آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

در نقطه مهمی از اروپا کشور مسلمانی وجود دارد که صدای اذان از ماذنه های آن بلند می شود و در زمره پیشرویهای ماندگار اسلام در غرب محسوب می گردد. اما در نگاهی ژرفتر درمی یابیم که این ماندگاری بیش از آن که از روشهای متعارف تبدیل و تحکیم یک عقیده در سرزمینی جدید حکایت کند، مدیون تاثیرات عمیق و خالصانه فرهنگی خود اسلام در این سرزمین است. این حقیقت، نشانگر آن است که اسلاف مسلمان باید زحمات زیادی کشیده و خلوص و دقت زیادی به خرج داده باشند که این چنین ایمان پایداری را در آن سرزمین کاشته و پرورده شده باشد. نوشته ای که پیش روی شماست گزارشی است جامع از کشور بوسنی که می توانید با مطالعه آن با ما همسفر شوید.

متن

       

در نقطه مهمی از اروپا کشور مسلمانی وجود دارد که صدای اذان از مأذنه‌های آن بلند می‌شود و در زمره پیشرویهای ماندگار اسلام در غرب محسوب می‌گردد. اما در نگاهی ژرفتر درمی‌یابیم که این ماندگاری بیش از آن که از روشهای متعارف تبدیل و تحکیم یک عقیده در سرزمینی جدید حکایت کند،  مدیون تاثیرات عمیق و خالصانه فرهنگی خود اسلام در این سرزمین است. این حقیقت، نشانگر آن است که اسلاف مسلمان باید زحمات زیادی کشیده و خلوص و دقت زیادی به خرج داده باشند که این‌چنین ایمان پایداری را در آن سرزمین کاشته و پرورده شده باشد.

نوشته‌ای که پیش روی شماست گزارشی است جامع از کشور بوسنی که می‌توانید با مطالعه آن با ما همسفر شوید.

 

پیروزی انقلاب اسلامی و ضرورت تحقق اهداف جهانی آن، باعث شد که حضور گسترده فرهنگی و  انسان‌دوستانه جمهوری اسلامی ایران در نقاط مختلف جهان امری ضروری در نظر گرفته شود.

از جمله مصادیق حضور موفق جمهوری اسلامی در نقاط مختلف جهان می‌توان به کشور بوسنی و هرزگوین اشاره کرد که حمایتهای مادی و معنوی ایران از آنان در مقابل تهاجم صربها، نقطه اوج این حضور بود و باعث شد بین مردم دو کشور دوستی و صمیمیت فوق‌العاده‌ای ایجاد گردد.

اینک برای مردم ایران، نام بوسنی چنان آشنا شده که دیگر فراموش‌شدنی نخواهد بود؛ درحالیکه تا قبل از تهاجم وحشیانه صربهای افراطی به این کشور ـ که بیشتر یک نسل‌کشی بود تا جنگ به معنای متعارف آن ـ جز اندکی از مردم ایران، نام بوسنی را نشنیده بودند. این تهاجم بی‌رحمانه علیه مردم مسلمان و مظلوم بوسنی ـ با رضایت پنهان امریکا و غرب ـ سبب گردید که بوسنی نیز همچون فلسطین، لبنان و . . . به مثابه پاره تن جهان اسلام ، در قلب بسیاری از مردم ایران جای گیرد. اعتراضات، راهپیماییها ، کمکهای انسان‌دوستانه ، پوشش وسیع خبری وقایع تکان‌دهنده جنگ  و همچنین فعالیتهای گسترده دیپلماتیک دولت برای پایان‌بخشیدن به این نسل‌کشی و احقاق حقوق مردم بوسنی، به‌حدی بود که حقیقتا مردم ایران را به اولین حامی مردم بوسنی بدل ساخت. بسیاری از جوانان ما در حالی‌که هنوز گرد هشت‌سال جنگ تحمیلی در جسم و روحشان نمایان بود، فداکارانه اعلام آمادگی کردند تا برای نجات بوسنی به آنجا اعزام شوند. با در نظرگرفتن چنین سابقه دوستی و محبت میان دو دولت و ملت، نوشته حاضر با انگیزه ایجاد زمینه تعاملات علمی و فرهنگی با نخبگان بوسنیایی صورت گرفته است. 

نگاهی به جغرافیای سرزمین بوسنی و هرزگوین

کشور بوسنی و هرزگوین که در‌واقع یکی از ایالتهای کشور سابق و کمونیستی یوگسلاوی بود، در جنوب شرقی اروپا و در همسایگی کشورهای کرواسی، صربستان و مونته‌نگرو قرار‌گرفته است.

 اتریش که زمانی بوسنی را در اشغال خود داشت، نزدیک‌ترین کشور اروپای غربی و ترکیه و شهر استانبول نزدیکترین کشور و شهر اسلامی به بوسنی محسوب می‌شوند .

سرزمین بوسنی از جنوب با سواحلی بسیار‌کوتاه‌، به آبهای دریای آدریاتیک راه دارد و یک نقطه مهم و استراتژیک در قلب بالکان قلمداد می‌شود. بوسنی کشوری عمدتا کوهستانی و دارای تابستانهای سرسبز و خنک و زمستانهای سرد و طولانی می‌باشد.

پایتخت بوسنی، شهر تاریخی سارایوو است که یکی از شهرهای جذاب و توریستی منطقه به‌حساب می‌آید. بازار و مسجد زیبای غازی خسروبیگ‌، مسجد شاه‌علی‌پاشا و نیز تونل بوتمبر که خاطره جنگ معاصر و رنجها و فداکاریهای مردم را تداعی می‌کند، از جمله مکانهای دیدنی این شهر می‌باشند. همچنین از دیگر شهرهای مهم بوسنی، می‌توان به توزلا، موستار، بیهاج، بانیالوکا و برچکو اشاره کرد که از این میان، شهر موستار به جهت سوابق تاریخی طولانی،  از اهمیت فرهنگی خاصی برخوردار است .

تاریخ  بوسنی

ایلیرها از نخستین نژادهای انسانی در بوسنی به شمار می‌روند و از‌این‌جهت بوسنی نیز مانند ایران ، از تاریخی چندین‌هزار‌ساله برخوردار است. بنابراین باید گفت که نژاد اصلی مردم این کشور ایلیر و یا اسلاو می‌باشد.

این منطقه از جمله فتوحات اسلامی به‌حساب می‌آید که شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از یک سو و اخلاق، رأفت و منطق اسلام از دیگرسو، موجب شد مردم این سرزمین مشتاقانه به دین اسلام گرایش پیدا کرده و اسلامگرایی به‌ویژه در دوره صدوپنجاه‌ساله تسلط عثمانی بر این منطقه نهادینه شود. لذا مشاهده می‌شود به‌رغم فعالیتهای تبلیغی و درازمدت مسیحی و حتی یک دوره سخت و پرخفقان کمونیستی (حدود پنجاه‌سال)، اسلام همچنان در بوسنی زنده است و در حال حاضر بیش از شصت‌درصد جمعیت بوسنی را مسلمانان تشکیل می‌دهند . ازاین‌جهت‌، بسیاری از اقوام و دولتهای غیرمسلمان بالکان همواره از حضور پررنگ اسلام در این منطقه احساس خطر کرده‌اند و به احتمال بسیار، به راه‌انداختن جنگ اخیر در بوسنی نیز با این نگرانی بی‌ارتباط نبود.

ویژگیهای شخصیتی مردم بوسنی

شاید تصویری که در زیر از مردم بوسنی ارائه می‌دهیم چندان دقیق نباشد، اما آگاهی از برداشتهای متفاوت می‌تواند برای بسیاری از علاقمندان جذابیت خاصی داشته باشد. بوسنیاییها عمدتا افرادی خونسرد، کم‌‌حرف، متعهد، قانونگرا، اهل قناعت، ساده‌زیست، شاد،  شیک‌پوش و خوش‌خوراک هستند به‌گونه‌ای که اکثرا اوقات فراغت خود را به قدم‌زدن طولانی در خیابانهای زیبا و صرف قهوه و شام در رستورانها می‌گذرانند، از رشته‌های ورزشی به شنا و بسکتبال علاقه خاصی دارند و شناکردن در استخر و یا رفتن به کنار دریا در تابستان از برنامه‌های غیرقابل‌چشم‌پوشی زندگی‌ آنها محسوب می‌شود. با این همه، در بوسنی تعداد ورزشگاهها بسیار کم و زمینه تفریح سالم چندان وجود ندارد. متاسفانه مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر و فساد جنسی پس از جنگ در میان برخی اقشار مردم بوسنی رو به افزایش نهاده، چنان‌که در شهرها کاملا مشهود است. اولویتهای آرمانیِ بخش قابل‌توجهی از جوانان بوسنی که تحت تاثیر فضای غرب زندگی می‌کنند، به‌ترتیب زن زیبا، شغل خوب و خوش‌گذرانی می‌باشد و از این میان، به خوشگذرانی به‌حدی اهمیت می‌دهند که حتی اقشار ضعیف جامعه برای تامین این هدف‌ صرفه‌جویی‌های خاصی می‌کنند. با این وجود، دین، اخلاق و سنت در فکر و عمل بسیاری از مردم و به‌ویژه جوانان ـ البته به مراتب مختلف ـ نمایان است؛ چنان‌که این ویژگی به وجهه تمایز مردم بوسنی از سایر مردم این منطقه تبدیل شده است.

جایگاه زن و خانواده در بوسنی

در میان خانواده‌های سنتی و مذهبی، اغلب نوعی مردسالاری مشاهده می‌شود و جایگاه خانواده نیز مستحکم‌ است. زنان در آنجا اغلب منفعل و کم‌تحرک هستند؛ حجاب در خوش‌بینانه‌ترین فرض، تنها در میان بیست‌درصد از زنان مسلمان آنجا رواج دارد اما البته تمایل به داشتن حجاب، پس از جنگ، روبه‌رشد بوده است. در میان خانواده‌های غیرسنتیِ غربگرا، جایگاه خانواده ضعیف و تا حدی  زن‌سالاری و فرزندسالاری مشاهده می‌شود ولی در‌کل، جایگاه خانواده و زن نسبت به غرب به‌مراتب وضع بهتری دارد.  شایان ذکر است که زنان محجـبه در جامعه بوسنی اغلب با تبعیض حقوقی مواجه می‌شوند و این تبعیض عمدتا به‌هنگام کاریابی و در نحوه اشتغال آنها در ادارات دولتی و موسسات خصوصی مشاهده می‌شود ولذا باید گفت که انتخاب حجاب در آنجا بدون وجود تفکر و واقع بینی متصور نیست و این خود، ارزش حجاب زنان بوسنیایی را دوچندان کرده است.

 

ادبیات و فرهنگ در بوسنی

زبان و ادبیات بوسنیایی: زبان بوسنیایی که جزو هویت مردم بوسنی قلمداد می‌شود، در گروه زبانهای اسلاوی قرار دارد و جز تفاوت در گویش، با زبان سایر اقوام منطقه چندان تفاوتی ندارد. الفبای آن نیز به دو صورت سرلیک و لاتین می‌باشد. شاید یکی از پیامدهای جهانی‌شدن در بوسنی این باشد که امروزه مردم دیگر تعصب خاصی نسبت به زبان ملی خود ندارند اما عامه مردم به زبان بوسنیایی و کمی نیز روسی و ترکی تکلم می‌کنند و برخی از نخبگان آنها با زبان انگلیسی و طبعا برخی نیز که در رشته‌های اسلامی تحصیل کرده‌اند در سطحی متوسط با زبان عربی آشنایی دارند. یادگیری زبان دوم در بوسنی بستگی به منافع شخصی افراد و کاربری آن زبان در شغل آنها دارد و لذا علاقه به یادگیری زبان انگلیسی در میان جوانان فوق‌العاده رو‌به‌رشد است و این امر طبعا زمینه نفوذ عمیق فرهنگ غرب در بوسنی را مهیاتر خواهد کرد.

 کتاب و کتابخوانی: میل به مطالعه در میان بوسنیایی‌ها مانند بسیاری از کشورهای توسعه‌نیافته ، به‌شدت پایین است و کتابخوانی رونق چندانی ندارد. میانگین تیراژ کتاب در بوسنی هزار نسخه و میانگین طول فروش هرکتاب بین یک‌ونیم تا دو سال می‌باشد. در این میان، کتابهای رمان در موضوعات عاطفی پرفروش‌تر است. با این‌وجود، با توجه به جمعیت کشور بوسنی و کمیت عناصر نخبه، این میزان تیراژ و طول مدت فروش، قابل‌توجه است.

 مطبوعات: وضع مطبوعات علمی ـ تخصصی در بوسنی، با وضعیت کتاب و کتابخوانی شباهت زیادی دارد؛ البته طبعا با میانگین تیراژ کمتر از پنجاه‌درصد تیراژ کتاب ؛ همچنین تعداد مجلات تخصصی ـ علمی در رشته‌های مختلف به‌ویژه علوم انسانی باید گفت تعداد آنها کم و سطح کیفی آنها نیز پایین است. در میان چهار روزنامه اصلی بوسنی، روزنامه «صدای روز»، پرتیراژترین می‌باشد و به لحاظ جهت‌گیری سیاسی، به حزب «اقدام دموکراتیک» (حزب علی‌عزت ‌بگوویچ رئیس‌جمهور فقید بوسنی) وابسته است. مردم بوسنی علت گرایش خود به مطالب آن را، رعایت میانه‌روی در مسائل سیاسی از سوی گردانندگان این روزنامه ذکر می‌کنند. «صدای روز» با نماینده عالی سازمان ملل در بوسنی درگیری دارد که به‌نظر می‌رسد این مساله در افزایش محبوبیت آن در میان مردم بی‌تاثیر نبوده است.

مجلات عمومی عمدتا به فرهنگ غربی گرایش دارند و ابتذال تصویری و محتوایی در آنها مشهود است. از جمله مجلات پرطرفدار، مجله «زن 21» است که کاملا از معیارهای غربی پیروی می‌کند و از سوی موسسات اروپایی ـ احتمالا بنیاد صهیونیستی سْرش ـ پشتیبانی می‌شود. همچنین مجله‌ای به‌نام «صف»  منتشر می‌شود که از جهت فکری به طیف وهابیت وابسته می‌باشد و جزء مجلات نسبتا پرتیراژ در حوزه موضوعات مذهبی به شمار می‌رود.

موسیقی، تئاتر و سینما: در زمینه موسیقی، علاوه بر وجود موسیقی سنتی، موسیقی پاپ با مضامین عاطفی ، فوق‌العاده طرفدار دارد. تئاتر در بوسنی نسبت به سینما از سابقه و قوت بیشتری برخوردار است ولی اصولا نه تئاتر و نه سینمای ملی بوسنی حرفی برای گفتن ندارند و عمدتا همان فرهنگ غرب را منعکس می‌کنند. در دوران جنگ تئاترهایی با مضامین جنگی رونق بیشتری داشت و درحال‌حاضر نیز ساخت فیلم درباره حقایق پنهان جنگ، سوژه جذابی برای تهیه‌کننده‌ها و کارگردانان محسوب می‌شود. همچنین در سارایوو فقط هشت سینما و در مقابل پنج سالن تئاتر وجود دارد، به‌طور‌طبیعی سینماها شلوغ‌تر و پرطرفدارترند.

به دلیل ضعف بوسنی در صنعت و محتوای سینما، فیلمهای روز غربی بدون دوبله و تنها با زیرنویس بوسنیایی در سینماها و در شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود. متاسفانه سکس و توجه به تصاویر مستهجن و ضداخلاقی نقش مهمی در تبلیغ فیلمها و جذب بیننده دارد. در بعضی موارد مسلمانان به تبلیغات مبتذل فیلمها اعتراض می‌کنند و بر روی تصاویر مستهجنِ تراکتها و بیلبردهای تبلیغی، رنگ می‌پاشند که این اقدام حساسیت مردم برای حفظ ارزشهای یک جامعه اسلامی را نشان می‌دهد.

 رادیو و تلویزیون: در حال حاضر چند شبکه مهم تلویزیونی در بوسنی و منطقه فعالیت دارند که عبارتند از: TVIN، OTN، FTN، OBN، TV99، TVSA و  OTNو نیز شبکه «حیات». در این میان غیر از حیات، بقیه شبکه‌ها همگی گرایش‌های غربی دارند و پخش برنامه‌های مستهجن برای آنها عادی است. تاسیس شبکه خصوصی در بوسنی آزاد می‌باشد ولی هزینه راه‌اندازی آن بسیار زیاد است که به همین علت رقابت با شبکه‌های معروف که اکثرا از پشتیبانی مالی غرب برخوردارند، بودجه زیادی می‌طلبد. در زمینه برنامه‌های رادیویی نیز وضع مشابهی حاکم است اما واقعیت این است که رادیو در مقایسه با گستره مخاطب و نفوذ تلویزیون، از قدرت رقابت چندانی برخوردار نیست. اُناسا یکی از مهمترین خبرگزاریهای بوسنی به شمار می‌رود که در سطح کشوری فعالیت دارد.

وضعیت سیاسی اقتصادی

سیاست در بوسنی: بوسنی فاقد یک دولت مستقل است و این امر بر روحیه و مشارکت سیاسی مردم تاثیر مخـربی گذاشته است. مردم بوسنی اسلام را تنها عامل هویت و وحدت خود می‌دانند و لذا به شدت سعی دارند مظاهر اسلامی چون  مسجد، نماز جمعه و . . . را حفظ و نگهداری کنند. اغلب آنان به سیاستمداران اعتماد ندارند و آنها را افرادی نالایق و از جهت اقتصادی سوءاستفاده‌گر می‌دانند.

البته فضای سیاسی بوسنی برای مردم آزاد است و مردم به‌راحتی و بدون محدودیت می‌توانند از اقدامات دولت انتقاد کنند و به لحاظ شخصیتی نیز در اظهار‌نظرهای خود چندان اهل ملاحظه نیستند. مرحوم علی‌عزت بگوویچ، به عنوان رهبر فقید و یک قهرمان، از محبوبیت خاصی برخوردار است. مردم بوسنی به جهت تجربه دوران کمونیستی بعضا حتی داشتن یک حکومت دیکتاتور را بر بی‌دولتی ترجیح می‌دهند. به‌دست‌گیری نقش رهبری در بوسنی کار ساده‌ای نیست و تنها کسانی از این موفقیت برخوردار می‌شوند که از شخصیت کاریزماتیک و مردمی برخوردار باشند.

اکثر مردم بوسنی، به ویژه نخبگان ـ اعم از مسیحی و مسلمان ـ عامل اصلی جنگ خونین در بوسنی را معاملات پشت پرده امریکا و غرب می‌دانند و علاقمند هستند که با اقوام و مذاهب مختلف منطقه یک زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشند. احتمال بروز جنگ مجدد در بوسنی بسیار ضعیف است و درگیریهای مذهبی و قومی بسیار ضعیف‌تر از آن است که خطرساز شود. به‌طور‌عجیبی، مردم در حال فراموش‌کردن خاطره تلخ جنگ هستند و خود را به‌سرعت با وضع جدید تطبیق می‌دهند. البته خاطره جنگ با زندگی مردم فقیر و متدین بوسنی پیوند عمیق‌تری خورده و نوعی افسردگی را در میان آنها شایع کرده است.

بوسنی از یک مجلس قومی با تعداد پانزده کرسی برخوردار است که سه قوم اصلی مسلمان، کروات و صرب‌ هرکدام در این مجلس دارای پنج کرسی می‌باشند و این افراد از طریق برگزاری انتخابات عمومی برگزیده می‌شوند. همچنین بوسنی دارای یک پارلمان مبتنی بر رقابت میان احزاب و انتخابات عمومی می‌باشد و حزبی که اکثریت را به دست می‌آورد، نخست‌وزیر و ترکیب دولت را تعیین می‌کند. ریاست‌جمهوری بوسنی و هرزگوین را یک شورای سه‌نفره (از هر قوم مسلمان، صرب و کروات یک نفر) برعهده دارد که مستقیما از سوی مردم انتخاب می‌شوند و مسئولیت سیاستگذاریهای کلان بوسنی بر عهده آنان می‌با‌شد. ریاست شورا هر نه‌ماه یک‌بار، در میان این سه نفر به چرخش درمی‌آید و البته این امر مانع از اتخاذ تصمیمات مشترک نمی‌شود.

متاسفانه به‌رغم‌آنکه هم‌اکنون یک نظام جمهوری در بوسنی حکومت می‌کند، در‌حال‌حاضر ریاست اصلی و نیز تمام تصمیم‌گیریهای نهایی را نماینده جامعه جهانی انجام می‌دهد که از سوی شورای امنیت سازمان ملل انتخاب می‌شود و طبق قرارداد صلح دیتون ـ که عملا قانون ‌اساسی فعلی بوسنی به‌حساب می‌آید ـ وی مفسر نهایی قانون اساسی شناخته می‌شود. فرد دارنده این سمت، هم‌اکنون یک انگلیسی می‌باشد که از محبوبیت بسیار کمی در میان توده مردم برخوردار است.

درحال‌حاضر رئیس حزب «برای بوسنی و هرزگوین» از محبوبیت و جایگاه خوبی در میان مردم برخوردار است اما هنوز کسی نتوانسته جای خالی عزت بگوویچ را پر کند. به غیر از حزب منسوب به مرحوم بگوویچ (اقدام دموکراتیک)، دو حزب دیگر نیز در بوسنی فعال می‌باشند که به ترتیب جایگاه عبارتند از:«حزب برای بوسنی و هزرگوین [مسلمان]» و «حزب سوسیال دموکراتیک» (وابسته به کمونیستهای سابق) علاوه بر این احزاب، حزب «دموکراتیک» صرب‌ها و نیز «اتحادیه دموکراتیک» کرواتها تنها احزاب قدرتمند در مناطق صرب و کروات‌نشین به حساب می‌آیند. درحال‌حاضر، زاد‌وولد به جهت رویکرد مذهبی مسلمانان به نفع مسلمانان است و می‌تواند یک امتیاز استراتژیک محسوب شود.

تمام احزاب بوسنی، چهار اصل را در سرلوحه اهداف خود قرار داده‌اند: 1ـ حفظ تمامیت ارضی بوسنی 2ـ تساوی قومی و مذهبی [حقوقی] 3ـ حق بازگشت همه اقوام به خانه‌های قبل از جنگ خود 4ـ رسیدگی به شکایت رسمی بوسنی علیه صربستان و مونته‌نگرو و پرداخت خسارت جنگی از سوی صربستان با توجه به متجاوز شناخته‌شدن این کشور از سوی سازمان ملل.

در حال حاضر وضع بازسازی در شهرهای کوچک و دورافتاده کُند پیش می‌رود و آثار جنگ کاملا‌ در مناطق محروم مشهود است.

 اقتصاد بوسنی: در بوسنی وضع اقتصادی بحرانی است و بیکاری جوانان یک معضل جدی قلمداد می‌شود. اکثر کارخانه‌های بزرگ را صربها به هنگام جنگ غارت کردند و اکنون آنها به حالت تعطیل یا نیمه‌تعطیل درآمده‌اند. مسلمانان از جهت اقتصادی از حمایت جدی هیچ کشوری برخوردار نیستند؛ و در عین حال خود نیز توانایی ایجاد تحول در زیر‌ساخت‌های اقتصادی کشورشان را ندارند. البته در حالی که سبد اقتصادی مصرف یک خانواده چهار‌نفره طبق آمارهای رسمی حداقل 450 مارک تعیین شده، میانگین حقوق یک کارمند بوسنیایی پانصد مارک (معادل 250 یورو) و یک کارگر بوسنیایی سیصد مارک (معادل 150 یورو) می‌باشد که میانگین تفکیک مصرفی آن به این صورت می‌باشد: 45% خوراک، 20% پوشاک، 20% مسکن، 5% حمل‌و‌نقل و 5% تفریح، باید گفت این ارقام در کل از یک رفاه حداقلی در جامعه حکایت دارد. همچنین قیمت هر لیتر بنزین یک‌و‌نیم مارک (معادل 1 یورو) است و هزینه اجاره یک منزل چهل‌‌متری در سارایوو حداقل ماهیانه سیصد مارک می‌باشد. قیمت هر متر زمین در سارایوو حداقل یکصد مارک و در حومه شانزده مارک می‌باشد. همچنین هر هزار‌متر زمین کشاورزی را با پرداخت سیصد مارک می‌توان خریداری کرد. هزینه ساخت‌و‌ساز با کیفیت عالی و بدون عوارض و مالیات، هر متر 250 یورو و با احتساب هزینه عوارض و مجـوز، هر متر 400 یورو می‌باشد (البته کیفیت ساخت به‌مراتب از ایران بهتر است). حمل‌و‌نقل نیز در بوسنی گران است. نرخ تاکسی در سارایوو برای مسافتی حدود 15 کیلومتر، 25 مارک و نیز بلیط قطار و اتوبوس درون‌شهری تا 20/1 مارک می‌باشد که طبعا اکثر مردم ترجیح می‌دهند با اتوبوس و قطار تردد نمایند. عمده درآمد دولت از طریق اخذ مالیات از شهروندان به اشکال مختلف به ویژه مالیات بر درآمد تامین می‌شود و این امر موجب گرانی نسبی کالاهای مختلف در بوسنی شده است.

پس از جنگ و با رشد نظام اقتصاد ‌‌سرمایه‌داری در بوسنی، به‌تدریج فاصله طبقاتی در حال شکل‌گیری است و از هم‌اکنون می‌توان دو طیف ثروتمند و متوسط را در این کشور مشاهده کرد. در سارایوو فروشگاههای بزرگ و مدرن اروپایی ساخته شده‌اند که مشتریان آنها عمدتا از طیف پولدار می‌باشند و اجناس آنها بسیار گران‌تر از سایر فروشگاهها عرضه می‌شود. باید توجه داشت که مسائل اقتصادی بوسنی در حادشدن وضع فرهنگی آن کشور بسیار موثر بوده است. در حال حاضر بوسنی از بزرگی دستگاه دولت در رنج است و حدود سیزده درصد شاغلان در نهادهای دولتی کار می‌کنند. شایان ذکر است: معادن غنی و سابقه کشاورزی و دامداری از فرصتهای اقتصادی برتر در بوسنی محسوب می‌شود .

حضور کشورهای اسلامی و غربی در بوسنی

به جز عربستان سعودی که به رغم سرمایه‌گذاری کلان در این کشور، در حوزه ترویج وهابیت، موفقیت چندانی نداشته و کشور مصر که تا درجه‌ای در ترویج فرهنگ عربیت فعال است، از دیگر کشورهای اسلامی می‌توان از جمهوری اسلامی ایران نام برد که در امور فرهنگی و بازسازی فعالیت می‌کنند و همچنین مالزی در زمینه فعالیتهای اقتصادی حضوری کم‌رنگ دارد. مرکز فرهنگی سعودی در سارایوو و سایر فعالیتهای آنها نیز به رغم سرمایه‌گذاری مالی کلان تاثیر چندانی نداشته و به‌ویژه پس از حادثه یازدهم سپتامبر رو به افول گذاشته، به‌حدی که امکان دارد این سرمایه‌گذاریها به‌طور کامل تعطیل شود. البته یکی از دلایل عدم کامیابی سعودیها در بوسنی، مقتضیات فرهنگی خود مردم بوسنی می‌باشد اما عامل مهم‌تر آن است که یک جریان قوی و رو‌به‌رشد حضور غرب و به‌تبع آن غربگرایی و ترویج فرهنگ مبتذل غرب پس از جنگ در بوسنی در حال شکل‌گیری است که به‌صورت‌گسترده‌ای از سوی کشورهای غربی، از جمله توسط بنیاد صهیونیستی سْرش و با همکاری دولت بوسنی دنبال می‌شود؛ گذشته از آن، جاذبه‌ها و عوامل طبیعی (غرایز، محدودیتهای سخت دوره کمونیستی، مشکلات اقتصادی و . . .) نیز پیشبرد این امر را تسریع کرده است؛ چنان‌که استفاده گسترده از سکس، موسیقی، فیلم، رقص، مواد مخدر، مشروبات الکلی و . . .، با پشتیبانی جدی رسانه‌های تصویری و شرکتهای تجاری داخلی و خارجی و . . . کاملا رایج شده است. البته این وضعیت در عین حال که تهدید بسیار جدی برای فرهنگ اسلامی بوسنی قلمداد می‌شود، می‌تواند برای اسلام پیشرو یک فرصت نیز قلمداد شود؛ چراکه پیامدهای اغلب شوم ناشی از گرایش جوانان به فرهنگ غرب و نگرانیهای خانواده‌های بوسنیایی، زمینه جدیدی را برای گرایش گسترده جوانان بوسنی به اسلام ایجاد کرده است.

طیفهای قابل‌توجه در بوسنی

دانشکده و جامعه اسلامی: این دانشکده‌ به «جامعه اسلامی» ـ سازمان دولتی روحانیت ـ وابسته است و از کرسیهایی در رشته‌های فلسفه اسلامی، شرق‌شناسی، ادبیات عرب، فقه‌، علوم قرآن و . . . برخوردار است. این دانشکده اخیرا تمایل خود برای تاسیس کرسی زبان و ادبیات فارسی را نیز به نمایندگی ایران در بوسنی اعلام کرده است.

با‌این‌وجود، جامعة اسلامی بوسنی ـ سازمان دولتی روحانیت ـ و توابع آن‌، در میان توده مردم از محبوبیت کافی برخوردار نیست.

 روحانیان موسوم به افندی در بوسنی، همگی فارغ‌التحصیلان دبیرستانهای اسلامی یا دانشکده مزبور هستند اما سطح علمی دانشگاهیان و روحانیان بوسنی در رشته‌های اسلامی با دانش‌آموختگان سایر کشورهای اسلامی ـ به‌ویژه با روحانیون ایران ـ فاصله بسیار زیادی دارد به‌گونه‌ای که به‌سختی می‌توان در میان آنها افراد صاحب‌نظر جستجو کرد. همچنین برداشت این طیف از اسلام و شرع بسیار ضعیف و سطحی بوده و با برداشت مسلمانان پیشرو تفاوتهای اساسی دارد. آنها از اسلام بیش از پوسته ظاهری هویت‌بخش و معنویت و اخلاقِ حداقلی، انتظارندارند و فهم اسلام حداکثری نه تنها برای اغلب آنان دشوار است، بلکه پذیرش آن نیز از سوی آنها سخت می‌باشد.

از موضوعات مورد علاقه این طیف، به ترتیب اولویت می‌توان از قرآن‌پژوهی، فلسفه، عرفان، اخلاق و تربیت اسلامی و تاریخ اسلام نام برد. آنان چندان به حوزه فقه علاقه ندارند و دانشگاهیان اسلامی آنجا بیشتر با آثار افرادی چون سیدحسین نصر، هانری کربن و آنه ماری شیمل دمساز هستند.

دانشگاه‌های غیردینی: دانشگاه سارایوو مجموعا از هجده دانشکده در رشته‌های انسانی‌، فنی‌، پزشکی‌، عمرانی و ... تشکیل شده است. دانشکده فلسفه این دا‌نشگاه از کرسیهای فلسفه‌، جامعه‌شناسی‌، روان‌شناسی‌، تربیت‌، تاریخ‌، زبان و ادب بوسنیایی و نیز زبان و ادبیات روسی‌، انگلیسی‌، عربی‌، آلمانی‌، فرانسوی و ترکی استانبولی برخوردار است .

این دانشگاه به‌لحاظ محتوا و روش کاملا از الگوی طراحی و مدیریت غربی پیروی می‌کند و فارغ‌التحصیلان آن با معارف اسلامی و سنتهای شرقی ـ که فرهنگ بوسنی به آن وابسته است ـ کاملا بیگانه‌اند.

دراویش: این گروه از جهات متعدد به ‌ویژه از جهت فکری به شیعیان نزدیک‌اند و آشکارا دوستی خود به اهل بیت(ع) را اظهار می‌کنند. همچنین ابراز علاقه و  دوستی آنها به ایران و  امام راحل(ره) قابل‌توجه است. با‌این‌وجود، آنان از جهت فکری و رفتاری کاملا با دراویش سایر کشورهای اسلامی تفاوت دارند. این عده، افرادی خوش‌فکر، اجتماعی و متشـرع هستند و با سایر مردم صرفا به لحاظ سبک عبادت در«تکیه» تفاوت دارند. تشکیلات آنها بدون هیچ‌گونه وابستگی به دولت و به‌طور‌مستقل عمل می‌کند و در میان طیف‌های مختلف مردم بوسنی ـ حتی در میان افراد غربگرا ـ از محبوبیت خوبی برخوردار است. همچنین علی‌رغم فرقه‌فرقه‌بودن دراویش، هماهنگی و دوستی خوبی میان اغلب شیوخ آنها برقرار است و بالقوه زمینه‌های وحدت در میان آنان ممکن می‌باشد.

شیعیان: در بوسنی در خوشبینانه‌ترین نگاه و تخمینها حداکثر بتوان صد شیعه را در سطوح و مشاغل مختلف سراغ گرفت. حضور ایرانیان در این اواخر ـ که البته هیچگاه قصد تبلیغ تشیع را در بوسنی نداشته‌اند ـ باعث ایجاد فشارهای زیادی بر روی شیعیان شده‌ است. آنچه قابل توجه می باشد و همچنین تعامل فرهنگی میان ایران و بوسنی را سهل‌تر ساخته، ارتباطی است که میان روح حاکم بر فضای تفکر کلی مردم مسلمان بوسنی با تفکر شیعی، به‌ویژه از جهت خردورزی، وجود دارد.

انعکاس حضور ایرانیان در بوسنی

هفتاد‌درصد نسلی که جنگ را کاملا درک کرده، کمکهای انسان‌دوستانه جمهوری اسلامی ایران به بوسنی را همچنان به‌خاطر دارند و از این جهت نسبت به ایرانیان احساس دِین و احترام می‌کنند. اما در میان نسل جدید این موضوع، رو به فراموشی است و متاسفانه نشانه‌هایی دال بر این‌که کسی یا گروهی در بوسنی درصدد یادآوری این خاطره برای آنان باشد وجود ندارد و باید گفت که حتی دریغ از یک جلد کتاب یا یک بنای یادبود.

البته به‌دلایلی نمی‌توان به محبوبیت فوق‌العاده ایرانیها در بوسنی چندان به‌طور‌جدی امیدوار بود؛ چون اولا: بیشتر مردم بوسنی قادر نیستند که میان مسلمانان، به ویژه میان اعراب‌ و ایرانیها تفکیک قائل شوند و لذا نارضایتی خود از زیاده‌روی در ساخت مساجد از سوی کشورهای اسلامی را به همه گسترش می‌دهند. آنان انتظار دارند که کشورهای اسلامی و به‌ویژه ایران، به جای مسجد، در امر ساخت ورزشگاه، باشگاههای هنری و تفریحی و فعالیتهای اقتصادی برای رفع بیکاری و کم‌شدن مشکلات اقتصادی مردم بوسنی اهتمام داشته باشند. به نظر می‌رسد اگر از سوی ایران با هوشیاری به این تقاضا توجه شود، ازجهت فرهنگی این جهت‌گیری در بوسنی موثر و کارسازتر خواهد بود؛ با این وجود باید صادقانه یادآور شد که بعضاً در جامعه بوسنی نسبت به اقدامات فرهنگی ایران یک نوع بدبینی وجود دارد و صداقت ایران در این فعالیتها برای بسیاری محل تردید است. این امر تا حد زیادی به اشتباهاتی بازمی‌گردد که در اوائل حضور فعال ایران در بوسنی رخ داد و به نظر می‌رسد هنوز هم آثار آن بر جای مانده باشد. با این‌وجود، کماکان بهره‌گیری از علایق فرهنگی، سابقه تاریخی مشترک و تفاوت‌محسوس ایرانیها با اعراب‌ و سایر کشورهای اسلامی، می‌تواند بر استقبال مردم بوسنی از استمرار حضور کشور ما در آنجا بیفزاید. بی‌تردید نیل به این موفقیت تاحدزیادی به نوع رفتار آینده ما در جامعه بوسنی ارتباط خواهد داشت.

ثانیا دلبستگی به غرب برای ساماندهی اقتصادی بوسنی ، موضوعی است که می‌تواند ارتباط با ایران را، به‌ویژه در مسیر منافع غرب، به‌شدت به زیان ما تحت‌الشعاع قرار دهد.

اهمیت تعاملات فکری و فرهنگی ایران و بوسنی

به رغم حضور نسبتا فعال ایرانیان در بوسنی ، نمی‌توان کارنامه ده‌ساله اخیر موسسات علمی ـ فرهنگی درگیر در این مساله را قابل قبول دانست. با‌این‌حال، هنوز هم فرصتهای زیادی برای جبران و ایجاد یک باشگاه فرهنگی بزرگ ایرانی ـ بوسنیایی در دو کشور وجود دارد که با برنامه‌ریزی صحیح‌، می‌توان زمینه را برای تعاملات پررونق در حوزه‌های فکری، هنری، فرهنگی و ورزشی میان دو ملت از نو مهیا کرد. درحال حاضر، علاوه بر تداوم رایزنیهای فرهنگی میان دو کشور، سه موسسه ایرانی در بوسنی حضور دارند: موسسه علمی ـ پژوهشی ابن‌سینا ، کالج فارسی ـ بوسنیایی و بنیاد ملاصدرا که هر یک در زمینه‌های متفاوتی فعالیت می‌نمایند .    

معمولا در زمینه شروع و تداوم تعاملات فرهنگی زنده میان دو ملت، عوامل متعددی دخیل هستند با این وجود دو عامل اساسی وجود دارد که تعامل فرهنگی میان ایران و بوسنی را برای هر دو طرف موجد منافع خاصی جلوه می‌دهد: 1ـ بی‌بدیل‌بودن موقعیت جغرافیایی و استراتژیک بوسنی در اروپا برای جهان اسلام 2ـ وجود اشتراکات فراوان دینی و قومی (اسلامی، ایرانی، شرقی) که برحسب قرائن حتی به مقاطع قبل از ظهور اسلام باز‌می‌گردد و نشانه‌های آن در آثار تاریخی این کشور نیز کاملا نمایان است. با این وجود در یک فعالیت فرهنگی مداوم نباید از تاثیر فرهنگی مراودات اقتصادی فعال میان دو ملت نیز غافل بود.

پی‌نوشت

تبلیغات