بحران مالی اخیر اروپا با ایجاد شکاف در میان دولت های عضو، پایه های همگرایی را سست کرده است؛ به گونه ای که بسیاری از صاحب نظران آینده روشنی را برای اتحادیه اروپا متصور نمی بینند. مقاله حاضر در پاسخ به این پرسش که روند همگرایی اروپایی به لحاظ اقتصادی و سیاسی در شرایط موجود، چه مسیری را طی خواهد کرد، ابتدا این فرضیه را مطرح می کند که پیشرفت روند همگرایی در اروپا با بهبود وضعیت اقتصادی اروپا همبستگی مثبت دارد و در نتیجه آینده اتحادیه اروپا به بهبود کامل، نسبی، ثابت ماندن یا به وخامت گراییدن وضعیت اقتصادی اروپا ارتباط پیدا می کند. در این رابطه می توان سناریوهای مختلفی را مد نظر قرار داد که در این مقاله تنها به اجمال به آنها پرداخته خواهد شد. در کنار این فرضیه اصلی، با توجه به عدم پیشرفت همگرایی سیاسی در اتحادیه اروپا، این فرضیه فرعی نیز مطرح می شود که شرایط ژئوپلیتیک جدید پس از فروپاشی بلوک شرق و از میان رفتن خطر و تهدید مشترک، مانع اصلی پیشرفت همگرایی سیاسی است. نویسنده می کوشد با بهره گیری از سه منطق نتیجه گرایی، تناسب و توجیه و ارائه تحلیلی روندنما از دوره های مختلف شکل گیری همگرایی در اتحادیه اروپا به آزمون این فرضیه ها بپردازد. یافته های این مقاله حکایت از پیشرفت روند همگرایی اقتصادی در شرایطی دارد که وضعیت اقتصادی شکوفا بوده و یا دست کم تثبیت شده باشد و شاخص های اقتصادی نشان از بحران نداشته باشند. بر اساس سه منطق مورد استفاده در تبیین این فرضیه، در چنین شرایطی منافع اعضا تأمین می گردد، بر اثر همبستگی به وجود آمده هویتی شکل می گیرد که تعیین کننده رفتار اعضاست و اختلاف نظرهای موردی در زمینه های خاص طی فرایند مشورتی و با در نظر داشتن این استدلال که ادامه روند همگرایی بهترین گزینه موجود است، حل و فصل می گردد.