آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

هدف از مقاله حاضر بررسی دوگانه فرد/جامعه در آثار امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی است. به عبارت دیگر آنچه این مقاله دنبال می کند همان پروبلماتیکی است که وی در مقدمة نخستین اثر جامعه شناختی اش یعنی تقسیم کار با عنوان بررسی رابطه فرد وجامعه بیان می دارد. در این مقاله تلاش می شود که نشان دهیم تحلیل دورکیم در مورد رابطه فرد/ جامعه ورای این دوگانه می رود. دورکیم با تاکید بر مفهوم فردگرایی اخلاقی و گزاره های اخلاقی کانت، اولاً بر ذات گرایی پیش از خود در آثار اسپنسر، کنت، اقتصاد دانان فایده گرا و روان­شناسان حمله می­کند و ثانیاً تلاش می­کند مفهومی از فردگرایی را بسط و توسعه دهد که نه در تقابل با جامعه بلکه در درون جامعه معنادار است. بدین ترتیب با توجه به این که جامعه از نظر دورکیم یک هستی اخلاقی است تلاش می شود که تلقی ای از فردگرایی ارایه شود که نه بر فرد خودمختار استوار باشد و نه بر فرد اقتصادی، بلکه در عوض بر فردگرایی اخلاقی موجود در جامعه بنا نهاده شده باشد. دورکیم درنهایت نیروی اجتماعی موثر دربسط فردگرایی اخلاقی را درجامعه مدرن، تربیت یا همان آموزش وپرورش می داند.

تبلیغات