آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

مقالة حاضر می کوشد با تکیه بر نظریة گذار جمعیتی و با رویکردی فرهنگی اجتماعی، مهم ترین زمینه ها و روندهای مرتبط با تحولات خانوادة معاصر و طلاق را در مقیاسی جهانی (با تأکید بر وضعیت جوامع صنعتی و جهان سوم) و به طور خاص ایران، تجزیه و تحلیل کند. مطابق مباحث این مقاله مبتنی بر تحلیل ادبیات تحقیق، درحالی که عظمت خانواده و استحکام پیوندهای زناشویی از مهم ترین ویژگی های دوران گذشته (موسوم به ""عصر طلایی"") تلقی می شد، خانوادة معاصر دست خوش چنان تحولات بنیادین و عمیقی شد که در دورة جدید درقالب اصطلاحاتی همچون ""عصر طلاق"" و ""انقلاب طلاق"" توصیف شده است. تجزیه و تحلیل های مبتنی بر داده های سازمان ملل متحد در این مقاله به وضوح نشان می دهد که گرچه روند تصاعدی میزان طلاق به طور کاملاً چشمگیرتری در جوامع صنعتی به وقوع پیوسته است، میزان طلاق در ممالک جهان سوم ازجمله ایران نیز افزایش درخور ملاحظه ای یافته است. به علاوه، خانوادة معاصر با پدیده های نوظهوری (مانند خانوادة تک والدی، خانوادة تک فرزندی، بی فرزندی، زوج زیستی) مواجه شده است که غالباً ارتباط تنگاتنگی نیز با تشدید میزان طلاق دارند. به طور خلاصه، نوگرایی و مظاهر آن (به ویژه فردگرایی، صنعتی شدن، شهرنشینی) ریشة اصلی این تغییرات بنیادین خانوادة معاصر است که این مقاله به طور خاص به نقش حیاتی تحولات فرهنگی در روندهای طلاق پرداخته است. مطابق نتایج این تحقیق، باورها و زمینه های فرهنگی - اجتماعی مساعدی دربارة اهمیت خانواده در جامعة ایران وجود دارد که می توانند نقش تعیین کننده ای در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های معطوف به مدیریت و کنترل دامنه و شدت آسیب های خانواده و میزان طلاق (به ویژه برای نسل های آینده) ایفا کنند.

تبلیغات