در این مقاله به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا می توان از کتاب "قورباغه را قورت بده" نظریه ای را درباره ی مدیریت زمان و برنامه ریزی استخراج کرد؟ از این نظر، در این مقاله تلاش می شود تا دیدگاه نظری نویسنده کتاب "قورباغه را قورت بده" نسبت به مدیریت زمان و برنامه ریزی ارزیابی و تحلیل شود. برای تعیین الگوهای نظری بکار رفته در این کتاب از نظریه نوآوری راجرز و از روش تحلیل محتوای پنهان استفاده شده است. در ابتدا در خصوص تعریف نظری راجرزو تحلیل محتوا، مطالبی ارائه می شود و سپس به تحلیل عناصر موجود در کتاب خواهم پرداخت. در پایان به تعیین شاخصهای نظری کتاب اشاره می کنم . در پایان، نشان می دهم که پاسخ به پرسش ما مثبت بوده است.