در مطالعه حاضر تلاش شده است تا روایی آزمون دکتری آموزش زبان انگلیسی در چارچوبی نوین بررسی شود. این آزمون از طریق دو رویکرد استدلال- محور یعنی مدل استدلال- محور کین (1992) و مدل کنشگرای بنت (2010) بررسی شد. بدین منظور، برای رد یا اثبات فرضیه های پیشنهاد شده در مدل تلفیقی سعی شد تا مستندات تجربی و نظری لازم ارائه شوند. این مطالعه همچنین اثرات پیش بینی نشده آزمون را از طریق بررسی روایی مورد مطالعه قرار داده است. برای جمع آوری اطلاعات لازم در این مطالعه از سه نوع داده استفاده شد : (1) داده های مربوط به عملکرد تمامی شرکت کنندگان (999 نفر) آزمون دکتری رشته آموزش زبان سال 1393 (2) پرسشنامه هایی که توسط 103 دانشجوی دکتری و 20 استاد دانشگاه جواب داده شد و (3) مصاحبه تلفنی با 20 استاد دانشگاه و همچنین مصاحبه گروهی با 35 دانشجوی دکتری رشته آموزش زبان انگلیسی. نتایج حاکی از رد فرضیه های ارائه شده برای روایی آزمون مذکور بود. بدین معنی که به طور کلی آزمون از روایی خیلی ضعیفی برخوردار است. برای نمونه، تحلیل نمره های آزمون دکتری و بررسی برداشت دانشجویان از روایی آزمون نشان داد که نه تنها محتوای آزمون اشکال دارد بلکه تصمیم هایی که در مورد نتایج این آزمون گرفته شده نیز مناسب نبوده که این امر نهایتاً منجر به وجود آمدن نتایج غیرمطلوبی برای سهامداران شده است. یافته های این رساله همچنین پیشنهاداتی برای بهبود محتوا و نیز خط مشی کنونی آزمون در ایران ارائه می دهد.