیوهیون و نقد آنها می پردازیم و نشان خواهیم داد که رویکرد این مکتب به قدرت چگونه درنهایت منجر به نابرابری در عرصه قاعده سازی بین المللی میان دولت ها گشته و با مقتضیات حقوق بین الملل ناسازگار است

تبلیغات