آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲۰

چکیده

متنبى در رثا، موضع شخصى حکیم دارد و عقلش بر عاطفه اش مى چربد، نگاه او به مرگ، نگاه شخصى دردمند و اندیشمند است، در دردمندى بر مرگ نمى تازد بلکه بر روزگارى مى تازد که آزا گان را مى گیرد و بر حسودانى خشم مى گیرد که فضاى صاف زندگى را تیره و تار مى سازند. مرثیه هاى متنبى به حسب شخص فقید با هم اختلاف دارند، شاعرگاهى ناچار مى شودکسى را رثا گویدکه مصیبت او را غمگین نساخته است، بنابراین شعرش داراى عاطفه اى خشک و بى احساس است و لیکن گاهى حوادث سختى برایش پیش مى آیدکه او را ولو به مدتى کوتاه تسلیم عاطفه مى نماید. متنبى از یک سو به سبب داشتن روحیه اى قوى و از سوى دیگر به سبب کثرت حوادثى که در زندگى خود دیده است، شیوه نوحه سرایى را از یاد برده است، لذا مى کوشد ناتوانى خود را با آوردن حکمت هاى بلند، وصف صبر، ستایش از فقید و خاندانش بپوشاند وگاه در رثا کار را به مفاخرت و نکوهش دشمنان بکشاند. عصر متنبى، عصرى است که زن را تحقیر مى کنند و متنبى دوست ندارد ضعیف را رثاگوید لذا در رثاى زنان، آنان را به مرتبه مردى رساند. و بسا آنها را بر مردان برترى مى دهد.

تبلیغات