مقدمه: دانشگاه ها اصلی ترین مؤسساتی هستند که سرمـایه ی دانش را در نیروی کار ایجـاد می کنند و می توانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطه ی بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل اعضای هیأت علمی (643 نفر) و دانشجویان آنان (7006 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. حجم نمونه ی اعضای هیأت علمی 240 نفر و دانشجویان 1120 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته ی کاربست مؤلفه های مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) و عملکرد آموزشی بود که روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87/0=r1) و (92/0=r2) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافته ها: بین ایجاد، پالایش، انتشار و کاربرد دانش با عملکرد آموزشی در سطح (05/0P<) رابطه ی چندگانه ی معنی دار وجود داشت. همچنین ضرایب بتا بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی از نظر آماری معنادار بود (000/0 = P). ضریب همبستگی چندگانه 269/0 و ضریب تعیین اصلاح شده 20/7 بود. بنابراین 0/27 درصد از تغییرات مربوط به واریانس عملکرد آموزشی تحت تأثیر کاربست مؤلفه های مدیریت دانش بود و بین آنها هم خطی وجود نداشت و بنابراین مدل رگرسیون معنی دار بود. بین میانگین نمرات مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار وجود نداشت، ولی بین عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی برحسب جنس و مرتبه ی علمی تفاوت معنی دار بود.
نتیجه گیری: مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، راهبردی سیستماتیک بوده و فرآیندهای تعریف، دستیابی، انتقال و به کارگیری اطلاعات و دانش توسط افراد سازمان های آموزشی است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهره وری می شود و ضمن کمک به حل مشکل، تصمیم گیری، برنامه ریزی راهبردی، یادگیری پویا از زوال دارایی های ذهنی جلوگیری کرده به آگاهی سازمان های آموزشی می افزاید و انعطاف پذیری آنها را افزایش می دهد.