هدف این پژوهش بررسی تأثیر جهانی شدن بر هویت ملّی و قومی کردهای شهر سنندج است. نظریه پردازی می گوید جهانی شدن و روند روبه رشد آن موجب شده است تا مجدداً هویت های قومی متأخر به ضرر هویت های ملی در گسترة کشورها تقویت شوند. سؤال این است که آیا چنین نسبتی میان روند جهانی شدن با هویت ملّی و هویت قومی در میان کردهای ایران وجود دارد؟
برای پاسخ به این سؤال از نظریة رولاند رابرتسون استفاده کردیم، البته از آرای چند نظریه پرداز دیگر در زمینة جهانی شدن نیز بهره جسته ایم. فرضیه های استنتاج شده از چارچوب نظری عبارت اند از: 1. میان مصرف رسانه های جمعی جهانی شده و نوع هویت رابطه وجود دارد، به گونه ای که مصرف این رسانه ها به تضعیف هویت ملّی و تقویت هویت قومی منجر می شود، 2. میان گرایش به عضویت در نهادهای غیردولتی و نوع هویت رابطه وجود دارد، به گونه ای که گرایش به عضویت در این نهادها به تضعیف هویت ملّی و تقویت هویت قومی منجر می شود، 3. میان مسافرت ها و نوع هویت رابطه وجود دارد، به گونه ای که انجام مسافرت به سایر استان ها و خارج از کشور به تضعیف هویت ملّی و تقویت هویت قومی منجر می شود. روش تحقیق پیمایشی است و برای آزمون فرضیه ها از تکنیک تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. شواهد تجربی دلالت بر آن دارد که افزایش مصرف رسانه های جهانی شده به تضعیف هویت ملّی و هویت دولت ساز منجر شده است. ازسوی دیگر، این عامل هویت قومی را تقویت کرده است. در وضعیتی مانند فعال ترشدن نهادهای غیردولتی و تحرّک بیشتر صنعت گردشگری و رونق اقتصادی، می توان انتظار داشت هویت قومی تقویت شود، اما درحال حاضر هنوز این مؤلفه ها در جامعة هدف از موقعیت چندان مناسبی برخوردار نیستند.