مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
هوش عاطفی
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
147 - 188
امروزه منابع انسانی به عنوان ارزشمندترین سرمایه سازمان محسوب می شود و یکی از بهترین روش ها برای حفظ و بالندگی این منابع، بهبود کیفیت زندگی کاری آنان است. از سوی دیگر، بهره گیری مدیران از سبک رهبری تحول آفرین و هوش عاطفی ازجمله مهم ترین عوامل ارتقای کیفیت زندگی کاری کارکنان هستند. هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین تأثیرگذاری سبک رهبری تحول آفرین مدیران بر کیفیت زندگی کاری کارکنان و همچنین، تعیین این تأثیرگذاری از طریق متغیر میانجی هوش عاطفی درک شده مدیران است. در این راستا، کلیه کارکنان رسمی شاغل در شرکت آب و فاضلاب مشهد به عنوان جامعه آماری تحقیق درنظر گرفته شد. نمونه آماری شامل 224 نفر از کارکنان است که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و برای تحلیل داده ها در قالب مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار آموس استفاده شد. در این تحقیق که به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و از نوع پیمایشی است؛ روایی سازه با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد تأثیر سبک رهبری تحول آفرین مدیران بر هوش عاطفی درک شده آنان و تأثیر هوش عاطفی درک شده مدیران بر کیفیت زندگی کاری کارکنان معنادار است. همچنین تأثیر رهبری تحول آفرین مدیران بر کیفیت زندگی کاری کارکنان معنادار نیست. درنهایت نقش واسط متغیر هوش عاطفی درک شده مدیران در روابط بین رهبری تحول آفرین و کیفیت زندگی کاری کارکنان مورد تأیید قرار گرفت. این یافته ها بدان معناست که شایستگی های اجتماعی هوش عاطفی مدیران می توانند تأثیر مثبتی بر عملکرد این سازمان داشته باشند؛ به نحوی که به طور معناداری اثرگذاری رهبری تحول آفرین بر کیفیت زندگی کاری کارکنان را تحت تأثیر قرار دهند.
اثر هوش عاطفی و هوش معنوی بر رضایت شغلی در کارکنان بانک انصار
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶)
102 - 88
دو فاکتور مهم فردی که بر اساس ادبیات نظری بر روی رضایت شغلی اثرگذارند، هوش عاطفی و هوش معنوی است. هوش عاطفی پیرامون کنترل و مدیریت احساسات بحث می کند و هوش معنوی پیرامون نگاه انسان به دنیای پیرامون خویش است. به منظور سنجش ارتباط و اثر گذاری این دو متغیر، یک نمونه سیصد تایی از کارکنان بانک انصار انتخاب شد و بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، بین آنان پرسشنامه های هوش عاطفی و رضایت شغلی و هوش معنوی پخش شد. تمامی پرسشنامه ها دارای پایایی بالایی بودند. پس از مدل سازی بر اساس ادبیات نظری پژوهش، با استفاده از تحلیل ساختاری مدل و انجام محاسبات و تحلیل عاملی و با توجه به نرمال بودن متغیرهای پنهان تعریف شده در مدل، روش حداکثر درستنمایی برای تابع تضاد انتخاب شد. مشخص شد که هوش عاطفی و هوش معنوی بر رضایت شغلی به طرز معنی داری اثر گذارند همچنین، اثر گذاری هوش عاطفی بر رضایت شغلی بیش از هوش معنوی می باشد.
بررسی تاثیر عواطف و احساسات بر روی سبک رهبری مدیران در سازمان های دولتی
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۲
169 - 197
هوش هیجانی دستاوردی تازه در علم روانشناسی است که به تازگی به عرصه مدیریت نیز وارد شده و مشتمل بر درک و شناسایی احساسات و عواطف در اشخاص و استفاده از این ادراک برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی روزمره می باشد. این پژوهش به منظور مطالعه تاثیر عواطف و احساسات بر روی سبک رهبری مدیران انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش های مورد بررسی ، بیانگر آن است که مدیر و رهبری که از سطح هوش عاطفی بالاتری برخوردار می شوند رهبری مطلوب تر و اثر بخش تری دارند، چرا که این گروه از مدیران این قابلیت را دارند که با درک اقتضائات و وضعیت محیطی، سبک مناسب تعاملی را جهت هدایت و رهبری اثربخش سازمان در پیش گیرند.
نقش راهنمایان تور در رضایتمندی گردشگران فرهنگی: مدل راهنمایان هوشمند عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال دوم زمستان ۱۳۸۷ شماره ۲
113 - 124
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در راستای تبیین نقش راهنمایان تور در رضایتمندی گردشگران فرهنگی ورودی به کشور اقد ام به بررسی و مرور ادبیات موجود در حوزه های رضایتمندی، راهنمایان تور و هوش عاطفی نموده و با تکیه بر مبانی نظری و پیشینه پژوهشهای صورت گرفته، مدلی پیشنهادی را ارائه نموده است . در این پژوهش، نگارنده ابتدا به بیان مسئله و ضرورت انجام این پژوهش پرداخته و سپس به مروری در ادبیات حوزه های سه گانه فوق الذکر، مبانی ارائه می گردد . EITL نظری و مدلهای مرتبط م یپردازد و در پایان، مدل پیشنهادی راهنمایان هوشمند عاطفی
رابطه هوش عاطفی و سبک رهبری مشارکتی در فرماندهان و مدیران یک واحد نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
79 - 89
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل رابطه بین هوش عاطفی و سبک رهبری مشارکتی فرماندهان و مدیران در یک واحد نظامی است. به این منظور پس از مطالعه و بررسی تحقیقات پیشین و مبانی نظری، تاثیر هر یک از ابعاد هوش عاطفی بر سبک رهبری مشارکتی سنجیده شده است. روش: از نظر ماهیت و روش این تحقیق یک تحقیق توصیفی (همبستگی) به شمار می آید. جامعه آماری این تحقیق را مدیران و فرماندهان یک دانشگاه افسری با تعداد 258 نفر تشکیل داده اند که حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برابر 155 نفر انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون چند متغیره و همبستگی استفاده شده است. نتایج: یافته ها نشان داد بین هوش عاطفی و سبک مشارکتی (با ضریب همبستگی 0/784 و سطح معناداری کمتر از 0/001) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین با توجه به ضریب همبستگی 0/82و ضریب تبیین 0/68؛ متغیرهای مدیریت روابط، خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و خودمدیریتی بر روی هم قادر به تبیین 68 درصد از تغییرات سبک رهبری مشارکتی در فرماندهان هستند. بحث: هر چه میزان هوش عاطفی افراد بیشتر باشد، تمایل آنها نسبت به انتخاب سبک مشارکتی نیز افزایش می یابد. از بین ابعاد هوش عاطفی (مدیریت روابط، خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و خودمدیریتی) بعدهای خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و خودمدیریتی بر سبک رهبری مشارکتی فرماندهان موثر بوده است.
ارتقای شایستگی ارتباطی کارکنان جانباز و ایثارگر در پرتو هوش عاطفی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
53 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکنان جانباز و ایثارگر در سازمان ها از گروه های آسیب-پذیری هستند که به لحاظ جسمی و روانی نیازمند توجه و مراقبت ویژه هستند. از سویی شایستگی در برقراری ارتباط اثربخش با دیگران یکی از مهم ترین عوامل جلوگیری از اختلالات روانی بوده و با بهروزی، شاد بودن، سلامت جسمی و روانی و نیز کاهش مرگ و میر مرتبط است که خود تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر هوش عاطفی بر شایستگی ارتباطی کارکنان جانباز و ایثارگر است. روش: پژوهش حاضر کاربردی بوده و باتوجه به ماهیت موضوع و اهداف آن از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان جانباز و ایثارگر استانداری خراسان شمالی می باشند که به علت محدود بودن، همه آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. برای آزمون فرضیه ها از روش های آماری رگرسیون، همبستگی پیرسون، میانگین یک جامعه آماری و فریدمن استفاده شده است.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد بین ابعاد هوش عاطفی و شایستگی ارتباطی، همبستگی معنادار و مثبت وجود دارد و هوش عاطفی بر شایستگی ارتباطی تأثیر مثبت دارد. همچنین وضعیت هوش عاطفی و شایستگی ارتباطی کارکنان در حد متوسط است. بحث: هوش عاطفی، نقش مهمی در ارتقای شایستگی ارتباطی دارد و باتوجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود مدیران و کارکنان اهمیت هوش عاطفی و نقش آن در شایستگی ارتباطی را شناسایی کرده و برای تقویت آنها گام بردارند.
بررسی رابطه میزان اعتقاد به مبانی دینی و هوش عاطفی کارکنان در دانشگاه یزد
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
127 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین میزان اعتقاد دینی و هوش عاطفی کارکنان دانشگاه یزد می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی و به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه یزد می باشد. با استفاده از معادله حجم نمونه، تعداد 112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عمل به باورهای دینی و پرسشنامه بار- اون استفاده شد. روایی پرسشنامه، براساس نتایج حاصل از کاربرد سایر پژوهشگران حاصل شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرانباخ استفاده شده است. پایایی پرسشنامه (1) برابر 92% و پرسشنامه (2) 93% به دست آمد. داده های جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی) بهره گیری گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین اعتقاد به مبانی دینی و بهبود وضعیت روانی کارکنان رابطه ای مثبت، مستقیم و معنی دار وجود دارد. بر این اساس پیشنهاد می شود، به منظور بهبود سطح هوش عاطفی در بین کارکنان روی ارتقای سطح اعتقادات دینی آنان سرمایه گذاری بیشتری شود.
بررسی رابطه ابعاد هوش عاطفی و رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
186 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه ابعاد هوش عاطفی و رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان و اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان می باشد. پژوهش به لحاظ روش، توصیفی و از لحاظ آماری از نوع همبستگی است. به جهت بالا بردن دقت پژوهش،. جامعه آماری تحقیق را کلیه 116 تن کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان تشکیل می دهند که به دلیل کوچک بودن جامعه و همچنین بالابردن دقت پژوهش، از روش تمام شماری استفاده گردید و جامعه و نمونه برابر می باشند که 100 نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار پژوهش، پرسشنامه هوش عاطفی گلادسون (2009) و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی مارکوزی و زین (2004) می باشد. پرسشنامه ها دارای روایی صوری و محتوایی بوده و ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی به ترتیب 0.77 و 0.87 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بین هوش عاطفی و ابعاد ان با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد، همچنین با توجه به نتایج رگرسیون بیشترین تأثیر مربوط به خود مدیریتی و مدیریت روابط می باشد.
نقش هوش عاطفی، سازمانی و معنوی در قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی نقش هوش عاطفی، سازمانی و معنوی بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی می باشد. پژوهش حاضر به عنوان یک پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی - همبستگی است بخش میدانی پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه در جامعه هدف گردآوری شده است. جامعه آماری در این مطالعه، حسابداران رسمی شاغل و مدیران حرفه ای شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. که کل تعداد جامعه آماری 1300 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 297 نفر تعیین، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اندازه گیری هوش چندگانه از پرسشنامه 7 سوالی هوش سازمانی کارل آلبرخت(۲۰۰۳)، پرسشنامه 8 سوالی هوش معنوی کینگ (SISRI-24) و پرسشنامه 8 سوالی هوش عاطفی کرون(2007) استفاده شده است. و برای اندازه گیری قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان از پرسشنامه هارت(2012) استفاده شده است. که شاخص های شش گانه آن شامل فرهنگ آلوده به تقلب، ارتباط با دیگران و کسب و کار، فشار مالی، فرصت ارتکاب تخلف، تغییرات رفتاری متخلف و نشانه های تخلف می باشد. ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوایی قرار گرفت و روایی پرسشنامه تأیید می گردد. همچنین در مورد سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است که از پایایی قابل قبولی برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که هوش های چندگانه(هوش سازمانی، هوش معنوی و هوش عاطفی) بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی تاثیر معناداری دارد.