سخن گفتن از عشق هم دل انگیز و دل نشین است و هم سخت و دشوار‘دل انگیز از آن جهت که حدیثش زخمه بر تار دل می زند و نغمه بی قرار جان را به فراسوی زیباترین مطلوب به پرواز درمی آورد و فضای روح رابا شمیم خوشبوی آن عطرآگین می سازد و دشوار از آن رو که عشق پدیده ای نفسانی و روحانی است که جز به وسیله خود عشق به تعریف درنمی آید و محصول تجربیات شخصی است . غزل های جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی بیانگر حالات درونی اوست که از سوز دل عاشقش حکایت می کند و چنان لطیف و دل نشین است که شنونده را هرچند بی ذوق باشد ‘ مفتون می سازد. دراین مقاله سعی برآن گردیده است تاازمیان موضوعات بی شماری که در دیوان جمال الدین وجود دارد‘عشق وعاشق و معشوق در غزلیات وی مورد بررسی اجمالی قرار گیرد. آنچه دراین نوشتار می آید شامل :1- منشأ و تعریف عشق 2-صفت عشق 3- درونمایه عشق 4- فراق و هجران ناشی از عشق و جور و عتاب معشوق به عاشق 5- صفات عاشق و معشوق