در این مقاله نظرات وبر درباره رویکرد دنیاخواهانه اسلام را از مجموعه گردآوری شده « جامعه شناسی دین» بهدست آورده و در یک دستگاه منطقی انسجام بخشیدهایم. سپس به دلایلی که وبر برای دنیاطلبی اسلام میآورد پرداخته و آنها را در ویژگی پیامبر بهعنوان کاریزما و جنگجویان بدوی به عنوان طبقه حامل پیام اسلام دستهبندی نموده ایم. در بخش بعدی به سراغ نقد آرای وبر رفته و نقد خود را به دو حوزه نقد نظریه و نقد نظریهپرداز معطوف کردهایم. در نقد نظریه به دنبال پاسخگویی به سه پرسش زیر بودهایم: 1. آیا پیامبر ویژگیهای نوعی کاریزما را دارا بود؟ 2. آیا پیروان پیامبر جنگجویان بدوی بودند؟ 3. آیا پیامبر در رابطه خود با پیروانش تاثیرگذار بود یا تاثیرپذیر؟ همچنین در نقد نظریهپرداز به دنبال پاسخگویی به پرسشهای زیر بودهایم: 1. آیا وبر در پژوهش خود از منابع معتبر برای گردآوری اطلاعات بهره گرفته است؟ 2. آیا در مواجهه با مفاهیمی که خود به کار میبرد(کاریزما و طبقه حاملین) از رویکردی واحد استفاده کرده است؟