نزدیک به پنج دهه است که محققان رابطه ی بین ادراک از عدالت سازمانی و گرایشهای کاری کارمندان را (مانند رضایت شغلی، درگیری شغلی و تعهد سازمانی) مورد بررسی قرار می دهند. در این مدت تحقیقات زیادی صورت گرفته و دامنه ادبیات به طور چشمگیری گسترش یافته است. علاوه بر این حوزه های پژوهشی جدیدی مطرح شده است که در آن، عوامل گرایشی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار گردیده اند.
باتوجه به نقش عوامل گرایشی در نظریه های سازمان، پژوهش حاضر تلاش کرده است از طریق یک مدل ساختاری و با استفاده از نرم افزار Amos به بررسی رابطه ی متغیرهای عدالت سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی (متغیرهای مستقل) با تعهد سازمانی(متغیر وابسته) بپردازد.
به ویژه این تحقیق با بهره گیری از نظریه های مبادله اجتماعی، حمایت سازمانی و مبادله رهبر- عضو، نقش حمایت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی را به عنوان متغیرهای میانجی گر مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش 343 نفر از کارمندان آتش نشانی، هلال احمر، دانشگاه شهید باهنر و اداره ی امور شعب (بانک ملی) استان کرمان شرکت داشتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که عدالت سازمانی به شکل غیر مستقیم، از طریق دو متغیر حمایت سازمانی و اعتماد سازمانی بر تعهد تأثیر می گذارد. همچنین نتایج حاکی است که حمایت سازمانی ادراک شده دارای تأثیر مستقیم و غیر مستقیم بر تعهد است، تأثیر غیر مستقیم آن از طریق متغیر اعتماد سازمانی صورت می گیرد و نهایتاً تأثیر مستقیم اعتماد سازمانی بر تعهد بیش از تأثیر متغیرهای دیگر است.