مدیران شرکتها میکوشند از طریق هموار سازی سود، نوسانهای سودآوری شرکت را کاهش دهند تا باعث افزایش اطمینان سرمایهگذاران و تامین انتظارات آنها شود. در مورد انگیزههای مدیریت برای هموارسازی سود، دو فرضیه وجود دارد: در فرضیه اول، مدیران به قصد تحریف اطلاعات و در جهت منافع خود و در فرضیه دوم به قصد انتقال و گزارش اطلاعات محرمانه خود درباره سودهای آتی، اقدام به هموارسازی سود مینمایند. در این پژوهش، مفید بودن هموارسازی سود از طریق اثر گذاری بر سطح آگاهی دهندگی قیمت سهام درباره عملکرد آتی شرکت بررسی شده است. مدل مبنا برای آزمون فرضیات تحقیق، مدل زاروئین (2002) است و هموارسازی سود براساس دو معیار همبستگی منفی بین تغییرات اقلام تعهدی و جریانهای نقدی و نسبت انحراف استاندارد سود به جریانهای نقدی برای 140 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای86-1382 اندازه گیری شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد، قیمت سهام شرکتهایی که بیشتر اقدام به هموارسازی سود نمودهاند، از اطلاعات بیشتری درباره میزان سودآوری و جریانهای نقدی آتی برخوردار می باشد.