آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

امروزه ورود رسمی تاریخ شفاهی (oral history) به عرصه تاریخ نگاری در بسیاری از مراکز علمی و تحقیقاتی و دانشگاهی جهان، چشم اندازی جدید در مقابل مورخان و محققان گشوده است. با طرح تاریخ شفاهی، فرصتی به دست آمد تا به موضوعات، وقایع ، حوادث و پدیده های تاریخی و زوایای پنهان و پیدای آنها از منظری نو نگریسته شود. تاریخ شفاهی ، تکنیک، روش و شیوه ای است که با استفاده از ابزاری چون ضبط صوت و دوربین فیلم برداری (صوت و تصویر) خاطرات، مشاهدات و مسموعات عامل (هدایت کننده، مجری و نقش آفرین) و یا شاهد و حاضر یک صحنه، رویداد و واقعه تاریخی را در قالب کلام و سخن (گفت) ثبت و ضبط می نماید.عمر تاریخ شفاهی به شکل امروز آن در جهان، به سال 1948. م برمی گردد. در این سال پروفسور آلن نونیز (Allan Nevenis) در جریان مطالعه پاره ای اسناد تاریخی در دانشگاه کلمبیای امریکا به فکر استفاده از ضبط صوت برای ضبط و گردآوری خاطرات افتاد و به اصطلاح تاریخ شفاهی با این اقدام رایج شد. پس از آن، مراکز و مو سسات مطالعاتی تاریخ شفاهی در چندین دانشگاه، از جمله در دانشگاههای امریکا، کانادا و اروپا رشد و نمو یافت و فعالیتهای محدودی نیز در این راستا در امریکای لاتین و تعداد محدودی از کشورهای آسیایی و آفریقایی آغاز شد. تاکنون برای هویت بخشی و هدایت جریان تاریخ شفاهی، انجمنها و مراکز بسیاری تشکیل شده که از آن جمله «جامعه تاریخ شفاهی کانادا» و «جامعه بین المللی تاریخ دانان شفاهی» در دهه 1970 می باشد. به منظور بررسی تاریخ شفاهی ایران نیز تاکنون در خارج از کشور چندین پروژه، مرکز و مو سسه تحقیقاتی ایجاد شده اند که از جمله به موارد زیر می توان اشاره کرد: پروژه تاریخ شفاهی زنان ایران در بنیاد مطالعات ایران با همکاری بخش تحقیقات تاریخ شفاهی کلمبیا در سال 1982، پروژه تاریخ شفاهی ایران در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد (ماساچوست امریکا) به سال 1981، پروژه تاریخ شفاهی چپ در ایران با اتکا به موسسه بین المللی تاریخ اجتماعی (آمستردام، هلند)، پروژه تاریخ شفاهی چپ (برلن، آلمان)، طرح تاریخ شفاهی اقتصاد ایران در دانشگاه لندن و . . .پس از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا در زمان جنگ تحمیلی ضبط صوت برای ثبت خاطرات رزمندگان به کار آمد و دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این امر پیشگام بود.

متن

 

      

امروزه‌ ورود رسمی‌ تاریخ‌ شفاهی (oral history) به‌ عرصه‌ تاریخ‌نگاری‌ در بسیاری‌ از مراکز علمی‌ و تحقیقاتی‌ و دانشگاهی‌ جهان، چشم‌اندازی جدید‌ در مقابل‌ مورخان‌ و محققان‌ گشوده‌ است. با طرح‌ تاریخ‌ شفاهی،‌ فرصتی‌ به‌ دست‌ آمد تا به‌ موضوعات، وقایع‌، حوادث‌ و پدیده‌های‌ تاریخی‌ و زوایای‌ پنهان‌ و پیدای‌ آنها از منظری‌ نو نگریسته‌ شود. تاریخ‌ شفاهی‌، تکنیک، روش‌ و شیوه‌ای‌ است‌ که‌ با استفاده‌ از ابزاری‌ چون‌ ضبط‌ صوت‌ و دوربین‌ فیلم‌برداری‌ (صوت‌ و تصویر) خاطرات، مشاهدات‌ و مسموعات‌ عامل‌ (هدایت‌کننده، مجری‌ و نقش‌آفرین) و یا شاهد و حاضر یک‌ صحنه، رویداد و واقعه‌ تاریخی‌ را در قالب‌ کلام‌ و سخن‌ (گفت) ثبت‌ و ضبط‌ می‌نماید.

عمر تاریخ‌ شفاهی‌ به‌ شکل‌ امروز آن‌ در جهان، به‌ سال‌ 1948. م‌ برمی‌گردد. در این‌ سال‌ پروفسور آلن‌ نونیز (Allan Nevenis) در جریان‌ مطالعه پاره‌ای‌ اسناد تاریخی‌ در دانشگاه‌ کلمبیای‌ امریکا به‌ فکر استفاده‌ از ضبط‌ صوت‌ برای‌ ضبط‌ و گردآوری‌ خاطرات‌ افتاد و به‌‌اصطلاح‌ تاریخ‌ شفاهی‌ با این‌ اقدام‌ رایج‌ شد. پس‌ از آن،‌ مراکز و مو‌سسات‌ مطالعاتی‌ تاریخ‌ شفاهی‌ در چندین‌ دانشگاه، از جمله در دانشگاههای امریکا، کانادا و اروپا رشد و نمو یافت و فعالیتهای‌ محدودی‌ نیز در این راستا در امریکای‌ لاتین‌ و تعداد محدودی از کشورهای‌ آسیایی‌ و آفریقایی‌ آغاز شد. تاکنون‌ برای‌ هویت‌بخشی‌ و هدایت‌ جریان‌ تاریخ‌ شفاهی،‌ انجمنها و مراکز بسیاری‌ تشکیل‌ شده‌ که‌ از آن‌ جمله‌ «جامعه‌ تاریخ‌ شفاهی‌ کانادا» و «جامعه‌ بین‌المللی‌ تاریخ‌دانان‌ شفاهی» در دهه‌ 1970 می‌باشد. به منظور بررسی تاریخ‌ شفاهی ایران‌ نیز تاکنون‌ در خارج‌ از کشور چندین‌ پروژه، مرکز و مو‌سسه‌ تحقیقاتی‌ ایجاد شده‌اند که از جمله به موارد زیر می‌توان اشاره کرد: پروژه‌ تاریخ‌ شفاهی‌ زنان‌ ایران‌ در بنیاد مطالعات‌ ایران‌ با همکاری‌ بخش‌ تحقیقات‌ تاریخ‌ شفاهی‌ کلمبیا در‌ سال‌ 1982، پروژه‌ تاریخ‌ شفاهی‌ ایران‌ در مرکز مطالعات‌ خاورمیانه‌ دانشگاه‌ هاروارد (ماساچوست‌ امریکا) به‌ سال‌ 1981، پروژه‌ تاریخ‌ شفاهی‌ چپ‌ در ایران‌ با اتکا به‌ موسسه‌ بین‌المللی‌ تاریخ‌ اجتماعی‌ (آمستردام، هلند)، پروژه‌ تاریخ‌ شفاهی‌ چپ‌ (برلن، آلمان)، طرح‌ تاریخ‌ شفاهی‌ اقتصاد ایران‌ در دانشگاه‌ لندن‌ و  . . .

پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ابتدا در زمان جنگ‌ تحمیلی‌ ضبط‌‌صوت‌ برای‌ ثبت‌ خاطرات‌ رزمندگان‌ به‌ کار آمد و دفتر سیاسی‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در این‌ امر پیشگام‌ بود. پس‌ از آن‌ مراکز تحقیقاتی‌ سپاه‌ (به‌طور گسترده) و ارتش‌ (نامنظم‌ و محدود) برای‌ نگارش‌ تاریخ‌ جنگ‌ به‌ خاطرات‌ فرماندهان‌ در قالب‌ «گفت‌وگو» و «مصاحبه» روی‌ آوردند. پس‌ از پایان‌ جنگ، نقش‌ و حرکت‌ دفتر ادبیات‌ و هنر مقاومت‌ حوزه‌ هنری‌ به‌ عنوان‌ مرکز و نهادی‌ غیرنظامی‌ در ثبت‌ و ضبط‌ و نشر خاطرات‌ و یادمانهای‌ اسرای‌ عراقی‌ (ادبیات‌ بازداشتگاهی)، رزمندگان‌ ایران، جانبازان‌ و اسرای‌ آزادشده‌ ایرانی‌ در سطحی‌ وسیع‌ و گسترده‌ در خور تأنی‌ و قابل‌ توجه‌ است.

پیرامون‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و تاریخ‌ معاصر ایران‌، ابتدا موسسه‌ مطالعات‌ و پژوهشهای‌ سیاسی، بنیاد تاریخ‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ و موسسه‌ مطالعات‌ و تاریخ‌ معاصر ایران‌ به‌ شیوه‌ و روش‌ تاریخ‌ شفاهی‌ ــ اما بدون‌ ذکر چنین عنوانی‌ ــ دست‌ به‌ تاریخ‌نگاری‌ و تک‌نگاری‌ زدند. پس‌ از آن‌، دفتر ادبیات‌ انقلاب‌ اسلامی‌ حوزه‌ هنری‌ و مرکز اسناد انقلاب‌ اسلامی‌ با در نظر گرفتن مراکزی‌ با عنوان «تاریخ‌ شفاهی» همچنان‌ به‌ ثبت‌ و ضبط‌ خاطرات‌ افراد مطلع‌ اهتمام‌ دارند.

اکنون‌ پس‌ از سالها، گروه‌ تاریخ‌ دانشگاه‌ اصفهان‌ به‌ عنوان‌ اولین‌ مرکز علمی‌ ــ دانشگاهی‌ در ایران، در حرکتی‌ پیشگام‌ و پیشرو با برگزاری‌ نشستهای‌ تخصصی‌ تاریخ‌ شفاهی‌ به‌ کمک‌ سایر مراکز و موسسات‌ تحقیقاتی‌ و مجریان پروژه‌های‌ تاریخ‌ شفاهی‌ آمده است. برگزاری‌ جلساتی‌ تخصصی‌ در این‌ زمینه،‌ توسط‌ گروه‌ تاریخ‌ دانشگاه‌ اصفهان‌، نویدبخش‌ ورود به‌ عرصه‌های‌ جدید است.

 

 

هدف از اولین‌ نشست‌ تخصصی‌ تاریخ‌ شفاهی‌ در بیست‌وچهارم و بیست‌وپنجم اردیبهشت ماه سال‌ 1383 که‌ با حضور اعضای‌ هیات‌ علمی‌ گروه‌ تاریخ‌ دانشگاه‌ اصفهان‌ و تعدادی‌ نمایندگان‌ مراکز و دفاتر پژوهشی‌ فعال‌ در عرصه‌ تاریخ‌ شفاهی‌ برگزار شد، فراهم‌آوردن‌ مقدمات‌ تشکیل‌ «انجمن‌ علمی‌ تاریخ‌ شفاهی‌ ایران» بود.

دومین‌ نشست‌ تخصصی‌ تاریخ‌ شفاهی نیز در یازدهم آذر 1383 در محل‌ تالار اجتماعات‌ دانشکده‌ ادبیات‌ و علوم‌ انسانی‌ دانشگاه‌ اصفهان‌ با حضور اعضای‌ هیات‌ علمی‌ گروه‌ تاریخ‌ و دانشجویان‌ رشته‌ تاریخ‌ در مقطع‌ کارشناسی‌ ارشد و دکتری‌ آن‌ دانشگاه‌ و نمایندگانی‌ از مراکز و مو‌سسات‌ تحقیقاتی‌ تاریخ‌ شفاهی‌ شکل‌ گرفت.

در ابتدای‌ جلسه‌ دکتر علی‌اکبر کجباف‌، مدیر گروه‌ تاریخ‌ دانشگاه‌ اصفهان‌، پس‌ از خیرمقدم‌ به‌ مدعوین، گزارشی‌ اجمالی‌ از پیگیری‌ اقدامات‌ برای‌ تاسیس‌ «انجمن‌ تاریخ‌ شفاهی‌ ایران» ارائه‌ نمود، با ذکر این نتیجه‌ که‌ کسب‌ مجوز برای‌ چنین‌ امری‌ با توجه‌ به‌ بورکراسی‌ درهم‌ تنیده‌ موجود در نظام‌ اداری‌ کار آسانی‌ نیست‌ و باید بیش‌ از این‌ پیگیر بود و صبر پیشه‌ کرد.

دکتر علاءالدین‌ آذری‌، از پیشکسوتان‌ گروه‌ تاریخ‌ دانشگاه‌ اصفهان‌ و با سابقه‌ دوازده سال‌ مدیریت‌ گروه‌ تاریخ‌ آن‌ دانشگاه،‌ در سخنرانی‌ افتتاحیه‌ خود نقش‌ و جایگاه‌ استاد و دانشجو را در اهمیت‌‌یافتن‌ دانشگاه‌ متذکر شد و اشاره‌ کرد: «سرآمد عوامل‌ فرسایش‌ میراث‌ فرهنگی‌ در کشور، خود جامعه‌ بوده‌ است.» وی‌ رویکرد مراکز تحقیقاتی‌ و نیز دانشگاه‌ اصفهان‌ به‌ تاریخ‌ شفاهی‌ و گفت‌وگو (گفتمان) با افراد موثر و مطلع‌ در وقایع‌ و رخدادها را که‌ هنوز در قید حیاتند، خوش‌یمن‌ و مبارک‌ دانست‌ و در وصف‌ همت‌ دانشگاه‌ اصفهان‌ گفت: «هر چه‌ ارزش‌ دانشگاه‌ بالا برود در اذهان‌ عمومی‌ مردم‌ و جهان‌ نیز بالاتر می‌رود.»

دکتر مرتضی‌ دهقان‌نژاد، استادیار گروه‌ تاریخ‌ دانشگاه‌ اصفهان‌ که‌ در نشست‌ اردیبهشت‌‌ماه‌ به‌ موضوع‌ «لمپن‌ها و تاریخ‌ شفاهی» پرداخته‌ و طرح‌ نظر کرده‌ بود: «فرودستانی‌ چون‌ لمپن‌ها، به‌ عنوان‌ یکی‌ از گروههای‌ غیررسمی‌ ولی‌ نهادینه‌‌شده‌ در جامعه‌ ایران‌ در بسیاری‌ از تحولات‌ اجتماعی‌ نقش‌ آفریده‌اند و سپس‌ بی‌سروصدا، از همان‌ راهی‌ که‌ آمده‌ بودند بازگشته‌اند، بدون‌ این‌که‌ در منابع‌ رسمی‌ تاریخ‌ به‌ آنها پرداخته‌ شده‌ باشد»، همچنان‌ بر این‌ نظر است‌ که‌ تاریخ‌ شفاهی‌ فرصتی‌ است‌ برای‌ جستجوی‌ آرمانها و شناخت‌ چگونگی‌ و دلایل‌ حضور طبقات‌ پایین‌ جامعه‌ در صحنه‌ تاریخ‌ و تحولات‌ سیاسی‌ ــ اجتماعی‌ کشور. وی‌ در این‌ جلسه‌ طرح‌ مساله‌ و اشکال‌ کرد: «آن‌چه‌ امروز به‌‌سرعت‌ چاپ‌ می‌شود خاطرات‌ سیاسی‌ کسانی‌ است‌ که‌ صاحب‌ منصب‌ و رجل‌ سیاسی‌ بودند و حال‌ امروز به‌ دلایلی‌ از عرصه‌ خارج‌ شده‌اند. گروههای‌ ساکت، در حاشیه‌ و در کنار جامعه‌ خاطراتشان‌ چه‌ می‌شود؟ ایشان‌ در کجای‌ تاریخ‌ ایستاده‌اند؟ کارگران، زارعان، لمپن‌ها و ... در کجای‌ تاریخ‌ هستند، نقش‌ آنان‌ چیست؟ تریبون‌ تاریخ‌ شفاهی‌ به‌ دست‌ کیست؟ تاریخ‌ شفاهی‌ در دنیا و در کشور ما چه‌ وضعی‌ دارد؟»

مرتضی‌ رسولی‌پور، از مو‌سسه‌ مطالعات‌ تاریخ‌ معاصر ایران،‌ صاحب‌ صدوسی مصاحبه‌ با شخصیتها و رجال‌ سیاسی‌ رژیم‌ پهلوی‌ دوم‌ و صاحب‌ آثاری‌ چون‌ نگاهی‌ از درون‌ (خاطرات‌ سیاسی‌ دکتر جواد صدر) و ناگفته‌هایی‌ از دولت‌ مصدق، پیش‌‌ازهرچیز به‌ تجلیل‌ از زنده‌یاد دکتر عبدالحسین‌ نوایی‌ استاد مسلم‌ و مبرز تاریخ‌ پرداخت‌ و بارزترین‌ ویژگی‌ شخصیتی‌ او‌ را شیوه‌ نقادی‌اش در‌ متون‌ تاریخی‌ ذکر کرد.

وی‌ در ارزیابی‌ تاریخی‌ شفاهی‌ در ایران، آن‌ را در برخورد با سایر علوم‌، دستخوش‌ برخی‌ آفات‌ دانسته و تاکید کرد که‌ تاریخ‌ شفاهی‌ درواقع‌ ثبت‌ رخدادها و وقایع‌ از زبان‌ مردم‌ عادی، یعنی از زبان قشری‌ می‌باشد که‌ در تاریخ‌ مکتوبِ‌ گذشته‌ توجهی‌ به‌ آن‌ نشده‌ و در اسناد نیز فقط‌ به‌ سلطانیات‌ و دیوانیات‌ توجه‌ شده‌ است‌ و آنها دیده‌ نشده‌اند.

رسولی‌پور گفت‌:‌ در غرب‌، دانشگاه‌ها‌ و در ایران،‌ مراکز اسنادی هستند که‌ متولی‌ تاریخ‌ شفاهی‌اند و دلیل‌ این امر،‌ پرهزینه‌بودن‌ این‌ شیوه‌ تاریخ‌نگاری‌ می‌باشد. وی‌ ایراد گرفت‌ که‌ کاری‌ با چنین‌ هزینه‌ای‌ سنگین،‌ دچار تکرار شده و با استانداردهای‌ لازم‌ فاصله دارد و بیشتر برحسب‌ سلیقه‌ صورت‌ می‌گیرد تا قاعده‌ و چارچوب.

وی‌ در ادامه‌،‌ تاریخ‌ شفاهی‌ نگاری‌ به‌صورت‌ نعل‌‌به‌‌نعل‌ را ــ که‌ شیوه‌ پروژه‌ «تاریخ‌ شفاهی‌ هاروارد» می‌باشد ــ محل اشکال‌ دانسته و گفت: متن‌ به‌‌دست‌‌آمده‌ از چنین‌ روشی‌ خسته‌کننده، تکراری‌ و فاقد تدوین‌ منطقی‌ و منظم‌ است‌؛ اما این حسن‌ را نیز دارد که شناخت‌ و روان‌شناسی‌ شخصیت مصاحبه‌شونده‌ از طریق‌ خوانش‌ کلام، لحن‌ و درک‌ احساس‌ او میسر می‌گردد.

او توجه‌ به‌ تاریخ‌ شفاهی‌ در دنیا را ناشی‌ از تغییر در نحوه‌ نگرش‌ و رویکرد علمی‌ نسبت‌ به‌ پدیده‌ها دانست‌ که‌ منطبق‌ با روشهای‌ پست‌مدرن‌ بوده‌ و امکان‌ برخورداری‌ از نوعی‌ نگاه‌ هرمنوتیک‌ و تفسیر و تاویل‌ مطالب‌ را دارد؛ کما‌اینکه‌ در تاریخ‌، گرایش‌ غالب‌ به‌ سوی‌ روشهای‌ کیفی‌ می‌باشد.

وی همچنین خاطرنشان کرد: مقوله‌ تاریخ‌ شفاهی‌ را نباید بری‌ از ایراد و کاستی‌ دانست‌ و تاکید کرد که‌ هر اشکال‌ وارد بر این‌ شیوه‌ تاریخ‌نگاری‌ به‌ تاریخ‌ مکتوب‌ نیز وارد است. او در پاسخ‌ به‌ سو‌الی،‌ نقش‌ احساسات‌ در تاریخ‌ شفاهی‌ و انتقال‌ آن‌ به‌ خواننده‌ را انکار نکرد و افزود: «این‌ مساله‌ در تاریخ‌نگاری‌ مکتوب‌ نیز مطرح‌ است؛ مگر در نوشته‌ نمی‌توان‌ احساسات‌ را انتقال‌ داد؟ در بیشتر رمانهای‌ تاریخی‌ ردپای‌ احساس‌ بسیار پررنگ‌ است، البته‌ در تاریخ‌ شفاهی‌ به‌ خاطر حس‌ و حالی‌که‌ مصاحبه‌شونده‌ می‌گیرد انتقال‌ احساس‌ بیشتر است.»

ایشان در پاسخ به این سوال که «نقد تاریخ‌ شفاهی‌ چگونه‌ است؟» گفت: «هر انسانی‌ حرفهای‌ بسیاری‌ برای‌ نزدن‌ دارد و نمی‌توان‌ او را مجبور به‌ گفتن‌ کرد و نیز باید درنظرداشت‌ که‌ برخی‌ مصاحبه‌ها لایحه‌ دفاعیه‌ و برائت‌جویی‌ از تقصیرها و کاستیها است‌ و برخی‌ نیز می‌کوشند تا نقش‌ خود را در رخدادها و حوادث‌ تاریخی‌ پررنگ‌ کنند لذا‌ متن‌ تاریخ‌ شفاهی‌ قابل‌ نقد است، و برای‌‌این‌‌منظور باید خاطرات‌ را با خاطرات‌ دیگران‌ (البته‌ در همان‌ رشته‌ و در همان‌ موضوع) و همچنین‌ با اسناد و مدارک‌ دیگر تطبیق‌ داد؛  چراکه‌ واقعه‌ و رخداد واحد است‌ اما برداشت‌ و تصویر ذهنی‌ افراد متفاوت می‌باشد.»

وی‌ درباره‌ سندیت‌ تاریخ‌ شفاهی گفت: «هر انسانی‌ خودش‌ یک‌ سند زنده‌ است‌ و استناد تاریخ‌ با عنایت‌ به‌ یک‌سری‌ سند مکتوب‌ و تعدادی‌ افراد است.»

مرتضی‌ رسولی‌پور، به‌ عنوان‌ یکی‌ از فعالان‌ عرصه‌ تاریخ‌ شفاهی،‌ یکی‌ از سخت‌ترین‌ و دشوارترین‌ مراحل‌ این‌ گونه‌ تاریخ‌نگاری‌ را جلب‌ اعتماد افراد برای‌ قبول‌ مصاحبه‌ دانست‌ و تاکید کرد:‌ این‌ مهم‌ در داخل‌ ایران‌ به‌‌سختی‌ به‌ انجام‌ می‌رسد و در خارج‌ از کشور آسان‌تر است. او همچنین‌ متذکر شد:‌ رویکرد جدی‌ به‌ تاریخ‌ شفاهی‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ صورت گرفت‌ وگرنه پیش از انقلاب‌ نه‌ افراد به این‌ کار اجازه‌ داشتند و نه‌ این‌ شیوه‌ خیلی‌ شناخته‌‌شده‌ بود.

وی‌ یادآور شد: در ایران‌ برای‌ ثبت‌ و ضبط‌ اطلاعات‌ هیچ‌ محدودیتی‌ در هیچ‌یک‌ از مراکز اسنادی‌ و پژوهشی‌ فعال‌ در عرصه‌ تاریخ‌ شفاهی‌ وجود ندارد اما در درج‌ و نشر آن‌، همچون همه‌ جوامع،‌ مقتضیات‌ جامعه‌ ایران‌ در نظر گرفته‌ می‌شود و کار بدون‌ محدودیت‌ نیست، کمااینکه‌ این‌ ویژگی‌ بر تاریخ‌نگاری‌ مکتوب‌ نیز مترتب‌ است.

رسولی‌پور در پایان‌ سخنرانی‌ خود پیشنهاد داد تا شورای‌ عالی‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ چند واحد درسی‌ تاریخ‌شفاهی‌ در مقطع‌ کارشناسی‌ و کارشناسی‌ ارشد برای‌ رشته‌ تاریخ‌ در نظر بگیرد.

دکتر مرتضی‌ نورائی،‌ عضو هیئت‌ علمی‌ گروه‌ تاریخ‌ دانشگاه‌ اصفهان،‌ سخنران‌ بعدی‌ جلسه‌ بود. وی‌ که‌ در نشست‌ قبلی‌ به‌ عنوان‌ مدیر کارگاه‌ آموزشی، تحقیقات‌ خود را در قالب‌ سه‌ سخنرانی‌ «سنت‌ شفاهی‌ و تاریخ‌ شفاهی»، «فصول‌ اساسی‌ تاریخ‌ شفاهی» و «کارکردهای‌ اساسی‌ تاریخ‌ شفاهی» ارائه‌ کرده‌ بود، در این‌ جلسه‌، سخنرانی‌ خود را پیرامون‌ «استانداردهای‌ جهانی، استانداردهای‌ ایرانی‌ در نقد تاریخ‌ شفاهی‌ ایرانی» با این‌ سوال‌ که‌ «آیا تاریخ‌ ممکن‌ است؟» یا «تاریخ‌ امکان‌ دارد؟» آغاز کرد و ابراز داشت: تاریخ‌ با گذشته‌ تطبیق‌ ندارد فقط‌ بخشی‌ از آن‌ را منعکس‌ می‌کند و بر این‌ اساس‌ تئوری‌پردازانی‌ به‌وجود آمدند که‌ گفتند ما به‌ فحوای‌ کلی‌ در تاریخ‌ رسیده‌ایم.

او با اشاره‌ به‌ بحث‌ هرمنوتیک‌ تاریخ‌ گفت: «ما به‌ تعداد خوانندگان، تاریخ‌ داریم، چون‌ فهم‌ خواننده‌ با نویسنده‌ مطابقت‌ ندارد، در اواخر قرن‌ بیستم‌ برخی‌ نظریه‌پردازان‌ گفتند تاریخ‌ هر لحظه‌ در معرض‌ قرائت‌ جدید است‌ و این‌ قرائت‌ تحت‌ تاثیر گفتمان‌ و ضرورت‌های‌ هر دوره‌ است. » وی‌ افزود این‌ تزلزل‌ و تردید باعث‌ توقف‌ تاریخ‌ نشده‌، اما نحوه‌ نگاه‌کردن‌ به‌ گذشته‌ با تفاوتهایش‌ در سه‌ محور اساسی‌ 1ـ سند شفاهی‌ یا تاریخ‌ شفاهی‌2ـ خاطره‌نگاری‌ یا تاریخ‌ شفاهی‌3ـ مشارکت‌ اجتماعی‌ در تاریخ، موجب‌ خلط‌ مبحث‌ شده‌ است.

دکتر نورائی‌ اسناد را به‌ سه‌ دسته: دولتی‌ (رسمی)، غیررسمی‌ و نیمه‌رسمی‌ تقسیم‌بندی‌ نمود و گفت‌: سند پدیده‌ای‌ است‌ که‌ به‌ منظور تاریخ‌نگاری‌ تولید نشده‌، اما در تاریخ‌ شفاهی‌ سند (مصاحبه) به‌ منظور تاریخ‌نگاری‌ تولید می‌شود. ازاین‌رو، باید تلاش‌ شود که‌ تاریخ‌ شفاهی‌ به‌ سمت‌ سند شفاهی‌ برده‌ شود و این‌ سند و ارجاع‌ باید در اختیار همه‌ باشد. او خاطرنشان کرد که‌ تاریخ‌ شفاهی نه‌ براساس‌ تولید واقعه‌ بلکه براساس‌ تولید مصاحبه‌ است و لذا ما را دچار تردید می‌کند.

نورائی در خصوص‌ تفاوت‌ خاطره‌ با تاریخ‌ شفاهی‌ گفت‌: خاطره‌نگاری‌ خاص‌ خود فرد است، اما تاریخ‌ شفاهی‌ خاص‌ خود فرد نیست، بلکه آن‌ فرد در درجه اول انتخاب‌ می‌شود و سپس هدایت‌ می‌شود. در خاطره‌نگاری‌ خود شخص‌ در زمان‌ نزدیک‌ به‌ واقعه‌ تمام‌ دیده‌ها و افکار و ذهنیاتش‌ را تبدیل‌ به‌ کلمه‌ می‌کند، اما در مصاحبه‌ فعال‌ (تاریخ‌ شفاهی)، فرد، افکاری را‌ که‌ با خود او‌ مانده‌ و دچار مسائل‌ محتمل‌ زمان‌ شده‌ است‌، در فاصله‌ای‌ دور از واقعه‌ به‌ کلمه تبدیل‌ می‌کند. وی همچنین متن‌ تولیدشده‌ در خاطره‌نگاری‌ را دچار تردیدهای‌ ممکن‌ و در تاریخ‌ شفاهی‌ سبب‌ سربازشدن‌ عقده‌های‌ بسیار دانست و ابراز داشت: محصول‌ خاطره‌نگاری‌ فردی‌ و محصول‌ تاریخ‌ شفاهی‌ نه‌ فردی‌ بلکه‌ براساس‌ ضرورت‌ زمان‌ است.

دکتر نورائی حول‌ محور سوم‌ موجبات‌ تردید در تاریخ، این چنین طرح سوال کرد: مشارکت‌ اجتماعی‌ در تاریخ‌ چگونه‌ میسر است؟ و سپس جواب داد: باید افراد زیادی‌ در تولید اسناد مشارکت‌ کنند، چه‌ به‌ صورت‌ خاطره‌نگاری و‌ چه‌ به‌ صورت‌ مصاحبه‌ فعال؛ و اسناد به‌ دست‌آمده‌ باید در دسترس‌ همگان،‌ به‌‌خصوص‌ در دسترس محقق‌ باشد. .

نورائی‌ ضمن‌ طرح‌ مساله‌ «تاریخ‌درمانی» که‌ در کتاب‌ «دُن‌‌کیشوت» به‌ آن‌ اشاره‌ شده، چند نکته‌ را عامل‌ بیماری‌ از نظر مورخ‌ دانست‌ که‌ اشراف‌ به‌ آن‌ را در تشخیص‌ بیماری‌ مفید دانست: الف‌ ــ سرعت‌ وقایع‌ بزرگ‌ و تعدد آن ب‌‌ــ تنوع‌ جغرافیایی‌ یک‌ جامعه ج‌ ــ فهم‌ زمانی‌ (هر زمانی‌ از نظر بین‌المللی‌ و از نظر هر جامعه‌ای‌ فهم‌ متفاوتی‌ دارد) و دریافت‌ این‌ نکته‌ که‌ برخی‌ تمدنها فهم‌ «هم‌‌رفت» تمدنهای‌ دیگر را ندارند د ــ جهانهای‌ گم‌شده‌ (تفاضل‌ شرایط‌ مطلوب‌ با شرایط‌ موجود). شفاهی‌کاران‌ معتقدند جهانهای‌ گم‌شده،‌ جهانهای‌ حاشیه‌ وقایع‌ هستند، یعنی جهانهایی‌ که‌ شخصیت‌ ما را شکل‌ می‌دهند و ما از آن‌ اطلاع‌ نداریم. مورخ‌ تاریخ‌ شفاهی‌ معتقد است‌ اگر ما نمی‌توانیم‌ اسناد شفاهی‌ تولید کنیم، همان‌ تاریخ‌ شفاهی‌، حداقل شمایی‌ از گذشته‌ را به ما نشان می‌دهد.

این‌ محقق تاریخ،‌ با طرح این‌ سوال‌ که «تاریخ‌ شفاهی‌ آگاهانه‌ [است] یا ناآگاهانه؟»، گفت: «غالب‌ مصاحبه‌ها برای‌ تطهیر خود و یا سیستمی‌ که‌ [فرد مصاحبه شونده] در آن‌ حضور داشته‌ هدایت‌ می‌شود، حداقل‌ برای‌ قوام‌ خود مصاحبه‌شونده. تولیدات‌ تاریخ‌ شفاهی‌ در راستای‌ تولیدات‌ رسمی‌ در زمانی‌ است‌ که‌ جامعه‌ فرصت‌ گریز از دست‌ سیاستمداران‌ را دارد.» وی‌ تاکید کرد باید فرصت‌ را به‌ کسانی‌ دادکه‌ تریبون‌ رسمی‌ نداشته‌اند و ندارند.

دکتر مرتضی‌ نورائی‌ در خاتمه‌ سخنانش‌ از طولانی‌شدن‌ مصاحبه‌ها و نیز دادن‌ فرصت‌ تصحیح‌ به‌ مصاحبه‌شوندگان‌ پس‌ از ویراستاری‌ به‌ عنوان‌ غلط‌ فاحش‌ تاریخ‌ شفاهی‌ یاد کرد.

سخنران‌ بعدی،‌ علیرضا کمری،‌ محقق‌ و نویسنده‌ مرکز مطالعات‌ و تحقیات‌ فرهنگ‌ و ادب‌ پایداری،‌ بود. او که‌ در سخنرانی‌ نشست‌ تخصصی‌ تاریخ‌ شفاهی‌ در اردیبهشت‌ 1383 به‌ تعریف‌ تاریخ‌ شفاهی‌ و تمایز آن‌ با ادبیات‌ شفاهی‌ و نیز تمایز آن‌ با خاطره‌ و یادمان‌ پرداخته‌ و درباره‌ روش‌شناسی‌ تاریخ‌ شفاهی‌ و گونه‌های‌ تاریخ‌نگاری‌ جنگ‌ سخن‌ گفته‌ بود، در این‌ گردهمایی‌ با عطف‌ به‌ انتظاری‌ که‌ دکتر دهقان‌نژاد از تاریخ‌ شفاهی‌ طرح‌ کرد، گفت: «درواقع‌ کلمه‌ تاریخ‌ ما را به‌ سمت‌ گذشته‌گرایی‌ و سنت‌پذیری‌ می‌برد، در حالی‌ که‌ مقوله‌ تاریخ‌ شفاهی‌ امری زنده‌ و حاضر است.  آشتی‌ با طبقات‌ نادیده‌ اجتماع‌ و تاریخ‌ در صورت‌ تغییر مفهوم‌ و دلالت‌ ذهنی‌ و عادت‌شده‌ از کلمه‌ تاریخ‌ شکل‌ می‌گیرد.» او همچنین این موضوع را محل اشکال و ایراد دانست که‌ تاریخ‌ مکتوبِ‌ معروف‌ و معلوم‌ با تاریخ‌ شفاهی‌ مقابل‌ هم‌ گذاشته شود؛ چراکه اصلا فرض‌ این‌ تقابل‌ و تعارض‌ درست‌ نیست، تاریخ‌ «تاریخ‌ بماهو تاریخ» است.

وی‌ در بخش دیگری از سخنانش، در ارتباط‌ با تمرکز تاریخ‌ شفاهی‌ در مراکز اسنادی‌ و تحقیقاتی‌ غیردانشگاهی، گفت: «متاسفانه‌ دانشگاههای‌ علوم‌ انسانی‌ در ایران‌ روزآمد نیستند، محتاطند و به‌ گذشته‌ همه‌‌جادیده‌‌شده‌ نظر می‌کنند تا به‌ اکنونی‌ که‌ همه‌ جوانبش‌ دیده‌ نشده‌ است‌ و این‌ احتیاط‌ اکنون‌‌گریز، در نظام‌ دانشگاهی‌ ریشه‌دار است‌ و سایه‌ سنگین‌ گذشته‌گرایی‌ مجال‌ ورود به‌ دوره‌ حاضر را به‌ دانشگاهها نمی‌دهد. دانشگاهها بیشتر تحلیل‌گر و توضیح‌دهنده‌ آثار تولیدشده‌ بیرونی‌ بوده‌اند تا تولید کننده، و اگر همین‌ کارهای‌ مبتدیان‌ و مراکز تجربی‌ به‌ این‌جا نرسیده‌ بود، این‌ جلسه‌ تشکیل‌ نمی‌شد و موضوعیت‌ نمی‌یافت.» او همچنین‌ قراردادن‌ دانشگاه‌ را در جایگاهی‌ مقابل‌ تجربی‌کاران‌ اشتباه‌ دانست‌ و بر لزوم‌ تقریب‌ و تفاهم‌ دو حوزه‌ نظریه‌پردازی‌ و دانشوری‌ با کوشندگان‌ موضوعات‌ تاریخی‌ تاکید کرد.

کمری‌ دیدگاه‌ مورد قبول‌ برای‌ تاریخ‌ شفاهی‌ را نه‌ دیدگاه‌ تاریخ‌ رسمیِ‌ صرف‌ متعارف‌ بلکه‌ دیدگاه‌ استنباط شده و معطوف‌ به‌ مطالعات‌ بین‌رشته‌ای‌ ــ خصوصا مطالعات‌ فرهنگی‌ ــ دانست‌ و گفت: «مقوله‌ تاریخ‌ شفاهی‌ از سویی‌ به‌ تاریخ‌ برمی‌گردد و ازسوی‌‌دیگر به‌ مسائل‌ ذیل‌ مطالعات‌ اجتماعی‌ و علوم‌ اجتماعی.» وی‌ برای‌ خاطره‌ سه‌ زمان‌ قائل‌ شد: 1ـ زمان‌ خاطره‌ 2ـ زمان‌ مصاحبه‌ 3ـ زمان‌ خوانش؛ و مساله‌ زمان‌ به‌ معنای‌ «زمان‌‌بماهوزمان» را در تاریخ‌ شفاهی‌ مهم‌ قلمداد کرد و گفت: «زمان‌ تاریخی‌ ناب‌ که‌ اختصاص‌ به‌ تاریخ‌نگاری‌ داشته‌ باشد در تاریخ‌نگاریهای‌ گذشته‌ نداریم‌ ... تاریخ‌ بازخوانی‌ گذشته‌ است‌ از موضعِ‌ زمان‌ حال‌ و نقش‌ موضع‌ و وضعیت‌ مورخ‌ در متن‌ بسیار تعیین‌کننده‌ است. تا آن‌جا که‌ به‌ قول‌ توین‌‌بی، تاریخ‌ همان‌ مورخ‌ است.» وی در بحث‌ اسنادی‌ معتقد است‌ که هر چیزی‌ که‌ دلیل‌ آگاهی‌ از چیزی‌ باشد، سند خواهد بود، منتها اگر چیزی‌ به‌ غرض‌ نوشته‌ نشده‌ باشد در مدلولهایش‌ واضح‌تر خواهد بود و اهمیت‌ تاریخ‌ شفاهی‌ در آن‌ است‌ که‌ خیلی‌ از اسناد براساس‌ اراده‌ و غرض‌ نوشته‌ شده‌ است، لذا در چنین‌ شرایطی، تاریخ‌ شفاهی‌ باید «متن» انگاشته شود و اسناد به‌ آن‌ عرضه‌ گردد. او، همچنین‌ به‌ مساله‌ دیدگاه‌ تاویل‌گرایانه‌ و هرمنوتیکی‌ به‌ متن‌ تاریخی‌ اشاره‌ کرد و گفت: اشکال‌ وارد به‌ این‌ دیدگاه، آن است‌ که‌ متن‌ تاریخی‌ را از حجیت‌ و قطعیت‌ دور می‌کند و از نظر دانش‌شناسی‌ و علمی‌بودن، گزاره‌های‌ تاریخی‌ را با شک‌ و تردید مواجه‌ می‌سازد.

سعید فخرزاده،‌ دیگر محقق‌ و پژوهشگر شرکت‌کننده‌ در این‌ نشست‌، به‌ نقد فضای‌ موجود دانشگاهها در مواجهه‌ با مسائل‌ روزآمدی‌ چون‌ «تاریخ‌ شفاهی» پرداخت‌ و گفت: «فضای‌ دانشگاه‌ اصلا ارتباط‌ با موضوعات‌ مورد نیاز جامعه‌ ندارد و به همین دلیل است که‌ دانشگاهیان بیشتر به‌ دنبال‌ مباحث‌ تئوریک‌ می‌روند.

رحیم‌ نیکبخت‌، معاون‌ تدوین‌ و تاریخ‌ شفاهی‌ مرکز اسناد انقلاب‌ اسلامی‌، نیز گزارشی‌ جامع‌ از شیوه‌ تاریخ‌نگاری‌ شفاهی‌ و عملکرد مرکز متبوع‌ خویش‌ ارائه‌ نمود و از تشکیل‌ چند نشست‌ تخصصی‌ درون‌‌سازمانی‌ حول‌ سه‌ محور1ـ تعریف‌ تاریخ‌ شفاهی‌ 2ـ نحوه‌ انجام‌ تاریخ‌ شفاهی‌ 3ـ تعریف‌ موضوع‌ پژوهش‌ انتخاب‌شده‌ در تاریخ‌ شفاهی‌، خبر داد.

در پایان‌، سه‌ محقق‌ و پژوهشگر فعال‌ در زمینه‌ خاطره‌نگاری‌ و تاریخ‌ شفاهی،‌ در میزگردی‌ در مقام جواب به‌ سو‌الات‌ و پرسشهای‌ حاضران‌ قرار گرفتند. ابتدا رحیم‌ نیکبخت‌ در پاسخ‌ به سو‌الی‌ در خصوص‌ ویراستاری‌ متنهای‌ تاریخ‌ شفاهی‌ در مرکز اسناد گفت: «در مرکز اسناد متن‌ به‌ هیچ‌وجه‌ تغییر محتوایی‌ داده‌ نمی‌شود. تغییرات‌ بسیار اندک‌ و دستور زبانی‌ است. البته‌ رعایت‌ حریم‌ شخصیتها و مصالح‌ نظام‌ بایسته‌ مرکز اسناد است. البته‌ ممکن‌ است‌ برخی‌ جزئیات‌ و توضیحات‌ تفصیلی‌ آورده‌ نشود، در آن‌ صورت‌ به‌ سند یا کتاب‌ مربوط‌ و یا آرشیو کل‌ خاطرات‌ ارجاع‌ داده‌ می‌شود.»

سعید فخرزاده‌ نیز در ارتباط‌ با سو‌ال‌ مزبور (ویراستاری) گفت: «باید در نظر داشت‌ کاری‌ که‌ تولید می‌شود با توجه‌ به‌ هدف‌ است‌ و این‌که‌ این‌ کتابها برای‌ مخاطب‌ عام‌ طبع‌ می‌شود نه‌ برای‌ متخصص. اما برای‌ فرد محقق‌ و متخصص‌، آرشیو و اصل‌ منبع‌ محفوظ‌ است، ویراستاری‌ هم‌ لاجرم‌ کار است؛‌ چرا که‌ مصاحبه‌‌شونده‌ متکی‌ بر ذهن‌ و حافظه‌ سخن‌ گفته‌ و احتمال‌ خطا و اشتباه‌ بر آن‌ مترتب‌ است. همچنین‌ ارائه‌ نعل‌‌به‌نعل‌ مصاحبه‌ و عین‌ جملات‌ مصاحبه‌شونده، خواننده‌ را خسته‌ می‌کند.»

علیرضا کمری‌ در قبال‌ صحیح‌بودن‌ تعبیر «تاریخ‌ درمانی» گفت: «من‌ چنین‌ تعبیری‌ ندیده‌ام، اما به‌ تعبیر و مفهوم‌ خاطره‌‌درمانی‌ در کتاب‌ میرچا الیاده و فروید اشاره‌ شده‌ است.» او افزود: «گاهی‌ که‌ جامعه بنا‌ به‌ شرایط‌ و دلایلی‌ از وضع‌ فعلی‌اش‌ خسته‌ می‌شود، به‌ گذشته‌ رجوع‌ می‌کند. پناه‌جستن‌ در گذشته‌، یکی‌ از راهکارهای‌ فراموش‌‌کردن‌ حال‌ است، همچنین‌ یکی‌ از دلایل‌ طبع‌ و فروش‌ کتابهای‌ نازل‌ شبه‌تاریخی‌ همین‌ امر است.»

وی‌ در خصوص‌ ویراستاری‌ تاریخ‌ شفاهی‌ گفت: «ما یک‌ بایست‌نامه‌ و شیوه‌نامه‌ علمی‌ در باب‌ تدوین‌ و به‌‌سامان‌سازی‌ خاطرات‌ نداریم، در ابتدای‌ طرح‌ مباحث‌ نظری‌ این‌ کار هستیم.» او خود بر این‌ نظر است‌ که‌ حتی‌ غلطهای‌ املایی‌ و نگارشی‌ متن‌ مکتوب‌ خاطرات‌ هر کسی‌ دلالت‌ تاریخی‌ دارد و نباید آن‌ را تصحیح‌ کرد بلکه‌ باید آن‌ را گویا کرد و در ذیل‌ و پیوست‌ توضیح‌ داد.

از غایبین‌ بزرگ‌ این‌ نشست‌ دکتر حسینعلی‌ نوذری‌، عضو هیات‌ علمی‌ دانشگاه‌ الزهرا(س)، بود که‌ در نشست‌ قبلی‌ به‌ بحث‌ پیرامون‌ «تاریخ‌ شفاهی: تعاریف، مبانی‌ نظری‌ و ماهیت‌ بین‌‌رشته‌ای» پرداخته‌ و از تاریخ‌ شفاهی‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از مهمترین‌ و اساسی‌ترین‌ روشها در تاریخ‌ نگاری‌ یاد کرده‌ بود. سایر تعاریف‌ ارائه‌‌شده‌ در مورد تاریخ‌ شفاهی‌، اصول‌ و مبانی‌ نظری، معیارها و موازین‌ این‌ رشته‌ و نیز مقوله‌ «کاربست‌های‌ تجربی، اعتمادپذیری‌ و کاربردهای‌ تحقیقاتی‌ تاریخ‌ شفاهی» از دیگر مقولات‌ مورد بحث‌ وی‌ در جلسه‌ اردیبهشت ماه‌ 1383 بود.

همچنین‌ جای‌ آن‌ است‌ که‌ از دکتر اصغر منتظرالقائم‌ و دکتر محمدجواد صافیان‌، از اعضای‌ هیات‌ علمی‌ دانشگاه‌ اصفهان،‌ یاد‌ شود که‌ در نشست‌ تخصصی‌ پیش‌ به‌ ترتیب‌ مقالاتی‌ تحت‌ عناوین: «مراحل‌ سنت‌ شفاهی‌ و تبدیل‌ آن‌ به‌ تاریخ‌نگاری‌ در اسلام»، «گفتار یا نوشتار» ارائه‌ نمودند. 

در پایان‌ دومین‌ نشست‌ تخصصی‌ یک‌ روزه‌ پیرامون‌ «تاریخ‌ شفاهی‌ ایران» دکتر علی‌اکبر کجباف‌ به‌ جمع‌بندی‌ نشست‌ پرداخت‌ و اظهار امیدواری‌ کرد که‌ این‌ جلسات‌ موجب‌ رهیافتهای‌ جدید در عرصه‌ تاریخ‌نگاری‌ شود. وی‌ همچنین‌ آقایان‌ دکتر حسینعلی‌ نوذری، علیرضا کمری، سعید فخرزاده، رحیم‌ نیکبخت‌ و دو نفر نماینده‌ از گروه‌ تاریخ‌ را به‌ عنوان‌ اعضای‌ هیات‌ رئیسه‌ نشست‌ سوم‌ تاریخ‌ شفاهی‌ که‌ در خرداد 1384 برگزار خواهد شد، معرفی‌ کرد.

برگزاری‌ نشست‌ تخصصی‌ پیرامون‌ یکی‌ از روزآمدترین‌ شیوه‌ها و گونه‌های‌ تاریخ‌نگاری‌ (تاریخ‌ شفاهی) توسط‌ گروه‌ تاریخ‌ دانشگاه‌ اصفهان‌ درخور توجه مراکز تحقیقاتی‌ ــ اسنادی‌ و جامعه‌ علمی‌ می‌باشد. امید است‌ این‌ حرکت‌ بدیع، مهم‌ و مباهات‌آمیز دانشگاه‌ اصفهان‌ و تعامل‌ و ارتباط‌ آن‌ با سایر مراکز پژوهشی‌ کشور سبب‌ تحولاتی‌ عمیق‌ و وسیع‌ برای‌ تاریخ‌نگاری‌ ایران‌ گردد.

 

 

تبلیغات