آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

نوآوری در کشورهای در حال توسعه کمتر از حد انتظار است و اغلب نوآوری های فناورانه به واسطه مشابه سازی و بهبود تدریجی فناوری وارداتی صورت می گیرد، لذا این کشورها نیازمند توجه به پارادایمی متفاوت برای توسعه - مانند اقتصاد یادگیرنده - هستند که با تمرکز بر یادگیری مولد و رویکرد عمل، استفاده و تعامل به نوآوری، بستر مورد نیاز برای ایجاد و اشاعه تعاملات غیر رسمی به منظور اکتساب دانش فنی مورد نیاز را فراهم آورد. در این مقاله، عوامل موثر بر گذار به اقتصاد یادگیرنده در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. مدل علم، فناوری و نوآوری بر رویکردهای قیاسی و تکنیک های کمی تکیه دارد و از تحقیق و توسعه، پتنت، فناوری اطلاعات و ارتباطات و تحصیل رسمی نیروی کار به عنوان شاخص های اصلی استفاده می کند. حالت عمل، استفاده و تعامل تاحدی متنوع تر است، اگرچه رویکردهای استقرایی و کیفی غالب هستند. بنابراین رویکرد پژوهش، استقرایی و و نحوه انجام آن، کیفی بوده و بر اساس تئوری داده بنیاد، مضامین یازده گانه و ابعاد قابل توجه در این رابطه استخراج شده اند. با توجه به نقش و اهمیت سازمان در رابطه با مضامین و ابعاد مشخص شده، ملاحظات سازمانی گذار به اقتصاد یادگیرنده در ایران شامل سازمان یادگیرنده، نایادگیری سازمانی، یادگیری سیاستی و ظرفیت سازمانی و ظرفیت جذب و قابلیت سازمانی مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته اند.

تبلیغات