پژوهش در نقشه مهندسی فرهنگی
آرشیو
چکیده
در جهان کنونی، «پژوهش» سهمی محوری در کلیه مراحل و فرایندهای طرح و شناسایی نیازها تا رفع آن ها عهده دار شده است. امروزه، نهادهای مولد اندیشه و اتاق های فکر، متکفل پشتیبانی پژوهشی در عرصه های مختلف حیات انسانی هستند. ازاین رو، طرح نقشه مهندسی فرهنگی کشور به مثابه یک نیاز و ضرورت نیز در سایه پژوهش فراگیر به لحاظ وسعت مکانی، مستمر از نظر پیگیری و دامنه زمانی و متمرکز به جهت موضوع می باشد. تجزیه و ترکیب متعادل مفاهیم و راهکارها که مبتنی بر شناخت فکری و احساسی محیط بر وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است، در گرو پذیرش و تحقق پژوهش می باشد. در مقاله حاضر، ضمن تاکید بر این واقعیت، پیش نویسی برای تدارک ساختار یک نقشه برای مهندسی فرهنگی کشور ارائه شده است.متن
مهندسی فرهنگی یکی از مطالبات اصلی رهبر معظم انقلاب اسلامی از شورای عالی انقلاب فرهنگی به شمار میرود که بارها و به صورت موکّد از سوی ایشان مطرح گردیده است.[1] بدون تردید مهندسی فرهنگی تأثیر تعیینکنندهای در اصلاح و بهبود وضع نابسامان فرهنگی کشور، ایجاد زمینة لازم برای مقابلة فعّال و مبتکرانه با ابعاد تازة تهاجم فرهنگی غرب و از همه مهمتر تضمین حیات انقلاب اسلامی به عنوانی یک انقلاب عظیم فرهنگی خواهد داشت؛ لذا سرمایهگذاری مادی و معنوی جدّی و سریع برای اجرای مهندسی فرهنگی یکی از ضرورتهای گریزناپذیر قلمداد میشود. در بین سالهای 1384ــ1385 دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گامهای اولیه را برای تهیة نقشة مهندسی فرهنگی و فراهمسازی زمینههای لازم برای آغاز این امر برداشت که از اقدامات مهم آن میتوان به برگزاری همایش ملی مهندسی فرهنگی اشاره کرد که با سرنوشت اغلب همایشها در کشور روبهرو گردید و محصول معتنابه و مورد قبولی را در پی نداشت. بنابراین باید گفت با وجود این تلاشها، هنوز امکان دستیابی به نقشهای دقیق و شایان دفاع از مهندسی فرهنگی میسر نگردیده است. البته گمان میرود دست نیافتن به تعریفی دقیق، عالمانه، روشن و مشترک از مهندسی فرهنگی و اهداف آن، کماتکایی به پژوهش (به معنای دقیق کلمه) و صاحبنظران صاحب نام حوزوی و دانشگاهی و در نتیجه انجام دادن دستهای طراحیهای انتزاعی و ناکارآمد، به علاوه گسترش قلمرو آن در عرصههای علمی متعدد و متنوع، مهمترین مشکل در کُند شدن حرکت شورای عالی انقلاب فرهنگی در مسیر مهندسی فرهنگی بوده است.
تعریف مهندسی فرهنگ
مهندسی فرهنگی اصطلاح چندمعنا (polysemous) و کثیرالاضلاعی (multilateral) است که به تازگی در فضای فرهنگی کشور مطرح گردیده است و تا حدی به موضوع مهندسی اجتماعی (social engineering)نیز شباهت دارد. بر این اساس تاکنون تعاریف گوناگونی از مهندسی فرهنگی ارائه شده است که هر یک بعد خاصی از مهندسی فرهنگی را در نظر گرفته است. البته در این میان شاهد خلط دو اصطلاح مهندسی فرهنگی و مهندسی فرهنگ نیز هستیم که میتواند بحث از مهندسی فرهنگی را به انحراف دچار نماید. باید توجه کرد که مهندسی فرهنگی چیزی جز طراحی نظام مدیریت فرهنگی نیست. در حقیقت با اجرای مهندسی فرهنگی درصددیم دستیابی به یک نظام مدیریتی پیوسته، منسجم، هدفمند و قوی دست یابیم که بتواند اهداف و سیاستهای فرهنگی کشور را به نحو مناسب محقق نماید. اما در مهندسی فرهنگ، به هیچ وجه به دنبال رسیدن به یک نظام مدیریتی نیستیم، بلکه منظور از آن ساماندهی محتوایی و شکلی فرهنگ، و ارتقا و بهروزسازی آن برای پاسخگویی به نیازهای موجود و فرارو و نیز مواجهه یا رقابت با سایر فرهنگهاست.
بر این اساس میتوان گفت: مهندسی فرهنگی عبارت است از «طراحی» جامع و منسجم «نظام» [مدیریت] فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی نظری و مدل دقیق، روشن و روزآمد و همچنین تعیین مناسبات آن با سایر نظامها (سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و حقوقی)، و مهندسی فرهنگ عبارت است از «بازپژوهی» و «نظریهپردازی» در حوزه فرهنگ اسلامی ــ ایرانی به منظور دستیابی به مبانی، چارچوب، ساختار، و شاخصهای دقیق، روشن (متمایز) و روزآمد برای فرهنگ ایرانی ــ اسلامی. (نظریه و مدل فرهنگی).
اولویت ترتیبی مهندسی فرهنگ بر مهندسی فرهنگی
همانطور که از تعاریف پیداست، تا قبل از دستیابی به محتوای فرهنگی منسجم و مورد قبول نمیتوان به حوزه مهندسی فرهنگی وارد شد. لذا باید تأکید کرد که لازمه مهندسی فرهنگی، مهندسی فرهنگ است.
مفهوم نقشه مهندسی فرهنگی
بدون تردید، با اذعان به اینکه استفاده از اصطلاح مهندسی به خاطر بار معنایی خاص آن مناسب اهداف ما در مهندسی فرهنگ نیست، باید توجه کرد که مهندسی فرهنگ عالیترین سطح از کار علمی و تخصصی است که از طریق فراهم کردن لوازم و اقتضائاتِ معنوی و مادی پژوهش و سرمایهگذاری جدی در شمار زیادی از مراکز تحقیقاتی ذیصلاح ممکن است. از طرفی دیگر، ورود در مقوله مهندسی فرهنگی بدون نقشه میسر نیست. به بیان دیگر ، باید میان عملیات مهندسی فرهنگی و نقشه مهندسی فرهنگی تفکیک قائل شد. زمانی امکان عملیات مهندسی فرهنگی وجود دارد که نقشهای از قبل طراحی شده باشد. این نقشه به سؤال اساسی ما مبنی بر چگونگی مهندسی فرهنگی پاسخ خواهد داد. البته اگر به مفهوم نقشه و پیچیدگیهای ناظر بر تهیه آن توجه نماییم، درمییابیم که دستیابی به یک نقشه نیز جز از طریق پژوهش ممکن نیست و این پژوهش است که امکان تهیه نقشه را فراهم میکند. بر این مبنا باید به دنبال طراحی پژوهشی بود که محصول آن نقشه مهندسی فرهنگی باشد.
مسأله اصلی در پژوهش نقشه مهندسی فرهنگی
همانطور که گذشت، مسأله اصلی یا فرامسأله ما، در پژوهش نقشه مهندسی فرهنگی، چگونگی رسیدن به نظام [مدیریت] فرهنگی مطلوبِ جمهوری اسلامی ایران و نحوه اثرگذاری فعال آن بر روی سایر نظامها (سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و حقوقی) میباشد که البته خود به دهها مسأله و پرسش فرعی تقسیم میگردد.
مسائل اصلی در پژوهش یا سلسله پژوهشهای مهندسی فرهنگ
چنانکه در تعریف مهندسی فرهنگ اشاره شد، مهمترین دغدغه ما در این مقوله باید ناظر بر رسیدن به یک محتوا و صورت فرهنگی پیوسته، منسجم، روزآمد و توانمند باشد؛ که شامل طرح نظریهای فرهنگی با روششناسی اسلامی و همچنین یک مدل فرهنگیِ ایرانی ــ اسلامی میشود که به طور طبیعی هسته مرکزی هویت ایرانیان را تشکیل خواهد داد. بر این اساس، پژوهشهای این عرصه با مسائل و سؤالات متعددی روبهرو خواهند بود که چه بسا پاسخگویی به هر یک مستلزم انجام دادن پژوهشی مستقل باشد.
اهداف و فواید اجرای پژوهش مهندسی فرهنگ و پژوهش نقشه مهندسی فرهنگی
با توجه به پیوستگی موضوع مهندسی فرهنگی با مهندسی فرهنگ و لزوم ایجاد هماهنگی و ارتباط میان پژوهشهایی که در این دو عرصه انجام میشود، اهداف و فواید دو پژوهش مورد اشاره به صورت یکجا و در قالب یک کلانپروژه پژوهشی مدنظر قرار گرفته است. همچنین قبل از ورود به اهداف و فواید، ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که بر اساس تعریفی که در بالا از مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی ارائه شد، اهداف اصلی از پژوهشها کاملاً روشن است، لیکن اجرای این کلانپروژه پژوهشی بر اساس مسائل متعدد و فرعی این پژوهشها میتواند اهداف و فواید متعددی داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره میشود: 1ــ شناخت ماهیت و ابعاد فرهنگ اعم از فرهنگهای غربی، شرقی و فرهنگ ایرانی و اسلامی و مقایسه آنها با یکدیگر؛ 2ــ شناخت مبانی و چارچوب نظری فرهنگ ایرانی ــ اسلامی، مبانی فرهنگساز و همچنین نسبت و مناسبات انسان، جامعه و حکومت با فرهنگ؛ 3ــ شناخت نسبت و مناسبات فرهنگ با سیاست، اقتصاد، حقوق و توسعه؛ 4ــ شناخت وضعیت فرهنگی کشور بر اساس شاخصهای علمیِ بومی؛ 5ــ گمانهزنی درباره آینده فرهنگی کشور بر اساس روششناسی بومی؛ 6ــ بازنگری و ایجاد شفافیت در رسالت و اهداف فرهنگی کشور؛ 7ــ تعیین اصول، قواعد، سیاستها و راهبردهای فرهنگی کشور؛ 8ــ تعیین چشمانداز مطلوب فرهنگی کشور؛ 9ــ شناخت و تبیین نظام فرهنگی مطلوب کشور و راههای دستیابی به آن؛ 10ــ اصول، قواعد و سازوکارهای نظارت فرهنگی در کشور؛ 11ــ مشخصات و نحوه تدوین برنامه جامع فرهنگی کشور؛ 12ــ تعیین الزامات فرهنگی برای نظامهای سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و حقوقی کشور.
ساختار منطقی کلانپروژه پژوهشی
ساختار حاضر، مانند یک پازل، مجموعهنیازهای پژوهشی ما را، چه در حوزه مهندسی فرهنگ و چه مهندسی فرهنگی، به تصویر کشیده است. در واقع این ساختار پیشنویس ساختار یک نقشه برای مهندسی فرهنگی کشور است که میتواند فارغ از نگاههای انتزاعی به این مقوله و با ملاحظه ارزش کاربردی(use value) و سهلالوصول آن، مورد توجه مسئولان امر قرار گیرد.
بخش اول: چیستی، ماهیت و ابعاد فرهنگ
فصل اول: فرهنگ و ابعاد آن در مکاتب و نظریههای غربی و شرقی
فصل دوم: فرهنگ و ابعاد آن در اسلام
فصل سوم: معنا و مبنای فرهنگ ایرانی ــ اسلامی
فصل چهارم: مقایسه فرهنگ غربی و شرقی و فرهنگ اسلامی ــ ایرانی (نقد و تحلیل)
بخش دوم: مبانی و چارچوب نظری فرهنگ ایرانی ــ اسلامی (مهندسی فرهنگ)
فصل اول: مبانی و ویژگیهای فرهنگ ایرانی ــ اسلامی
فصل دوم: عوامل اصلی در شکلگیری فرهنگ و تحول فرهنگی
فصل سوم: نسبت انسان و فرهنگ
الفــ انسان (فرهنگی) مطلوب از دیدگاه اسلام
بــ سهم فرهنگ در پرورش انسان مطلوب
جــ سهم انسان در ارتقا و گسترش فرهنگ
دــ فرهنگ و هویت فردی
فصل چهارم: نسبت جامعه و فرهنگ
الفــ جامعه (فرهنگی) مطلوب از دیدگاه اسلام
بــ سهم فرهنگ در شکلگیری جامعه مطلوب
جــ سهم جامعه در ارتقا و گسترش فرهنگ
دــ فرهنگ و هویت جمعی
هـ ــ مشخصات سرمایه فرهنگی در جامعه اسلامی
وــ فرهنگ و امنیت اجتماعی
زــ فرهنگ عامیانه (folklore) از دیدگاه اسلام
حــ خردهفرهنگها (subcultures) از دیدگاه اسلام
طــ نسبت متقابل فرهنگ و نخبگان در جامعه اسلامی
یــ نهادهای فرهنگی (مردمی) در جامعه اسلامی
کــ جهانی شدن و فرهنگ از دیدگاه اسلام
فصل پنجم: نسبت حکومت و فرهنگ
الفــ حکومت مطلوب از دیدگاه اسلام
بــ سهم فرهنگ در شکلگیری حکومت مطلوب
جــ سهم حکومت در ارتقا و گسترش فرهنگ
دــ نهادهای فرهنگی (حکومتی)
فصل ششم: نسبت متقابل سیاست و فرهنگ
فصل هفتم: نسبت متقابل اقتصاد و فرهنگ
فصل هشتم: نسبت متقابل حقوق و فرهنگ
فصل نهم: نسبت توسعه (همهجانبه و پایدار) و فرهنگ
بخش سوم: مهندسی فرهنگی
فصل اول: بررسی وضعیت فرهنگی کشور
الف/1ــ تعیین شاخصهای بررسی وضعیت فرهنگی کشور
الف/2ــ منطبق ساختن شاخصها بر وضعیت موجود
بــ تبیین نقاط قوت و ضعف (در ابعاد گوناگون)
جــ تبیین فرصتها و تهدیدها (در ابعاد گوناگون)
فصل دوم: بررسی وضعیت فرهنگی کشور در آینده (برای یک دوره 25ساله)
الفــ روششناسی آیندهنگری (future studies) فرهنگی
بــ پیشبینی آینده بر اساس روششناسی
فصل سوم: رسالت و اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
فصل چهارم: اصول، قواعد، سیاستهای کلان و اصول راهبردی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
فصل پنجم: چشمانداز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (حداقل برای یک دوره بیستساله)
فصل ششم: نظام فرهنگی مطلوبِ جمهوری اسلامی ایران
الفــ ویژگیهای نظام فرهنگی مطلوب کشور
ب/1ــ ساختار و شاکله نظام فرهنگی مطلوب کشور
ب/2ــ سازمان و تشکیلات مطلوب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
ج/1ــ ظرفیتهای لازم برای شکلگیری نظام فرهنگی مطلوبِ کشور
ج/2ــ منابع و امکانات مطلوب فرهنگی
فصل هفتم: نظارت در نظام فرهنگی
الفــ شاخصهای نظارت فرهنگی کشور
بــ سیستم نظارت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران
فصل هشتم: برنامه جامع فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (حداقل برای یک دوره بیستساله)
الفــ ویژگیهای برنامه جامع بیستساله
بــ روششناسی تدوین برنامه جامع بیستساله
فصل نهم: الزامات فرهنگی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران
فصل دهم: الزامات فرهنگی نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران
فصل یازدهم: الزامات فرهنگی نظام مدیریتی جمهوری اسلامی ایران
فصل دوازدهم: الزامات فرهنگی نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران
پینوشت
[1]ــ مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1384: «الان باید نقشه مهندسی فرهنگی کشور روی میز آماده باشد و باید روی آن بحث شده باشد. کار شده باشد، تصمیم گیری شده باشد و نقشه کلان با راهکارها ــ نه فقط چیزهایی که صرفاً آرزو و آمال است ــ کاملاً کشیده شده و مشخص شده باشد. این حرف اصلی ماست به شما دوستان.»