مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مصرف انرژی
حوزه های تخصصی:
این مقاله علاوه بر بررسی رابطه قیمت نقت با میزان انتشار دی اکسید کربن و مصرف انرژی و تولید ناخالص داخلی و برآورد ارتباط متغییرها و رابطه علی انها در دوره زمانی 1993 تا 2019 ، به بررسی و تحلیل مطالعات انجام شده در خصوص ارتباط رشد مصرف انرژی ورشد اقتصادی در کشورهای منتخب اسلامی عضو اوپک شامل ایران،بحرین،قطر،عربستان سعودی،کویت،عمان و امارات متحده عربی می پردازد.که در این مطالعات فرضیات چهارگانه بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته ولی نتایج با هم مغایرت دارند که علت مغایرت ،تفاوت در انتخاب متغییرها و همچنین تفاوت در شیوه آماری تخمین مدل ها می باشند با این حال در بررسی انجام شده اکثر مطالعات از فرضیه بازخورد و رشد حمایت می کردند و در مرحله بعدی فرضیات حفاظت و خنثی مورد تایید می باشند. همچنین با توجه به نتایج آزمون های پدرونی ووسترلند نشان می دهند که در بلندمدت بین سرانه تولید ناخالص داخلی و قیمت نفت و سرانه دی اکسیدکربن ارتباط معنی داری وجود دارد و با توجه به ازمون علیت گرنجر بین این متغییرها یک رابطه دو طرفه در سطح پانل وجود دارد و همنچنین نتایج تخمین به روش حداقل مربعات اصلاح شده نشان می دهد که با افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی میزان انتشار دی اکسید کربن افزایش می یابد.
ارزیابی راهکارهای مختلف طراحی بیوکلیمایی به منظور کاهش اثر تنش های حرارتی شهر شیراز (مقایسه ای بین دوره مشاهداتی و آینده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت صحیح از شرایط بیوکلیمایی هر منطقه می تواند در استفاده مناسب از راهکارهای مختلف تأمین سرمایش و گرمایش به منظور صرفه جویی در هزینه های مصرف انرژی تاثیرگذار باشد. بنابراین در این مطالعه استفاده از راهکارهای مختلف تأمین فعال و غیرفعال انرژی سرمایشی و گرمایشی داخل ساختمان برای شهر شیراز برای دو دوره مشاهداتی و آینده مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. در تحقیق حاضر به منظور مدلسازی تغییرات آب و هوایی دهه های آینده از نرم افزار متئونورم استفاده گردیده است. همچنین به منظور ارزیابی راهبردهای مختلف گرمایشی و سرمایشی جهت تأمین آسایش داخل ساختمان ها از نمودار سایکرومتریک که برای دستیابی به این هدف طراحی شده است استفاده گردید. در این نمودار، با توجه به الگوی پراکنش متغیرهای اقلیمی (دما - رطوبت نسبی) ۱6 منطقه بیوکلیمایی مختلف تعیین می گردد که هر یک از این مناطق بیوکلیمایی راهکار خاصی در زمینه تامین آسایش حرارتی محیط داخل ساختمان را تعیین می کنند. اما آنچه از نتایج این تحقیق استحصال گردید بدین گونه می باشد که مجموعا سهم تقاضا برای "انرژی گرمایشی" بیش از نیاز به "انرژی سرمایشی" بوده است. اما با توجه به تغییراقلیم آینده، سهم نیاز به انرژی گرمایشی در حال کاهش است. یافته های این تحقیق نشان داد که نیاز کلی به انرژی گرمایشی برای دوره پایه به میزان 73/17 درصد بوده که برای دهه 2060 با تاکید بر خروجیهای مربوط به RCP8.5 شامل 80/12درصد و بر اساس سناریویRCP2.6 مقدار آن 88/12 درصد محاسبه گردیده است.
کاربرد شاخص ترکیبی جداسازی- تجزیه مصرف انرژی در بخش های کشاورزی و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
287 - 300
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز، انرژی نق ش برجس ته ای در زمین ه ه ای مختلف اقتصادی و سیاسی ایفا می کند. نقشی که بسیاری از کشورها را گرفتار اقتصاد تک محصولی و ع وارض ناش ی از آن و برخی دیگر را دچار مشکلات هزینه ای ناشی از افزایش قیمت انرژی نموده و در نگاهی کلان تر، حت ی مناسبات و مناقشات کشورها در س طح ب ین المل ل را مت أثر ساخته است. باتوجه به محدودیت منابع انرژی پایان پذیر و نقش آن در رشد اقتصادی، استفاده بهینه از آن، یک هدف مهم در توسعه اقتصادی هر کشور می باشد. بنابراین شناخت عوامل مؤثر بر تغییرات مصرف انرژی ضروری بوده و این امر مستلزم تجزیه مصرف و بررسی سهم اثرساختاری، تولیدی و شدت انرژی در تغییرات مصرف انرژی است. در مطالعه حاضر با استفاده از شاخص دیویژیای میانگین لگاریتمی (LMDI)، به تجزیه سهم اثرساختاری، تولیدی و شدت انرژی در تغییرات مصرف انرژی بخش های صنعت و کشاورزی و سپس با استفاده از شاخص جداسازی (Decoupling) به بررسی رابطه بین مصرف انرژی و رشد تولید ناخالص داخلی در این دو بخش پرداخته شده است. نتایج تجزیه مصرف انرژی در بخش صنعت نشان داد در بیشتر سال های مورد مطالعه، اثر شدت انرژی و در بخش کشاورزی اثر تولیدی بیشترین نقش را در تجزیه مصرف انرژی داشته است. حالت های مختلف شاخص جداسازی و عوامل مؤثر بر مصرف انرژی در بخش صنعت و کشاورزی می تواند به عنوان شواهدی برای تلاش کشورها، جهت جداسازی قوی و ذخیره انرژی بخش صنعت و کشاورزی مورد استفاده قرار گیرند. پیشرفت تکنولوژی و نوآوری می تواند وابستگی رشد بخش ها به مصرف انرژی را کاهش دهد.
تاثیر مالی سازی بر آلودگی محیط زیست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
153-179
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، علاوه بر گسترش قابل توجه بخش مالی نسبت به بخش حقیقی کشور، سرمایه گذاری و انتقال منابع پولی بنگاه های غیرمالی و افراد به بازارهای مالی نیز افزایش یافته است. این پدیده که مالی سازی نام دارد، یکی از عوامل مهم اثرگذار بر آلودگی محیط زیست تلقی می شود. در مطالعات داخلی رابطه آلودگی محیط زیست با متغیرهای بسیاری بررسی شده است. اما، تاکنون در پژوهشی چگونگی تاثیر مالی سازی بر محیط زیست مورد بررسی قرار نگرفته است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مالی سازی بر آلودگی محیط زیست ایران طی دوره زمانی 1398-1352 است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد سیستم معادلات همزمان استفاده شده است. نتایج نشان دادند مالی سازی تاثیر مثبت و معنی داری بر آلودگی محیط زیست دارد. مصرف انرژی و رشد اقتصادی تاثیر مثبت و معنی دار و مجذور رشد اقتصادی تاثیر منفی و معنی داری بر آلودگی محیط زیست دارند. با توجه به نتایج، فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس در کشور تایید می شود. همچنین، فرآیند مالی سازی با افزایش سودآوری و بازدهی افراد فعال در بخش مالی و رشد تقاضا برای محصولات مصرف کننده انرژی، میزان مصرف انرژی را افزایش داده است؛ از سوی دیگر مالی سازی با انتقال سرمایه از بخش حقیقی به بخش مالی سبب ناتوانی در استفاده از فن آوری و تجهیزات دوست دار محیط زیست شده است. لذا، مالی سازی باعث افزایش آلودگی محیط زیست در ایران شده است.
نقش توسعه مالی در ارتباط میان مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
91-116
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی نقش توسعه مالی در ارتباط میان مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران با استفاده از رویکرد خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی (ARDL) و داده های مربوط به دوره زمانی 1399-1353 است. برای این منظور، با به-کارگیری روش تحلیل مؤلفه های اصلی، چندین شاخص توسعه مالی برای ایجاد یک شاخص کلی (ترکیبی) ادغام شده اند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل هم انباشتگی نشان می دهند که در بلندمدت، تأثیر مصرف انرژی بر رشد اقتصادی مثبت و معنی دار است. همچنین، اثر تعاملی توسعه مالی و مصرف انرژی بر رشد اقتصادی مثبت و به لحاظ آماری معنی دار است که دلالت بر این دارد که تأثیر مصرف انرژی بر رشد اقتصادی مستقل از سطح توسعه مالی نیست؛ به طوری که با بهبود توسعه مالی ارتباط مثبت میان رشد اقتصادی و مصرف انرژی قوی تر می شود. در این خصوص، توسعه مالی به عنوان یک کاتالیزور برای پیشرفت تکنولوژیکی مدرن می تواند کارایی انرژی را به طور مؤثری افزایش دهد. بر این اساس، هر چه سطح توسعه مالی بالاتر باشد، یک واحد افزایش در مصرف انرژی منجر به افزایش بیشتری در رشد اقتصادی می شود. به عبارت دیگر، توسعه مالی می تواند اثرات رشدی مصرف انرژی را تشدید نماید. از طرف دیگر، نتایج تجربی نشان می دهند که افزایش سهم تجارت خارجی از تولید ناخالص داخلی موجب افزایش رشد اقتصادی می شود، در حالیکه اثر تورم بر رشد اقتصادی منفی است.
بررسی رابطه علّیت بین مصرف انرژی و تولید ناخالص استان های ایران با استفاده از تحلیل موجک با داده های پانل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
125 - 159
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی همبستگی و رابطه علّیبین مصرف حامل های انرژی و تولید ناخالص استان های ایران با استفاده از روش موجک با داده های پانل و آزمون علّیت دومیترشو هرلین در بازه زمانی (1396-1367) می پردازد. از نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی مشاهده می شود که الگوی همبستگی بین مصرف انرژی و تولید ناخالص استانی در حامل های مختلف انرژی متفاوت می باشد. الگوی همبستگی قوی بین گاز طبیعی، بنزین، نفت سفید و برق با تولید ناخالص استانی در همه سطوح شدت انرژی وجود دارد. همبستگی نفت کوره و تولید ناخالص استانی در بلندمدت برای تمامی استان ها ضعیف گزارش می شود. همچنین یافته ها نشان می دهد که در کوتاه مدت استان هایی که شدت مصرف انرژی در آن ها بالا است، مصرف بنزین، نفت کوره و کل حامل های انرژی، تولید ناخالص داخلی را به دنبال داشته اند. در شدت بالا، مصرف نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره و گاز طبیعی، در شدت متوسط، همه حامل های انرژی و در شدت پایین تنها مصرف نفت سفید، بنزین و نفت کوره منجر به تولید ناخالص داخلی شده اند. در استان های با شدت مصرف انرژی خیلی پایین، مصرف حامل های انرژی تولید ناخالص داخلی را به دنبال نداشته است؛ اما در بازه زمانی میان مدت و بلندمدت فرضیه بازخورد اثبات می شود.
جهت گیری بهینه ساختمان باهدف سایه اندازی مطلوب و کاهش مصرف انرژی (نمونه موردی خانه موسیقی تهران)
حوزه های تخصصی:
روند رو به افزایش رشد جمعیت، بحران انرژی و رو به اتمام بودن منابع انرژی در کره زمین، همگی هشدارهایی هستند برای تمامی علوم و در تمام زمینه ها و حرفه ها، برای کمک به پایداری وضع موجود. ازآنجایی که مقدار زیادی از مصرف انرژی در دنیا صرف مصارف ساختمانی می گردد و از این میزان مقدار قابل توجهی صرف بار سرمایش و گرمایش و ایجاد آسایش حرارتی در ساختمان می گردد، توجه و مطالعه در این زمینه به شدت موردتوجه می باشد. در این پژوهش با انتخاب یک ساختمان به عنوان نمونه موردی، میزان تابش نور خورشید دریافتی توسط سطوح عمودی، بررسی شده است؛ و در ادامه با استفاده از روش شبیه سازی و نرم افزارهای مرتبط، به طور بی درنگ زاویه های متفاوتی بین صفر تا 180 درجه چرخش برای ساختمان درنظر گرفته شده است تا زاویه قرارگیری ساختمان بهینه گردد. زاویه بهینه به این معنا که کمترین میزان انرژی خورشید در سطوح عمودی دریافت شود و بیشترین میزان سایه اندازی را داشته باشیم. در رابطه با میزان نور خورشید دریافتی در ساختمان و زاویه بهینه پژوهش هایی بالاخص در سال های گذشته انجام شده است که نرم افزار مورداستفاده و نیز اندازه گیری بر روی سطوح عمودی در شهر تهران در این تحقیق، به عنوان نوآوری پژوهش محسوب می گردد. نتایج زاویه بهینه را به همراه نمودارهای تحلیل انرژی ساختمان نمایش می دهد.
تبیین جامعه شناختی الگوی مصرف برق شهروندان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
161 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی مصرف برق شهروندان شهر کرمان و تبیین جامعه شناختی آن بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مشترکان برق خانگی شهر کرمان بود که تعداد 383 نفر از آنها با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مطالعه حاضر برای حصول اطمینان از اعتبار و پایایی محتوای پرسشنامه از شیوه ی اعتبار صوری و آزمون کرونباخ استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری پیرسون و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین آگاهی از الگوهای بهینه مصرف برق (الگوی های مشخص شده اداره برق)، آگاهی از نتایج مصرف بی رویه برق، حمایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و احساس ناامنی با الگوی مصرف برق بود. همچنین تفاوت معنی داری در میانگین های الگوی مصرف برق پاسخگویان برحسب تحصیلات، وضعیت تأهل، سن، تعداد اعضای خانوار و مدت سکونت و عدم تفاوت معنادار در میانگین الگوی مصرف برق مشترکان برحسب نوع مسکن و منطقه محل سکونت وجود داشت. درنهایت مشخص شد که قوی ترین متغیر پیش بینی کننده الگوی مصرف برق متغیر آگاهی از الگوهای بهینه مصرف است، بنابراین می توان با افزایش آگاهی شهروندان در این زمینه الگوی مصرف را بهبود بخشید.
نقش شدت انرژی در تأثیر نامتقارن تولید بر مصرف انرژی کشورهای اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید یکی از عوامل مؤثر بر مصرف انرژی و تغییرات آب و هوایی است. این مطالعه، در دو مرحله به بررسی تأثیر تولید ناخالص داخلی بر مصرف انرژی کشورهای اوپک می پردازد. در مرحله اول، براساس آزمون علیت پانل گرنجری رابطه علی بین تولید و مصرف انرژی بررسی شد که نتایج حاکی از رابطه علی یکطرفه از تولید به مصرف انرژی است. در مرحله دوم، با استفاده از مدل رگرسیون «پانل پویای آستانه ای» تأثیر تولید بر مصرف انرژی با در نظر گرفتن شدت انرژی (معیاری از کارایی انرژی) به عنوان متغیر آستانه ای برآورد شد. نتایج نشان داد در مقادیر بالاتر از سطح آستانه ای شدت انرژی (27/7) تولید مصرف انرژی را به طور معنی داری افزایش می دهد، در حالی که در مقادیر پایین تر از این سطح، تولید تأثیر مثبت و بی معنی بر مصرف انرژی دارد. بدون در نظر گرفتن متغیرهای کنترلی، در مقادیر بالاتر از سطح آستانه ای شدت انرژی (91/6) تولید مصرف انرژی را به طور معنی داری افزایش می دهد، در حالی که در مقادیر پایین تر از این سطح، تولید تأثیر منفی و بی معنی بر مصرف انرژی دارد. در سیاستگزاری انرژی و محیط زیست توجه به شدت انرژی می تواند منجر به حصول رشد اقتصادی پایدار شود. همچنین نتایج این مطالعه با فرضیه زیست محیطی کوزنتس مرتبط است، در سطوح پایین شدت انرژی افزایش تولید الزاماً منجر به آسیب های زیست محیطی نمی گردد.
بررسی بهترین راهبردهای طراحی معماری همساز با اقلیم در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری سازگار یا همساز با اقلیم هر منطقه جغرافیایی از هر نظر برای ایجاد آسایش اقلیمی برای ساکنان ساختمان های مسکونی و همچنین در بحث مصرف انرژی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در همین راستا، در این پژوهش با استفاده از داده ه های استاندارد EPW، شهر مشهد و با به کارگیری نرم افزارهای راینو و مشاور اقلیمی، به تحلیل ساعات آفتابی با استفاده از مدل سازی سه بعدی یک منطقه دلخواه از شهر مشهد پرداخته شد. همچنین جهت باد، درجه روزهای گرمایشی و سرمایشی، میزان آسایش اقلیم حرارتی جهانی(UTCI) بررسی شد و در انتها ارائه بهترین راهبردها برای طراحی معماری سازگار با اقلیم شهر مشهد با استفاده از استاندارد (ASHRAE 55)، در بیست راهبرد خلاصه شد. از حیث سمت و سرعت باد غالب در شهر مشهد نیز جهات جنوب و جنوب شرقی هستند که عموماً درمعرض وزش باد ملایم هستند که بیشترین آن در فصل زمستان با رقمی بالغ بر 424 ساعت خواهد بود. بیشینه درجه روزهای گرمایشی و سرمایشی به ترتیب به ماه های دی با 452.8 درجه روز و تیر ماه با رقم 165.3 درجه روز متعلق است. به طورکلی و در مقیاس سالانه، درجه روزهای گرمایشی با رقم 1937.9 درجه روز در مقابل 600.7 درجه روز سرمایشی قرار دارد. در بررسی تنش های حرارتی شاخص (UTCI) نیز به طورکلی می توان گفت، فصول بهار و تابستان و به طور خاص اردیبهشت ماه بیشترین محدوده بدون تنش حرارتی هستند و ماه بهمن بیشترین تنش های سرمایی را دارد. به طورکلی، در 47.84 درصد از ایام سال تنش حرارتی وجود نخواهد داشت. راهبردهای مؤثر بر طراحی معماری همساز با اقلیم در شهر مشهد با توجه به کاهش رطوبت هوا در ماه های گرم سال، افزایش رطوبت از طریق مه پاش ها و منابع فعالی نظیر کولر آبی و آب نما ها هستند. در راستای تأمین گرما در ماه های سرد سال می توان با جانمایی مناسب ساختمان ها در ضلع جنوبی و استفاده از پنجره های گسترده در این ضلع، به بهترین نحوه از گرما و نور خورشید در راستای کاهش مصرف انرژی و سازگاری اقلیم و معماری بهره مند شد.
بررسی تاثیر تابش دریافتی خورشید در بدنه های ساختمان بر مصرف انرژی بخش خانگی؛ نمونه موردی جهت گیری جنوب غربی و جنوب شرقی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
45 - 56
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق از آنالیز رگرسیون چند منظوره و روش انتخابی گام به گام جهت بررسی تاثیر انرژی خورشیدی بر میزان مصرف انرژی اولیه، سرمایش و گرمایش در بخش مسکونی استفاده شده است. در شهر شیراز (با قابلیت بالای بهره گیری از انرژی خورشیدی در تامین بخشی از انرژی)، ساختمان های مسکونی بر اساس جهت گیری ساختمان به دو گروه شمال شرقی- جنوب غربی و شمال غربی- جنوب شرقی تقسیم گردیدند و با استفاده از تست دوربین- واتسون فرضیه وجود همبستگی میان خطاها رد گردید. همچنین، جهت حذف تاثیر عوامل نامطلوب ساختمانی از مصرف انرژی اولیه، با بهره گیری از نرم افزار EC9.5 فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن هر یک از عوامل تعیین گردید. با توجه به ارتباط بین میانگین تابش دریافتی بدنه های عمودی با مصرف انرژی اولیه، سرمایش و گرمایش در هر دو گروه، فرضیه اولیه تحقیق محقق گردید. این فرضیه بیان می نماید که خانه های دارای جهت گیری اقلیمی دارای مصرف کمتری می باشند. به عنوان یک نتیجه مشخص گردیدکه 74.99% تابش دریافتی خانه ها مربوط به سطوح افقی می باشد. در پایان راه حل هایی جهت بهره گیری از انرژی خورشیدی در کاهش مصرف انرژی خانه ها در شهر شیراز و پیشنهاداتی به منظور گسترش و ادامه تحقیق ارائه گردیده است.
ارزیابی فنی و اقتصادی کاربرد پوشش کم گسیل در جدارهای نورگذر ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت صرفه جویی در مصرف انرژی، به کارگیری تمهیدات لازم برای بهبود عملکرد حرارتی جدارهای نورگذر جزو اولویت های اول می باشد. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از انتقال حرارت تابشی در شیشه ها از طریق جذب و گسیل اتفاق می افتد، برای کاهش میزان انتقال حرارت تابشی، کاربرد شیشه های با پوشش کم گسیل پیشنهاد می شود. هدف از این مقاله، ارزیابی فنی و اقتصادی کاربرد شیشه های با پوشش کم گسیل در جدارهای نورگذر ساختمان است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی این نوع پوشش با استفاده از شبیه سازی های رایانه ای و انجام محاسبات عددی پرداخته شده است. در این مقاله، عملکرد حرارتی شیشه های تک جداره، دوجداره ساده و دوجداره با پوشش کم گسیل در دو اقلیم حاد در چهار جهت جغرافیایی مورد مطالعه، تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. همچنین، به منظور مقایسه اقدامات و اولویت بندی آن ها، زمان بازگشت سرمایه هر کدام از اقدامات مشخص گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهند کاربرد شیشه دوجداره کم گسیل، تنها در اقلیم های بسیار گرم که به طور عمده از انرژی الکتریکی برای سرمایش استفاده می کنند، توجیه اقتصادی بالایی دارد و در اقلیم های سرد کشور، با توجه به مقدار زیاد تابش و اضافه هزینه پوشش کم گسیل، زمان بازگشت سرمایه، در مقایسه با عمر مفید ساختمان، قابل توجه می باشد و به هیچ وجه قابل توصیه نیست.
ارزیابی آسایش حرارتی در کلاس درس در اقلیم گرم و خشک؛ مطالعات میدانی: دبستان دخترانه در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که دانش آموزان بیش از یک سوم زمان خود را در مدارس می گذرانند، آسایش حرارتی در کلاس های درس بدلیل تأثیر مستقیم بر بهره وری و سلامت دانش آموزان از اهمیت زیادی برخوردار است. تحلیل آسایش حرارتی در فضاهای داخلی میتواند اطلاعات مهمی برای طراحی فراهم کند؛ هرچند فاکتورهای متعدد تأثیرگذار، تحلیل آسایش حرارتی را معمولاً پیچیده کرده اند. آسایش حرارتی در مدارس به دلیل سن، جنسیت، نوع فعالیت، پوشش و زمان استفاده دیکته شده موضوعی چالش برانگیز بوده که نیازمند مطالعات میدانی است. در این پژوهش آسایش حرارتی دانش آموزان دختر پایه ابتدایی (10-11سال) در دو کلاس درس در مدرسه ای در شهر کاشان ارزیابی شده است. ارزیابی شامل دو بخش کمّی و کیفی، شامل استفاده همزمان از پرسشنامه و اندازه گیری کمیت های فیزیکی بوده است. نتایج حاصل تحلیل و با استانداردهای آسایش حرارتی از جمله اشری55 و ایزو 7730 مقایسه شده است. بنابر نتایج، احساس حرارتی دانش آموزان متفاوت از بزرگسالان بوده و با استانداردهای متداول قابل ارزیابی نیست. شرایط حرارتی کلاس های درس در تمامی ساعت های مورد مطالعه قابل قبول نبوده و با هیچکدام از استانداردها مطابقت ندارد. همچنین در مدارس با توجه به محدودیت های رفتاری دانش آموزان در تطبیق خود با شرایط محیطی لازم است بر روی تمهیدات معماری و تأسیساتی برای تأمین شرایط آسایش در کلاس تمرکز کرد.
امکان سنجی بهینه سازی هزینه ساخت و مصرف انرژی در ساختمان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
ساختمانها یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی کشورها هستند که بخش زیادی از انرژی و منابع طبیعی را مصرف میکنند. هدف از نگارش این مقاله، محاسبه میزان انرژی مصرفی یک ساختمان در یکسال ، تعیین برچسب انرژی و سپس بهینه سازی برخی از ویژگیهای آن با هدف کاهش هزینه ساخت و کاهش مصرف انرژی فاز بهره برداریست. است. محدوده مورد مطالعه، ساختمانهای مسکونی متداول در شهر تهران میباشد. روش تحقیق برای رسیدن به این هدف بدین گونه میباشد: ابتدا با توجه به آمار صدور پروانه شهرداری تهران، یک ساختمان جنوبی 5 طبقه، در زمینی به مساحت 320متر مربع و با زیربنای حدود 1100 متر مربع انتخاب گردید که نماینده تعداد زیادی از ساختمانهای شهر تهران باشد. پس از آن با شبیه سازی ساختمان در نظر گرفته شده در نرم افزار دیزاین بیلدر، میزان گاز مصرفی، 53/145 کیلووات ساعت بر متر مربع، برق مصرفی، 25/81 کیلووات ساعت بر متر مربع و مجموعاً 79/226 کیلووات ساعت بر متر مربع در سال محاسبه گردید. با این میزان مصرف، با توجه به استاندارد 14253 ، ساختمان برچسب انرژی C دریافت میکند. سپس با هدف کاهش هزینه ساخت و مصرف انرژی دوران بهره برداری، اقدام به بهینه سازی با الگوریتم ژنتیک گردید. متغیرهای تحقیق، جنس دیوارخارجی(سفال یا لیکا)، نمای خارجی(سنگ یا آجر)، نوع شیشه پنجره(ساده یا کم گسیل)، نوع گاز بین لایه های شیشه پنجره(هوا یا ارگون) و نسبت پنجره به سطح جبهه جنوبی (15%-30%-45%-60%) بنا بودند. نتایج تحقیق حاکی از این است که بهینه ترین حالات ممکن برای نمای خارجی، سنگ، شیشه ها دوجداره کم گسیل همراه با گاز آرگون، جنس دیوار خارجی سفال با نسبت پنجره به سطح جبهه جنوبی، 5/22 % و یا لیکا، با نسبت پنجره به سطح جبهه جنوبی، 5/37 % میباشد. شماره ی مقاله: ۲۳
امکان سنجی استفاده از راهکارهای بهینه سازی پوسته ساختمان های اداری در مناطق معتدل ایران با بهره گیری از نمونه بناهای صفر انرژی اجرا شده در اقلیم های مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
175 - 195
انتشار بیش از حد گاز دی اکسیدکربن اثرات سوئی را ب ر محیط زیست گذاشته است حدود 40 درصد از مصرف انرژی و 30 درصد انتشار دی اکسیدکربن توسط ساختمان ها صورت می گیرد. این در حالی است که تاثیر بسزای پوسته ساختمان را در تبادل حرارتی و مصرف انرژی و در پی آن انتشار گاز دی اکسیدکربن نمی توان نادیده انگاشت، این مقاله به بررسی راهکارهای طراحی پوسته ساختمان های صفر انرژی با رویکرد کاهش مصرف انرژی، انتشار دی اکسیدکربن و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر به تفکیک در دو دهه اخیر پرداخته است. سپس 34 نمونه ساختمان اداری در مناطق معتدل اروپایی بررسی و پرکاربردترین راهکارهای طراحی پوسته های آن شناسایی شده است. نهایتاً پرکاربردترین راهکارهای شناسایی شده جهت امکان سنجی قابلیت اجرا برای ساختمان های اداری در اقلیم مشابه در ایران بر اساس پارامترهایی چون هزینه، سهولت اجرا در زمان ساخت و سهولت نگهداری پس از ساخت بنا، نیاز به نیروی کار ماهر و تجهیزات تخصصی، زمان اجرا، میزان تولید انرژی و بازگشت سرمایه با استفاده از آنتروپی شانون وزن دهی و برحسب وزن ترکیبی حاصل از کاربرد و قابلیت اجرا رتبه بندی شده است. روش تحقیق استفاده شده از نوع توصیفی تحلیلی بوده و از ابزارهایی چون بهره گیری از نتایج تحقیقات پیشین، بررسی نمونه های موردی و مقایسه تطبیقی نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند پرکاربردترین راهکارها به ترتیب مربوط به استفاده از صفحات فتوولتائیک، عایق کاری حرارتی جداره ها، استفاده از تهویه طبیعی، توجه به ابعاد و موقعیت پنجره ها، استفاده از نور روز، استفاده از مصالح با ظرفیت حرارتی مناسب، استفاده از گلخانه و آتریوم و استفاده از دیوار و بام سبز می باشد. استفاده توامان این راهکارها در طراحی پوسته ها می تواند بیشترین بهره وری را به جهت کاهش مصرف انرژی و کاهش انتشار دی اکسیدکربن در کوتاه مدت داشته باشد.
بهسازی گونه های مسکن روستایی از دیدگاه انرژی و آسایش حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن روستایی به واسطه تعداد، گستردگی، اقتصاد شکننده و نقش تعیین کننده آن در توسعه پایدار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. محصول توجه به این مهم، سیاست های توسعه وارتقای مسکن روستایی است که منجر به ارائه پیشنهاد الگوی مسکن روستایی برای اقلیم های مختلف شده است. همچنین با پیشرفت علوم و توسعه ابزارهای دقیق و معتبر شبیه سازی، امکان ارزیابی کمّی و نیز بهسازی طرح های پیشنهادی ایجاد شده است. این فرصت در کنار اهمیت موضوع مسکن روستایی امکان ارزیابی عملکرد الگوهای پیشنهادی و پیشبرد طرح و ارائه جزییاتی برای بهبود عملکرد آن ها را فراهم می سازد. از این رو این مقاله ابتدا با استفاده از شبیه سازی رایانه ای و مدلسازی شرایط بنا در رابط گرافیکیDesign builder و موتور محاسباتی Energy plus، عملکرد گونه های فوق را از نظر انرژی و آسایش در پنج اقلیم مختلف بررسی کرده، سپس با ارائه پیشنهادهای اصلاحی در برخی از اجزای طرح در شرایط اقلیمی فوق الذکر، ارتقای حاصل از اصلاحات را مشخص می کند. مطابق نتایج این پژوهش، اولاً متوسط مقدار مصرف انرژی در گونه های پیشنهادی فوق بین230 تا 435 کیلووات ساعت بر متر مربع است که به مراتب بیشتر از استاندارد جهانی مربوطه و نیز مقدار قابل قبول در برچسب انرژی کشور است. جهت گیری بهینه، افزودن عایق حرارتی در بام و دیوارهای خارجی، تغییر مشخصات پنجره ها (ابعاد، فریم و نوع شیشه)، بین 16 تا 30.5 درصد کاهش مصرف انرژی را در اقلیم های مختلف فراهم کرده است. همچنین بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر (پنل های فتوولتاییک و آبگرم کن های خورشیدی) موجب کاهش مصرف تا 84 درصد نسبت به گونه های مسکونی اولیه شده است.
بررسی تأثیر هزینه های نظامی و رشد اقتصادی بر مصرف انرژی در ایران با ارائه راهکارهایی به منظور تقویت امنیت انرژی
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۵
9 - 28
حوزه های تخصصی:
امنیت انرژی توانایی یک اقتصاد برای تضمین قدرت تأمین منابع انرژی به صورت پایدار و در طول زمان با سطح قیمتی است که تأثیر نامطلوبی بر عملکرد اقتصادی آن اقتصاد نگذارد. سه هدف مشخص امنیت انرژی کاهش آسیب پذیری در برابر تهدیدها یا فشار خارجی، جلوگیری از بروز بحران عرضه و به حداقل رساندن تأثیر اقتصادی و نظامی بحران انرژی در صورت وقوع چنین بحرانی است. امنیت عرضه انرژی در دسترس بودن دائمی انرژی در حالات مختلف، با مقادیر کافی و در سطوح قیمتی معقول است و امنیت تقاضای انرژی وجود یک تقاضای ثابت و منظم برای صادرات انرژی با قیمت های رقابتی که حداقل هزینه های تولید و تراکنش را جبران کند می باشد. در ایران به عنوان یک کشور تولیدکننده عمده انرژی، امنیت انرژی باید علاوه بر بخش تولید، شامل امنیت مصرف و تقاضای انرژی نیز بشود زیرا امنیت انرژی وابسته به یک بازار مداوم و همراه با رشد منطقی و کم نوسان در آینده است. هزینه های نظامی به صورت مستقیم و غیرمستقیم دارای تأثیر بر تولید ناخالص داخلی و مصرف انرژی است که این تأثیر می تواند مثبت یا منفی باشد. بنابراین هزینه های نظامی از طریق تأثیری که بر مصرف انرژی دارد عاملی موثر در شاخص های امنیت انرژی است. در این پژوهش با استفاده از داده های تابلویی تأثیرگذاری هزینه های نظامی و رشد اقتصادی را بر مصرف انرژی در کشورهای ایران، ترکیه، مصر و عربستان بررسی کردیم. در این پژوهش داده ها در بازه زمانی سال های ۱۹۶۵ تا ۲۰۱۸ میلادی مورد استفاده قرار گرفته اند. با بهره گیری از مدل ARDL تاثیرگذاری رشد اقتصادی و هزینه های نظامی بر مصرف انرژی را در ایران مورد بررسی قرار دادیم که مشخص شد در کوتاه مدت تأثیر متغیرهای مذکور بر مصرف انرژی به صورت آنی مثبت می باشد و رابطه بلندمدت بین آن ها وجود ندارد. در ضمن آزمون علیت گرنجر نشان داد تولید ناخالص داخلی (نمایانگر رشد اقتصادی) علت مصرف انرژی در ایران در معیار گرنجر است. در پایان به منظور تقویت امنیت در حوزه انرژی راهکارهایی ارائه شد.
آینده پژوهی مصرف انرژی متأثر از تغییرات آب و هوایی در ایران و تحلیل پیامدهای اقتصادی امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۱
89 - 113
حوزه های تخصصی:
بسیاری از محققان اعتقاد دارند که تغییرات آب و هوایی متأثر از فعالیت های انسانی و مصرف انواع مختلف انرژی است؛ که در این میان اثر مصرف انرژی بر تغییرات آب و هوایی را با مفاهیمی همچون اثر گازهای گلخانه ای تفسیر می کنند؛ اما اثر تغییرات آب و هوایی بر مصرف انرژی به صورت کلی و بر ترکیب انرژی های مصرفی اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه آینده پژوهی مصرف انرژی با توجه به تغییرات آب و هوایی در ایران است. در این مطالعه به منظور پاسخگویی به این هدف از الگوسازی پویایی شناسی سیستم و همچنین پیش بینی مصرف انرژی از نظر خبرگان فعال در بخش دفاعی و همچنین بخش انرژی در قالب تکنیک دلفی استفاده شد. نتایج شبیه سازی پویایی شناسی سیستم در ایران نشان داد که نتایج شبیه سازی مدل پویایی شناسی سیستم به خوبی توانسته مقادیر متغیرهای این مدل را شبیه سازی کرده و از طرف دیگر با تغییر اقلیم مصرف نفت و گاز در آینده در ایران کاهش پیدا کرده و مصرف برق افزایش پیدا می کند. از این رو از طریق سیاست هایی همچون واردات برق، افزایش تولید گاز از طریق سرمایه گذاری در میدان ها گازی، گسترش انرژی های تجدیدپذیر، اصلاحات قیمت انرژی و همچنین واردات گاز، اقدامات لازم را در این زمینه اعمال نمایند. زیرا بحث گاز و برق با توجه به اهمیت اقتصادی، سیاسی و امنیتی آن می تواند چالش های زیادی را برای ج. ا. ایران ایجاد کند.
تحلیل تاثیر تقاضای محصول های کشاورزی بر مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
135 - 163
حوزه های تخصصی:
انرژی از جمله مهم ترین نهاده های تولید بخش کشاورزی است که مصرف آن رابطه ی مستقیمی با افزایش تقاضای محصول های مختلف این بخش دارد. در همین راستا با توجه به آنکه در سالیان گذشته به دلیل اجرای مرحله های مختلف قانون هدفمندسازی یارانه ها، الگوی مصرف انرژی در این بخش تغییر کرده، از این رو این تحقیق بر آن است تا اثرگذاری های افزایش تقاضای نهایی محصول های منتخب کشاورزی را بر مصرف های مستقیم و نامستقیم (پیدا و پنهان) انرژی نشان دهد. برای دست یافتن به هدف های این تحقیق از آخرین جدول های عرضه و مصرف (سال 1395) استفاده شد. از این روی در آغاز جدول های عرضه و مصرف یکپارچه شد، آنگاه اثرگذاری های افزایش تقاضا از محصول های غله و حبوبات، محصول های دامی و دیگر محصول های کشاورزی بر مصرف گازهای مایع، گازوئیل، بنزین، برق، گاز تصفیه و توزیع شده و دیگر فرآورده ها بررسی شد. نتایج نشان داد با افزایش تقاضا برای محصول های کشاورزی همچنان گازوئیل پرمصرف ترین حامل انرژی به صورت مستقیم است. اما به صورت مستقیم و نامستقیم گازهای مایع بالاترین ضریب های مصرف را در میان حامل های انرژی برای بخش کشاورزی دارند. بنابراین بر مبنای تحلیل نتایج پیشنهاد می شود با توجه به نوع محصول، نسبت های مصرف انرژی، وضعیت منبع های انرژی، همچنین سیاست های مختلف یارانه ای، اقدام های ضروری صورت گیرد. همچنین به نقش حامل های انرژی مانند گازهای مایع که به صورت نامستقیم استفاده می شود توجه شایسته و بهتری به عمل آید.