فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۴۴ مورد.
۲۱.

ارزیابی تاثیرات بصری ارتفاعات جنوبی مشهد با رویکرد توسعه تفرجگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظر طبیعی ارزیابی کیفیت بصری ارزیابی تاثیرات بصری توسعه تفرجگاهی ارتفاعات جنوبی مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۹
زمینه: ارتفاعات جنوبی کلانشهر مشهد با برخورداری از مواهب اکولوژیکی و منابع بصری طبیعی ارزشمند به عنوان پهنه ای استراتژیک در تأمین نیازهای تفرجی و طبیعت گردی شهروندان شناخته شده است. درحالیکه اقدامات توسعه ای و نوع بهره برداری از این پهنه موجب ایجاد تغییرات و تحولاتی شده که اولین نمودهای آن را در نظام بصری می توان ارزیابی نمود. هدف: هدف پژوهش شناسایی و ارزیابی تأثیرات بصری توسعه تفرجگاهی در ارتفاعات جنوبی مشهد می باشد. روش پژوهش: ابتدا به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی در جهت تدوین چارچوبی از مبانی نظری و شناسایی معیارهای ارزیابی بصری پرداخته و سپس با استفاده از روش های میدانی و ابزارهای مربوط به سیستم های اطلاعات جغرافیایی به برداشت و ثبت اطلاعات زمینه اقدام گردید. پس از آن با بهره مندی از نرم افزارهای شبیه سازی، تجسم سازی تأثیرات بصری ناشی از توسعه آتی انجام شد. باتکیه بر ابزار پرسشنامه نیمه ساختار یافته نظرات 15 نفر از متخصصین و خبرگان و 165 نفر از استفاده کنندگان از فضا اخذ گردید. در راستای تحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیلیSPSS و Arc Map استفاده شد.بحث و یافته ها: سلسله اقدامات بهره برداری از این گستره ی توانمند، نیازمند مدیریت یکپارچه و حفاظت محور می باشد. در ارزیابی تاثیرات بصری بر اساس مولفه های شناسایی شده، در اکثریت مناظر دریافتی نیاز به بازنگری در مجموعه اقدامات توسعه ای اعم از فرم مبلمان، مکانیابی توسعه فضای سبز و ساختمان های خدماتی و تاسیساتی می باشد.نتیجه گیری: درنهایت با عنایت به شناسایی و ارزیابی تاثیرات بصری ناشی از توسعه تفرجگاهی، پیشنهاد هایی در راستای کاهش تأثیرات منفی ناشی از اقدامات توسعه ای در پهنه مذکور ارائه گردید.
۲۲.

آسیب شناسی فرایندهای ناپایداری نظام فضایی شهرهای متوسط، مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری راهبرد توسعه شهرهای متوسط کاشان نظام فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۳
زمینه : امروزه شهرها با مش کلات عم ده شهرنش ینی و ناپایداری در ابعاد مختلف روبرو هستند. مطالعات نشان می دهد شهرهای متوسط از جمله نقاط شهری هستند که از یک سو تحت تاثیر مکانیسم های ملی با مشکلات عدیده ای از جمله ناپایداری منابع درآمدی، نابرابری در تخصیص خدمات و امکانات مواجه می باشند و از سوی دیگر در سطح منطقه ای و محلی هم فرایندهایی وجود دارد که ناپایداری در شهرهای متوسط را تشدید نموده است. شهر کاشان به عنوان یک شهر متوسط از جمله نقاط شهری است که طی چند دهه اخیر، تحت تأثیر یک سری فرایندها با مشکلات عمده شهرنشینی و ناپایداری در ابعاد مختلف مواجه است. هدف: این پژوهش بر آن است ضمن آسیب شناسی فرایندهای ناپایداری نظام فضایی شهر کاشان به ارائه راهکار بهینه جهت برون رفت از جنبه های مختلف ناپایداری و رسیدن به تعادل در نظام فضایی شهر بپردازد.روش پژوهش: نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی در استفاده از مطالعات و یافته های قبلی محقق در ارتباط با موضوع پژوهش است.نتایج و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد، عم ده مشکلات شهرنش ینی و ناپایداری شهر کاشان در قالب فرایندهای از جمله الگوی رشد پراکنده شهری، توسعه فضایی – مکانی نامتعادل در سطح نواحی و مناطق شهر و ناکارآمدی طرح های توسعه شهری قابل شناسایی است نتیجه گیری : راهکار بهینه جهت برون رفت از این مشکلات در چهارچوب راهبردهای توسعه شهری می تواند گام مؤثری در تمرکز زدایی امکانات، توزیع عادلانه منابع و درآمدها و تحقق زمینه های پایداری نظام فضایی شهر در ابعاد مختلف به شمار آید
۲۳.

رویکرد حق به شهر و تغییرات کاربری زمین شهری راهی به سوی شهر پایدار و عادلانه، مطالعه موردی:کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری زمین حق به شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۹
تغییرات کاربری زمین شهری در کلانشهرهای جهان سوم با مدیریت و برنامه ریزی ناموفق به نفع مالکان و توسعه گران در حال اتفاق است و منجر به ناپایداری و ناعادلانه شدن فضای شهری شده است. مطالعات موجود بیشتر به نمایش فضایی تغییرات، علل، پیش ران ها و فرایندها و ساختارهای این تغییرات پرداخته و کمتر این مطالعات با رویکرد تجویزگرایانه به راه حلی برای عادلانه و پایدار شدن این تغییرات پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تجویزی مبتنی بر رویکرد حق به شهر برای تغییرات کاربری زمین شهری در کلانشهرهای جهان سوم (مطالعه موردی:کلانشهر تهران) است که بتواند در طرح ها و برنامه های شهری به صورت تجویزی، راه حلی برای آثار منفی تغییرات کاربری زمین شهری ارائه دهد. در این پژوهش مبتنی بر راهبرد کیفی، از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. در ارائه مدل تجویزی از تحلیل محتوای کیفی استفاده شده و تجویزهای مناسب از این رویکرد برای هرکدام از عوامل موثر بر تغییرات کاربری زمین شهری استخراج شده و با روش تحلیل تماتیک مدل تجویزی ارائه شده است. مدل تجویزی ارائه شده نشان می دهد که تجویزهای منبعث از رویکرد حق به شهر برای عوامل و شاخص های موثر بر تغییرات کاربری زمین می تواند از آثار کالایی شدن فضا کم کرده و شرایط را برای زایاشدن فضا مناسب تر کند و طی این فرایندها شهر به اجتماعی شدن فضا و افزایش قدرت اقتصادی بخش عمومی نزدیک تر می شود. تحقق این دو نتیجه شرایط را برای ایجاد شهری عادلانه و پایدار محیا می گرداند. مدل تجویزی ارائه شده با سیستم استنتاج فازی اعتبارسنجی شده که متخصصان اذعان داشتند که این مدل از لحاظ معیارهای مورد مطالعه از سطح قابل قبولی برخوردار است.
۲۴.

بررسی شاخص های کیفیت زندگی با مدل سازی معادلات ساختاری در شهر سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی سرپل ذهاب Lisrel تحلیل عامل تأییدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۱
آرزوی بهبود کیفیت زندگی در مکانی مشخص و برای شخص یا گروه مشخص، کانون توجه مهمی برای برنامه ریزان است. مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری شاخص های کیفیت زندگی در شهر سرپل ذهاب انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شهروندان شهر سرپل -ذهاب می باشد که با توجه به حجم جامعه (45481N=) تعداد 381 نفر از این افراد با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار 25 SPSS و LISREL8.8 انجام گردید. نتایج حاصل از ضریب هسمانی درونی نشان داد که این مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل کیفیت زندگی شهری برابر 91/0 و برای مؤلفه ها در دامنه 70/0 تا 74/0 می باشد. برازش مدل تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل 5 عاملی این پرسشنامه را تائید کرد. در بعد زیست محیطی گویه احساس آرامش نبود آلودگی های صوتی، بصری و ... )، در بعد اجتماعی رضایت از حس شادی و سر زندگی در محل سکونت، در بعد اقتصادی میزان تمایل به ادامه زندگی در صورت افزایش درآمد، در بعد کالبدی رضایت از شرایط واحد مسکونی (اندازه، تعداد اتاق، تجهیزات لازم و ....) و نهایتاً در بعد مدیریت شهری رضایت از خدمات ارائه شده شهرداری (جمع آوری به موقع زباله، فاضلاب و مواد زاید ساختمانی و بیشترین بار عاملی را دارند.
۲۵.

ارزیابی مدل های سنجش قابلیتهای کشاورز ی(مدل اکولوژیکی ومدل مبتنی برآمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی قابلیت کشاورزی مدل اکولوژیکی مدل آمایش سرزمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۱
اهمیت بخش کشاورزی به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد یک کشور تاحدی است که در سند چشم انداز وظیفه بسیار سنگین امنیت غذایی و کمک در حفظ محیط زیست بعهده بخش کشاورزی گذاشته شده است.باتوجه به اینکه برای سنجش قابلیتهای کشاورزی کمتربه معیارهای انسانی توجه شده است وتحقیقات انجام شده بیشتر عوامل طبیعی را برای سنجش قابلیتهای کشاورزی در نظر گرفته اند،در این تحقیق سعی بر سنجش قابلیتهای کشاورزی با دو مدل اکولوژیکی که عبارت است از: سنجش قابلیتهای کشاورزی فقط با معیار های طبیعی ومدل مبتنی برآمایش سرزمین که یک دید جامع تر دارد وعلاوه بر معیارهای طبیعی، معیار های انسانی را نیز در نظر میگیرد.روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای ومراجعه به موسسات مختلف میباشد، ازنظر ماهیت کاربردی، روش از نظر هدف توصیفی- تحلیلی: پتانسیل کشاورزی استان ک.ب براساس معیار های مدل مخدوم ،عوامل طبیعی همچون: شیب ،جهت ،میزان آب، باران، اقلیم،عمق، بافت، حاصلخیزی، زهکشی خاک بااستفاده ازمدل توان اکولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفته ودر مرحله بعد قابلیت کشاورزی استان ک.ب، براساس مدل آمایش سرزمین: معیارهای طبیعی: درصد شیب، جهت شیب، خاک(عمق، بافت، حاصلخیزی، فرسایش، زهکشی )، میزان آب، باران و آب وهوا و معیارهای انسانی: راههای دسترسی، جمعیت، بیکاری، فقر، و مناطق روستایی بعد از ارزیابی معیارها توسط بیست متخصص در این زمینه، معیارها بعد از صحت سنجی در محیط (SPSS) ومیانگینگیری با استفاده از AHP))وزندهی شده. ودر محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با هم ترکیب شده. بااستفاده ازنرم افزار اردس وباتطبیق دادن نقشه های ساخته شده بادر نظر گرفتن وضع موجود، مشاهدات میدانی وگوگل ارث، نتایج حاکی از این است که سنجش قابلیتهای کشاورزی استان ک.ب براساس مدل آمایش سرزمین ( که عدد 87.62با توجه به 400نقطه ای که مشخص شده بدست آمده ) به نتایج واقع بینانه تری نسبت به مدل اکولوژیکی ( که عدد73.58با توجه به 400نقطه ای که مشخص شده بدست آمده )منجر میشود.
۲۶.

نقش هوشمندسازی در مدیریت شهری با تاکید بر شهرداری منطقه یک مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر هوشمند شهروند هوشمند حکمروایی هوشمند شهر الکترونیک شهرداری منطقه یک مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۶
در الگوی شهر هوشمند، تکنولوژیهای گوناگون برای بهبود زندگی شهروندان با هم ترکیب و استفاده می شوند. بنابراین، شهر هوشمند نه یک واقعیت، بلکه یک استراتژی در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری است، در واقع آنچه یک شهر را به سمت هوشمندی پیش می برد صرفا استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوه برنامه ریزی و استفاده از این ابزار در جهت ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. بنابراین این الگو به عنوان راهکاری بی-بدیل در جهت حل معضلات شهری باید مورد توجه ویژه مدیران و برنامه ریزان قرار گیرد. لذا، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیرگذاری عوامل هوشمندسازی بر مدیریت شهری در شهرداری منطقه مشهد است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی بوده و داده های آن به کمک پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل همه ساکنین منطقه یک شهرداری مشهد می باشند و با توجه به جمعیت 201373 نفری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری بدست آمد. برای دستیابی به میزان پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های بدست آمده بر اساس نظرات شهروندان نشان می دهد، هوشمندسازی در بُعد محیطی با ظریب 729/0، در بُعد قلمرو با ضریب 745/0، در بُعد حکمرانی با ضریب 533/0، در بُعد اقتصادی با ضریب 400/0 و در بُعد پویایی با ضریب 337/0 بر عملکرد مدیریت شهری تاثیرگذار بودند همچنین رابطه مثبت و معناداری نیز بین هوشمندسازی و مدیریت شهری بر قرار بوده است.. در نهایت مشخص شد شاخص قلمرو هوشمند بیشترین اهمیت را در بین مولفه های شش گانه تحقق شهر هوشمند در منطقه یک مشهد را داشته و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر شاخص های هوشمندسازی بر عملکرد مدیریت شهری این منطقه داشته است. لذا مولفه ای است که از دیدگاه شهروندان دارای اهمیت بوده است.
۲۷.

ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در شهرهای ساحلی، مطالعه موردی: بندر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی مسئوولیت پذیری مشارکت توزیع فضایی بندر بوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۰
طرح مسئله: امروزه علاوه بر سرمایه انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری نیز سرمایه اجتماعی نامیده می شود. این مفهوم از سرمایه به تعاملات و ارتباطات بین اعضای یک شبکه به عنوان منبعی ارزشمند می نگرد که با ایجاد هنجارها و اعتماد متقابل، به تحقق اهداف جمعی و فردی اعضا می انجامد. همچنین سرمایه اجتماعی یک فرصت مهم برای جامعه شهری محسوب می گردد که می تواند در جامعه مد نظر محققان جهت مطالعات کاربردی شهری تلقی گردد بر این مهم است که سرمایه اجتماعی هم می تواند به عنوان یک ابزاری اثر گذار باشد.این سرمایه با وجود یک جامعه آگاه شهری قابل دسترس است و توانایی این را دارد که در جامعه تغییرات مثبتی به نفع مردم در محله ها ایجاد نماید و زمینه ساز تحول جوامع شهری و محله های شهری باشد.هدف: هدف این پژوهش ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در محله های شهری، بندر بوشهر است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی – پیمایشی بوده است. ابزار به کاررفته به منظور جمع آوری داده ها، پرسشنامه هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان شهر بوشهر می باشد. نمونه آماری پژوهش بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر به دست آمده است، اما به منظور کسب اطلاعات دقیق تر، 403 پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج: نتیجه سؤالات پژوهش حاکی از آن است که اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی و هنجارگرایی اجتماعی در محله های شهری تفاوت معناداری وجود ندارد. مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، شبکه و نهادهای محلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، رضایتمندی اجتماعی و تعامل اجتماعی در محله های شهری تفاوت معناداری وجود دارد. نوآوری: جنبه نوآوری پژوهش، ارزیابی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله های شهر بوشهر است.
۲۸.

سناریوهای فرا روی حکومت ها با ورود رمزارزها به جریانات مالی و پولی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمزارزها بلاک چین سیاست های اقتصادی سناریوپردازی حکومت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۱۸
امروزه اقتصاد یکی از ابعاد اصلی قدرت ها و حکومت ها است. در سال های اخیر، توسعه سریع رمزارزها توجه گسترده ای را از سوی محققان برانگیخته است، اگرچه ادبیات زیادی در مورد جنبه های مختلف ارز دیجیتال وجود دارد، اما درک مردم از اثرات اقتصادی و سیاسی رمزارها نسبتاً محدود است. نقش اثرگذار و قابل توجه رمزارزها و تأثیرات شگرف این نوع پول بر مناسبات بین حکومت ها که بعضاً می تواند تأثیرات شگرفی نیز بر شریان اقتصادی کشورها بگذارد، می تواند منشاء سناریوهایی بر این مناسبات باشد. لذا این پژوهش به دنبال ترسیم سناریوهای فرا روی حکومت ها با ورود رمزارزها به جریانات مالی و پولی آنها است. پژوهش از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی اکتشافی است که ب ر پای ه رویک رد کیفی انجام شده و در پی گردآوری داده ها به منظور مفهوم سازی و ارائه تحلیل های تجویزی می باشد. جامعه آماری مدنظر پژوهش 20 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و کارشناسان وزارت خانه های ارتباطات و فناوری اطلاعات و اقتصاد و دارایی و سازمان های برنامه وبودجه و فناوری اطلاعات کشور هستند. شیوه گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از روش آینده پژوهی پنل های خبرگی بود. به منظور سناریونویسی از روش سناریوپردازی GBN استفاده شد. با استفاده از این روش سناریونویسی، 12 کنشگر، 54 پیشران و چهار عدم قطعیت شناسایی شد که از برهم کنش عدم قطعیت ها 16 سناریو استخراج که با نظر خبرگان 5 سناریو باورپذیر ترسیم شد. این سناریوها به نام های «یکپارچگی مالی»، «افول اقتصادی»، «بازار نوپا»، «استراتژی نوآور» و «اقتصاد بینابینی دیجیتالی» ترسیم و نام گذاری شدند که می توانند مبنایی برای پیش نگری در خصوص پیامدهای سیاست های اقتصادی حکومت ها باشند.
۲۹.

بررسی اثرات جهانی شدن بر تغییر سبک زندگی فرهنگی روستاییان، مطالعه موردی: روستاهای دهستان لیلان جنوبی شهرستان ملکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناطق روستایی تغییرات جهانی شدن سبک زندگی دهستان لیلان جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۰
درک و شناخت فضاهای روستایی بدون بررسی نیروهای شکل دهنده به فضاهای روستایی که در ارتباط با فرآیندهای جهانی شدن و مبتنی بر مجموعه عوامل پیچیده ای که روستا در آن ساخت یافته، ممکن نخواهد بود. زیرا درک و آگاهی از تأثیر فرآیند جهانی شدن بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه می دهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه تغییر سبک زندگی فرهنگی ساکنین را در نواحی روستایی مورد مطالعه، بررسی کند. تحقیق برمبنای هدف کاربردی و از حیث امکان کنترل متغیرها، از نوع تحقیقات شبه تجربی بود، زیرا با توجه به پس رویدادی بودن تحقیق امکان کنترل متغیرها به نحو کامل وجود ندارد. در بخش کمی تحقیق با مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات گذشته، متغیرها و ابعاد تحقیق در 4 بعد کلی مشخص گردید. مدل گرایی، تغییر زبان، مصرف گرایی و احساس تعلق که تفسیر آن در کلیّت تغییر سبک زندگی فرهنگی در نواحی روستایی دهستان لیلان جنوبی، مورد توجه بود. نواحی روستایی مورد مطالعه تغییرات عمیقی را در محیط های روستایی از جنبه های مختلف نسبت به گذشته احساس می کنند که این تغییرات با اثرات جهانی شدن ارتباط معنی داری داشته و بیشترین تغییرات و اثرات جهانی شدن بر روی مؤلفه های مدل گرایی و تغییر زبان و گویش محلی ساکنین بوده است. به طور کلی، تغییرات سبک زندگی فرهنگی در میان ساکنین روستایی درآمیختگی و بینابینی و گذار از سنت گذشته به مدرنیته قرار دارد. دلیل آن نیز، تغییر در بخش هایی از سبک زندگی در میان ساکنین است. تحقیق توجه و حفظ ارزش های روستایی را در کنار تغییرات سبک زندگی فرهنگی در نواحی روستایی مورد مطالعه را بیان می دارد.
۳۰.

واکاویِ ابعاد شهروند بیوفیلیک و ارزیابی آن در جامعه شهری؛ پیش درآمدی بر برنامه ریزی شهری طبیعت محور، مطالعه موردی: شهر خواف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر بیوفیلیک شهروند بیوفیلیک برنامه ریزی شهری طبیعت محوری مدل سازی معادلات ساختاری شهر خواف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۹
برنامه ریزی شهری بیوفیلیک، یکی از راهبردهای مؤثر در بهبود کیفیت زندگی شهری است. اهمیت مشارکت شهروندان در تحقق پذیری طرح ها موجب شده است تا در انجام این پژوهش به بررسی نقش عوامل پنج گانه (ویژگی های جمعیتی، رفتار و فعالیت های بیوفیلیک، نگرش و آگاهی بیوفیلیک، زیرساخت ها و شرایط بیوفیلیک، سازمان ها، نهادها و مؤسسات بیوفیلیک) بر تبیین الگوی شهروند بیوفیلیک پرداخته شود. پژوهش حاضر به صورت توصیفی - تحلیلی است که اطلاعات موردنیاز از طریق مصاحبه و پرسش نامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار Amos Graphic و روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. وجه تمایز این پژوهش با مطالعات گذشته، بررسی تأثیرات متقابل ویژگی های جمعیت، زیرساخت ها و نگرش شهروندان نسبت به مفهوم شهر بیوفیلیک است. محدوده موردمطالعه، شهر خواف و جامعه آماری تعداد 180 نفر از شهروندان آن شهر است. شهر خواف با دارابودن شرایط اقلیمی گرم و خشک، با مشکل کمبود آب و ازبین رفتن پوشش گیاهی روبرو است. تحلیل پرسش نامه ها بیانگر آن بود که شهروندان نسبت به معیارهای شهروند بیوفیلیک بازخورد مطلوبی داشته اند. توسعه زیرساخت های سبز شهری نظیر پارک ها و بوستان ها نیز می تواند موجب افزایش تمایل شهروندان به مشارکت در امور شهری شود. از سوی دیگر مشخص شد، مؤلفه «ویژگی های جمعیتی» نظیر سن، شرایط اقتصادی، میزان تحصیلات و جایگاه اجتماعی بر فعالیت های بیوفیلیکی و نگرش و آگاهی بیوفیلیکی اثرگذار است؛ مؤلفه های «زیرساخت های بیوفیلیک» و «نهادها و سازمان های بیوفیلیک» بر دو مؤلفه «فعالیت های بیوفیلیک» و «آگاهی و نگرش بیوفیلیک» اثرگذار است. در پایان می توان اذعان داشت که باتوجه به بازخورد مطلوب شهروندان نسبت به مفهوم شهر بیوفیلیک و ابعاد آن، به نظر می رسد که در صورت اجرایی شدن چنین برنامه ریزی طبیعت محوری در سطح شهر، می توان شاهد نمایان شدن اثرات مثبت و زدودن شهر از مشکلات و معضلات ناشی از نبود چنین ایده ای بود.
۳۱.

تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز (نمونه موردی: محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت فرسوده شهر تبریز مشارکت شهروندان نوسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه امروزه مشارکت در شکل های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی روانی مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته است، زیرا مشارکت می تواند باعث ارتقای کیفیت توسعه جامعه و به مراتب آن، کیفیت زندگی شهروندان و تعالی رشد و توسعه انسانی شود. مشارکت شهروندان در طرح های نوسازی شهری می تواند در تأمین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیب ها و تنش های ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان مؤثر باشد. بنابراین مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهری می تواند به ارتقای کیفیت بافت های فرسوده بینجامد و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. یکی از شهر های ایران که از مشکلات ناشی از بافت های فرسوده رنج می برد، تبریز است که در گذر زمان محله های فرسوده را در ساختار خود پذیرا شده است. تبریز بعد از کلان شهر تهران رتبه دوم را از نظر مساحت بافت فرسوده در کشور دارد و 44 درصد سطح کل بافت فرسوده استان آذربایجان شرقی در شهر تبریز واقع شده است. بافت های فرسوده یک پنجم از مساحت کل شهر تبریز یعنی حدود 2530 هکتار را به اشغال خود درآورده است. بر اساس آخرین برآوردها، حدود 500 هزار نفر از شهروندان در این بافت ها سکونت دارند. جمعیت چند صد هزار نفری ساکن در این مناطق از یک سو از ناایمن بودن سکونت گاه هایشان رنج می برند و از سوی دیگر، به دلیل فقر مالی و نیز ماهیت بافت اطراف محل زندگی شان بدون حمایت و کمک دیگران امکان نوسازی آن را ندارند. امروزه این شهر حدود 28 محله فرسوده دارد. نوسازی این بافت ها بدون در نظر گرفتن ویژگی های اقتصادی اجتماعی ساکنان این محلات و مشارکت آن ها امکان پذیر نیست. در نهایت سؤال تحقیق حاضر به این صورت مطرح می شود: چه عواملی مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز هستند؟مواد و روش هااین تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و توسعه ای بوده و از جنبه روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری درنظر گرفته شده شامل 767 پلاک به همراه مالکان بوده که در محدوده بافت های فرسوده شهر تبریز اقدام به نوسازی آن ها کرده اند. حجم نمونه انتخابی براساس جدول مورگان بوده است که برابر 167 پلاک به همراه 167 مالک به دست آمد که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. جدول 2 از طریق آمارهای ارائه شده توسط سازمان نوسازی و برداشت های میدانی نویسندگان تهیه شده است. متغیرهای این پژوهش، در رابطه با مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد مطالعه با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت در نظر گرفته شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند و متناسب با نوع داده ها از آزمون های توصیفی شاخص های پراکنش مرکزی (میانگین، مد و میانه) و شاخص های پراکندگی (دامنه تغییرات، واریانس و انحراف معیار) استفاده شده است. در رابطه با تحلیل استنباطی هم از روش رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. برای روایی سؤالات از روایی صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی داده ها برابر 0/86 به دست آمد. با توجه به اینکه پایایی داده ها بالاتر از 0/7 شد. بنابراین داده ها از پایایی بالایی برخوردارند. یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد ضرایب استاندارد و غیراستاندارد برای متغیرهای مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) و وابسته (مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده) ارائه شده است. با توجه به آزمون معناداری ضرایب نتیجه گرفته می شود که متغیر میزان تعلق خاطر ساکنان محلات با ضریب استاندارد تأثیر قابل توجهی در مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده (محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم) شهر تبریز داشته است و میزان همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب استاندارد 0/394- و تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی با ضریب استاندارد 0/125- تأثیر معناداری در متغیر وابسته میزان مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه در شهر تبریز ندارد. همچنین با توجه به جدول 12 به جز متغیرهای همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب تعیین 0/133 یعنی 13 درصد واریانس و تمایل به مشارکت در امر بهسازی با ضریب تعیین 0/141 یعنی 14 درصد واریانس متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده در محلات شهر تبریز را پیش بینی نکرده و هیچ تأثیری نداشته اند. اما بقیه متغیرها (سابقه اقامت، میزان تعلق خاطر شهروندان، تمایل به سکونت) روی متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده تأثیر داشته و پیش بینی کرده اند. که در میان همه متغیرهای پیش بین متغیر میزان تعلق خاطر با ضریب تعیین 0/836 که 83/6 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز را در محلات مورد مطالعه تبیین می کند. در نهایت مقدار ضریب تعیین (R2) برابر 0/751 به دست آمده که نشان می دهد 75/1 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز پنج متغیر مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است. نتیجه گیریبررسی های انجام شده در پژوهش نشان می دهد از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در مشارکت مردم می توان به افزایش حس تعلق مردم رابطه با بهسازی بافت های فرسوده، سابقه سکونت ساکنان محلات مورد مطالعه، تمایل به سکونت و ماندگاری ساکنان، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و همبستگی و روحیه حس مشارکت ساکنان از روش های مشارکت در زمینه بهسازی بافت فرسوده اشاره کرد.نبود یا کمبود تشکل های مردمی فرهنگی اجتماعی در محله مورد نظر، کمبود اعتبارات مخصوص توسعه بافت های فرسوده، عدم امکان دسترسی به بافت مرکزی محله از تمام نقاط شهر، عدم اطلاع رسانی به موقع و دقیق دولت درباره روش های بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده، عدم برگزاری جلسات گفت وگوی مسئولان با مردم در رابطه با بهسازی بافت های، عدم توانایی مالی ساکنان در بازپرداخت تسهیلات، عدم آگاهی ساکنان از تسهیلات ویژه بهسازی بافت های فرسوده، هزینه زیاد مصالح ساختمانی و ساخت و ساز از مهم ترین عواملی است که مانع از تحقق مشارکت مردم می شود، که بخشی از آن ها به مدیران و بخشی دیگر نیز به شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم باز می گردد. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه شهر تبریز کوچک تر از حد متوسط ارزیابی شده، بنابراین مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد بررسی در سطح مناسبی نیستند.
۳۲.

شناخت و مطالعه تسهیل کننده هایِ توانمندسازیِ روستاییان در فراگردِ کارآفرینی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تسهیل کننده های توانمندسازی کارآفرینی گردشگری توسعه روستایی تکنیک COPELAND رگرسیون گام به گام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۲
توانمندسازی روستائیان در عرصه کارآفرینی گردشگری روستایی می تواند به عنوان یک انتخاب راهبردی، گذار موفقیت آمیز توسعه روستایی را به ارمغان آورد. پژوهش حاضر با هدفِ مطالعه تسهیل کننده های توانمندسازی در فراگردِ کارآفرینی گردشگری در شهرستان شاهرود انجام شده است. از روش تحقیق آمیخته در انجام این پژوهش استفاده شد. نمونه آماری در بخشِ کمی 373 خانوار از روستائیان بودند که پرسش نامه به عنوان ابزار پژوهش، به صورت نمونه گیری در دسترس در اختیار جامعه آماری قرار داده شد. آنالیز داده ها با استفاده از ضریب تغییرات، آزمون T، رگرسیون گام به گام و تکنیک COPELAND انجام شد. تکنیک کاپلند نشان می دهد که دو شاخصِ بسترهای فرهنگی و دارایی و سرمایه اولویت بالاتری در بین شاخص های تسهیل کننده توانمندسازی دارند. با کمک ضریب تغییرات، گویه های شاخص های تسهیل کننده توانمندسازی روستائیان در فراگرد کارآفرینی گردشگری بررسی شد که نتیجه آن نشان داد کمک به ایجادِ فضای فرهنگی اولویت اول را داراست. خروجی T نشان از معنی داری ابعاد و شاخص ها دارد. بر اساس میزان بتای استاندارد، گویه بستر فرهنگی روستا (214/0) و سرمایه های مشهود و نامشهود (158/0) بیشترین اهمیت را دارند. در مرحله دومِ این پژوهش، از روش کیفیِ تئوری داده بنیاد و از نوع رهیافت نظام مند استراوس - کوربین به منظور شناسایی و تبیینِ ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر توانمندسازیِ کارآفرینانه در روستاها استفاده شد. تعداد 15 نفر از اساتید و خبرگان به صورت ترکیبیِ از روش های هدف دار و گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. داده ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تحلیل شد. بسترسازی فرهنگی در کنار آموزش، آگاهی بخشی و تأمین اعتبارات مالی می تواند به شناخت مزیت های نسبی، افزایش مسئولیت پذیری، پایبندی به اخلاق حرفه ای و سازمان دهی مناسب منابع منجر شود.
۳۳.

تحلیل فضایی جدایی گزینی اجتماعی- فضایی در بافت های ناکارآمد شهری موردکاوی: محله قیطریه کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت های ناکارآمد تحلیل فضایی جدایی گزینی محله قیطریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۲۹۷
مقدمه تصمیم های عجولانه مدیریتی، مدیریت شهری غیرمتخصص و نبود مطالعات دقیق در طرح های توسعه، در شهرها و به خصوص کلان شهرها، منجر به به وجود آمدن محله هایی با بافت ناکارآمد شده است. یکی از عواقب این تصمیم ها، ایجاد مسئله ای به نام جدایی گزینی در محله های شهری است که به جدایی گروه های مختلف جمعیتی منتج شده است که این مسئله می تواند باعث کاهش تعاملات اجتماعی - اقتصادی ساکنان محله های اطراف آن، کاهش ورود بخش سرمایه گذاری برای توسعه این بافت ها، تغییر نگرش در بیشتر شهروندان نسبت به انتخاب فضای سکونتی خود، مهاجرت ساکنان اصلی و ورود جمعیت غیربومی به بافت و ایجاد مشکلات فراوان برای ساکنان بافت یادشده می شود. در نتیجه این جدایی گزینی، تماس های میان اعضای این طبقه فقیر، زیاد و ارتباط بین طبقه ای، کاهش می یابد و با کاهش طبقه متوسطِ ساکن در بافت ناکارآمد، نابهنجاری های اجتماعی در محله ها شدید می شود. بافت فرسوده واقع در محله قیطریه با جمعیتی حدود 3 هزار نفری، واقع در بافت قدیمی این محله است. دلیل انتخاب محله قیطریه، وجود فرسودگی بافت در بخشی از محله و هسته مرکزی آن و وجود ویژگی های اقتصادی – اجتماعی یکسان در دو قسمت محله (محدوده بافت ناکارآمد و بقیه محله) است. البته، توجه به اهمیت محله به عنوان عنصر پایه نظام شهرسازی در مبانی و مباحث برنامه ریزی شهری و میزان رضایت شهروندان از محل سکونت و مشارکت آن ها در روند بهبود محله ها و نبود توجه کافی در این زمینه، اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را چندین برابر می کند. در این راستا، با وجود مسائل متعدد در این بافت ها، بررسی مسئله ارتباط این نوع بافت ها با مسئله جدایی گزینی فضایی – اجتماعی، می تواند از مهم ترین مسائل محله های شهری تلقی شود. بنابراین، در این پژوهش، به بررسی جدایی گزینی کالبدی و اجتماعی در بافت فرسوده و ناکارآمد محله قیطریه تهران پرداخته می شود. مواد و روش روش تحقیق در مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های تحقیق از اطلاعات موجود در بلوک های آماری سال 1395 شهر تهران، داده های طرح تفصیلی و پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی نحوه توزیع و پراکنش پدیده های اجتماعی و فضایی کالبدی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل های مختلفی تعریف شده اند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی، مدل خودهمبستگی فضایی محلی موران و مدل تحلیل لکه های داغ و سرد از جمله این مدل ها هستند که در این پژوهش به کار گرفته شده اند.  ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی آماره موران نیز الگوی توزیع فضایی عوارض و پدیده ها را با در نظر گرفتن هم زمان موقعیت مکانی و خصیصه های درونی این عوارض ارزیابی می کند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی هم از جمله آزمون های خوشه بندی است که برای تعیین الگوی پراکندگی پدیده ها از آن استفاده می شود. براساس این روش، شاخصی به نام Rn (میزان مجاورت) به دست می آید که دامنه آن بین عدد صفر تا 2/15 متغیر است. این شاخصِ پراکندگی، نحوه و چگونگی الگوی توزیع فضایی پدیده ها و عناصر را در محدوده مطالعاتی بیان می کند.  یافته ها در این قسمت از پژوهش برای سنجش جدایی گزینی، از 30 شاخص در سه بُعد اقتصادی با شش شاخص، بعد اجتماعی- جمعیتی با 15 شاخص و بعد کالبدی- فیزیکی با نه شاخص استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش جدایی گزینی بعد اقتصادی از بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن 1395 استفاده شده، عبارت اند از: نرخ اشتغال، بار تکفل، نرخ فعالیت، نرخ اجاره نشینی، نرخ مالکیت و نسبت جنسی اشتغال. برای سنجش طبقات بعد اقتصادی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 پیوست شد و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی طبقه بندی گروه های جمعیتی انجام شد که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. طبق مدل موران، به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. برای جداشدگی بُعد اجتماعی 15 شاخص استفاده شده است، که چهار شاخص حس تعلق، آرامش و سکون، روابط اجتماعی و اعتماد، از طریق پرسشنامه محاسبه شده و 11 شاخص دیگر (نرخ سواد، بعد خانوار، نسبت جنسی، تراکم جمعیت، نسبت مهاجرنشینی، نسبت طلاق، نسبت جنسی سواد، نسبت جنسی جمعیت محصل، درصد سالمندان، نسبت جنسی سالمندان، نسبت زنان سرپرست خانوار) از طریق محاسبه شاخص ها روی بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن محاسبه شده اند. برای سنجش طبقات بُعد اجتماعی- جمعیتی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 متصل و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. میزان شاخص موران جهانی برابر 0/007 و الگوی توزیع نیز تصادفی است. برای سنجش طبقات بُعد کالبدی فضایی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 مرتبط و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی، اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است؛ که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است. نتیجه گیری در بُعد اقتصادی، بین شش شاخص مورد مطالعه وزن نرخ اجاره نشینی برابر 0/354 دارای بیشترین وزن و نرخ فعالیت با وزن 0/052 دارای کمترین وزن است. بر اساس شاخص های اقتصادی 34/6  بلوک در طبقه پایین، 32/7  درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و طبق مدل موران به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. بر اساس خروجی وزن دهی مدل AHP از شاخص های مورد بررسی در بُعد اجتماعی- جمعیتی، نسبت مهاجرنشینی با وزن 0/171 دارای بیشترین وزن و شاخص بُعد خانوار با وزن 0/019 دارای کمترین امتیاز است. در بُعد کالبدی- فیزیکی 11 شاخص بررسی شد، که شاخص فرسودگی قطعات دارای بیشترین امتیاز و اثر آن برابر 0/224  است و خانوار در واحد مسکونی با ارزش 0/028  دارای کمترین ارزش در جدایی گزینی شده است. از مجموع بلوک های محله که 34/6  بلوک در طبقه پایین، 32/7  درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بُعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است. جدایی گزینی بعد اجتماعی- جمعیتی شاخص های تک گروهی در بُعد یکنواختی برابر میانگین آن در سطح محله برابر 0/6 است، در واقع در مرز ورود به جداشدگی بالا واقع شده است. از نظر سطح جداشدگی طبقه متوسط با امتیاز 0/6964 در رتبه اول و طبقه بالا با امتیاز 0/6776 در رتبه دوم و طبقه پایین با امتیاز 0/658  در رتبه سوم جداشدگی قرار دارند. به طور کلی، میانگین این شاخص برای هر سه طبقه برابر 0/67 است. از نظر دسته بندی ایسلند و همکاران در طبقه بالا واقع شده است؛ اما چون فاصله کمی با 0/6 دارد، کمی فراتر از حد آستانه قرار دارد. اما بر اساس شاخص آنتروپی که میانگین آن برابر 0/18 است و چون کمتر از 0/3 است، جدایی شدگی در سطح پایینی اتفاق افتاده است. شاخص جینی نیز برابر 0/683 است و چون بالاتر از 0/6 است، جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده است. بیشترین جداشدگی در طبقه متوسط با امتیاز 0/697 و در رتبه دوم طبقه بالا با امتیاز 0/68  و طبقه پایین به نسبت با میزان کمتر جداشدگی مقدار آن برابر 0/66 است و در تمامی سطوح شاخص آتکینسون نیز جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده و میانگین شاخص نیز برابر 0/678 است. 
۳۴.

تحلیل عوامل مؤثر بر بهره مندی دامداران نواحی روستایی جنوب کرمان از دوره های آموزشی و ترویجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد دامی آموزش و ترویج دامداران دامداران روستایی جنوب کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
برنامه های آموزشی و ترویجی، ابزار اصلی تحقق هدف های توسعه کشاورزی و توانمندسازی دامداران می باشند. این تحقیق، با هدف الگوی پیروی دامداران از آموزش های ترویج دامپروری در شهرستان های جنوب کرمان انجام شد. بدین منظ ور از دیدم ان تحقی ق کمّی بر پایه بررسی میدانی اس تفاده ش د. جامعه آماری تحقیق، 250 واحد دامپروی جنوب کرمان بودند که با استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه، 154 واحد برآورد و از این شمار، دامدارانی که در کلاس های ترویجی شرکت کرده بودند، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از استادان دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. از الگوی لاجیت ترتیبی تعمیم یافته جهت بررسی عوامل مؤثر بر بهره مندی دامداران از دوره های آموزشی و ترویجی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سن دامدار، تحصیلات، رضایت دامدار از فروش و بازاریابی محصولات، نگرش دامدار نسبت به کارشناسان ترویج، شغل اصلی و هزینه خوراک دام، تأثیر معنی دار بر بهره مندی دامداران از دوره های آموزشی و ترویجی دارند. موفقیت برنامه های ترویجی و رضایت دامداران از این برنامه ها، در گرو کارکرد بهینه همه ی عاملان نظام آموزش های ترویجی می باشد. بنابراین باید تمهیدات لازم برای دسترسی دامداران به امکا ن ها و نهاده های موردنیاز برای به کارگیری و استفاده از توصیه های ترویجی درنظر گرفته شود.
۳۵.

بررسی چالش های توسعه پایدار شهر اراک با تاکید بر بخش کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه شهری توسعه کالبدی پایداری GIS شهر اراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۶
امروزه رشد سریع شهری و آشکارشدن آثار زیان بار آن در بخش های مختلف زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی از چالش های اساسی در مسیر توسعه شهرهای ایران ازجمله اراک می باشد. در این میان شناسایی و تقویت شاخص های پایداری کالبدی که به دنبال ارتقای کیفیت فیزیکی سکونتگاه های انسانی و محیط های زندگی است از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل چالش های کالبدی به بررسی جایگاه شاخص های کالبدی در پهنه فضایی شهر اراک می پردازد.روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی می باشد. ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی نظریه ها جمع آوری و سپس جهت شناسایی معیارها و زیرمعیارها از روش پرسش نامه که بین 40 نفر از متخصصین شهری توزیع گردیده، استفاده شده است. در این پژوهش 5 معیار اصلی و 22 زیر معیار جهت تحلیل شاخص های کالبدی شهر اراک مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که مناطق مرکزی اراک از نظر توسعه فیزیکی نامناسب ترین مناطق هستند. پژوهش حاضر توانسته است بخشی از چالش های توسعه شهری در یکی از شهرهای صنعتی ایران را بررسی کند. تاکنون در مورد شاخص های کالبدی شهر اراک و تأثیر آن بر توسعه شهر کمتر مطالعه شده است. نتیجه نهایی مؤید این موضوع است که بخش مرکزی شهر که در واقع بخش قدیمی تر شهر است به لحاظ کالبدی دارای ساختاری قدیمی و شکننده است و این موضوع می تواند تأثیر زیادی بر توسعه پایدار شهر در بخش کالبدی داشته باشد؛ زیرا که این مسئله خود زمینه ساز مشکلاتی دیگر مانند؛ سختی حمل ونقل، امنیت پایین، دسترسی سخت تر، کمبود امکانات خدماتی می شود و توسعه پایدار این بخش از شهر را ناپایدار می سازد.
۳۶.

نقش مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی روستاهای جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منابع آب کشاورزی روستا توسعه اقتصادی گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۲۲۲
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر گذار بوده است.
۳۷.

اولویت بندی محله های منطقه سه شهر اردبیل بر اساس تاب آوری اجتماعی در برابر زلزله

کلید واژه ها: تاب آوری اجتماعی زلزله منطقه سه شهر اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۷
تاب آوری اجتماعی یک فرایند است که شبکه ای از ظرفیت های سازگاری را به انطباق ، پس از یک اختلال یا ناسازگاری مرتبط می کند و به طور خاص یک پدیده انتزاعی است که از لحاظ فیزیکی موجود نیست. هدف اصلی پژوهش اولویت-بندی محله های منطقه سه شهر اردبیل بر اساس تاب آوری اجتماعی در برابر زلزله می باشد که 385 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده و اطلاعات م ورد نیاز با استفاده از منابع کتابخانه ای و همچنین بررسی های میدانی (پرسشنامه) جمع-آوری شده است. میزان پایایی 816/0 بدست آمده که نشان دهنده پایایی خوب آن می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها؛ از روش MEREC جهت وزن دهی به شاخص ها و روش CODAS برای رتبه بندی محله ها بر اساس تاب آوری اجتماعی استفاده شده است. وضعیت رتبه بندی محله های منطقه سه نشان می دهد؛ محله دو در رتبه اول، محله هفت در رتبه دوم، محله شش در رتبه سوم، محله سه در رتبه چهارم، محله ده در رتبه پنجم، محله نه در رتبه ششم، محله چهار در رتبه هفتم، محله یک در رتبه هشتم، محله هشت در رتبه نهم و نهایتاً محله پنج در رتبه آخر قرار گرفته اند.
۳۸.

توسعه کارآفرینی زنان روستایی؛ چشم اندارها و چالشها

نویسنده:

کلید واژه ها: کارافریتی توسعه روستایی زنان چشم اندازها چالش‎ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۷
در عصر حاضر توجه بسیاری از کشورهای جهان به مقوله کارآفرینی و توسعه آن موجب شکل گیری موجی از سیاستهای توسعه کارآفرینی در دنیا شده است. کشورهای دنیا برای غلبه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود راه حلهای متفاوتی را در نظر گرفته اند. به دلیل نقش و جایگاه مهم روستاها در فرآیند توسعه همه جانبه و پیامدهای ناگوار بی توجهی به آن مانند شکاف عمیق بین زندگی شهری و روستایی، رشد جمعیت، فقر گسترده و افزایش مهاجرت بی رویه روستائیان به شهرها باعث شده توسعه روستایی بر توسعه شهری اولویت داشته باشد. در این بین، توانمندسازی زنان روستایی از طریق فعالیتهای کارآفرینانه، به عنوان یکی از گروههای تاثیرگذار در فرآیند توسعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است .کارآفرینی به عنوان یکی از کم هزینه ترین ابزارها، بهترین نتیجه و بیشترین کارایی جهت توسعه جامعه را به همراه دارد، از این رو فراهم کردن بستر اجتماعی لازم برای توسعه آن از اهمیت خاصی برخوردار است. اما علی رغم این موضوع، ورود زنان به عرصه کارآفرینی همواره با موانع و محدودیتهای زیادی روبه رو بوده است و عوامل گوناگونی مانع از بروز و رشد استعدادهای بالقوه زنان در عرصه کارآفرینی شده است. پرسشی که در این زمینه مطرح می شود این است که چگونه می شود در زنان تمایل به کارآفرینی را ایجاد کرد تا در آنها مقاصد و نیت کارآفرینانه و طبع روحیه کارآفرینانه، برای تصمیم به راه اندازی یک کسب وکار ایجاد شود.
۳۹.

نقش صنایع غذایی مجید در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان(مورد مطالعه: شهرستان گتوند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صنعتی شدن روستاها صنایع تبدیلی و تکمیلی اقتصاد روستایی کیفیت زندگی شهرستان گتوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۹۳
امروزه، راهبرد صنعتی کردن روستاها در مباحث توسعه روستایی، مورد تاکید بسیاری از برنامه ریزان حوزه کشاورزی است. در همین رابطه، راه اندازی صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی می تواند موجب بهبود شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در مناطق روستایی و متعاقبا بهبود کیفیت زندگی روستاییان شود. با علم به این مساله، پژوهشی با هدف بررسی نقش صنایع تبدیلی کشاورزی در کیفیت زندگی کشاورزان با استفاده از روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کشاورزان ساکن در مناطق روستایی شهر جنت مکان از بخش مرکزی شهرستان گتوند بودند که بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی، نمونه ای به حجم 205 نفر از بین آنها انتخاب گردید. طبقات مورد بررسی شامل دو دسته از کشاورزان شامل افرادی بود که محصول خود را برای فروش به کارخانه صنایع غذایی مجید می فروختند و افرادی که محصولات خود را برای فروش به بازار آزاد می دادند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط تعدادی از اعضای هیآت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تایید شد و برای سنجش پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ (87/0-72/0 =α) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و STATA انجام گرفت. همچنین برای وزن دهی زیر مؤلفه ها و متغیر های کیفیت زندگی از روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) استفاده گردید. یافته های بدست آمده نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین ابعاد اقتصادی و اجتماعی کیفیت زندگی در بین کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه می دهند و آنهایی که محصول خود را به بازار می فروشند، وجود دارد. همچنین، کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه می دهند، میزان رضایت شغلی، احساس ارزشمندی، بهزیستی ذهنی، امکانات رفاهی، درآمد و پس انداز بالاتری داشتند.
۴۰.

توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی با رویکرد کارآفرینی اجتماعی (مورد مطالعه: ناحیه روستایی پسیخان در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کسب و کار خانگی اقتصاد روستایی توسعه روستایی کارآفرینی اجتماعی دهستان پسیخان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
کسب وکارهای خانگی ازجمله بخش های حیاتی فعالیت های اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار می آیند، کسب وکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می شوند. در واقع کسب وکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه اندازی کسب وکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی به منزله ایجاد راه حل های نوآورانه به منظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایده ها، ظرفیت ها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسب وکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسی شده از ادبیات به صورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسب وکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناسایی شده در 4 دسته (توانمندی های کارآفرینانه، توانمندی های کسب وکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایت گرانه) طبقه بندی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان می دهد توانمندی های کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سخت کوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان