فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
93 - 109
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و رشد شتاب زده شهرها و تغییر الگوهای زندگی به سمت مدرنیته شدن، مشکلاتی را برای شهرها به وجود آورده طوری که شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده است؛ بنابراین با توجه به آشفتگی و تغییرات پرشتاب و مداوم و ظهور مسائل جدید در سال های اخیر، تجدیدنظر در رویکردهای کلانِ مدیریتی بیش ازپیش مورد نیاز است. آینده پژوهی به عنوان رویکردی نوین برای ساختن آینده مطلوب، فرآیندی است که منجر به نتیجه پایدار عمل برنامه ریزی می شود. در این راستا پژوهش حاضر، با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت تحقق شهر شاد در کلان شهر کرمانشاه می پردازد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده پژوهی است و با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل متغیرهای شهر شاد در کلان شهر کرمانشاه پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه اسناد فرادست تمامی عوامل دخیل در تحقق و شکوفای شهر شاد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی 23 متغیر به عنوان متغیرهای اولیه اثرگذار بر شهر شاد استخراج شدند، در ادامه تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل/ساختاری به وسیله نرم افزار Micmac صورت گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که کلان شهر کرمانشاه با توجه به پراکندگی متغیرها دارای سیستمی ناپایدار است و در صفحه پراکندگی پنج دسته (متغیرهای تأثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 23 متغیر شناسایی شده، پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این متغیرها بر هم دیگر و بر وضعیت آینده کلان شهر کرمانشاه با روش های مستقیم و غیرمستقیم، 10 عامل کلیدی (توزیع عادلانه امکانات و خدمات شهری و امکان دسترسی متعادل برای استفاده کنندگان از فضا، وجود فضاهای مناسب جهت گذراندن اوقات فراغت، تجهیزات مبلمان شهری (سطل زباله، نیمکت، جدول، سایبان ایستگاه ها و ...)، ایجاد مکان های جمعی به منظور جشن و شادی و رویدادهای شادی آفرین، استفاده از نورپردازی شبانه، برخورداری از فضا و فروشگاه های مختلف با عرضه کالاهای متنوع) و ...که بیشترین نقش را در تحقق شهر شاد در آینده کلان شهر کرمانشاه دارند، انتخاب شدند.
تحلیل تأثیر نوع تعاونی روستا- شهری بر توسعه پایدار منطقه ای، مطالعه موردی: تعاونی های فعال خوانسار، استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نگاه راهبردی، تعاونی ها به لحاظ کارکرد، شرایط عضویت و نوع گرایش اقتصادی انواع گوناگونی دارد که باید دید ظرفیت ها ، آسیب ها و شرایط هر منطقه برای پذیرش کدام یک مناسب است. از این رو پژوهش حاضر به منظور تحلیل تأثیر نوع تعاونی روستا- شهری بر توسعه پایدار منطقه ای با مطالعه موردی تعاونی های فعال شهرستان خوانسار در استان اصفهان صورت گرفته است. هدف پژوهش، شناخت کارکرد تعاونی موثر بر توسعه منطقه ای است که براساس شاخص های بررسی وضع موجود تعاونی ها، انواع تعاونی ها و کارکرد آن به دست آمده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با هدف انجام مطالعه ای کاربردی با بررسی های اسنادی و میدانی انجام شده است. شاخص های این تحقیق با تأکید بر ابعاد مطالعات منطقه ای و تعاونی، با هدف تاثیر مثبت این نهاد بر برنامه ریزی توسعه منطقه ای استخراج شد. در این پژوهش، با روش دلفی و آزمون ضریب هم بستگی با توجه به نظر تعاونگران، شاخص های کلان توسعه منطقه ای یعنی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و سیاسی به بحث گذاشته شد. در نهایت تحلیل متغیرهای استخراجی از بین 330 تعاونگر فعال شهرستان خوانسار، استان اصفهان، با روش تصادفی سیستماتیک نشان داد که انتخاب تعاونی چند منظوره بهترین نوع تعاونی برای دستیابی به توسعه پایدار و متوازن منطقه ای است. در بخش تعاونی متغیر قیمت و دلالی با 4/95 و در توسعه منطقه ای متغیر آموزش با 1/90 درصد در بالاترین سطح قرار گرفت که می تواند در برنامه ریزی آینده با تحلیلی سیستمی جهت توسعه پایدار و متوازن منطقه به کمک تعاونی ها برای برنامه ریزان در اولویت باشد.
اثرات سرمایه اجتماعی بر مشارکت روستاییان در توسعه طرح های اقتصادی و زیست پذیری پایدار روستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
199 - 213
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از ارکان بنیادین برای مشارکت در توسعه طرح های اقتصاد روستایی و به مثابه امکانات و ظرفیتی برای بهبود زیست پذیری پایدار روستایی بشمارمی آید و زمینه را برای مشارکت و تعامل سازنده روستاییان فراهم می کند. براین مبنا، پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 30 روستا و 400 خانوار نمونه بررسی شد. برای ارایه چارچوب معناداری از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس گرافیک رابطه میان شاخص های سرمایه اجتماعی، مشارکت روستاییان در توسعه طرح های اقتصادی روستا و زیست پذیری پایدارروستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت بهره گرفته شد. نتایج پژوهش آشکار ساخت، از میان شاخص های سرمایه اجتماعی شاخص انسجام اجتماعی با کمترین میانگین معادل 83/2 و تشکل اجتماعی با مقدار 42/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است و میانگین شاخص های مشارکت روستاییان در توسعه طرح های اقتصادی معادل 85/2 را به خود اختصاص داده است؛ و در میان ابعاد زیست پذیری پایدار روستایی، بعد اقتصادی با میزان 15/3 کمترین میانگین و بعد محیطی اکولوژیک با میزان 59/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است. افزون براین، یافته های مدل ارتباطی پژوهش نشان داد برازش ضرایب مسیر سرمایه اجتماعی به میزان39/1 بر مشارکت در توسعه طرح های اقتصادی و بر زیست پذیری پایدار روستایی به میزان 54/0 تأثیر داشته است. براین مبنا، یافته ها آشکار ساخت، ضرایت مسیر متغیرها دارای برازش مطلوب است. بدین سان، سرمایه اجتماعی قادر است که بر مشارکت و اعتمادپذیری و روحیه همکاری در میان روستاییان برای مشارکت در توسعه طرح های اقتصادی تأثیر مثبت به همراه داشته باشد و در تواناسازی روستاییان برای مدیریت و پاسخ به فشارهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی اکولوژیک و در نتیجه بهبود ابعاد زیست پذیری پایدار روستایی کارساز باشد.واژه های کلیدی: اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، مدلسازی معادلات ساختاری، شهرستان جیرفت
شهرهای فراگیر: رویکرد نوین شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیست و یکم، فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه و برنامه ریزی شهری ضرورت یافت تا کیفیت زندگی و مکان را بهبود بخشد. مطابق با پارادایم جدید شهری، استفاده از سیستم های نوآورانه از جمله ایجاد شهر های فراگیر با سیستم های همگرای هوشمند، راه حلی برای غلبه بر این مشکلات شهری است. شهرفراگیر از شهرهای آینده ای است که در آن فضاهای فیزیکی و فضاهای الکترونیکی همگرا هستند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و مروری به بررسی و تحلیل رویکرد شهرفراگیر در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات است. نتایج تحلیل نشان می دهد که شهرفراگیر متشکل از فضا، مکان، فناوری اطلاعات و ارتباطات و انسان است. تفاوت این رویکرد با رویکردهای قدیمی در زمینه برنامه ریزی شهری، اتخاذ فناوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان ابزار تغییر در شهرفراگیر است. این شهر با چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، فضایی و سازمانی دارای تاثیرات مشخص بر شهر است. در راستای ابعاد؛ پیاده سازی دموکراسی به صورت واقعی با ایجاد مشارکت در بین شهروندان، تعیین فناوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان محرک و موتور رشد اقتصادی، حذف محدودیت های زمانی و مکانی، رد نظریه مکان مرکزی و رویکردی است که هر دو فرم شهری فشرده و پراکنده قابلیت توسعه در آن را دارند. به لحاظ سازمانی نیز به ایجاد تعادل بین سه بعد اجتماعی، اقتصادی و فضایی در سطح شهر کمک می کند. بنابراین با توجه به قابلیت های کلیدی فناوری اطلاعات و ارتباطات توجه به رویکرد شهرفراگیر بخصوص در کلانشهرهای پایتختی ضروری است زیرا که امکان حل بسیاری از مشکلات از جمله ترافیک حمل ونقلی، آلودگی های زیست محیطی و افزایش توان رقابت پذیری اقتصادی را به دنبال دارد.
آینده پژوهی روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی، تغییرات پیوسته، عدم قطعیت و چند بعدی بودن فضا از این واقعیت حکایت دارد که دست اندرکاران گردشگری می بایست برنامه ریزی این صنعت را در افق های دورتری دنبال کنند؛ اهمیت مطالعات آینده پژوهانه در حوزه گردشگری و لزوم بازیابی صنعت گردشگری کشور در ایام پساکرونا محققان را بر آن داشت تا به شناسایی و تحلیل روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در یک افق 10 ساله بپردازند؛ تحقیق پیش رو کاربردی، تحلیلی، کیفی کمی و از حیث نگرش زمانی آینده نگرانه خواهد بود؛ گردآوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر کتب، مقالات، پایان نامه ها و دیگر منابع داخلی و خارجی بوده و گردآوری اطلاعات میدانی پژوهش به کمک خبرگان صورت گرفته است؛ نهایتا تحلیل داده های گردآوری شده در نرم افزار میک مک دنبال شده است؛ طبق یافته های پژوهش افزایش شکاف اقتصادی بین مردم، افزایش تحریم های بین المللی، افزایش روابط سیاسی با کشورهای اسلامی، افزایش تبلیغات سوء و وارونه جلوه دادن وقایع کشور، افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد گردشگری، طولانی بودن فرایند بروکراتیک در حوزه کارآفرینی، افزایش تقاضای سفر با پایان همه گیری کرونا، بازیابی محیط ناشی از کاهش سفرها در عصر کرونا، افزایش استفاده مردم از موبایل های هوشمند، افزایش نقش بلاگرهای اینستاگرامی در تبلیغ مقاصد، تخریب محیط زیست و ساخت خانه های دوم، افزایش کنفرانس ها و سمینارهای علمی، کاهش حس میهن دوستی ناشی از فشارهای زندگی و تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه از جمله روندهایی بودند که از حیث تاثیرگذاری بر دیگر روندها و تاثیرپذیری از آن ها برجسته ترین نقش را در توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا ایفا می کنند؛ نهایتا متناسب با یافته ها جهت بهبود روند توسعه گردشگری کشور در دوران پس از کرونا راهکارهایی ارائه گردید.
ارزیابی شاخص های تحقق توسعه حمل ونقل شهری عمومی محور (موردمطالعه: منطقه 11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
197 - 237
حوزه های تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی محور، یکی از راهکارهای مهم و مصادیق توسعه پایدار شهری است که به منظور حل معضلات ترافیکی و بهبود شرایط حمل ونقل در شهرها مورداستفاده قرار می گیرد. در این رویکرد، برنامه ریزی و گسترش حمل ونقل عمومی، به عنوان جایگزینی برای استفاده از خودروهای شخصی و حمل ونقل خصوصی مطرح شده است. منطقه 11 شهرداری تهران یکی از مناطق مرکزی شهر تهران است که دارای بار ترافیکی بالایی است و به تبع آن با مشکلاتی در سیستم حمل ونقل شهری خود مواجه است. در تحقیق مذکور، باهدف انطباق شاخص های توسعه حمل ونقل عمومی محور با وضعیت فعلی منطقه 11 شهر تهران و بازپس گیری شهر از فضای خودرو محور به فضای انسان محور، شاخص های استاندارد توسعه حمل ونقل عمومی محور به عنوان مبنای تحلیل و رتبه بندی بررسی شده اند. در این رویکرد، با توجه به شاخص های مختلف، میزان قابلیت منطقه برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور ارزیابی گردیده است. به این ترتیب، این تحقیق به مسئولین و برنامه ریزان شهری کمک می کند تا بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهای مناسبی برای بهبود حمل ونقل در منطقه 11 شهر تهران ارائه دهند. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و ازنظر متدولوژی توصیفی و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش های کتابخانه ای – اسنادی و مطالعات میدانی بوده و در تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های رتبه بندی و در مقایسه تطبیقی، از ضریب ناموزونی موریس و روش بی مقیاس خطی و از نرم افزار Choice Expert برای تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصله، می توان گفت که منطقه 11 شهرداری تهران، به رغم داشتن پتانسیل بالا برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور، در شرایط فعلی ظرفیت تبدیل شدن به یک مرکز توسعه حمل ونقل عمومی محور را ندارد و جهت تبدیل شدن باید تغییرات وسیعی در ساختارهای فضایی آن ایجاد شود.
تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیری در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر توجه به بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر، یکی از مهم ترین مسائل توسعه پایدار مناطق روستایی است. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند است تا از تجربیات این کشورها در جهت کاهش نقاط ضعف و ارتقای بهره برداری از انرژی تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق بنیادی، روش مورداستفاده تطبیقی با شیوه تحلیل محتوا می باشد. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش های اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که موفقیت کشورهای آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند از طریق برنامه های تعاملی و مشارکت ذی نفعان و دادن اختیار به آن ها در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده است. اما کشور ایران در سطح ملی و منطقه ای، با دیدگاه ساختار متمرکز و نگرش بخشی به برنامه ها، عدم استقلال و سیاسی بودن مدیران مواجه و در سطح محلی با عدم اختیارهای قانونی به نهادهای محلی و عدم مشارکت های تعاملی در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر روبرو است. از جمله کاربرد این پژوهش می توان به آگاهی از نقاط قوت و ضعف کشورهای موردمطالعه در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر و مقایسه آن با کشور ایران و بسترسازی آن در جهت بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور اشاره کرد. این دیدگاه کمک می کند تا زمینه تشویق نهادهای مردمی و محلی در سطوح گوناگون مناطق روستایی فراهم شود.
تحلیل ساختاری مؤلفه های مؤثر بر پایداری اجتماعی- اقتصادی مناطق روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، با توجه به جایگاه و نقش جامعه ی روستایی در توسعه ی متوازن کشور و همچنین با عنایت به مسائل و مشکلاتی که این جامعه با آن مواجه است، توجه به پایداری روستایی امری ضروری به نظر می رسد. مقوله ی پایداری اقتصادی- اجتماعی یکی از مباحث مهم در ارتباط با مناطق روستایی است. این دو بعد از پایداری، به علت توجه بیشتر به مؤلفه های پایداری محیطی، تا حد زیادی در سایه و سیطره ی آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل بررسی شده اند. لذا هدف از انجام این تحقیق، تحلیل ساختاری مؤلفه های مؤثر بر پایداری اقتصادی- اجتماعی مناطق روستایی استان ایلام می باشد که با استفاده از آنالیز فضایی در سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت نمونه گیری، از بین 378 روستای بالای 20 خانوار ، 37 روستا به عنوان نمونه انتخاب و 250 پرسشنامه توسط روستاییان تکمیل شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین تحلیل داده ها با آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS و رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS انجام شده است. نتایج آزمون tتک نمونه ای نشان می دهد که مؤلفه ی مشارکت اجتماعی با میانگین 1646/3، بالاتر از حد میانگین 3 بوده و سایر مؤلفه های تحقیق، در حد میانگین یا پایین تر هستند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان می دهد، مقادیر تی بدست آمده برای تمام مسیرها بزرگتر از 96/1 است، بنابراین رابطه بین سازه های سطوح بالاتر با سازه های سطوح پایین تر معنادار است. همچنین نتایج کلی نشان می دهد پایداری اجتماعی نسبت به پایداری اقتصادی در ایجاد پایداری کلی نقش مهم-تری دارد.
شناسایی و تحلیل مهم ترین تأثیرات اقتصادی- اجتماعی پاندمی کووید-19 بر مناطق نمونه گردشگری، مطالعه موردی: سراب روانسر، استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع ویروس کرونا و تبدیل آن به یک پاندمی، سیستم های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بسیاری از کشورهای دنیا را تحت تأثیر خود قرار داد. صنعت گردشگری، از جمله بخش هایی بود که به صورت مستقیم تحت تأثیر این پاندمی قرار گرفت و به تبع آن، افرادی که در این صنعت مشغول به فعالیت بودند، به لحاظ اقتصادی و اجتماعی آسیب های متعددی بر آن ها تحمیل شد. هدف از مطالعه حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی است، شناسایی و تحلیل مهم ترین آثار اقتصادی اجتماعی پاندمی کووید-19 بر فعالان عرصه گردشگری منطقه نمونه گردشگری سراب روانسر واقع در استان کرمانشاه می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خانوارهای موجود در شهر روانسر که در محدوده سراب روانسر به فعالیت های خدماتی اقتصادی می پردازند، در بر می-گیرد. در این مطالعه جهت دستیابی به نمونه ای مطلوب و متناسب با اهداف مطالعه از روش نمونه گیری تصادفی ساده ی در دسترس و جهت تعیین تعداد نمونه فرمول اصلاح شده ی کوکران بهره گرفته شد (161 = n). ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت صوری و با استفاده از نظرات کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار نیز با استفاده آلفای کرونباخ تأیید شد. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS وSmart PLS انجام شده است. مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، متغیر اضطراب ناشی از کرونا بر متغیرهای مورد بررسی تأثیر معنی داری داشته به طوری که بر متغیرهای اقتصادی (با ضریب تأثیر 383/0) و اجتماعی (با ضریب تأثیر 509/0) دارای تأثیر معنی داری بوده است. همچنین، متغیر عوامل اقتصادی تأثیرگرفته از ویروس کرونا نیز با ضریب تأثیر 137/0 به صورت معنی داری بر عوامل اجتماعی اثرگذار است.
خلق فضاهای شهری همه شمول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های گذشته بحث مشارکت مساوی افراد کم توان و به حاشیه رانده شده در زندگی اقتصادی، اجتماعی و مدنی در رأس دستور کار سیاسی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. با توجه به اینکه با افزایش امید به زندگی در سرتاسر جهان، شهرها می باید جمعیتی که هم در حال پیری و هم در حال افزایش هستند را به نحو شایسته ای در خود جای دهند؛ ازاین رو نیاز به توسعه محیط های شهری همه شمول که از ساکنان خود با توانایی های مختلف در تمام مراحل زندگی حمایت کنند، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. بازگرداندن عزت نفس و استقلال افراد ناتوان و درعین حال تشویق توسعه و اجرای طراحی کاربرپسند، فراگیر و دربرگیرنده از اهداف مترقی چنین رویکردی است. در این راستا پژوهش حاضر که از حیث هدف کاربردی- توسعه ای است و از روش اسنادی و پیمایشی برای جمع آورده داده ها بهره برده است، به تحلیل عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول می پردازد. با بررسی ادبیات نظری پژوهش و با توسل به نظرات 20 خبره جغرافیای شهری که با روش نمونه گیری هدفمند به مشارکت دعوت شدند، ابعاد و مؤلفه های محوری خلق چنین فضاهایی استخراج گردید. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری -تفسیری ارتباطات میان ابعاد و همچنین میزان نفوذ و وابستگی هر یک تعیین و با نرم افزار میک مک بررسی و تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول در 7 سطح و متشکل از 36 مؤلفه ارائه شد که تأثیرگذارترین آن ها شامل دسترسی، استفاده ساده و قابل درک، راحتی و انعطاف پذیری بوده است.
الگوی بازآفرینی پایدار کیفیت گرای بافت های نابسامان شهری؛ مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند توسعه شتابان شهرها مفهوم کیفیت زندگی شهری حلقه ای مفقوده در همه وجوه زندگی شهری است. یکی از پرچالش ترین مباحث مطرح در چند دهه اخیر، موضوع بازآفرینی شهری و حل چالش بافت های فرسوده و نابسامان شهری است. دغدغه و مسئله اصلی سیاست و رویکرد بازآفرینی پایدار ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین سیاست بازآفرینی پایدار و ارتقاء کیفیت زندگی شهری و چگونگی تأثیرات آن و ارائه الگویی جهت اقدام در بافت های نابسامان شهری می باشد. روش شناسی پژوهش روش تحلیلی- تبیینی با استفاده از مدل تحلیل مسیر و معادلات ساختاری با نرم افزار SPLS استفاده شده است. بافت فرسوده و نابسامان شهر کرمانشاه با 1228 هکتار در حدود 33/12 درصد از کل بافت های شهر کرمانشاه را در بر گرفته است. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد، از میان ابعاد بازآفرینی پایدار، بعد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بیشترین تأثیرگذاری را داشته و همچنین در مؤلفه کیفیت زندگی شهری، بعد کالبدی- زیرساختی بیشترین اثر مستقیم و بعد اقتصادی بیشترین اثر کلی را به صورت اثر مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی شهری داشته است. در این پژوهش به بررسی تأثیر کلی تمام ابعاد بازآفرینی پایدار بر کیفیت زندگی شهری در شهر کرمانشاه با ضریب تأثیر 594/0 و مقدار R2 آن برابر 2/35 درصد از تغییرات متغیر وابسته (کیفیت زندگی شهری) به واسطه بازآفرینی پایدار شهری تبیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، بازآفرینی پایدار شهری بر کیفیت زندگی شهری تأثیر معنادار و مثبتی دارد. بازآفرینی پایدار کیفیت گرای شهری با رویکردی اجتماع محور، جامع و یکپارچه با تأکید بر مقوله کیفیت زندگی به عنوان یک دستور کار شهری جدید می تواند برنامه مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی شهر و شهروندان باشند.
شناسایی پیشران ها و کنشگران مؤثر در تبدیل اصفهان به جهان شهراسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
215 - 232
حوزه های تخصصی:
جهانشهرها پدیده ای نوظهور می باشند که در متن اقتصاد کشورها به عنوان مکان های پیوند دهنده شبکه اقتصاد جهانی عمل می کنند. در این مقاله نخست، به شناسایی پیشران های کلیدی و کنشگران اصلی در تبدیل اصفهان به جهانشهر اسلامی با رویکرد آینده پژوهی می پردازد. جهت این منظور به بررسی مهم ترین عوامل موثر بر مطرح شدن شهر اصفهان به عنوان یک شهر اسلامی در سطح جهانی و شناخت سازمان های اصلی به عنوان بازیگران و کنشگران کلیدی در تبدیل اصفهان به جهانشهر، به روش آینده نگری می پردازد. پژوهش مورد نظر ازلحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی- تحلیلی است و از تکنیک پویش محیطی و دلفی و تحلیل ساختاری در نرم افزار میک مک و مدل مکتور برای تحلیل داده های نهایی استفاده شده است. بر اساس منابع بدست آمده 51 متغیر جهت شناسایی پیشران های کلیدی در تبدیل شهر اصفهان به جهانشهر اسلامی بدست آمد. متغیرها بر اساس سطح تاثیرگذاری دسته بندی و در نرم افزار میک مک جهت محاسبات ماتریس تحلیل اثرات متقاطع جایگذاری گردید. بر این اساس تعداد 16 پیشران کلیدی به دست آمد. در بخش دوم بر اساس یافته های بدست آمده از بخش نخست و نتایج به دست آمده از نظر کارشناسان، 6 کنشگر اصلی شناسایی و در نرم افزار مکتور وارد گردید، بر اساس داده های استخراج شده بیشترین نقش در میان کنشگران تاثیر گذار در تبدیل اصفهان به جهانشهر اسلامی وزارت راه و شهرسازی به میزان 29 درصد و وزارت اقتصاد و وزارت علوم به میزان 15 درصد بوده است.
تحلیلی بر مهاجر فرستی شهرستان ها به مرکز استان؛ علل و روندها، مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
133 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل روند مهاجرفرستی شهرستان های استان آذربایجان غربی به مرکز استان و نیز علل مؤثر بر این مهاجرت می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و جنبه ی کاربردی دارد. داده های مورد نیاز پژوهش، از داده های خام مهاجرت و سالنامه آماری استان آذربایجان غربی و از سایت مرکز ملی آمار استخراج شدند. ابتدا روند مهاجرفرستی شهرستان ها به مرکز استان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و برای تحلیل داده ها از آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc Gis استفاده شد. تحلیل موران نشان داد داده های مهاجرفرستی دارای خودهمبستگی فضایی و الگوی توزیع خوشه ای هستند و به صورت تصادفی و پراکنده توزیع نشده اند. در نتیجه تحلیل لکه های داغ مشخص شد در بازه زمانی ۹۰- ۹۵ لکه های داغ در سطح دو شهرستان خوی و سلماس تشکیل شدند در حالی که در بازه زمانی ۹۰- ۸۵ این لکه های داغ علاوه بر خوی و سلماس، شهرستان ماکو را نیز در بر می گیرند. در گام بعدی، پس از ورود داده ها به نرم افزار Spss و اجرای آزمون T همبسته مشخص شد هیچ تغییر معناداری در کل میزان مهاجرفرستی شهرستان های استان به مرکزاستان ، طی دو بازه زمانی مذکور وجود ندارد. جهت بررسی علل موثر بر مهاجر فرستی شهرستان ها به مرکز استان، داده ها با تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR)، مورد تحلیل قرار گرفتند. نیکوئی برازش مدل رگرسیونی با 5 متغیر مستقل ضریب شهرنشینی در مبدأ، تعداد متقاضیان کار، فاصله مبدأ ومقصد، تراکم جمعیت و میزان برخورداری از خدمات شهری، مناسب ارزیابی شد و الگوی خاصی از تأثیرگذاری مدل رگرسیونی در منطقه مورد مطالعه مشاهده گردید.
استراتژی های توسعه شهر پیرانشهر با رویکرد CDS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین استراتژی های توسعه پیرانشهر به نگارش درآمده است. بنابراین، ابتدا وضعیت شاخص های CDS ارزیابی و سپس، چشم انداز توسعه شهر در قالب برنامه ریزیِ راهبردی مشارکتی تدوین شده است. روش پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده که بدین ترتیب، داده های پژوهش از سه گروه جامعه آماری (شهروندان، مسئولین و نخبگان) جمع آوری گشته و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. همچنین، جهت تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهر و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز مدل های ترکیبی AHP-SWOT و ANP-SWOT به کاررفته است. نتایج نشان می دهد میانگین کلی گروه های شهروندان، مسئولین و نخبگان به ترتیب معادل 42/2، 31/2 و 15/2 بوده و هر سه گروه، وضعیت پیرانشهر را به لحاظ برخورداری از شاخص های CDS مطلوب ارزیابی نکرده اند. آزمون مانووا نیز نشان می دهد بین دیدگاه گروه های شهری در رابطه با همه شاخص های CDS به جز شاخص "حکمروایی" تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج چشم انداز سازی مشارکتی حاکی از آن است که هر سه گروه بر محورهای راهبردی چشم انداز پیرانشهر به عنوان شهری با عملکرد بازرگانی (برون مرزی) تجاری، شهری با عملکرد معدنی، شهری گردشگری و شهری کشاورزی اجماع نظر داشته اند. همچنین، در اولویت بندی استراتژی ها، استراتژی "تقویت عملکرد بازرگانی (برون مرزی) تجاری پیرانشهر و عملکردهای وابسته به آن"، با بالاترین امتیاز (374/0AHP=؛ 357/0ANP=) به عنوان بهترین استراتژی توسعه آتی پیرانشهر انتخاب گردید.
سنجش و تحلیل عدالت فضایی در توزیع کاربری های خدماتی در سطح محلات شهری، مطالعه موردی: محلات منطقه پنج شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع، تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در مناطق و محلات مختلف شهر بر حسب نیازهای جامعه شهری است. توزیع نشدن بهینه خدمات میان مناطق و محلات مختلف شهر، زمینه بروز مسائل ناشی از بی عدالتی ها و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی را فراهم می آورد. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، بررسی و ارزیابی کاربری های خدمات شهری با تاکید بر عدالت فضایی در محلات یازده گانه منطقه پنج شهر رشت می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای می باشد که از هفت شاخص خدمات شهری، برای نیل به هدف پژوهش استفاده گردیده است. برای تحلیل و رتبه بندی محلات از منظر برخورداری از خدمات عمومی و جایگاه کاربری های شهری در منطقه، از مدل های جدید تصمیم گیری چند معیاره نظیر کوکوسو (Cocoso) و ماباک (Mabac) استفاده شده است. نتایج تحلیل کوکوسو نشان می دهد که از میان محلات یازده گانه پژوهش حاضر، محله ۳ دارای بهترین رتبه و محله ۵ دارای بدترین رتبه از نظر توزیع شاخص های کاربری شهری بوده اند. همچنین با استفاده از روش ماباک مشخص گردید که در منطقه پنج شهر رشت، کاربری پارک و فضای سبز به عنوان جایگاه اول و کاربری آموزشی در جایگاه دوم دارای بیشترین میزان سرانه و کاربری تجاری در جایگاه آخر دارای کم ترین میزان سرانه بوده است. بنابراین مدیریت شهری رشت نیازمند توجه به محلات محروم علی الخصوص محلات کم برخوردار از منطقه پنج در شاخص های مرتبط می باشد.
اثر اعتبار و درگیری تصویر مقصد شهرهای تاریخی بر شعف گردشگران و طنین برند شهر گردشگری، مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری تاریخی، از عناصر اساسی توسعه اقتصادی در جوامع محلی است. مؤلفه های زیادی وجود دارد که می تواند در موفقیت این نوع گردشگری تأثیرگذار باشد، اما هرگونه اقدام یا استراتژی انجام شده باید ارتباط تنگاتنگی با تأمین شعف گردشگر داشته باشد. نظر به تأثیر تحولات و بحران های کنونی از جمله کووید 19، زیان های سنگینی بر پیکره صنعت گردشگری وارد گردیده است و گرایش ها بیشتر به سمت بسترها و فضاهای مجازی است و با توجه به ویژگی اطلاعات محوری این صنعت، مقاله حاضر به بررسی رابطه تصویر مقصد به عنوان متغیری مرکزی با متغیرهای اصالت درک شده، درگیری و قابلیت اعتبار منبع از یک سو و قصد بازدید و قصد توصیه و شعف و طنین از سوی دیگر، برای مناطق تاریخی پرداخته و با بررسی متون، به ارائه مدل مفهومی و فرضیاتی بر اساس آن می پردازد. مطالعات نشان داده است که تصویر مقصد، یکی از عوامل اصلی جذب گردشگران و تأثیرگذار در شهرهای تاریخی است. نتایج به وجود تأثیر و رابطه مستقیم متغیرهای اصالت درک شده، قابلیت اعتبار منبع، و درگیری با ابعاد دوگانه تصویر شناختی و عاطفی و تصویر کلی تصویر مقصد و نهایتاً به شعف و طنین گردشگران اشاره دارد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تصویر شناختی و تصویر عاطفی بر تصویر مقصد اثرگذار است. نتایج پژوهش نشان داد که تصویر مقصد بر قصد بازدید و قصد توصیه تأثیرگذار می باشد. در واقع افراد که از مقصدی که به کشور مبدأ یا منطقه خود نزدیک تر هستند و احساس نزدیکی با مردم محلی و هنجارهای آن ها دارند و یا از طریق انبوه اطلاعاتی که به واسطه رسانه ها و دوستان یا اقوام، به دست می آورند، به آن مقاصد سفر می کنند. یافته های پژوهش نشان داد که خلق تصاویر مثبت از مقصد ناشی از تعامل مثبت با جامعه محلی می باشد
جستاری در برساخت ملی گرایی در جغرافیای سیاسی ایران مبتنی بر مفهوم حکومت مندی در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
151 - 165
حوزه های تخصصی:
مفهوم حکومت مندی که نخستین بار توسط میشل فوکو در سال 1978 مطرح گردید؛ مشتمل بر مطاله تکنیک ها، فرایندها و رویکردهایی است که در چارچوب آن حکومت ها کلیه ابعاد زیست شهروندان را کنترل می نمایند. در چارچوب این رویکرد شناختی؛ این گفتمان اجتماعی - سیاسی است که در مقطع مشخص از تاریخ بُعد سیاسی فضا را خلق می نماید. در این راستا یکی از قلمروهای موضوعی مهم در چارچوب مفهوم حکومت مندی؛ شناخت چگونگی ساخت مولفه های ناسیونالیسم متأثر از نقش آفرینی گفتمان های حاکمیت می باشد. در این دیدگاه هویت ملی صرفاً جنبه طبیعی ندارد بلکه امری برساخته می باشد که در گذر زمان توسط قدرت سیاسی به صورت خاطره جمعی تثبیت گردیده و احتمال بازساخت در آینده را نیز دارد. در این مقاله کوشش گردیده با اتکا به روش تفسیری و با استفاده از مضمون نظری حکومت مندی گفتمانی؛ چگونگی صورتبندی مفهوم ناسیونالیسم در عصر پهلوی اول و پیامد آن در جغرافیای سیاسی ایران واکاوی گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که ساخت هویت ملی در عصر پهلوی اول بر مبنای گفتمان سراسربینی ناسیونالیسم باستان گرای ایرانی در جهت همبستگی اقوام و طبقات اجتماعی ساماندهی گردید. ضمن اینکه بخشی از مفصل بندی ملی گرایی بر اساس پیوند دهی و رابطه برساخته در مقابل «دیگری» با ارجاع به مؤلفه های تخاصم ژئوپلیتیک پی ریزی شد. در این انگاره رهبری فره ایزدی تنها عاملی بود که می توانست اقدام به برقراری عدالت فضایی میان اقوام و طبقات مختلف اجتماعی نموده و با انطباق فضایی ملت و سرزمین قادر باشد ساخت جغرافیای سیاسی ایران را تثبیت نماید.
شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
111 - 132
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز کورا- ارس از حوضه های آبریز مشترک مهم در بین پنج کشور ایران، ارمنستان، ترکیه، آذربایجان و گرجستان که از حساسیت و موقعیت ژئوپلیتیک،استزاتژیکی خاصی برخوردار است.آب جاری ارس ناشی از سرچشمه های ترکیه از مسیر ترکیه به ارمنستان، ترکیه -آذربایجان، ایران -آذربایجان، ایران -ارمنستان و بار دیگر ایران - آذربایجان را سیراب کرده و از مرز های آن ها می گذرد و به رودخانه کورا پیوسته به دریای خزر می ریزد. و سوال اصلی تحقیق این است عوامل کلیدی تاثیر گذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس کدامند؟ هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر وضعیت آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس و میزان اثرگذاری زمینه ای برای شناسایی پیشران های اصلی و توجه به آینده های جایگزین در افقی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت است. در این پژوهش تاکید بر شرایط حساس در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس با تکیه بر این پیشران های کلیدی بررسی می شودنوع تحقیق کاربردی و روش گردآوری اطاعات روش اسنادی، کتابخانه ای و استفاده از نظر خبرگان(25 نفر) و احصا ء 44 عوامل کلیدی شناساایی شده و با تشکیل پنل خبرگی و ادغام عوامل مشابه و تعداد 32 عامل مشخص شدند و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع است و یافته های تحقیق گویای آن است که پپشران ها ی را در 4 بعد( مدیریت- حقوقی،جغرافیایی( طبیعی- زیست محیطی)، ژئوپلیتیک(سیاسی- اجتماعی) و اقتصادی و فنی) شناسایی شده است و در نهایت به 11 پیشران اصلی و کلیدی بر تبیین آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد کشورهای پایین دست حوضه آبریز برای تعیین میزان رژیم حقوقی، دسترسی عادلانه به آب و مدیریت یکپارچه مشترک منابع آب با کشورهای بالادست حوضه از جمله ترکیه به توافقاتی دست یابند.
شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر آینده تغییر اقلیم و تاب آوری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر، پدیده تغییر اقلیم می باشد. افزایش تعداد و شدت بروز بلایای طبیعی تحت تأثیر تغییر اقلیم منجر به پیامدهای ناگوار در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها شده است. از طرفی دیگر، در دهه های اخیر، تلاش های جهانی و دیدگاه های مختلفی برای کاهش عواقب مخرب تغییرات اقلیمی ارائه شده است. یکی از مهم ترین راهکارها در مقابله با این مسائل، رویکرد تاب آوری شهری در پاسخ به تغییرات اقلیمی است که تحت عنوان تاب آوری اقلیمی مطرح می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر روش ترکیبی و ازنظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، است. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش تحلیل ساختاری، MIC MAC و دلفی بهره گرفته شده است. برای تکمیل پرسشنامه ها از روش گلوله برفی استفاده شد که درنهایت تعداد 80پرسشنامه الکترونیکی با پاسخ صحیح به دست آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت عددی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ابعاد زیست محیطی در مقایسه با ابعاد دیگر قابل توجه تر می باشد. بالاترین رتبه های اثرگذاری غیرمستقیم به متغیرهای ناحیه اول به خصوص تأمین آب آشامیدنی و غذای سالم و توجه به افزایش فضاهای باز شهری مربوط است. در حالت کلی از میان 66 متغیر بررسی شده این پژوهش،30 متغیر به عنوان متغیرهای کلیدی مؤثر برتاب آوری شهر اصفهان انتخاب شده است. همچنین فقط متغیر اعتبارات در این تحقیق، نقش متغیر راهبردی را به دست آورد و نحوه پراکنش متغیرها در محورهای تأثیرگذاری - تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم، نشان از ناپایداری سیستم دارد. درنهایت، می توان نتیجه گیری کرد که جهت هرگونه برنامه ریزی در راستای تاب آوری شهر اصفهان در برابر تغییرات اقلیمی، باید به نقش کلیدی و اساسی این متغیرها و عوامل توجه نمود.
بازشناسی آیندهِ مراکز خرید از منظر هویت شهر ایرانی-اسلامی بارویکرد تحلیل ساختاری و سناریونگاری (مطالعه موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
163 - 178
حوزه های تخصصی:
تغییر شکل فضاهای سنتی خرید از بازار و خیابان به ساخت و ساز بی رویه مراکز خرید، باعث شده تا «مال سازی» تبدیل به رویکرد غالب مدیریت شهری شود. انواع فضاهای خرید، بی آن که شناخت جامعی نسبت به فلسفه شکل گیری و گونه شناسی آنها وجود داشته باشد در حال تسخیر شهر هستند. از روی بررسی آینده این شیوه توسعه مراکز خرید در شهرهای امروزین ضرورتی غیرقابل انکار است. با توجه به این مهم، در مقاله حاضر آینده مراکز خرید از منظر هویت شهرهای ایرانی-اسلامی بررسی شده است. در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی (فرهنگی-گفتمانی) و رویکرد تحلیل ساختاری به صورت توأمان، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و دو پرسشنامه (در جهت تدقیق مدل مفهومی و ارزیابی پایایی و روایی آن (25نفر) و همچنین استفاده از تکنیک تحلیل ساختاری(15نفر)) و مصاحبه (در جهت سناریو نویسی(5 نفر)) استفاده شده است. با توجه به بررسی های انجام شده و مدل مفهومی پژوهش، متغیرهای مطلوبیت مراکز خرید از منظر هویت شهرهای ایرانی-اسلامی مشتمل بر بیست و دو (22) متغیر در قالب شش (6) مولفه می باشد. نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان دهنده جهتگیری بالای سناریو ادامه وضع موجود به سمت سناریو پادآرمان شهری است. این امر حاکی از بی توجهی به بستر و زمینه شهرها در توسعه مراکز خرید در لایه های مدیریت و تصمیم ساز شهر است. توجه به نکات مطروحه در الگوهای شهر ایرانی-اسلامی می تواند مسیری آگاهانه از توسعه در پیش روی متخصصان و برنامه ریزان شهر قرار دهد.