آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

پشتیبانی و تقویت نیروهای گریز از مرکز، پیوسته یکی از روش های قدرت های استعماری برای مقابله با مقاومت کشورهای تحت سلطه بوده است. فرقه تراشی یا تقویت فرقه های موجود، به عنوان اهرمی در جهت تضعیف وحدت و انسجام دینی مورد استفاده استعمارگران ــ به ویژه پس از درک اهمیت و جدیت دین در زمینه سازی و استمرار مقاومت سیاسی ــ قرار گرفته است. در مقاله پیش رو، به طور مستند این موضوع بررسی شده است.

متن

امپراتورى روس تزارى، که هماوردى با ملت ایران و افزودن این کشور به قلمرو گسترده خویش را چندان سخت نمى‏دانست، در طی دو دوره جنگ‌هاى طولانى با ایران، متوجه شد که مذهب تشیع (به مثابه ملاط «وحدت و انسجام اجتماعى» و موتور محرّک شور و حماسه «مقاومت ملى» در برابر تجاوز بیگانگان) مانع سیطره استعمار بر این مرز و بوم است. آن‌ها دیدند که چگونه مقاومت دلیرانه ایرانیان، به‌ویژه در آغاز دوره دوم آن جنگ‌ها (تحت تأثیر آموزه‏ها و منطق عاشورایى تشیع)، سرزمین‏هاى اشغالى را یکى بعد از دیگرى پس گرفت و اگر بعضى از سوء مدیریت‌ها و به ویژه خیانت‌هاى امرا و سرداران حکومتى نبود، مى‏توانست سرنوشت نبرد را به سود پیروزى قطعى ملت ایران رقم زند.

در طى این دو جنگ، مرجعیت و روحانیت شیعى، با صدور احکام جهاد در حمایت قاطع از استقلال و تمامیت ارضى ایران، شور مقاومت ملت را در برابر اجنبى سلطه‏جو برانگیخت. پس از آن نیز در ماجراى گریبایدوف (وزیرمختار مغرور و ماجراجوى روس تزارى) باز هم همین مردم متدیّن (به اشاره یکى از فقهاى پرنفوذ پایتخت: میرزا مسیح مجتهد تهرانى) در برابر ترک‌تازى‏هاى سفیر روسیه قد علم کردند و اکثر اعضاى هیأت نمایندگى امپراتورى فاتح تزارى در تهران را به کام مرگ کشاندند.

در پى این وقایع، روس‌ها دریافتند که ملت مسلمان ایران از روحانیت و مرجعیت شیعه به عنوان نُوّاب امام عصر (عج) تبعیت مى‏کند و لذا کوشیدند با فرقه‌تراشى‏ها، ضمن ایجاد اختلاف در صفوف یکپارچه ملت، ریشه‏هاى اعتقاد به اصل حیات‌بخش «مهدویت» و امید به آینده و انتظار منجى را در این ملت بخشکانند تا بتوانند بهتر و آسان‌تر مقاصد شومشان را پیش برند؛ سیاستی شیطانى که رقیب روسیه، انگلستان، نیز روى ضدیت با اسلام و تشیع، با وى اشتراک نظر و عمل داشت. بدین گونه بود که نطفه تشکیل فرقه بهائیت منعقد شد و مؤسس این مسلک (حسینعلى بهاء) تحت حمایت رسمى سفیر روسیه در ایران از زندان و اعدام حکومت ایران نجات یافت و تحت‌الحفظ غلامان این سفارت از کشور خارج شد.

با سقوط حکومت تزارى و روى کار آمدن بلشویک‌ها در روسیه، حمایت آن کشور از این فرقه ضاله قطع شد و استعمار پیر، یعنى بریتانیا، آن‌ها را زیر پر و بال خود گرفت و به پاداش خدمت عبدالبهاء، رهبر وقت بهائیت، (و منسوبان نزدیکش) به امپراتورى بریتانیا در عراق و فلسطین، لقب سر (Sir) و نشان نایت‌هود را به وى اعطا کرد.

در تاریخ تشکیلات فرقه بهائیت پس از جنگ جهانى دوم، مغازله و خدمت‌رسانى به خشن‌ترین و دیکتاتورترین رژیم‌هاى جهان (همچون اسرائیل، پهلوى، پینوشه، ایدى امین و فردیناند مارکوس) یکجا و در کنار هم مشاهده می‌شود. متقابلاً در آن سوى، مردم، وقتى سرسپردگى تشکیلات بهائیت و به تبع آن، آحاد بهائیان، را به رژیم‌هاى تبهکار حاکم بر کشور خویش مى‏بینند، این گروه را ستون پنجم استبداد و استعمار تلقى و طرد مى‏کنند؛ به‌ویژه آنکه، تعارض زیادى بین شعار و عمل این فرقه ملاحظه مى‏کنند. به عنوان مثال: شعار «وحدت عالم انسانى» را که بهائیت بدان مى‏نازد، با دوستى و همکارى آشکار سران این فرقه با رژیم‌هاى ضدّ انسانى و جنایت‌کار در شرق و غرب جهان (همچون امریکا و اسرائیل) متناقض می‌بینند و به پوچى و بى‏بنیادى این شعار فریبنده در مسلک بهائیت پى مى‏برند.

نکته مهم آن است که در ایران عصر پهلوى، گسترده‏ترین نوع همکارى و تعامل میان رژیم طاغوتى با تشکیلات بهائیت وجود داشت. به عنوان مثال، در قضیه لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى (مصوّبه دولت اسدالله علم، سال 1341.ش) ماده مربوط به سوگند اعضاى این انجمن‌ها به قرآن کریم، تغییر یافت تا راه بر ورود رسمى بهائیان به آن‌ها باز شود. همچنین وقتى در سال 1342 بهائیان به مناسبت تشکیل کادر مرکزى بهائیان جهان در اسرائیل (تحت عنوان «بیت‌العدل اعظم») کنفرانس بین‌المللى در لندن برگزار کردند، دولت ایران براى چند صد نفر بهائى ایرانى که مى‏خواستند در آن جلسه شرکت کنند، از کیسه ملت مسلمان ایران! در هزینه بلیط هواپیماى آنان تخفیف بسیار‏ى قائل شد و به هر نفر نیز چند صد دلار کمک‌هزینه سفر پرداخت کرد! بیراه نبود که در انقلاب به‌اصطلاح سفید، زمانى که تدریجاً بر اصول شش‌گانه آن افزوده شد، شخصیت تیزبین و پراطلاعى چون استاد محیط طباطبایى پیش‌بینى کرد که تعداد اصول انقلاب سفید به نوزده (عدد مقدس بهائیان) خواهد رسید!

متقابلاً در قضیه لایحه کاپیتولاسیون (مصونیت قضایى مستشاران امریکایى)، سپهبد صنیعى، وزیر جنگ بهائى وقت، از عاملان اصلى در اعطاى این امتیاز ننگین به نظامیان امریکایى بود و بیش از همه در مجلس شورا و سنا براى تصویب آن دوندگى مى‏کرد.

این پیوندها و تکاپوهاى رذیلانه، از چشم تیزبین رهبر انقلاب اسلامى ملت ایران، امام خمینى، پوشیده نماند و ایشان در مقاطع مختلف به افشاى طرح‌هاى پشت پرده و توطئه‏هاى مشترک اسرائیل و امریکا و دیگر کانون‌هاى سلطه در ایران همت گماردند.

در صفحات پیش رو، بعضى از اسناد مربوط به این فرقه ضاله از منابع گوناگون درج شده است تا شاهدى بر مطالب فوق باشد. شایان ذکر است که بخش قابل توجهی از گزارشهای ارسالی توسط منابع ساواک، توسط مسئولان رده‌های بالاتر آن سازمان (که با عناوینی همچون یکشنبه و چهارشنبه و... مشخص شده‌اند) مورد تأیید قرار گرفته است.

حمایت از کشف حجاب رضاخانى‏

در سند زیر که مربوط به یکى از جلسات بهائیان شیراز است، گذشته از حمایت بهائیان از کشف حجاب رضاخانى، و حتى انتساب آن به تعالیم خویش، نکته مهم و درخور ملاحظه زیر به چشم مى‏خورد: بهائیان ادعاى تحرى حقیقت دارند، اما چنان‌که آمده است، مبلغ بهائى در نطق خویش، اعضاى فرقه را از مواجهه با کسانى که نسبت به ماهیت این مسلک آگاهى دارند به‌شدت بر حذر  داشته است.

 

سند شماره 1

طبقه‌بندی حفاظتی: خیلی محرمانه

گزارش خبر

شماره گزارش: 9578/ هـ

تاریخ گزارش: 31/3/50

تاریخ وقوع: 25/3/50

تاریخ رسیدن خبر به منبع: 26/3/50

تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیاتی محل: 27/3/50

موضوع: فعالیت بهائیان

جلسه‌ای با شرکت 12 نفر از بهائیان شیراز تحت عنوان کمیسیون نشر نفحات‌اله در منزل مسیح‌اله روحانی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات و صفحاتی از کتاب لوح احمد، آقای مسیح‌اله روحانی پیرامون بهائیت سخنرانی و اظهار داشت: دیده شده است که یکی دو نفر از شما با افراد تبلیغات اسلامی تماس گرفته است. دیگر نباید این موضوع تکرار شود. شماها بیاد ندارید که در زمان رضاشاه و در زمان سیدنورالدین ما را غارت کردند، ولی شخص رضاشاه از این موضوع بسیار ناراحت بود و مخفیانه و دور از چشم علما عده‌ای از مسلمانان را از بین برد، چون او یک بهائی واقعی بود و همیشه از بهائیان پشتیبانی می‌کرد. کشف حجاب از روی قانون و منطق بهاءاله صورت گرفته است.

نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است.

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.

نظریه 7/ هـ : نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.[1]

 

طرد منتقدین از فرقه بهائیت‏

 در سند زیر که برای منشی محفل روحانی ملی بهائیان ایران صادر شده است، دروغ بودن شعار تحرّی حقیقت را می‌بینیم؛ چرا که یک زن و شوهر بهائى، به دلیل آنکه نسبت به بهائیت بى‏اعتقاد شده بوده‏اند، از سوى تشکیلات فرقه در اسرائیل (بیت العدل) «طرد»، و بهائیان از هرگونه معاشرت و سلام و کلام با آن‌ها منع مى‏شوند.

 

سند شماره 2:

تاریخ: 13 شهر الجمال 122 (2/2/1344)

متحدالمآل نمره 543

محفل مقدس روحانی شیدالله ارکانه

ترجمه تلگراف هیأت مجلله ایادی امرالله در ارض اقدس علیهم بهاءالله را به شرح ذیل:

«یدالله ثابت راسخ به علت حملات به امر، مطرود [شده]، به یاران اطلاع دهید هرگونه معاشرت و سلام و کلام با او ممنوع است. ایادی امر»

اعلام می‌دارد؛ مشخصات کامل مطرودین مزبور هم بعداً ارسال می‌گردد. مقرر فرمایند مراتب را فوراً به عموم یاران الهی در آن سامان اعلام فرمایند.

با رجاء تأیید[2]

 

حمایت هویدا از بهائیت‏

در سال 1343 پس از اعدام انقلابى حسنعلى منصور (که لایحه کاپیتولاسیون را به تصویب مجلس شورا و سنا رساند)، امیرعباس هویدا (از خانواده‌ای بهائى) به نخست‌وزیرى ایران رسید. در دوران وى، این فرقه قدرت فراوان یافت و معتقدان به آن پست‌هاى کلیدى کشور را اشغال کردند. بهائیان امروزه انتساب هویدا و سایرین را به آن فرقه انکار مى‏کنند، اما بد نیست بدانیم که این جماعت، پیش از انقلاب در جلسات مختلف خویش، بهائى بودن هویدا و حمایت وى از این مسلک را با افتخار مطرح می‌ساختند و بدان مباهات مى‏کردند! در 3 سند زیر که گزارشگران ساواک از جلسات بهائیان تهیه کرده‏اند و به تأیید مقامات مافوق آن‌ها نیز رسیده است، بر حمایت بیت‌العدل بهائیان از نخست‌وزیرى هویدا، حضور وى در جلسات بهائیان، و حتى کمک پانزده‌هزار تومانى وى به محفل بهائیت تأکید شده است.

 

سند شماره 3:

گزارش خبر

شماره: 2029/هـ 3

تاریخ: 29/8/57

موضوع: بهائیان شیراز

آقای رئوفیان، یکی از بهائیان سرشناس شیراز، در یک مذاکره اظهار داشته آقای امیرعباس هویدا، به پشتیبانی بیت‌العدل اعظم و کامبالای افریقا، مدت سیزده سال بر ایران حکومت کرد و جامعه بهائیت به پیشرفت قابل توجهی رسید و افراد متنفذ بهائی پست‌های مهمی را در ایران اشغال و پول‌های مملکت را به خارج فرستادند.

نظریه شنبه: عنوان مطالب فوق از جانب مشارالیه به خاطر وقایع اخیر[3] و رکود فعالیت بهائیان بوده است.

نظریه یکشنبه: با عطف توجه به صداقت شنبه، عنوان مطالب فوق از جانب مشارالیه صحت دارد.

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.

نظریه جمعه: نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.

نظریه 7/هـ : نظریه جمعه تأیید می‌شود.[4]

 

سند شماره 4:

طبقه‌بندی حفاظتی: خیلی محرمانه

گزارش خبر

شماره 7561/هـ

تاریخ: 2/2/50

درباره: فعالیت بهائیان ده‌بید

شب 2/2/50 جلسه بهائیان ده‌بید در منزل امرالله رفاهی تشکیل گردید. آقای عزیزالله بمهوسیان مبلغ و رابط بین محفل‌های شیراز و ده‌بید سخنرانی کرد و در مورد آزاد شدن بهائیت و استقلال و رسمیت پیدا کردن بهائیت مطالبی بیان نمود. نامبرده سپس اشاره به حقوق معلمان و درآمد نفت و تیراندازی به سپهبد فرسیو نمود. سپس اشاره به شرکت کردن جناب آقای نخست‌وزیر در محفل بهائیت در روز عید رضوان و همکاری دولت در شهرستان‌ها نسبت به فرقه بهائیت کرد.

نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است. دریانی

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.

نظریه 7/هـ : نظر چهارشنبه مورد تأیید است.[5]

 

سند شماره 5:

طبقه‌بندی حفاظتی: خیلی محرمانه

گزارش خبر

شماره: 11181 هـ

تاریخ: 19/5/50

موضوع: فعالیت بهائیان شیراز

جلسه‌ای با شرکت دوازده نفر از بهائیان ناحیه 2 شیراز در منزل آقای هوشمند و زیر نظر آقای فرهنگی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات شروع و خاتمه و قرائت صفحاتی از کتاب لوح احمد و ایقان، آقایان فرهنگی و محمدعلی هوشمند پیرامون وضع اقتصادی بهائیان در ایران صحبت کردند. فرهنگی اظهار داشت: بهائیان در کشورهای اسلامی پیروز هستند و می‌توانند امتیاز هر چیزی را که می‌خواهند بگیرند. تمام سرمایه‌های بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران مربوط به بهائیان و کلیمیان می‌باشد. تمام آسمان‌خراش‌های تهران و شیراز و اصفهان مال بهائیان است. چرخ اقتصاد این مملکت به دست بهائیان و کلیمیان می‌چرخد. شخص هویدا بهائی‌زاده است. عده‌ای از مأمورین مخفی ایران که در دربار شاهنشاهی می‌باشند، می‌خواهند هویدا را محکوم کنند، ولی او یکی از بهترین خادمین امرالله است و امسال مبلغ پانزده‌هزار تومان به محفل ما کمک نموده است. آقای بهائیان نگذارید کمر مسلمانان راست شود. در این جلسه نامبردگان زیر شرکت داشتند: فرهاد روحانی، دانیا روحانی، ثناءالله زارعیان، قاسم کریمیان، هدایت و مسیح‌الله و ناصر و ضیاءالله هوشمند، فرهنگی، قدرت‌الله کمالی، محمدعلی هوشمند.

نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است. دریانی

نظریه چهارشنبه: در مرخصی است.

نظریه 7/ هـ : به اظهارات شنبه می‌توان اعتماد نمود. در پرونده هویدا 62423  26/5/50[6]

 

ضدیت با اسلام و عالمان شیعه‏

 بهائیان همواره در شعار، ادعا مى‏کنند که به اسلام و تشیع اعتقاد دارند و از این دین تمجید می‌کنند. مع‌الوصف، در اسناد زیر که باز هم از جلسات بهائیان و از زبان مبلغان مشهور آن‌ها تهیه شده است، توهین و تمسخر شدید اسلام و مسلمانان مشاهده مى‏‌شود.

در یکى از این جلسات (سند شماره 6)، تئاترى در استهزای دیانت اسلام و فریضه مهم حج اجرا شده که نویسنده آن خانم بهیه حاذق است. در سند دیگر (سند شماره 7)، فردى بهائى به نام ایقانى، که مدیر عامل فروشگاه فردوسى بوده، یکى از بانوان فروشنده را که در ماه مبارک رمضان روسرى به سر داشته شدیداً تحت فشار قرار داده است که روسرى را بردارد وگرنه اخراج خواهد شد.

در سند بعدى (شماره 8)، مقاله‏اى در یکى از جلسات بهائیان قرائت ‏شده که عنوان آن بسیار گویاست و ما را از هرگونه شرح و تفسیر بى‏نیاز مى‏سازد. عنوان مقاله، چنین است: «عواقب نکبت‌بار شیعه». ذکر این نکته خالی از فایده نیست که شوقى افندى (پیشواى بهائیان) لوحى به نام «قد ظهر یوم‌المیعاد» دارد که سراپا طعن و لعن به علماى اسلام (اعم از شیعه و سنى) است و به‌ویژه در بخشى از آن، که عنوان «عواقب نکبت‌بار شیعه اسلام» را بر پیشانى دارد، در هتاکى و بى‏حرمتى به فقهاى تشیع، سنگ تمام گذارده است. این لوح را که شوقى در سال 1941.م (1320.ش) به زبان انگلیسی نوشته، لجنه ملى نشر آثار امرى، در تهران ترجمه و چاپ کرده است.

موضوع آخرین سند (شماره 9)، گزارشى از مراسم جشن و شادمانى بهائیان به مناسبت تولد باب و بهاء در اول و دوم محرم می‌باشد که هم‌زمان با سوگوارى مردم شیعه در عزاى سالار شهیدان حسین‌بن‌على‌(ع) و خاندان و یاران او انجام ‏شده است. جالب این است که بهائیان، تقویم خود را به نوعی بر اساس سال شمسى بسته‏اند، ولى در این مورد خاص، مناسبت قمرى ــ اول و دوم محرم ــ را براى جشن و پایکوبى خویش اختیار کرده‏اند که عملاً دشمنى و کینه آن‌ها نسبت به اسلام و تشیع را به نمایش مى‏گذارد.

 

سند شماره 6:

شماره: 14272/هـ

تاریخ: 12/11/49

فعالیت بهائیان شیراز

جلسه‌ای با شرکت 9 نفر از بهائیان شیراز در منزل آقای بدیع‌اله رئوفیان، واقع در کوچه پروانه، تحت عنوان کمیسیون نشر نفحات‌اله، و زیر نظر آقای رئوفیان تشکیل گردید. ابتدا قاسم کریمیان مبادرت به قرائت مناجات نمود چند صفحه از کتاب ایقان نیز توسط کرامت‌الله مهدی‌زاده قرائت شد و فکاهی مسخره‌آمیزی که علیه دیانت اسلام و حجاجی که عازم حج هستند اجرا شد. این فکاهی را خانم بهیه حاذق نوشته بود. پس از آن چند سؤال به یک مسلمان مبتدی به نام احمد رسولی‌ داده شد که هفته دیگر به آن‌ها پاسخ دهد. بعدا کرامت‌اله مهدی‌زاده در مورد وضع مذهبی سیاسی جهان و ــ ایران صحبت کرد و اظهار داشت در این کشوری که ما زندگی می‌نمائیم می‌بینیم که کارهایشان ــ هیچ از روی اسلوب[7] نیست. چون ملت ایران، هم ‌خون‌گرم هستند و هم مذهبی رسمی ندارند. اگر ما بهائیان در ایران اقتصاد بازاری راه نمی‌انداختیم، وضع اقتصاد ایران بسیار خراب بود. چرا مسلمانان می‌گویند بهائیان نجس می‌باشند برای اینکه ما همکاری بخصوصی با کشورهای خارجی داریم و عامل تبلیغات مذهبی هستیم. شرکت‌کنندگان در جلسه عبارت بودند از بدیع‌اله رئوفیان: منشی کمیسیون، قاسم کریمیان، کرامت‌اله مهدی‌زاده، منوچهر هوشمند، شاپور حق‌جو، بهیه حاذق، نادیه رئوفیان، منصور زارع، ذبیح‌اله چهره‌‌نگار.

نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است.

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.

نظریه 7/ هـ ــ نظر چهارشنبه مورد تأیید است.[8]

 

سند شماره 7:

طبقه‌بندی حفاظتی: سری

گزارش خبر

شماره گزارش: 5176

تاریخ گزارش: 21/10/45

تاریخ وقوع: 18/10/45

تاریخ رسیدن خبر به منبع: 18/10/45

تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 20/10/

ساعت 08:00صبح مورخ 18/10/45، آقای ایقانی، مدیرعامل [بهائی] فروشگاه فردوسی، در داخل فروشگاه به یکی از بانوان فروشنده که روسری به سر داشته است دستور می‌دهد که روسری خود را از سر بردارد. بانوی فروشنده که به خانم بهرامی معروف است اظهار می‌کند که روزه هستم و بدین‌جهت روسری به سر نموده‌ام و تقاضا می‌کند به خاطر رعایت حال وی اجازه داده شود کماکان روسری خود را به سر داشته باشد. ولی ایقانی با تشدد و در حالی‌که موضوع روزه گرفتن بانو بهرامی را به باد تمسخر گرفته بود، به وی تکلیف می‌کند که یا روسری را از سر بردارد و یا فوراً به خدمت وی خاتمه داده خواهد شد. بانو بهرامی درحالی‌که به شدت می‌گریست به اجبار روسری را از سر برداشت. موضوع فوق بین فروشندگان تأثیر بسیار نامطلوبی نموده است و عموماً از اینکه عده‌ای بهائی فروشگاه فردوسی را وسیله‌ای برای فعالیت خود قرار داده و تا این حد اصول و معتقد‌ات کارمندان غیربهائی را تحقیر می‌نمایند، متأثرند.

نظریه بخش 3

این قبیل تظاهرات بی‌پروا از طرف بهائیان، بهترین بهانه و مستمسک برای روحانیون افراطی خواهد بود تا به تحریک افکار عمومی بپردازند بنابراین اصلح است که در صورت تأیید موضوع جداً مدیرعامل فروشگاه فردوسی مورد مؤاخذه قرار گیرد.[9]

 

سند شماره 8:

طبقه‌بندی حفاظتی: سری

گزارش خبر

شماره گزارش: 3562/10/هـ

تاریخ گزارش: 30/4/48

تاریخ وقوع: 27/4/48

تاریخ رسیدن خبر به منبع: 27/4

تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 28/4

موضوع: بهائیان

جلسه شور تبلیغی بهائیان اصفهان ساعت 16:30 روز جمعه 27/4 در منزل آقای احسانی واقع در خیابان آمادگاه کوچه فتح‌آباد تشکیل گردید و شرکت‌کنندگان آن اکثراً از بین جوانان و مخصوصاً دانشجویان بودند.

1ــ ابتدا آقای بهیار استوار، ناظم جلسه، به مدت ده دقیقه سخنرانی نموده و اظهار داشت که این جلسه هر هفته یکبار تشکیل می‌شود و از دوستانی که افراد مبتدی دارند و به مرحله بیعت تبلیغی رسیده‌اند، خواهش می‌کنم آن‌ها را معرفی تا ترتیب شرکت آن‌ها در بیت داده شود.

2ــ مقاله‌ای تحت عنوان «عواقب نکبت‌بار شیعه» [به] وسیله آقای هوشنگ اشراقی قرائت شد.

3ــ آقای صادقی افشار اشعاری از رهی معیری قرائت نمود.

4ــ برنامه‌های تفریحی و مسابقه و سرگرمی و پذیرایی در پایان اجرا شد. جلسه هفته بعد به روز جمعه 3/5/48 موکول گردید.

ملاحظات:

نظریه منبع: مقاله‌ای که تحت عنوان عواقبت نکبت‌بار شیعه [به] وسیله اشراقی قرائت شد سراسر طعن و کنایه نسبت به شیعه و روحانیون اسلام بود. در این مقاله، که قرائت آن یک ساعت به طول انجامید، ناطق پیرامون قدرت روحانیون از دوران صفویه تا به امروز بحث نموده و سرانجام با مقایسه اهمیت و اعتبار روحانیون در گذشته و حال به این نتیجه رسید که وضع شیعه و اسلام بسیار وخیم و روزبه‌روز اسلام از بین رفته و اهمیت و اعتبار خود را از دست می‌دهند.

نظریه رهبر عملیات: تبلیغات بهائیان در این منطقه به حد اعلای شدت خود رسیده و حتی جزوه... . [10]

 

سند شماره 9:

طبقه‌بندی حفاظتی: سرّی

تاریخ وقوع: 23/1/46

تاریخ رسیدن خبر به منبع: 23/1/46

تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 25/1/46

شماره گزارش: 190

تاریخ گزارش: 24/1/46                       

موضوع: اظهارات خوارزمی در محفل میاندوآب

عطف پیرو: 142/20/1/46

روزهای 23 و 24/1/46 [= مقارن با اول و دوم محرم] مصادف با تولد باب و بهاءاله، کلیه بهائی‌های منطقه میاندوآب دست از کار کشیده و در محفل خود تجمع نموده، جشن و شادی بر پا داشته بودند. در این دو روز سخنرانی‌های مفصلی از طرف مبلغین به عمل آمد، من‌جمله محمدعلی خوارزمی ضمن سخنرانی خود چنین بیان داشت: چون در این روزهای محرم موقع عزاداری مسلمانان است، لذا عموم افراد بهائی باید سعی کنند از نزدیک شدن به این مسلمانان کثیف خودداری کنند؛ زیرا ممکن است از طرف مسلمانان تظاهراتی به عمل آید و موجب اختلاف گردد و باعث آبروریزی شود. و اضافه کرد: درست است ما بهائیان از هیچ‌کس ترس و وحشت نداریم و همیشه از ابتدای ظهور باب و بهاءاله در مقابل کلیه مقامات مملکت، شهامت و شجاعت نشان داده‌ایم و هیچ‌وقت در مقابل مسلمانان شکست نخورده‌ایم و نخواهیم خورد و همه وقت از خود از‌جان‌گذشتگی[11] نشان داده‌ایم و امیدوارم در آتیه نزدیکی کمر مسلمانان را با فعالیت دائم و روزافزون خود بشکنیم و بهائیت را در ایران و کلیه نقاط جهان، پیشرفت دهیم. و در آخر سخنرانی خود از عموم بهائیان منطقه میاندوآب اظهار تشکر کرد که نامبرده را به عنوان نماینده خود برای عزیمت به تهران انتخاب نموده‌اند.

نظریه منبع ــ محمدعلی خوارزمی یکی از افراد متعصب بهائی منطقه میاندوآب است و چون فرد سرمایه‌داری است، هزینه هرگونه فعالیت بهائی را در منطقه به عهده می‌گیرد.

نظریه رهبر ــ نظریه منبع مورد تأیید است. مخصوصاً اختلافاتی که بین بهائی‌ها و مسلمانان در منطقه استحفاظی تولید می‌شود اغلب به تحریک نامبرده می‌شود و مشارالیه سعی دارد در بین رؤسای ادارات نفوذ نموده تا به نفع بهائیت استفاده نماید. ملاحظات: از نظر حفاظتی به مقامات خارج از ساواک منعکس نگردید.[12]

 

تبلیغ مسلک از راه گسترش فساد!

تشکیلات بهائیت براى نیل به اهداف خود، روى تبلیغ افراد غیر بهائى به این مسلک، اهتمام زیادی داشته و در این راه نیز از همه اهرم‌هاى ممکن، حتى سوء استفاده از زنان و دختران، بهره گرفته و از آن‌ها به عنوان طعمه براى کسب اطلاعات یا جلب افراد ساده‏دل به سوى تشکیلات سود جسته و گاه کار «ابلاغ امر‌الله»! به جایى رسیده که چند دختربچه نُه تا ده ساله را براى یک شیخ پولدار و شهوت‌ران عرب، قاچاق کرده است!

دو سندى را که در ذیل ملاحظه مى‏کنید، گزارشگران ساواک تهیه کرده و مفاد آن به تأیید مسئولان رده‏هاى مختلف آن سازمان اطلاعاتى نیز رسیده است.

 

سند شماره 10:

طبقه‌بندی حفاظتی: سری

گزارش خبر

شماره گزارش: 2375/ ط ــ 11979

تاریخ گزارش: 9/12/46ــ14/12/46

تاریخ رسیدن خبر به منبع: 28/11/46

تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات: 2/12   

موضوع: فعالیت بهائیان

سروان دکتر احمد نبیلی افسر تیپ جام، بهائی بوده و در مورد اشاعه و تبلیغ مذهب بهائی در بین مردم، خصوصاً افسران و درجه‌داران تیپ جام، اقدام به عمل می‌آورد. طیب

نظریه منبع ــ در این باره از وجود کلفت خود، که دختر جوانی است، استفاده می‌نماید.

نظریه رهبر عملیات ــ صحت خبر فوق و نظریه منبع مورد تأیید است. خ

نظریه ساواک ــ نظریه رهبر عملیات مورد تأیید است.[13]

 

سند شماره 11:

طبقه‌بندی حفاظتی: خیلی محرمانه

گزارش خبر

 

شماره گزارش: 340575/222

تاریخ گزارش: 11/10/2536 [1356]

تاریخ وقوع: اخیراً

تاریخ رسیدن خبر به منبع: 22/9/36 [1356]

تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 23/9/36

موضوع: اقدامات روح‌اله ثابتی

برابر خبر واصله:

شخصی به نام روح‌اله ثابتی، از اتباع ایرانی که دارای مسلک بهائی است و در ابوظبی یک شرکت تجاری را اداره می‌کند و همسر او با زن شیخ زاید بسیار نزدیک و خود او نیز با اکثر شیوخ در ارتباط است، اخیراً چهار نفر دختر نه تا ده ساله برای شیخ حمدان، معاون نخست‌وزیر امارات که به شهوت‌رانی معروف است، با خود از ایران برده است که این موضوع به طریقی از وی (روح‌اله ثابتی) استفسار گردیده است که نامبرده اظهار داشته که این مسأله درست است و این دخترها یتیم هستند و شیخ حمدان قبلاً از او خواسته بود که چنانچه چنین دخترانی را برای او از ایران بیاورد با هزینه خود از هر نظر زندگی آن‌ها را تأمین می‌نماید که او نیز در مسافرت اخیر خود به ایران آن‌ها را همراه آورده و هم‌اکنون این دخترها در نزد شیخ حمدان می‌باشند.

نظریه رئیس نمایندگی: تحقیقات پیرامون تعیین مشخصات و چگونگی ورود دخترهای مزبور به امارات و اینکه اگر دخترهای مزبور یتیم بوده، در چه مکانی در ایران ساکن بوده‌اند ادامه داشته که پس از حصول، متعاقبا اعلام خواهد شد.

نظریه اداره کل دوم: نتیجه تحقیقات پس از حصول متعاقباً اعلام خواهد شد.[14]

 

رهبر فقید انقلاب افشا مى‏کند

اما در هنگامه توطئه‏هاى رنگارنگ کانون‌هاى سلطه، ابرمردی بود که با چشمانى تیزبین، همه دسیسه‏ها را رصد مى‏کرد و به بهترین شکل و با ازخودگذشتگى فراوان آن‌ها را افشا می‌نمود.

سند زیر نامه‏اى است که امام خمینى (قدس سره) در اوایل دهه 1340.ش به یکى از طرفداران خویش (که در تهران مغازه تراشکارى داشته) فرستاده و در آن، یکى از حمایت‌هاى رژیم پهلوى از بهائیت را افشا کرده است.

 

سند شماره 12:

«بسم ‌الله الرحمن الرحیم

خدمت ذی‌سعادت جناب مستطاب مروج‌الاحکام و ثقه‌الاسلام آقای آقا سید کاظم شاهنگیان دامت افاضاته

محترماً معروض می‌دارد: ان‌شاءالله مزاج شریف، خالی از نقاهت است؛ مرقوم شریف، واصل و موجب تشکر گردید از احساسات و اقدامات جنابعالی متشکر. امید است ان‌شاءالله تعالی با ادعیه خالصه جنابعالی و همت آقایان و سایر اهالی محترم ایران، خصوصاً تهران، موفق شویم به حفظ شعائر مذهبی و دفاع از حریم قرآن و اسلام؛ و نگذاریم مخالفین اسلام و تشیع و مملکت جعفر بن محمد الصادق صلوات‌الله و سلامه علیه و علی آبائه و اجداده الطاهرین به مقاصد پلید خود نایل شوند. لازم است جنابعالی متوجه باشید که اعمال ضداسلامی دولت حاضر، خطر را نزدیک نموده [است]: اخیراً به دو هزار نفر بهائی تذکره دادند و به لندن رفتند برای شرکت در محفلی که به ضد اسلام تشکیل می‌شود و به هر یک پانصد دلار ارز و هزار و بیست تومان تخفیف بلیط هواپیما دادند خدا می‌داند این مجلس ملعون چه مفاسدی برای اسلام و مذهب دربردارد. مردم را آگاه فرمایید. به علمای اعلام تذکر دهید برای این امور فکری کنند. در خاتمه رجای دعای خیر از جنابعالی دارم والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته، روح‌الله الموسوی الخمینی.»[15]

 

پی‌نوشت‌ها


 

*  کارشناس ارشد روابط بین‌الملل.

[1]ــ بهائیت به روایت تاریخ، ص252

[2]ــ منبع: آرشیو موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.

[3]ــ با توجه به تاریخ سند (اواخر آبان 1357) منظور از «وقایع اخیر»، قیام پرشکوه مردم و انقلاب اسلامی ایران است.

[4]ــ امیرعباس هویدا، به روایت اسناد مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 2/567

[5]ــ همان، 2/151

[6]ــ همان، 3/165

[7]ــ در متن سند: اصلوب.

[8]ــ قوه قضائیه، دادگستری استان همدان، پرونده 7 جاسوس بهائی (سال 1360)

[9]ــ جواد منصوری، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، جلد اول، سند شماره 76/2

[10]ــ همان، سند شماره 79/2

[11]ــ در اصل سند: از جهان گذشتگی.

[12]ــ جواد منصوری، همان، سند شماره 81/2

[13]ــ همان، سند 74/2

[14]ــ همان، سند 75/2

[15]ــ صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ج1، ص226

 

تبلیغات