هر جامعه ای متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی خود همواره با مسائل خاصی روبه روست. تشخیص، اهمیت و اولویت این مسائل نیز با توجه به شرایط زمانی و مکانی هر جامعه ای می تواند متفاوت باشد. بنابراین، تشخیص و اولویت مسائل اجتماعی در تمام جوامع یکسان نیست. مقالة حاضر با توجه به این موضوع در پی ارائة تحلیلی جامعه شناختی از ماهیت و اولویت مسائل اجتماعی در ایران است. برای این منظور، ابتدا ملاک های تشخیص و اولویت بندی مسائل اجتماعی از دیدگاه های مختلف بررسی شده و با تکیه بر رهیافت برساخت گرایی به بررسی اولویت مسائل اجتماعی از دیدگاه عامة مردم و نخبگان حاکم بر کشور پرداخته است. مطالعه با روش تحلیل ثانویه چهار پیمایش ملی را طی یک بازة زمانی ده ساله با نمونه ای مشتمل بر 429/36 نفر مورد بررسی قرار داده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد که مسائل اقتصادی دارای بالاترین اهمیت و اولویت در میان جامعة ایرانی است و پس از آن مسائل حوزة اجتماعی قرار دارد. بررسی ادراک مردم ایران از اهمیت و اولویت مسائل اجتماعی نشان می دهد که میان گروه های اجتماعی مختلف، به ویژه عامة مردم و نخبگان حاکم کشور، تفاوت چندانی وجود ندارد. همچنین اولویت بندی مسائل اجتماعی از سوی مردم با توجه به حوزه های اجتماعی مختلف از الگوی خاصی پیروی می کند. درنهایت نیز، یک الگوی تعامدی از شرایط عینی و ذهنی برای تشخیص اهمیت و اولویت مسائل اجتماعی در ایران پیشنهاد شده است.