در این مقاله نمایش ها و نمایشواره های عصر ناصری از منظری جامعه شناسی بررسی شده اند. هدف از این تحقیق دریافت دو مسئله است: یکی درک چگونگی تأثیر این نمایش ها در تکوین فضایی که به تماشاگران آن مجال رهایی موقت از شرایط سخت و استبدادی آن زمان را میداد و دیگر پاسخ به این سئوال که ناصرالدین شاه در مقام نمایندة قدرت مسلط در پدید آمدن این شرایط، چه نقشی داشته است. چارچوب نظری این مقاله نظریة کارناوال باختین است که در ادامة بحث منطق گفتگویی، تکوین شرایط کارناوالی را دستیابی به نوعی دموکراسی موقت و زندگی غیررسمی در برابر شرایط استبدادی و زندگی غیررسمی میداند. با توجه به زمینة تاریخی حوزة مطالعاتی، روش تحقیق این مقاله اسنادی- تحلیلی است. برای دستیابی به چگونگی نمایش های آن دوره ، بازخورد مردم، شرایط اجتماعی و ویژگیهای فکری ناصرالدین شاه از منابع و اسناد تاریخی آن زمان استفاده شده و بر اساس ضرورت بحث، اطلاعات گرفته شده مقایسه، تحلیل و ارزیابی شده اند. در این مقاله، وضعیت اجتماعی عصر ناصری و ویژگیهای نمایش های تعزیه ، شبیه مضحک و نمایش واره های دلقک بازی درعصر ناصری شرح داده شده و با توجه به نشانه های نمایشی استخراج شده از شرایط کارناوالی بررسی شده اند م تلاش شده است تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که این که چگونه اجرای این گونه نمایش ها نوعی تکوین کارناوالیته قلمداد میشود، نقش ناصرالدین شاه در این تکوین چه بوده است و چگونه کارکردهای دوسویة آن هم به تداوم قدرت شاه و هم به حس آزادی موقت و آرامش مردم در شرایط دشوار کمک میکرده است