این مقاله سعی میکند براساس نظریه منش و میدان بوردیو و با استفاده از روش پیمایش و میدانی و با مطالعه رابطه منش جوانان تهرانی و مصرف موسیقایی آنها به برخی پرسش ها پاسخ دهد. برجسته شدن تمایزهای مبتنی بر مصرف انواع متفاوتی از موسیقی به ویژه موسیقی غیر ایرانی در بین جوانان کشور ، پرسش های زیادی را در مورد ساختیافتگی آنها، ماهیت این گرایش ها و میزان توفیق سیاست های فرهنگی مطرح کرده است. مطالعه ما نشان میدهد که تنوع قابل ملاحظه ای در مصرف انواع موسیقی در بین افراد مورد مطالعه وجود دارد و این الگوها با منش های مورد بحث بوردیو از قبیل پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، منطقه محل سکونت، رشته تحصیلی، قومیت و جنسیت جوانان رابطه معناداری دارند. به لحاظ اهمیت تاثیر این متغیرها، مطالعه نشان میدهد که منطقه محل سکونت، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، رشته تحصیلی و جنسیت افراد به ترتیب بیشترین تاثیر را بر روی نوع موسیقی مورد مصرف دارند و متغیر قومیت در این خصوص هیچ گونه تاثیری ندارد. یافته های پژوهش در زمینه تنوع در انواع مصرف موسیقایی و تاثیرات متغیرهای زمینه ای و اقتصادی و اجتماعی، بیانگر نضج و رواج سبکهای متفاوت موسیقایی و پیدایش نوعی گرایش خرده فرهنگی در درون فرهنگ کلی است که به نوبه خود عدم موفقیت سیاست های فرهنگی رسمی را در خصوص جوانان در سازگاری با فرهنگ کلی (حاکم) برجسته میسازد.