مورگان شوستر و اولتیماتوم روسیه
آرشیو
چکیده
یکی از مشکلات دامنگیر ایران پس از مشروطیت، بحران مالی و اقتصادی بود. هرج ومرج و ناامنی بازرگانی، بر هم خوردگی معیشت سنتی ایرانیان، روی آوردن به زندگی شهری و نیز مشکلات ناشی از جنگ جهانی اول و حضور و رقابت قدرتهای اروپایی، عرصه را به قدری برای دولت و ملت ایران تنگ نمود که دولت به تکاپو برای استقراض افتاد. ماجرای اعطای وام از سوی روسیه و انگلیس، حکایتهای مفصل و جالبی از تاریخ معاصر ما را به خود اختصاص داده است اما جالب تر از همه، مخالفت و مقابله گستاخانه استعمارگران با نوسازی اقتصادی و مالی ایران است. ایرانیان که همیشه برای برون رفتن از چنگال قدرتهای رقیب استعماری به نیروی سوم می اندیشیدند، در این بحبوحه با اندیشه ایجاد دگرگونی اساسی در مالیه و اقتصاد ایران باز هم به فکر یک نیروی بی طرف افتادند و استخدام مورگان شوستر امریکایی برای رسیدگی و به سامان درآوردن مالیه ایران به همین مقصود صورت گرفت. حال بخوانید که چه بر سر وضع مالی و اوضاع مالیه ایران پس از مشروطه آمد و روسیه چگونه گستاخانه ایران را به بهانه نفوذ قدرت رقیب، با تهدید جدی مواجه کرد.متن
[1][i]ــ فیروز کاظمزاده، روس و انگلیس در ایران، ترجمه: منوچهر امیری، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، 1354، صص535ــ533
[1][ii]ــ ایرج ذوقی، تاریخ روابط سیاسی ایران و قدرتهای بزرگ 1925ــ1900.م، تهران، پاژنگ، 1368، ص100
[1][iii]ــ حسین ناظم، روس و انگلیس در ایران، ترجمه: فرامرز محمدپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص106؛ ایرج ذوقی، همان، ص100
[1][iv]ــ ایرج ذوقی، همان.
[1][v]ــ بانک شاهنشاهی ایران به وزارت امورخارجه (بریتانیا) لندن، اول ژوئن F.0.371/1184,1911 به نقل از ذوقی، همان، ص75
[1][vi]ــ کتاب آبی، به کوشش احمد بشیری، ج5، تهران، نشر نو، چ2، 1368، صص1070ــ1068
[1][vii]ــ مذاکرات مجلس (23 رجب 1328)
[1][viii]ــ فیروز کاظمزاده، همان، ص558
[1][ix]ــ همان، ص559
[1][x]ــ همان.
[1][xi]ــ ایرج ذوقی، همان، ص83
[1][xii]ــ همان.
[1][xiii]ــ مورگان شوستر وکیلی سیوپنجساله از ایالت واشنگتن بود که پیش از ورود به ایران، در کوبا و فیلیپین خدمت کرده بود، لیکن مقررات سخت گمرکی او در فیلیپین باعث بهوجودآمدن مشکلاتی برای او شده و ظاهرا به همین علت به امریکا بازگشته بود.
[1][xiv] - Foreign Relation 1911, P. 679, 28 Dec 1910
به نقل از: سیدعلی موجانی، بررسی مناسبات ایران و امریکا (1851 تا 1925 میلادی)، تهران، وزارت امورخارجه، 1375، ص76
[1][xv]ــ بایگانی اسناد وزارت امورخارجه، سال 1329، کارتن 20، دوسیه 1، به نقل از موجانی، همان، صص78ــ17
[1][xvi]ــ ویلیام مورگان شوستر، اختناق ایران، ترجمه: ابوالحسن موسوی شوشتری، تهران، بنگاه مطبوعاتی صفیعلیشاه، چ2، 1351، مقدمه اسماعیل رائین، صص17ــ16
[1][xvii]ــ مذاکرات مجلس دوم (16 جمادیالثانی 1329)
[1][xviii]ــ ویلیام مورگان شوستر، همان، ص17
[1][xix]ــ فیروز کاظمزاده، همان، ص562
[1][xx]ــ همان، ص563
[1][xxi]ــ منصوره اتحادیه، پیدایش و تحول احزاب مشروطیت (دوره اول و دوم مجلس شورای ملی)، تهران، گستره، 1361، ص319
[1][xxii]ــ مذاکرات مجلس دوم، جلسه 275 (22 رجب 1329)
[1][xxiii]ــ نجفقلیخان بختیاری ملقب به صمصامالسلطنه فرزند حسینقلیخان هفتلنگ بختیاری، در 1270.ق در چهارمحال تولد یافت. در سال 1299.ق پدرش به دستور ناصرالدینشاه و امر ظلالسلطان به قتل رسید و پس از چندی وی مقام ایلبیگی یافت. در سال 1320.ق از طرف مظفرالدینشاه لقب صمصامالسلطنه و مقام ایلخانی یافت. در دوره استبداد صغیر، هنگامیکه برادرش سردار اسعد از اروپا به ایران آمد، به همکاری با او پرداخت و شهر اصفهان را به تصرف درآورد. پس از فتح تهران، صمصام به همراه سایر سران بختیاری که امور کشور در دست آنها بود، به تهران آمد و در زمره رجال موثر کشور درآمد. (ابراهیم صفائی، رهبران مشروطه، ج1، تهران، انتشارات جاویدان ملی، چ اول، 1344، صص223ــ253)
[1][xxiv]ــ مذاکرات مجلس دوم، (29 رجب 1329)
[1][xxv]ــ همان، (3 شعبان 1329)
[1][xxvi]ــ همان، (17 شعبان 1329)
[1][xxvii]ــ همان.
[1][xxviii]ــ همان.
[1][xxix]ــ همان، (9 رمضان 1329)
[1][xxx]ــ رضا دهخوارقانی، وقایع ناصری و توضیح مرام دو رساله خطی، تهران، دنیا، 1356، ص63
[1][xxxi]ــ همان، صص65ــ64
[1][xxxii]ــ همان، ص70
[1][xxxiii]ــ همان، ص71
[1][xxxiv]ــ مذاکرات مجلس دوم (9 رمضان 1329)
[1][xxxv]ــ رضا دهخوارقانی، همان، ص71
[1][xxxvi]ــ ارشدالدوله اهل کرمان و معروف به علیگاردی بود. علت این شهرت آن بود که رئیس گارد عزیزالسلطان ملیجک بود. این گارد به دستور ناصرالدینشاه برای ملیجک تشکیل یافت و علیخان رئیس آن شد و بعدها با اخترالدوله دختر ناصرالدینشاه (زن قبلی عزیزالسلطان) ازدواج کرد و به هنگام مجلس اول به جمع مشروطهخواهان پیوست و به ریاست «انجمن مرکزی» رسید. اما پس از چندی از مشروطه و مشروطهخواهان سرخورده شد و به نیروی استبداد گروید. (مهدی بامداد، شرححال رجال ایران، تهران، فردوس، 1384، ج6، ص157)
[1][xxxvii]ــ جهت آگاهی بیشتر رک: احمد کسروی، تاریخ هیجدهساله آذربایجان، چ8، تهران، امیرکبیر، 1356، صص194ــ167؛ مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت، ج7، تهران، علمی، چ2، 1363، صص1444ــ1421
[1][xxxviii]ــ احمد کسروی، همان، ص229
[1][xxxix]ــ یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، ج3، تهران، فردوسی، چ2، 1361، صص193ــ192
[1][xl]ــ مهدی ملکزاده، همان، ج7، ص1446
[1][xli]ــ عبدالحسین نوائی، ایران و جهان (از مشروطیت تا پایان قاجاریه)، ج3، تهران، نشر هما، 1375، ص242
[1][xlii]ــ پارک شعاعالسلطنه در تهران در نزدیکی میدان توپخانه قرار داشت. اما دولتآباد قریهای خارج از تهران و بر سر راه حضرت عبدالعظیم واقع شده بود.
[1][xliii]ــ کتاب آبی، همان، ج6، ص1264؛ مهدی ملکزاده، همان، ص1449
[1][xliv]ــ منصوره اتحادیه، همان، ص323
[1][xlv]ــ همان.
[1][xlvi]ــ احمد کسروی، همان، ص235
[1][xlvii]ــ کتاب آبی، همان، ص1308
[1][xlviii]ــ همان، ص1309
[1][xlix]ــ مهدی ملکزاده، همان، ص1453؛ کتاب آبی، همان، صص1346، 1352، 1355
[1][l]ــ مذاکرات مجلس دوم (7 ذیحجه 1329)
[1][li]ــ همان.
[1][lii]ــ همان؛ مهدی ملکزاده، همان، ص1457؛ احمد کسروی، همان، ص255
[1][liii]ــ احمد کسروی، همان، صص243ــ241؛ مهدی ملکزاده، همان، صص1468ــ1459، محمدمهدی شریف کاشانی، واقعیات اتفاقیه در روزگار، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، ج3، تهران، نشر تاریخ ایران، 1362، ص694
[1][liv]ــ مذاکرات مجلس دوم (9 ذیحجه 1329)
[1][lv]ــ فیروز کاظمزاده، همان، ص614
[1][lvi] - Minister in Tehran to the Acting Minister of Foreign Affairs, Neratov, Telegram No, 1199, November 22/ December 5, 1911. ibid. (No, 160), P. 150
[1][lvii]ــ فیروز کاظمزاده، همان، ص614
[1][lviii]ــ همان، ص615
[1][lix] - Same to Same, for Sazonov, Telegram No, 1959, November 22/ December 22/ December 5
[1][lx]ــ مهدی ملکزاده، همان، ص1473
[1][lxi]ــ مذاکرات مجلس دوم، (26 ذیحجه 1329)
[1][lxii]ــ همان.
[1][lxiii]ــ همان.
[1][lxiv]ــ رضا دهخوارقانی، همان، صص21ــ20
[1][lxv]ــ سیدعلیمحمد دولتآبادی، خاطرات سیدعلیمحمد دولتآبادی، به کوشش حسامالدین دولتآبادی، تهران، فردوسی، 1362، ص39
[1][lxvi]ــ منصوره اتحادیه، همان، ص322
[1][lxvii]ــ کتاب آبی، همان، ج6، ص1349
[1][lxviii]ــ سیدعلیمحمد دولتآبادی، همان، ص32
[1][lxix]ــ رضا دهخوارقانی، همان، ص90
[1][lxx]ــ همان، صص91ــ90
[1][lxxi]ــ مذاکرات مجلس دوم (29 ذیحجه 1329)
[1][lxxii]ــ احمد کسروی، همان، صص259ــ258؛ مهدی ملکزاده، همان، ص1474