بین زبان و جامعه ارتباط متقابل وجود دارد که در این فرایند ارتباطی، ویژگی های اجتماعی و فرهنگی گروه های جامعه در زبان آن ها منعکس می شود؛ بنابراین زبان می تواند ابزاری برای شناخت این ویژگی های اجتماعی و خرده فرهنگی باشد. در این مقاله قصد بر این است که از طریق بررسی زبان عامیانه جوانان به مناسبات اجتماعی آنان با گفتمان مسلط جامعه و نهادهای اجتماعی، پی ببریم. بر این اساس هدف نهایی، بیان نقش و کارکرد گفتار عامیانه در خرده فرهنگ جوانان است. تبیین نظری پژوهش حاضر، بر مبنای نظریه کارناوال باختین و مناسبات زبان و قدرت در گفتمان فرکلاف، انجام شد و با استفاده از روش تحلیل گفتمان و الگوی تحلیلی فرکلاف، داده های مورد نظر تحلیل شدند. جامعة آماری، وبلاگ های شخصی (زندگی بلاگ) جوانان 15-29 سال و نوشته شده از سال 1385 تا 1388، در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش نظری و هدفمند انجام شد. حجم نمونه با رسیدن به نقطه ی اشباع و تکرار در یافته ها، به 30 متن وبلاگ رسید. روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به این نتیجه رهنمون شد که گفتار عامیانه در خرده فرهنگ جوانان به گونه ای یکدست و مشابه به کار نمی رود .بلکه با توجه به فضای اجتماعی کاربرد آن، شکل های متفاوت می یابد؛ این زبان به عنوان زبانی کارناوالی، نظم مسلط، هنجارها و نهادهای اجتماعی آن را به چالش می کشد و با تمرکز بر لذتی کانالی، در برابر ارزش ها و هنجارهای ایدئولوژیک مسلط به شکلی پنهان مقاومت می ورزد. این مقاومت با صبغة کارناوالی خود، به گونه ای متفاوت در فضای فرهنگی پایین شهر و بالای شهر و در حوزه های ارزشی و ایدئولوژیکی متفاوتی از گفتمان مسلط، به منصة ظهور می رسد.