نگاهى به مباحث فقهى و اقتصادى تنزیل
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
مقدمه
امروزه مباحث اقتصادى، گسترش چشمگیرى یافته است و در هر بحث اقتصادى مفاهیم و موضوعات بسیارى مطرح مىگردد که آشنایى با آنها شرط نخست در فهم مباحث است . از جمله این مفاهیم مىتوان به تنزیل اشاره نمود که امروزه جایگاه خاصى یافته و ازجهت علمى و کاربردى، مورد توجه ویژه قرار گرفته است . این مقاله تلاشى است هر چند مختصر در جهت تشریح اجمالى آن که امید است مورد توجه صاحبنظران بهویژه محققین رشته اقتصاد قرار گیرد و با بحث و تبادلنظر و ارائه دیدگاهها، در ارتقاى علم و دانش و پیشرفت و تعالى کشور گامهایى برداشته شود .
1- مفهوم تنزیل
الف - معناى لغوى تنزیل
تنزیل در لغت از ریشه «ن - ز - ل» بهمعنى پایین آوردن، کاستن و جاىگزین کردن مىباشد (1) که از این میان، معناى اول با بحث ما متناسب است . همچنین سودى که به پول وام داده شده تعلق مىگیرد و نیز به پولى که براى پرداخت وجه برات یا سفته قبل از سررسید کسر کنند، تنزیل مىگویند (2) . این کاربرد در زبان فارسى، به مفهوم اصطلاحى و اقتصادى تنزیل که ما قصد بررسى آن را داریم، نزدیک است .
ب - اصطلاح اقتصادى تنزیل
تنزیل در اقتصاد عبارت است از: «معامله و فروش حق دریافت مبلغ مدتدار در مقابل مبلغى کمتر و نقد» و به مابهالتفاوت دو مبلغ، نزول مىگویند . لازمه این تعریف محاسبه ارزش فعلى مبلغ مدتدار است . (3)
تنزیل با این مفهوم، معادل «الخصم» (عربى)، ،( discount انگلیسى) و،( escompte فرانسه) مىباشد .
ج - تنزیل در متون اسلامى
«بیع دین» یکى از واژههایى است که در فقه اسلامى با تنزیل ماهیتى یکسان دارد و در بانکدارى اسلامى از آن به فروش یا خرید دین یاد مىشود . بیع دین به معناى فروش دین مدتدار، بهمبلغى کمتر است . به عبارت روشنتر، بیع دین عبارت است از تنزیل اسناد و اوراق تجارى که سررسید آنها در آینده است; به اینصورت که مثلا دارنده سفته با مراجعه به بانک، قبل از سررسید طلب خود را نقدا و با مبلغى کمتر دریافت مىنماید .
تنزیل و بیع دین از چند جهتبا هم متفاوتاند:
1- در بیع دین، فقط عقد بیع مطرح است ولى در تنزیل، مىتوان از عقود دیگرى مثل صلح بهره گرفت .
2- بهطور معمول، تنزیل در بدهى پولى مطرح است ولى بیع دین هم در بدهى پولى مطرح مىشود و هم در بدهى کالایى .
3- از نظر شرعى، در بیع دین، محدودیتهایى چون واقعى بودن دین وجود دارد، در حالى که تنزیل اصطلاحى عام است .
4- براى تنزیل از نظر اقتصادى قیودى چون کوتاه مدت بودن سررسید مطرح است، در حالى که بیع دین عام است .
د - حکم شرعى تنزیل
حکم شرعى تنزیل و بیع دین تحقیق جداگانهاى مىطلبد، ولى با رعایت اختصار مىتوان گفت: از جهت فقهى، در وهله اول باید حکم بیع دین را روشن کرد سپس به بررسى حکم تنزیل که در واقع معامله (بیع) بر روى دین پولى است، اقدام نمود .
در این خصوص، چند سؤال اساسى مطرح است:
1- به طور کلى و بدون توجه به تفصیلات، آیا اصل بیع دین جایز استیا خیر؟
2- در صورت جواز، آیا این امر منحصر به بیع دین در مقابل عین استیا خیر؟
3- آیا جایز است که دین را در مقابل دینى دیگر معامله کنیم؟
4- آیا بیع دین اختصاص به مدیون دارد یا با شخص دیگر (شخص ثالث) نیز مىتوان معامله کرد؟
5- بیع دین به صورت نسیه چه حکمى دارد؟
6- در بیع دین، آیا تفاوتى از نظر حکم بین دین مؤجل و حال وجود دارد؟
7- آیا مقدار ثمن در بیع دین، در حکم آن مؤثر است؟
8- در صورت جواز بیع به مبلغ کمتر از مبلغ دین، وظیفه مدیون در پرداخت چیست؟
9- آیا مورد دین در بیع دین و حکم آن موثر است؟
راى مشهور بلکه قریب به اتفاق فقهاى امامیه، جواز معامله (بیع) دین (چه حال و چه مؤجل) با غیردین است (با مدیون یا غیرمدیون، به مقدار مساوى و یا کمتر)، مادامى که رباى معاملى پیش نیاید . (4)
در خصوص تنزیل (معامله بر روى دین پولى در برابر پول) نیز راى مشهور مبتنى بر جواز استبه شرط آنکه دین واقعى باشد نه صورى و ربا لازم نیاید . (5) تنها بعضى از فقها چون امامخمینى (6) و آیةالله خامنهاى (7) فروش دین پولى به مبلغ کمتر به شخص ثالث (غیرمدیون) را جایز نمىدانند . (8)
ه - تنزیل و قرض
بین تنزیل و قرض از دو جهت ارتباط وجود دارد:
1- با عنایتبه تعریف تنزیل و یکسانى آن با بیع دین، ارتباط تنگاتنگى بین تنزیل و بین دین از یک سو و قرض از سوى دیگر وجود دارد; زیرا برخى از تنزیلها بر روى اسناد حاکى از قرضى است که شخصى از دیگرى بابت قرضش، طلب دارد .
2- تنزیل در کنار قرض و ربا به عنوان عنصر و ابزارى در انجام مبادلات پولى محض مطرح است و این امر باعث طرح سؤالاتى شده است، مانند: آیا تنزیل خود ربا یا حداقل مستلزم ربا نیست؟ آیا تنزیل مبتنى بر نرخ بهره نمىباشد؟
2- کاربردهاى تنزیل
الف - ارزیابى طرحهاى سرمایهگذارى
مراد از تنزیل در این کاربرد، محاسبه ارزش نقدى و فعلى مبلغ مدتدار در آینده است . به بیان دیگر، هدف از این کاربرد بهدست آوردن ارزش فعلى درآمدها و هزینههاى حال و آتى طرحهاى اقتصادى و مقایسه آنها با همدیگر و انتخاب سودآورترین آنها براى سرمایهگذارى است . (9)
ب - تامین اعتبار
این کاربرد در مورد اعطاى اعتبار و ارائه تسهیلات به خصوص در کوتاهمدت، مطرح مىباشد . توضیح اینکه: دولتها، بنگاهها، خانوارها و افراد به ندرت قادرند نیازهاى مالى خود را از محل درآمدهاى خویش برطرف کنند در نتیجه به اعتبار و وام نیاز پیدا مىکنند . اعتبار و وام همان تعهد پرداخت وجه نقد در زمانى مشخص در آینده در برابر دریافت کالاها و خدمات و پول در زمان حال است .
بانکها عملیاتهاى متفاوتى را در کوتاهمدت و بلندمدت انجام مىدهند و در هر مورد، روشهاى خاصى به کار گرفته مىشود . یکى از عملیات کوتاهمدت بانکى در ارائه تسهیلات تنزیل است که عبارت است از خرید نقدى طلب مدتدار، (10) براى مثال، خردهفروشى که نمىتواند بهاى کالاها را نقدا به عمدهفروش بپردازد، به خرید نسیه اقدام مىکند . در این وضعیت، عمدهفروش، سفتهاى مثلا دو ماهه از خردهفروش دریافت مىکند . در صورتى که عمدهفروش به پول نیاز پیدا کند، مىتواند سفته را نزد بانک تنزیل نماید و مبلغ آن را پس از کسر نزول، نقدا دریافت کند .
متداولترین کاربرد تنزیل هم، همین نوع است; یعنى فروش اسناد مدتدار همچون سفته که بستانکار به هر دلیلى از بدهکار دریافت کرده است و مایل است قبل از موعد سررسید، آن را به دیگرى به مبلغى کمتر از مبلغ اسمى بفروشد .
در تجربه بانکدارى اسلامى در جمهورى اسلامى ایران نیز یکى از شیوههاى تامین اعتبار و تخصیص منابع بانکى در کوتاهمدت، بیع دین است که به خرید دین از آن یاد مىشود . (11)
ج - تنزیل مجدد یا ابزار سیاست پولى
امروزه سیاست پولى بانک مرکزى (کنترل و تعدیل حجم اعتبارات) با توجه به احتیاج واقعى اقتصاد، از مهمترین وظایف بانک مرکزى شناخته مىشود و یکى از ابزارهاى متداول این کار، تنزیل مجدد است . در تنزیل مجدد اوراق و اسناد بهادار که توسط دارندگان آن با نرخ بهره متداول بانکى نزد بانکهاى تجارى تنزیل شدهاند، براى بار دوم با نرخى که تحت عنوان تنزیل مجدد توسط بانک مرکزى تعیین مىشود، از سوى بانکهاى تجارى نزد بانک مرکزى تنزیل مىشوند . تعیین و تغییر نرخ تنزیل مجدد از ابزارهاى مهم سیاست پولى است و بانک مرکزى از این راه حجم پول در گردش و اعتبارات را کنترل مىکند . (12)
د - سیاست تنزیل (13)
براى سیاست تنزیل تعریفهاى مختلفى ارائه شده است . (14) در ایالات متحده آمریکا تنزیل عبارت است از: دادن وام توسط سیستم فدرال رزرو به سازمانهاى سپردهپذیر . سازمانهاى سپردهپذیر . به وامهایى تنزیل یا تخفیف مىدهند که در کوتاهمدت واجد شرایط فروش به فدرال رزرو باشند و بتوانند در مقابل افزایش، در حساب ذخیره سازمان سپردهپذیر مبادله شوند . فدرال رزرو با افزایش حساب ذخیره سازمان سپردهپذیر، به وسیله یک ارزشى که کمتر از مبلغ بدهى باشد، به سازمان سپردهپذیر (وام) تنزیل مىدهد، سپس سازمان سپردهپذیر در دوره کوتاهى، آن دارایى را با ارزش اسمى وام بازخرید مىکند .
سیاست تنزیل اشاره به مدت و شرایطى دارد که تحت آن شرایط، فدرال رزرو به سازمانهاى سپردهپذیر وام مىدهد . این یاستبه قیمت (نرخ تنزیل) و مقدار (مقدار وامى را که فدرال باید انتخاب کند) بستگى دارد . (15)
مکانیسم تاثیر سیاست تنزیل
این سیاست از طریق حجم وامهاى تنزیلى و پایه پولى بر عرضه پول اثر مىگذارد . افزایش وامهاى تنزیلى، پایه پولى را اضافه نموده، به افزایش عرضه پول منجر مىگردد، در حالى که کاهش این وامها با کم کردن پایه پولى، عرضه پول را کاهش مىدهد . تسهیلاتى که بانک مرکزى در رابطه با وامهاى تنزیلى براى بانکها ایجاد مىکند، کانال تنزیل یا دریچه تنزیل (16) نامیده مىشود . بانک مرکزى مىتواند از طریق نرخ تنزیل مجدد و کنترل مستقیم مقدار وامها، بر حجم قرضهاى تنزیلى اثر گذارد . (17)
3- تنزیل و مباحث پولى و بانکى
از آنجا که تنزیل عبارت است از خرید نقدى طلب مدتدار، طبیعى است که قیمت طلب در روز تنزیل کمتر از مبلغ مندرج در سند طلب است و این فاصله، همان بهرهاى است که به طلب تا موعد وصول آن تعلق مىگیرد . اصطلاحا این حد فاصل براى محاسبه پولى بین قیمت در روز تنزیل و قیمت طلب در روز وصول را نزول گویند . در نظام سرمایهدارى، طلب باید از داد و ستد بازرگانى ناشى شده باشد، بهطورى که در اثر خرید و فروش کالا و خدمات، طرفین معامله به یکدیگر بدهکار و طلبکار شوند و گذشته از این، معمولا طلب نباید از سهماه تجاوز کند . دلیل آن این است که بانک بر اساس سپردههاى دیدارى افراد، اعتبارات کوتاهمدت مىدهد و مدت تنزیل به صورت اعطاى اعتبار به دارنده طلب نباید از سه ماه که حد اعتبارات کوتاهمدت است، تجاوز کند . (18)
الف - مؤسسات تنزیل
مؤسسات تنزیل یا شرکتهاى کوچکى هستند که با سرمایه شخصى افراد تاسیس مىشوند Bill Brokers و یا شرکتهاى سهامىاند که با وسعتبیشترى به فعالیتبانکى و تنزیل اوراق تجارى اقدام مىنمایند . Discount Houses (19)
زمینه کارى مورد علاقه مؤسسات (تنزیل)، عمل کردن در مقام واسطه مالى بین بانکهاى تجارى و بانک مرکزى است . اینها (با استفاده از مزایاى آنچه پول پیشآگهى خوانده مىشود) از بانکهاى تجارى براى مدتزمان بسیار کوتاه (یک شب یا چند روز) وام مىگیرند و به کسانى که مشکلات نقدینگى کوتاه مدت دارند، از طریق سرمایهگذارى در اوراق بهادار بسیار کوتاه مدت به خصوص اسناد خزانه صادره به وسیله بانک مرکزى، وام مىدهند . در مقابل ارائه این خدمت، اگر مشکلى در نظام به وجود آید و دسترسى آنها به منابع محدود گردد، بانک مرکزى مستقیما به آنها وام مىدهد . بنابراین تخصص مؤسسات تنزیل اوراق بهادار، وامدهى و وامگیرى بین بانکها براى مدت زمان بسیار کوتاه است که غالبا از یک شب تا 91 روز مىباشد . (20)
مؤسسات تنزیل در کشورهاى مختلف، سیستمهاى متفاوت دارند; در انگلستان پس از تنزیل اوراق تجارى، قسمتى را نزد خود نگاه مىدارند و قسمتى را در بانکهاى سپرده تنزیل مجدد مىنمایند . در فرانسه بانکهاى سپرده، مستقیما اوراق تجارى را تنزیل مىکنند، سپس اوراق فوق را در بانک مرکزى تنزیل مجدد مىنمایند . (21)
ب - نرخ تنزیل
عوامل مختلفى روى نرخ تنزیل تاثیر مىگذارد . در اکثر کشورهاى جهان، میزان اعطاى تنزیل مجدد و تغییرات نرخ آن، مطابق سیاستهاى پولى و اعتبارى تبیین مىشود . تغییرات نرخ تنزیل مجدد روى تمایل بانکها به استفاده از منابع بانک مرکزى تاثیر مىگذارد و به تبع آن نرخ تنزیل اولیه نیز تغییر مىکند . (22)
معمولا بانکهاى مرکزى نرخ تنزیل مجدد را مستقیما اعلام مىنمایند . در برخى از موارد امکان دارد که نرخ تنزیل مجدد به نرخ بهره دیگرى ارتباط داشته باشد که در چنین حالتى، تغییرات نرخ بهره مورد نظر تغییراتى را در نرخ تنزیل مجدد به وجود مىآورد . در این گونه موارد، نرخ تنزیل مجدد، مستقیما در اختیار بانکهاى مرکزى قرار نخواهد داشت . (23)
سیستم تنزیل مجدد در بانک مرکزى (ایران) از سیستم پولى فرانسه اقتباس شده است . طبق این سیستم، بهره تنزیل بانک مرکزى کمى پایینتر از بهره تنزیل سایر بانکها تعیین مىشود تا سایر بانکها بتوانند اسناد اعتبارى خود را در بانک مرکزى تنزیل مجدد نمایند . (24)
در سیاست تنزیل نیز واسطههاى سپردهپذیر اگر کمبود ذخیره داشته باشند، از فدرال رزرو وام مىگیرند . بنابراین ذخایر واسطههاى سپردهپذیر در موقع دریافت وام از فدرال رزرو افزایش و در مواقع بازپرداخت این وامها، کاهش پیدا مىکند . از آنجا که تنزیل مجدد ممکن استبا هدفهاى عملیات بازار باز مغایر باشد، بانکمرکزى، بانکهاى تجارى را تشویق مىکند که از وامگرفتن خوددارى کنند . بانکها تنها در صورتى که کمبود نقدینگى داشته باشند از بانک مرکزى وام خواهند گرفت و به همین جهتبانک مرکزى منبع نهایى نقدینگى و آخرین وامدهنده تلقى مىشود . (25)
4- پیشینه تنزیل در اقتصاد اسلامى
تاکنون تنزیل و پیشینه آن در مجموعه مباحث اقتصادى و در چهارچوب علم اقتصاد مطرح شد . از آغاز تفکر بانک داراى غیرربوى و رویکرد اسلامى به موضوع بانک و بانکدارى و به طور کلى اقتصاد نیز از تنزیل در دو موضع سخن به میان آمده است: یکى در سیاست تنزیل یا تنزیل مجدد به عنوان ابزارى از ابزارهاى بانک مرکزى جهتسیاستگذارى پولى و دیگرى به عنوان یکى از عقود اسلامى در بانک داراى بدون ربا جهت تخصیص منابع که معمولا با عنوان بیع دین یا خرید دین مطرح مىگردد . (26)
الف - تنزیل مجدد به عنوان ابزار سیاست پولى در بانکدارى غیرربوى
تنزیل یکى از ابزارهاى سیاست پولى بانک مرکزى است . حال آیا چنین ابزارى از سوى مکتب اسلام پذیرفتنى استیا خیر، در منابع اقتصاد اسلامى مباحث مختلفى مطرح شده است و از زمان طرح بانکدارى اسلامى نزد اندیشمندان مسلمان، به طور روزافزون محققان اسلامى جهت دستیابى به مکانیسم مناسب سیاست پولى و نیز یافتن ابزارهایى کارآمد براى اعمال آن که از سوى شرع مقدس اسلام قابل پذیرش باشد و یا حداقل مورد انکار قرار نگیرد، در تلاشند . (27)
در بانکدارى بدون ربا در ایران نیز خرید اسناد تجارى واقعى از مشتریان که مدتى به سررسید آنها باقى مانده و فروش (مجدد) آن به نرخ کمترى به بانک مرکزى، مىتوانست امکان افزایش حجم تسهیلات اعطایى را براى بانکها فراهم نماید، لکن با تصویب قانون عملیات بانکى بدون ربا، استفاده از ابزار نرخ تنزیل مجدد به طور کلى منسوخ و این وسیله از سال 1359 از فهرست ابزارهاى سیاست پولى کشور حذف شد . (28)
ب - تنزیل به عنوان روشى براى تخصیص منابع در بانکدارى غیرربوى
نقطه اشتراک بانکهاى اسلامى در این است که چه در مقام جذب منابع و چه در مقام اعطاى تسهیلات از نرخ بهره اجتناب کرده، عقود اسلامى را جاىگزین آن سازند، اما در اینکه از چه عقودى و به چه روشى استفاده شود، تفاوتهاى زیادى با هم دارند . (29)
در خصوص تخصیص منابع و ارائه تسهیلات در شیوه بانک دارى بدون ربا، راه حلها و عقود مختلفى طرح گردیده و از جهت مطابقت و عدم منافات با شرع مقدس مورد بحث قرار گرفته است که از جمله این عقود، تنزیل و یا همان بیع دین یا خرید دین مىباشد . در این ارتباط به چند نمونه اشاره مىکنیم:
1- بانکها مىتوانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت واحدهاى تولیدى و بازرگانى و خدماتى، اسناد و اوراق تجارى متعلق به این قبیل واحدها را تنزیل نمایند . نرخ تنزیل خرید دین چنان تعیین مىشود که سود مشخص و از قبل تعیین شدهاى نسبتبه سرمایه، براى بانک تامین گردد . (30)
2- تنزیل اوراق بهادار به غیر از بدهکار (شخص ثالث) که امضاکننده سفته یا چک است، جایز نیست مگر به دو شرط: یکى وجود ذمه حقیقى و دیگرى عدم قصد فرار از ربا . (31)
3- وامدهى غیرمستقیم نیز بنابراین نظر رایج که مىگوید تنزیل عبارت از وام تضمین شده با اسناد تجارى پشتنویسى شده از وجه بانک است، با بهره سروکار دارد . (32)
نکته مورد اختلاف در عملیات تنزیل، در خصوص بهرهاى است که بانک از مبلغى که در آینده به دست مىآورد کم مىکند . (33)
5- افقهاى آینده تنزیل (34)
الف - ریشهها
اسلام به طور قاطع با ربا و مظهر امروزى آن بهره، مبارزه نموده و آن را به صورت کامل و در هر شکلى تحریم مىنماید; اما اینکه به همین برخورد منفى اکتفا گردد، نظرى نسنجیده و غیرعلمى است . درک عامه از نظام اقتصادى و مالى اسلام این است که این نظام تنها در تحریم ربا با سایر نظامها تفاوت دارد، (35) لکن این برداشت صحیح نیست; تحریم معاملات مبتنى بر بهره، گرچه از اصول ثابت نظام اقتصادى اسلامى است، اما به هیچوجه توصیفى کامل و کافى از کل این نظام به دست نمىدهد . (36)
بنابراین تلاش در جهت ارائه راهها و روشهاى علمى جاىگزین که اساس یک تعامل مثبت را شکل مىدهد، مدنظر اندیشمندان و اقتصاددانان مسلمان قرار گرفته است و از آنجا که حذف نرخ بهره نخستین گام در اسلامىکردن اقتصاد در کشورهاى مسلمان بوده، نهاد بانکدارى بدون بهره بیشترین توجه را به خود معطوف کرده است . (37)
بانک در عصر کنونى نقش وساطت مالى بین پساندازکنندگان و سرمایهگذاران را به عهده داشته و جایگاه مهمى در تشکیل سرمایه و رشد و توسعه اقتصادى دارد . (38)
به بیانى دیگر، وظیفه اساسى بانکها، تجهیز و تخصیص پول و اوراق جاىگزین آن مىباشد که با قبول سپردهها و دادن وام عملى مىگردد (39) و این نقش، براى اقتصاد جامعه و ادامه حیات بالنده آن ضرورى است .
مطالعه آموزههاى اسلام نیز نشان مىدهد که اسلام مخالف اندیشه بانک و بانکدارى نیست، بلکه مخالفت اسلام با بانکدارى ربوى مبتنى بر نرخ بهره است . (40) به همین خاطر موضوع بانکدارى اسلامى و پىریزى یک اساس شرعى براى آن، توجه اندیشمندان مسلمان را به خود جلب کرده و راههایى نیز ارائه شده است . از جمله مىتوان به روش نظام بانکى غیرربوى مبتنى بر نرخ سود یا نرخ بازگشتسرمایه (نظام مشارکتى) (41) اشاره نمود که نظام بانکدارى بدون ربا در جمهورى اسلامى ایران، بر اساس آن استوار است و تاکنون از جهات مختلف نظرى و عملى و نیز انطباق عملیاتى آن با موازین شرع، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . (42)
ب - تلائم اقتصادى - اجتماعى
جهان بشرى امروزه در تمام سطوح فردى، بنگاهها و حکومتى در دیون غرق شده است و بدهىها تاثیر مستقیمى بر زندگى مردم در هر مکانى دارد . (43) بىشک پدیده دین، با این ابعاد وسیع، موجب مسائل متعددى گردیده که نیاز به دقت و تامل دارد . از جمله مىتوان به معاملات بر اساس دین اشاره نمود که امروزه به صورتهاى گوناگون، بازارهاى مالى را تسخیر و باعث گردش اموال در سطح این بازارها مىشود . (44)
از دیگر سو، با یک بررسى منطقى و با استدلالى متین و عقلایى، این مطلب قابل اثبات است که معاملات پولى صرف بر یکى از پایههاى: ربا، قرض، بیع دین (پولى) یا همان تنزیل و بیع دین (پولى) به دین (پولى) استوار است و با توجه به حرمت روش اول و چهارم، تنها دو روش تنزیل و قرض، در نظام اسلامى قابل استفاده است .
ج - نظریه پیشنهادى بانکدارى بدون ربا بر اساس تنزیل
در نظریه مکانیزم عملیاتى بدون ربا بر اساس تنزیل، بانکها و مؤسسات پولى - مالى علاوه بر حسابهاى مختلفى مانند قرضالحسنه، سپرده جارى و . . . داراى حساب ویژهاى به نام حساب تنزیل نیز مىباشند که بخش عمده تجهیز و تخصیص از طریق آن صورت مىپذیرد .
عمل تجهیز به این شکل است که از آنجا که تمام سپردههاى این حساب جهت تنزیل دیون و بدهىهاى ایجاد شده، استفاده مىگردد، طبق نرخهاى تنزیل به آنها سودى تعلق مىگیرد که پس از کسر سهم بانک از سود و نیز کارمزد و . . . ، میزان خالص سود تعلق گرفته به این سپردهها، مشخص مىگردد . سپردههاى این حساب مىتوانند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشند . ضمنا سود سپردههاى این حساب بر اساس تنزیل دیون پولى است و نه بر اساس سود حاصل از طرحهایى که سپردهها در آنها به کار گرفته مىشوند (مانند آنچه در وضعیت مشارکتى فعلى هست) لذا به راحتى قابل اندازهگیرى و با نوسان جزئى قابل پیشبینى است; به نحوى که در وضعیت مکانیزه بانکى، حتى به صورت روزانه و در پایان هر روز کارى قابل محاسبه بوده و اطلاعات و آمار لازم قابل احصا و دسترسى است .
در عمل تخصیص، با مراجعه مالکین دیون اعم از افراد، شرکتها و دولتبه مؤسسات پولى - مالى و بانکها، این دیون تنزیل مىگردند و وجوه و اعتبارها به امور مربوط تخصیص مىیابند . عمل تخصیص، از جهات مختلف قابل سیاستگذارى و برنامهریزى است .
در مورد نتایج مثبت مترتب بر این نظریه به صورت خلاصه مىتوان گفت: عمل مکانیزم تعادلى در موقعیتهاى رکودى و تورمى شکل مىگیرد . در حالت رکودى که نیاز به پول و اعتبار بیشترى وجود دارد و تولید و عرضه مازاد بر تقاضاست اولا: افراد بیشترى به ایجاد دیون و استفاده از اسناد بدهى و انجام مبادلات به وسیله ایجاد اسناد بدهى اقدام مىنمایند و این امر تقاضاى پول را کاهش مىدهد . ثانیا: در چنین وضعیتى، به دلیل کمبود پول، نرخ تنزیل افزایش مىیابد لذا افراد کمترى حاضر مىشوند اسناد بدهى خود را جهت تنزیل ارائه دهند و در نتیجه این امر، مانع افزایش رو به تزاید تقاضاى پول مىگردد و ثالثا: در چنین حالتى، خود دیون و اسناد بدهى در یک طرف معاملات قرار مىگیرند; امرى که مانع افزایش تزایدى تقاضاى پول مىشود . در حالت تورمى نیز دقیقا همین سه امر اما به صورت عکس، اتفاق مىافتد .
همچنین امکان اتخاذ سیاستهاى پولى فعال از سوى نهاد پولى کشور و بانک مرکزى جهت تاثیرگذارى بر بازار پول و سرمایه، بر اساس این ایده فراهم است . در حالت رکودى، بانک مرکزى علاوه بر این که نرخ تنزیل و نرخ تنزیل مجدد را کاهش مىدهد به خرید اسناد بدهى نیز اقدام مىکند و در حالت تورمى، بر عکس .
البته هر فکر، طرح و پیشنهادى در مقام عمل و در فرآیند اجرا مشکلات خاص خود را دارد که ایده پیشنهاد شده در این مقاله نیز از آن مستثنا نیست . از این رو باید با برنامهریزى، سیاستگذارى و طراحىهاى حساب شده، آنها را به حداقل ممکن رساند .
پىنوشتها:
1) محمد بندرریگى، المنجد (چاپ اول: تهران، انتشارات ایران، 1375) ج 2، ص 1913 .
2) ر . ک: حسن عمید، فرهنگ عمید (چاپ دهم: سازمان چاپ و انتشارات جاویدان، 1355) ص 322 و محمد معین، فرهنگ فارسى (چاپ چهاردهم: تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1360) ج 1، ص 1151 .
3) حسن عبدالله امین، سپردههاى نقدى و راههاى استفاده از آن در اسلام، ترجمه محمد رخشنده (چاپ اول: تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1367) بهنقل از: على جمالالدین عوض و ر . ک:
G . C . Pande, D. M . Mithani, Encyclopaedic Dictionaryof Economics, Vol 3(New Delhi, Anmol Poblications,1990)PP,142 - 143.
4) ر . ک: امام خمینى، تحریرالوسیله (قم، مؤسسة النشرالاسلامى) ج 1، ص 649; سیدمحسن طباطبائى حکیم، منهاجالصالحین، با تعلیقه سیدمحمدباقر صدر (بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1400 ق) ج 2، ص 187; سیدابوالقاسم خوى، منهاجالصالحین (چاپ بیست و هشتم: قم، مدینةالعلم، 1410 ق) ج 2، ص 173; سیدعلى حسینى سیستانى، منهاجالصالحین (چاپ پنجم: قم، مکتب آیةالله السیدالسیستانى، 1417 ق) ج 2، ص 313; یوسف بحرانى، الحدائقالناضرة فى احکامالعترةالطاهرة (قم، مؤسسةالنشرالاسلامى) ج 20، ص 46- 49; سیدمحمدجواد حسینى عاملى، مفتاحالکرامة فى شرح قواعدالعلامه (بیروت، دار احیاءالتراثالعربى) ج 5، ص 21; سیدتقى طباطبایى قمى، مبانى منهاجالصالحین (چاپ اول: قم، منشورات مکتبة المفید، 1410 ق) ج 9، ص 203 و 202; علامه حلى، مختلفالشیعه فى احکامالشریعة (چاپ اول: قم، مرکزالابحاث والدراسات الاسلامیه، مرکزالنشر، 1416 ق) ج 5، ص 396; على بن حسین کرکى، جامعالمقاصد فى شرحالقواعد (چاپ سوم: بیروت، دار احیاءالتراث العربى، مؤسسة الوفاء، 1403 ق) ج 5، ص 18- 19; شهید الثانى، الروضةالبهیة فى شرحاللمعةالدمشقیه، با تعلیقه سیدمحمد کلانتر (بیروت، داراحیاءالتراث العربى، 1403 ق) ج 4، ص 23- 19; محمدحسن نجفى، جواهرالکلام فى شرح شرایعالاسلام (چاپ هفتم: بیروت، دار احیاءالتراثالعربى) ج 24، ص 348- 344 و ج 25، ص 60- 61 .
5) امام خمینى، همان، ج 2، ص 611; سیدمحسن طباطبائى حکیم، همان، ج 2، ص 75- 76; توضیحالمسائل مراجع عظام، تهیه و تنظیم از سیدمحمدحسن بنىهاشمى خمینى (قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، تابستان 1378) ج 2، ص 698، 700، 717، 718، 733، 734، 754، 784، 785، 792; سیدمحمد وحیدى، رساله توضیحالمسائل (چاپ هفتم: چاپ صدر، 1369) ص 382; سیدمحمدباقر صدر، البنکاللاربوى فىالاسلام (بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1410ق) ص 159 و محمد اسحاق فیاض، احکامالبنوک والاسهم والسندات والاسواقالمالیه (البورصة) (چاپ اول: قم، مکتبالشیخ محمد اسحاق فیاض) ص 78- 87 .
6) امام خمینى گرچه در تحریرالوسیله (ج 2، ص 611) فروش دین به کمتر از مبلغ اسمى را به شخص ثالث قبول داشتند لکن بعدها از این راى برگشته و چنین معاملهاى را جایز ندانستند (ر . ک: استفتائات جدید (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) ج 2، ص 175- 176 .)
7) سیدعلى خامنهاى: دررالفوائد فى اجوبةالقائد، ص 85 .
8) در این خصوص تحقیقى از سوى نگارنده تهیه گردیده است که به زودى منتشر خواهد شد .
9) براى آشنایى با نحوه محاسبه ر . ک: ویلیام اچ، برانسون، تئورى و سیاستهاى اقتصاد کلان، ترجمه عباس شاکرى (چاپ اول: تهران، نشر نى، 1373) ج 1، ص 83 .
10) ایرج توتونچیان، اقتصاد پول و بانکدارى (چاپ اول: تهران، مؤسسه تحقیقات پولى و بانکى بانک مرکزى جمهورى اسلامى ایران، زمستان 1375) ص 289- 293 .
11) علىاصغر هدایتى، علىاصغر سفرى و حسن کلهر، عملیات بانکى داخلى - 2 (تخصیص منابع) (چاپ اول: مرکز آموزش بانکدارى بانک مرکزى جمهورى اسلامى ایران، زمستان 1367) ص 159 .
12) سیاوش مریدى و علیرضا نوروزى، فرهنگ اقتصادى (چاپ اول: تهران، مؤسسه کتاب پیشبرد و انتشارات نگاه، 1373) ص 282 .
13. discount policy.
14. G . C . pande, D. M . Mithani,op . cit . PP,142 - 147; ; Peter Newman, Murray Milgate, John Eatwell,op . cit, PP,672 - 677; Douglas K . Pearce, Discount WindowborrowingandFederal Reserve Operatingregimes, Economic Inquiry, Federal
Reserve System (U . S) Vol: 31, Oct: 1993,PP,546 - 579 and, Sherrill Sahffer,
Capitalrequirementsandrationaldiscount - windowborrwing, Journalof Money, Credit &
Banking (J M B), Vol:30, ISS: 4,Nov 1998, PP, 849 - 863.
qقp×C ¢غCk p،غ ,عCpèN :حقC IDZ) êlىçDغ lطdC ُطVpN ,فëکغ êoCkبغDF ق حکJ ,یدىغDwدJ کىدFk MpFCo ق pدى× êقo ی@خp@VCo (15
. 370 £ (1374 ,pىGئpى×C MCoD،OغC ُwvه× éF éOwFCق
16. discountwindow.
امروزه مباحث اقتصادى، گسترش چشمگیرى یافته است و در هر بحث اقتصادى مفاهیم و موضوعات بسیارى مطرح مىگردد که آشنایى با آنها شرط نخست در فهم مباحث است . از جمله این مفاهیم مىتوان به تنزیل اشاره نمود که امروزه جایگاه خاصى یافته و ازجهت علمى و کاربردى، مورد توجه ویژه قرار گرفته است . این مقاله تلاشى است هر چند مختصر در جهت تشریح اجمالى آن که امید است مورد توجه صاحبنظران بهویژه محققین رشته اقتصاد قرار گیرد و با بحث و تبادلنظر و ارائه دیدگاهها، در ارتقاى علم و دانش و پیشرفت و تعالى کشور گامهایى برداشته شود .
1- مفهوم تنزیل
الف - معناى لغوى تنزیل
تنزیل در لغت از ریشه «ن - ز - ل» بهمعنى پایین آوردن، کاستن و جاىگزین کردن مىباشد (1) که از این میان، معناى اول با بحث ما متناسب است . همچنین سودى که به پول وام داده شده تعلق مىگیرد و نیز به پولى که براى پرداخت وجه برات یا سفته قبل از سررسید کسر کنند، تنزیل مىگویند (2) . این کاربرد در زبان فارسى، به مفهوم اصطلاحى و اقتصادى تنزیل که ما قصد بررسى آن را داریم، نزدیک است .
ب - اصطلاح اقتصادى تنزیل
تنزیل در اقتصاد عبارت است از: «معامله و فروش حق دریافت مبلغ مدتدار در مقابل مبلغى کمتر و نقد» و به مابهالتفاوت دو مبلغ، نزول مىگویند . لازمه این تعریف محاسبه ارزش فعلى مبلغ مدتدار است . (3)
تنزیل با این مفهوم، معادل «الخصم» (عربى)، ،( discount انگلیسى) و،( escompte فرانسه) مىباشد .
ج - تنزیل در متون اسلامى
«بیع دین» یکى از واژههایى است که در فقه اسلامى با تنزیل ماهیتى یکسان دارد و در بانکدارى اسلامى از آن به فروش یا خرید دین یاد مىشود . بیع دین به معناى فروش دین مدتدار، بهمبلغى کمتر است . به عبارت روشنتر، بیع دین عبارت است از تنزیل اسناد و اوراق تجارى که سررسید آنها در آینده است; به اینصورت که مثلا دارنده سفته با مراجعه به بانک، قبل از سررسید طلب خود را نقدا و با مبلغى کمتر دریافت مىنماید .
تنزیل و بیع دین از چند جهتبا هم متفاوتاند:
1- در بیع دین، فقط عقد بیع مطرح است ولى در تنزیل، مىتوان از عقود دیگرى مثل صلح بهره گرفت .
2- بهطور معمول، تنزیل در بدهى پولى مطرح است ولى بیع دین هم در بدهى پولى مطرح مىشود و هم در بدهى کالایى .
3- از نظر شرعى، در بیع دین، محدودیتهایى چون واقعى بودن دین وجود دارد، در حالى که تنزیل اصطلاحى عام است .
4- براى تنزیل از نظر اقتصادى قیودى چون کوتاه مدت بودن سررسید مطرح است، در حالى که بیع دین عام است .
د - حکم شرعى تنزیل
حکم شرعى تنزیل و بیع دین تحقیق جداگانهاى مىطلبد، ولى با رعایت اختصار مىتوان گفت: از جهت فقهى، در وهله اول باید حکم بیع دین را روشن کرد سپس به بررسى حکم تنزیل که در واقع معامله (بیع) بر روى دین پولى است، اقدام نمود .
در این خصوص، چند سؤال اساسى مطرح است:
1- به طور کلى و بدون توجه به تفصیلات، آیا اصل بیع دین جایز استیا خیر؟
2- در صورت جواز، آیا این امر منحصر به بیع دین در مقابل عین استیا خیر؟
3- آیا جایز است که دین را در مقابل دینى دیگر معامله کنیم؟
4- آیا بیع دین اختصاص به مدیون دارد یا با شخص دیگر (شخص ثالث) نیز مىتوان معامله کرد؟
5- بیع دین به صورت نسیه چه حکمى دارد؟
6- در بیع دین، آیا تفاوتى از نظر حکم بین دین مؤجل و حال وجود دارد؟
7- آیا مقدار ثمن در بیع دین، در حکم آن مؤثر است؟
8- در صورت جواز بیع به مبلغ کمتر از مبلغ دین، وظیفه مدیون در پرداخت چیست؟
9- آیا مورد دین در بیع دین و حکم آن موثر است؟
راى مشهور بلکه قریب به اتفاق فقهاى امامیه، جواز معامله (بیع) دین (چه حال و چه مؤجل) با غیردین است (با مدیون یا غیرمدیون، به مقدار مساوى و یا کمتر)، مادامى که رباى معاملى پیش نیاید . (4)
در خصوص تنزیل (معامله بر روى دین پولى در برابر پول) نیز راى مشهور مبتنى بر جواز استبه شرط آنکه دین واقعى باشد نه صورى و ربا لازم نیاید . (5) تنها بعضى از فقها چون امامخمینى (6) و آیةالله خامنهاى (7) فروش دین پولى به مبلغ کمتر به شخص ثالث (غیرمدیون) را جایز نمىدانند . (8)
ه - تنزیل و قرض
بین تنزیل و قرض از دو جهت ارتباط وجود دارد:
1- با عنایتبه تعریف تنزیل و یکسانى آن با بیع دین، ارتباط تنگاتنگى بین تنزیل و بین دین از یک سو و قرض از سوى دیگر وجود دارد; زیرا برخى از تنزیلها بر روى اسناد حاکى از قرضى است که شخصى از دیگرى بابت قرضش، طلب دارد .
2- تنزیل در کنار قرض و ربا به عنوان عنصر و ابزارى در انجام مبادلات پولى محض مطرح است و این امر باعث طرح سؤالاتى شده است، مانند: آیا تنزیل خود ربا یا حداقل مستلزم ربا نیست؟ آیا تنزیل مبتنى بر نرخ بهره نمىباشد؟
2- کاربردهاى تنزیل
الف - ارزیابى طرحهاى سرمایهگذارى
مراد از تنزیل در این کاربرد، محاسبه ارزش نقدى و فعلى مبلغ مدتدار در آینده است . به بیان دیگر، هدف از این کاربرد بهدست آوردن ارزش فعلى درآمدها و هزینههاى حال و آتى طرحهاى اقتصادى و مقایسه آنها با همدیگر و انتخاب سودآورترین آنها براى سرمایهگذارى است . (9)
ب - تامین اعتبار
این کاربرد در مورد اعطاى اعتبار و ارائه تسهیلات به خصوص در کوتاهمدت، مطرح مىباشد . توضیح اینکه: دولتها، بنگاهها، خانوارها و افراد به ندرت قادرند نیازهاى مالى خود را از محل درآمدهاى خویش برطرف کنند در نتیجه به اعتبار و وام نیاز پیدا مىکنند . اعتبار و وام همان تعهد پرداخت وجه نقد در زمانى مشخص در آینده در برابر دریافت کالاها و خدمات و پول در زمان حال است .
بانکها عملیاتهاى متفاوتى را در کوتاهمدت و بلندمدت انجام مىدهند و در هر مورد، روشهاى خاصى به کار گرفته مىشود . یکى از عملیات کوتاهمدت بانکى در ارائه تسهیلات تنزیل است که عبارت است از خرید نقدى طلب مدتدار، (10) براى مثال، خردهفروشى که نمىتواند بهاى کالاها را نقدا به عمدهفروش بپردازد، به خرید نسیه اقدام مىکند . در این وضعیت، عمدهفروش، سفتهاى مثلا دو ماهه از خردهفروش دریافت مىکند . در صورتى که عمدهفروش به پول نیاز پیدا کند، مىتواند سفته را نزد بانک تنزیل نماید و مبلغ آن را پس از کسر نزول، نقدا دریافت کند .
متداولترین کاربرد تنزیل هم، همین نوع است; یعنى فروش اسناد مدتدار همچون سفته که بستانکار به هر دلیلى از بدهکار دریافت کرده است و مایل است قبل از موعد سررسید، آن را به دیگرى به مبلغى کمتر از مبلغ اسمى بفروشد .
در تجربه بانکدارى اسلامى در جمهورى اسلامى ایران نیز یکى از شیوههاى تامین اعتبار و تخصیص منابع بانکى در کوتاهمدت، بیع دین است که به خرید دین از آن یاد مىشود . (11)
ج - تنزیل مجدد یا ابزار سیاست پولى
امروزه سیاست پولى بانک مرکزى (کنترل و تعدیل حجم اعتبارات) با توجه به احتیاج واقعى اقتصاد، از مهمترین وظایف بانک مرکزى شناخته مىشود و یکى از ابزارهاى متداول این کار، تنزیل مجدد است . در تنزیل مجدد اوراق و اسناد بهادار که توسط دارندگان آن با نرخ بهره متداول بانکى نزد بانکهاى تجارى تنزیل شدهاند، براى بار دوم با نرخى که تحت عنوان تنزیل مجدد توسط بانک مرکزى تعیین مىشود، از سوى بانکهاى تجارى نزد بانک مرکزى تنزیل مىشوند . تعیین و تغییر نرخ تنزیل مجدد از ابزارهاى مهم سیاست پولى است و بانک مرکزى از این راه حجم پول در گردش و اعتبارات را کنترل مىکند . (12)
د - سیاست تنزیل (13)
براى سیاست تنزیل تعریفهاى مختلفى ارائه شده است . (14) در ایالات متحده آمریکا تنزیل عبارت است از: دادن وام توسط سیستم فدرال رزرو به سازمانهاى سپردهپذیر . سازمانهاى سپردهپذیر . به وامهایى تنزیل یا تخفیف مىدهند که در کوتاهمدت واجد شرایط فروش به فدرال رزرو باشند و بتوانند در مقابل افزایش، در حساب ذخیره سازمان سپردهپذیر مبادله شوند . فدرال رزرو با افزایش حساب ذخیره سازمان سپردهپذیر، به وسیله یک ارزشى که کمتر از مبلغ بدهى باشد، به سازمان سپردهپذیر (وام) تنزیل مىدهد، سپس سازمان سپردهپذیر در دوره کوتاهى، آن دارایى را با ارزش اسمى وام بازخرید مىکند .
سیاست تنزیل اشاره به مدت و شرایطى دارد که تحت آن شرایط، فدرال رزرو به سازمانهاى سپردهپذیر وام مىدهد . این یاستبه قیمت (نرخ تنزیل) و مقدار (مقدار وامى را که فدرال باید انتخاب کند) بستگى دارد . (15)
مکانیسم تاثیر سیاست تنزیل
این سیاست از طریق حجم وامهاى تنزیلى و پایه پولى بر عرضه پول اثر مىگذارد . افزایش وامهاى تنزیلى، پایه پولى را اضافه نموده، به افزایش عرضه پول منجر مىگردد، در حالى که کاهش این وامها با کم کردن پایه پولى، عرضه پول را کاهش مىدهد . تسهیلاتى که بانک مرکزى در رابطه با وامهاى تنزیلى براى بانکها ایجاد مىکند، کانال تنزیل یا دریچه تنزیل (16) نامیده مىشود . بانک مرکزى مىتواند از طریق نرخ تنزیل مجدد و کنترل مستقیم مقدار وامها، بر حجم قرضهاى تنزیلى اثر گذارد . (17)
3- تنزیل و مباحث پولى و بانکى
از آنجا که تنزیل عبارت است از خرید نقدى طلب مدتدار، طبیعى است که قیمت طلب در روز تنزیل کمتر از مبلغ مندرج در سند طلب است و این فاصله، همان بهرهاى است که به طلب تا موعد وصول آن تعلق مىگیرد . اصطلاحا این حد فاصل براى محاسبه پولى بین قیمت در روز تنزیل و قیمت طلب در روز وصول را نزول گویند . در نظام سرمایهدارى، طلب باید از داد و ستد بازرگانى ناشى شده باشد، بهطورى که در اثر خرید و فروش کالا و خدمات، طرفین معامله به یکدیگر بدهکار و طلبکار شوند و گذشته از این، معمولا طلب نباید از سهماه تجاوز کند . دلیل آن این است که بانک بر اساس سپردههاى دیدارى افراد، اعتبارات کوتاهمدت مىدهد و مدت تنزیل به صورت اعطاى اعتبار به دارنده طلب نباید از سه ماه که حد اعتبارات کوتاهمدت است، تجاوز کند . (18)
الف - مؤسسات تنزیل
مؤسسات تنزیل یا شرکتهاى کوچکى هستند که با سرمایه شخصى افراد تاسیس مىشوند Bill Brokers و یا شرکتهاى سهامىاند که با وسعتبیشترى به فعالیتبانکى و تنزیل اوراق تجارى اقدام مىنمایند . Discount Houses (19)
زمینه کارى مورد علاقه مؤسسات (تنزیل)، عمل کردن در مقام واسطه مالى بین بانکهاى تجارى و بانک مرکزى است . اینها (با استفاده از مزایاى آنچه پول پیشآگهى خوانده مىشود) از بانکهاى تجارى براى مدتزمان بسیار کوتاه (یک شب یا چند روز) وام مىگیرند و به کسانى که مشکلات نقدینگى کوتاه مدت دارند، از طریق سرمایهگذارى در اوراق بهادار بسیار کوتاه مدت به خصوص اسناد خزانه صادره به وسیله بانک مرکزى، وام مىدهند . در مقابل ارائه این خدمت، اگر مشکلى در نظام به وجود آید و دسترسى آنها به منابع محدود گردد، بانک مرکزى مستقیما به آنها وام مىدهد . بنابراین تخصص مؤسسات تنزیل اوراق بهادار، وامدهى و وامگیرى بین بانکها براى مدت زمان بسیار کوتاه است که غالبا از یک شب تا 91 روز مىباشد . (20)
مؤسسات تنزیل در کشورهاى مختلف، سیستمهاى متفاوت دارند; در انگلستان پس از تنزیل اوراق تجارى، قسمتى را نزد خود نگاه مىدارند و قسمتى را در بانکهاى سپرده تنزیل مجدد مىنمایند . در فرانسه بانکهاى سپرده، مستقیما اوراق تجارى را تنزیل مىکنند، سپس اوراق فوق را در بانک مرکزى تنزیل مجدد مىنمایند . (21)
ب - نرخ تنزیل
عوامل مختلفى روى نرخ تنزیل تاثیر مىگذارد . در اکثر کشورهاى جهان، میزان اعطاى تنزیل مجدد و تغییرات نرخ آن، مطابق سیاستهاى پولى و اعتبارى تبیین مىشود . تغییرات نرخ تنزیل مجدد روى تمایل بانکها به استفاده از منابع بانک مرکزى تاثیر مىگذارد و به تبع آن نرخ تنزیل اولیه نیز تغییر مىکند . (22)
معمولا بانکهاى مرکزى نرخ تنزیل مجدد را مستقیما اعلام مىنمایند . در برخى از موارد امکان دارد که نرخ تنزیل مجدد به نرخ بهره دیگرى ارتباط داشته باشد که در چنین حالتى، تغییرات نرخ بهره مورد نظر تغییراتى را در نرخ تنزیل مجدد به وجود مىآورد . در این گونه موارد، نرخ تنزیل مجدد، مستقیما در اختیار بانکهاى مرکزى قرار نخواهد داشت . (23)
سیستم تنزیل مجدد در بانک مرکزى (ایران) از سیستم پولى فرانسه اقتباس شده است . طبق این سیستم، بهره تنزیل بانک مرکزى کمى پایینتر از بهره تنزیل سایر بانکها تعیین مىشود تا سایر بانکها بتوانند اسناد اعتبارى خود را در بانک مرکزى تنزیل مجدد نمایند . (24)
در سیاست تنزیل نیز واسطههاى سپردهپذیر اگر کمبود ذخیره داشته باشند، از فدرال رزرو وام مىگیرند . بنابراین ذخایر واسطههاى سپردهپذیر در موقع دریافت وام از فدرال رزرو افزایش و در مواقع بازپرداخت این وامها، کاهش پیدا مىکند . از آنجا که تنزیل مجدد ممکن استبا هدفهاى عملیات بازار باز مغایر باشد، بانکمرکزى، بانکهاى تجارى را تشویق مىکند که از وامگرفتن خوددارى کنند . بانکها تنها در صورتى که کمبود نقدینگى داشته باشند از بانک مرکزى وام خواهند گرفت و به همین جهتبانک مرکزى منبع نهایى نقدینگى و آخرین وامدهنده تلقى مىشود . (25)
4- پیشینه تنزیل در اقتصاد اسلامى
تاکنون تنزیل و پیشینه آن در مجموعه مباحث اقتصادى و در چهارچوب علم اقتصاد مطرح شد . از آغاز تفکر بانک داراى غیرربوى و رویکرد اسلامى به موضوع بانک و بانکدارى و به طور کلى اقتصاد نیز از تنزیل در دو موضع سخن به میان آمده است: یکى در سیاست تنزیل یا تنزیل مجدد به عنوان ابزارى از ابزارهاى بانک مرکزى جهتسیاستگذارى پولى و دیگرى به عنوان یکى از عقود اسلامى در بانک داراى بدون ربا جهت تخصیص منابع که معمولا با عنوان بیع دین یا خرید دین مطرح مىگردد . (26)
الف - تنزیل مجدد به عنوان ابزار سیاست پولى در بانکدارى غیرربوى
تنزیل یکى از ابزارهاى سیاست پولى بانک مرکزى است . حال آیا چنین ابزارى از سوى مکتب اسلام پذیرفتنى استیا خیر، در منابع اقتصاد اسلامى مباحث مختلفى مطرح شده است و از زمان طرح بانکدارى اسلامى نزد اندیشمندان مسلمان، به طور روزافزون محققان اسلامى جهت دستیابى به مکانیسم مناسب سیاست پولى و نیز یافتن ابزارهایى کارآمد براى اعمال آن که از سوى شرع مقدس اسلام قابل پذیرش باشد و یا حداقل مورد انکار قرار نگیرد، در تلاشند . (27)
در بانکدارى بدون ربا در ایران نیز خرید اسناد تجارى واقعى از مشتریان که مدتى به سررسید آنها باقى مانده و فروش (مجدد) آن به نرخ کمترى به بانک مرکزى، مىتوانست امکان افزایش حجم تسهیلات اعطایى را براى بانکها فراهم نماید، لکن با تصویب قانون عملیات بانکى بدون ربا، استفاده از ابزار نرخ تنزیل مجدد به طور کلى منسوخ و این وسیله از سال 1359 از فهرست ابزارهاى سیاست پولى کشور حذف شد . (28)
ب - تنزیل به عنوان روشى براى تخصیص منابع در بانکدارى غیرربوى
نقطه اشتراک بانکهاى اسلامى در این است که چه در مقام جذب منابع و چه در مقام اعطاى تسهیلات از نرخ بهره اجتناب کرده، عقود اسلامى را جاىگزین آن سازند، اما در اینکه از چه عقودى و به چه روشى استفاده شود، تفاوتهاى زیادى با هم دارند . (29)
در خصوص تخصیص منابع و ارائه تسهیلات در شیوه بانک دارى بدون ربا، راه حلها و عقود مختلفى طرح گردیده و از جهت مطابقت و عدم منافات با شرع مقدس مورد بحث قرار گرفته است که از جمله این عقود، تنزیل و یا همان بیع دین یا خرید دین مىباشد . در این ارتباط به چند نمونه اشاره مىکنیم:
1- بانکها مىتوانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت واحدهاى تولیدى و بازرگانى و خدماتى، اسناد و اوراق تجارى متعلق به این قبیل واحدها را تنزیل نمایند . نرخ تنزیل خرید دین چنان تعیین مىشود که سود مشخص و از قبل تعیین شدهاى نسبتبه سرمایه، براى بانک تامین گردد . (30)
2- تنزیل اوراق بهادار به غیر از بدهکار (شخص ثالث) که امضاکننده سفته یا چک است، جایز نیست مگر به دو شرط: یکى وجود ذمه حقیقى و دیگرى عدم قصد فرار از ربا . (31)
3- وامدهى غیرمستقیم نیز بنابراین نظر رایج که مىگوید تنزیل عبارت از وام تضمین شده با اسناد تجارى پشتنویسى شده از وجه بانک است، با بهره سروکار دارد . (32)
نکته مورد اختلاف در عملیات تنزیل، در خصوص بهرهاى است که بانک از مبلغى که در آینده به دست مىآورد کم مىکند . (33)
5- افقهاى آینده تنزیل (34)
الف - ریشهها
اسلام به طور قاطع با ربا و مظهر امروزى آن بهره، مبارزه نموده و آن را به صورت کامل و در هر شکلى تحریم مىنماید; اما اینکه به همین برخورد منفى اکتفا گردد، نظرى نسنجیده و غیرعلمى است . درک عامه از نظام اقتصادى و مالى اسلام این است که این نظام تنها در تحریم ربا با سایر نظامها تفاوت دارد، (35) لکن این برداشت صحیح نیست; تحریم معاملات مبتنى بر بهره، گرچه از اصول ثابت نظام اقتصادى اسلامى است، اما به هیچوجه توصیفى کامل و کافى از کل این نظام به دست نمىدهد . (36)
بنابراین تلاش در جهت ارائه راهها و روشهاى علمى جاىگزین که اساس یک تعامل مثبت را شکل مىدهد، مدنظر اندیشمندان و اقتصاددانان مسلمان قرار گرفته است و از آنجا که حذف نرخ بهره نخستین گام در اسلامىکردن اقتصاد در کشورهاى مسلمان بوده، نهاد بانکدارى بدون بهره بیشترین توجه را به خود معطوف کرده است . (37)
بانک در عصر کنونى نقش وساطت مالى بین پساندازکنندگان و سرمایهگذاران را به عهده داشته و جایگاه مهمى در تشکیل سرمایه و رشد و توسعه اقتصادى دارد . (38)
به بیانى دیگر، وظیفه اساسى بانکها، تجهیز و تخصیص پول و اوراق جاىگزین آن مىباشد که با قبول سپردهها و دادن وام عملى مىگردد (39) و این نقش، براى اقتصاد جامعه و ادامه حیات بالنده آن ضرورى است .
مطالعه آموزههاى اسلام نیز نشان مىدهد که اسلام مخالف اندیشه بانک و بانکدارى نیست، بلکه مخالفت اسلام با بانکدارى ربوى مبتنى بر نرخ بهره است . (40) به همین خاطر موضوع بانکدارى اسلامى و پىریزى یک اساس شرعى براى آن، توجه اندیشمندان مسلمان را به خود جلب کرده و راههایى نیز ارائه شده است . از جمله مىتوان به روش نظام بانکى غیرربوى مبتنى بر نرخ سود یا نرخ بازگشتسرمایه (نظام مشارکتى) (41) اشاره نمود که نظام بانکدارى بدون ربا در جمهورى اسلامى ایران، بر اساس آن استوار است و تاکنون از جهات مختلف نظرى و عملى و نیز انطباق عملیاتى آن با موازین شرع، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . (42)
ب - تلائم اقتصادى - اجتماعى
جهان بشرى امروزه در تمام سطوح فردى، بنگاهها و حکومتى در دیون غرق شده است و بدهىها تاثیر مستقیمى بر زندگى مردم در هر مکانى دارد . (43) بىشک پدیده دین، با این ابعاد وسیع، موجب مسائل متعددى گردیده که نیاز به دقت و تامل دارد . از جمله مىتوان به معاملات بر اساس دین اشاره نمود که امروزه به صورتهاى گوناگون، بازارهاى مالى را تسخیر و باعث گردش اموال در سطح این بازارها مىشود . (44)
از دیگر سو، با یک بررسى منطقى و با استدلالى متین و عقلایى، این مطلب قابل اثبات است که معاملات پولى صرف بر یکى از پایههاى: ربا، قرض، بیع دین (پولى) یا همان تنزیل و بیع دین (پولى) به دین (پولى) استوار است و با توجه به حرمت روش اول و چهارم، تنها دو روش تنزیل و قرض، در نظام اسلامى قابل استفاده است .
ج - نظریه پیشنهادى بانکدارى بدون ربا بر اساس تنزیل
در نظریه مکانیزم عملیاتى بدون ربا بر اساس تنزیل، بانکها و مؤسسات پولى - مالى علاوه بر حسابهاى مختلفى مانند قرضالحسنه، سپرده جارى و . . . داراى حساب ویژهاى به نام حساب تنزیل نیز مىباشند که بخش عمده تجهیز و تخصیص از طریق آن صورت مىپذیرد .
عمل تجهیز به این شکل است که از آنجا که تمام سپردههاى این حساب جهت تنزیل دیون و بدهىهاى ایجاد شده، استفاده مىگردد، طبق نرخهاى تنزیل به آنها سودى تعلق مىگیرد که پس از کسر سهم بانک از سود و نیز کارمزد و . . . ، میزان خالص سود تعلق گرفته به این سپردهها، مشخص مىگردد . سپردههاى این حساب مىتوانند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشند . ضمنا سود سپردههاى این حساب بر اساس تنزیل دیون پولى است و نه بر اساس سود حاصل از طرحهایى که سپردهها در آنها به کار گرفته مىشوند (مانند آنچه در وضعیت مشارکتى فعلى هست) لذا به راحتى قابل اندازهگیرى و با نوسان جزئى قابل پیشبینى است; به نحوى که در وضعیت مکانیزه بانکى، حتى به صورت روزانه و در پایان هر روز کارى قابل محاسبه بوده و اطلاعات و آمار لازم قابل احصا و دسترسى است .
در عمل تخصیص، با مراجعه مالکین دیون اعم از افراد، شرکتها و دولتبه مؤسسات پولى - مالى و بانکها، این دیون تنزیل مىگردند و وجوه و اعتبارها به امور مربوط تخصیص مىیابند . عمل تخصیص، از جهات مختلف قابل سیاستگذارى و برنامهریزى است .
در مورد نتایج مثبت مترتب بر این نظریه به صورت خلاصه مىتوان گفت: عمل مکانیزم تعادلى در موقعیتهاى رکودى و تورمى شکل مىگیرد . در حالت رکودى که نیاز به پول و اعتبار بیشترى وجود دارد و تولید و عرضه مازاد بر تقاضاست اولا: افراد بیشترى به ایجاد دیون و استفاده از اسناد بدهى و انجام مبادلات به وسیله ایجاد اسناد بدهى اقدام مىنمایند و این امر تقاضاى پول را کاهش مىدهد . ثانیا: در چنین وضعیتى، به دلیل کمبود پول، نرخ تنزیل افزایش مىیابد لذا افراد کمترى حاضر مىشوند اسناد بدهى خود را جهت تنزیل ارائه دهند و در نتیجه این امر، مانع افزایش رو به تزاید تقاضاى پول مىگردد و ثالثا: در چنین حالتى، خود دیون و اسناد بدهى در یک طرف معاملات قرار مىگیرند; امرى که مانع افزایش تزایدى تقاضاى پول مىشود . در حالت تورمى نیز دقیقا همین سه امر اما به صورت عکس، اتفاق مىافتد .
همچنین امکان اتخاذ سیاستهاى پولى فعال از سوى نهاد پولى کشور و بانک مرکزى جهت تاثیرگذارى بر بازار پول و سرمایه، بر اساس این ایده فراهم است . در حالت رکودى، بانک مرکزى علاوه بر این که نرخ تنزیل و نرخ تنزیل مجدد را کاهش مىدهد به خرید اسناد بدهى نیز اقدام مىکند و در حالت تورمى، بر عکس .
البته هر فکر، طرح و پیشنهادى در مقام عمل و در فرآیند اجرا مشکلات خاص خود را دارد که ایده پیشنهاد شده در این مقاله نیز از آن مستثنا نیست . از این رو باید با برنامهریزى، سیاستگذارى و طراحىهاى حساب شده، آنها را به حداقل ممکن رساند .
پىنوشتها:
1) محمد بندرریگى، المنجد (چاپ اول: تهران، انتشارات ایران، 1375) ج 2، ص 1913 .
2) ر . ک: حسن عمید، فرهنگ عمید (چاپ دهم: سازمان چاپ و انتشارات جاویدان، 1355) ص 322 و محمد معین، فرهنگ فارسى (چاپ چهاردهم: تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1360) ج 1، ص 1151 .
3) حسن عبدالله امین، سپردههاى نقدى و راههاى استفاده از آن در اسلام، ترجمه محمد رخشنده (چاپ اول: تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1367) بهنقل از: على جمالالدین عوض و ر . ک:
G . C . Pande, D. M . Mithani, Encyclopaedic Dictionaryof Economics, Vol 3(New Delhi, Anmol Poblications,1990)PP,142 - 143.
4) ر . ک: امام خمینى، تحریرالوسیله (قم، مؤسسة النشرالاسلامى) ج 1، ص 649; سیدمحسن طباطبائى حکیم، منهاجالصالحین، با تعلیقه سیدمحمدباقر صدر (بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1400 ق) ج 2، ص 187; سیدابوالقاسم خوى، منهاجالصالحین (چاپ بیست و هشتم: قم، مدینةالعلم، 1410 ق) ج 2، ص 173; سیدعلى حسینى سیستانى، منهاجالصالحین (چاپ پنجم: قم، مکتب آیةالله السیدالسیستانى، 1417 ق) ج 2، ص 313; یوسف بحرانى، الحدائقالناضرة فى احکامالعترةالطاهرة (قم، مؤسسةالنشرالاسلامى) ج 20، ص 46- 49; سیدمحمدجواد حسینى عاملى، مفتاحالکرامة فى شرح قواعدالعلامه (بیروت، دار احیاءالتراثالعربى) ج 5، ص 21; سیدتقى طباطبایى قمى، مبانى منهاجالصالحین (چاپ اول: قم، منشورات مکتبة المفید، 1410 ق) ج 9، ص 203 و 202; علامه حلى، مختلفالشیعه فى احکامالشریعة (چاپ اول: قم، مرکزالابحاث والدراسات الاسلامیه، مرکزالنشر، 1416 ق) ج 5، ص 396; على بن حسین کرکى، جامعالمقاصد فى شرحالقواعد (چاپ سوم: بیروت، دار احیاءالتراث العربى، مؤسسة الوفاء، 1403 ق) ج 5، ص 18- 19; شهید الثانى، الروضةالبهیة فى شرحاللمعةالدمشقیه، با تعلیقه سیدمحمد کلانتر (بیروت، داراحیاءالتراث العربى، 1403 ق) ج 4، ص 23- 19; محمدحسن نجفى، جواهرالکلام فى شرح شرایعالاسلام (چاپ هفتم: بیروت، دار احیاءالتراثالعربى) ج 24، ص 348- 344 و ج 25، ص 60- 61 .
5) امام خمینى، همان، ج 2، ص 611; سیدمحسن طباطبائى حکیم، همان، ج 2، ص 75- 76; توضیحالمسائل مراجع عظام، تهیه و تنظیم از سیدمحمدحسن بنىهاشمى خمینى (قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، تابستان 1378) ج 2، ص 698، 700، 717، 718، 733، 734، 754، 784، 785، 792; سیدمحمد وحیدى، رساله توضیحالمسائل (چاپ هفتم: چاپ صدر، 1369) ص 382; سیدمحمدباقر صدر، البنکاللاربوى فىالاسلام (بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1410ق) ص 159 و محمد اسحاق فیاض، احکامالبنوک والاسهم والسندات والاسواقالمالیه (البورصة) (چاپ اول: قم، مکتبالشیخ محمد اسحاق فیاض) ص 78- 87 .
6) امام خمینى گرچه در تحریرالوسیله (ج 2، ص 611) فروش دین به کمتر از مبلغ اسمى را به شخص ثالث قبول داشتند لکن بعدها از این راى برگشته و چنین معاملهاى را جایز ندانستند (ر . ک: استفتائات جدید (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) ج 2، ص 175- 176 .)
7) سیدعلى خامنهاى: دررالفوائد فى اجوبةالقائد، ص 85 .
8) در این خصوص تحقیقى از سوى نگارنده تهیه گردیده است که به زودى منتشر خواهد شد .
9) براى آشنایى با نحوه محاسبه ر . ک: ویلیام اچ، برانسون، تئورى و سیاستهاى اقتصاد کلان، ترجمه عباس شاکرى (چاپ اول: تهران، نشر نى، 1373) ج 1، ص 83 .
10) ایرج توتونچیان، اقتصاد پول و بانکدارى (چاپ اول: تهران، مؤسسه تحقیقات پولى و بانکى بانک مرکزى جمهورى اسلامى ایران، زمستان 1375) ص 289- 293 .
11) علىاصغر هدایتى، علىاصغر سفرى و حسن کلهر، عملیات بانکى داخلى - 2 (تخصیص منابع) (چاپ اول: مرکز آموزش بانکدارى بانک مرکزى جمهورى اسلامى ایران، زمستان 1367) ص 159 .
12) سیاوش مریدى و علیرضا نوروزى، فرهنگ اقتصادى (چاپ اول: تهران، مؤسسه کتاب پیشبرد و انتشارات نگاه، 1373) ص 282 .
13. discount policy.
14. G . C . pande, D. M . Mithani,op . cit . PP,142 - 147; ; Peter Newman, Murray Milgate, John Eatwell,op . cit, PP,672 - 677; Douglas K . Pearce, Discount WindowborrowingandFederal Reserve Operatingregimes, Economic Inquiry, Federal
Reserve System (U . S) Vol: 31, Oct: 1993,PP,546 - 579 and, Sherrill Sahffer,
Capitalrequirementsandrationaldiscount - windowborrwing, Journalof Money, Credit &
Banking (J M B), Vol:30, ISS: 4,Nov 1998, PP, 849 - 863.
qقp×C ¢غCk p،غ ,عCpèN :حقC IDZ) êlىçDغ lطdC ُطVpN ,فëکغ êoCkبغDF ق حکJ ,یدىغDwدJ کىدFk MpFCo ق pدى× êقo ی@خp@VCo (15
. 370 £ (1374 ,pىGئpى×C MCoD،OغC ُwvه× éF éOwFCق
16. discountwindow.