دو فاکتور مهم فردی که بر اساس ادبیات نظری بر روی رضایت شغلی اثرگذارند، هوش عاطفی و هوش معنوی است. هوش عاطفی پیرامون کنترل و مدیریت احساسات بحث می کند و هوش معنوی پیرامون نگاه انسان به دنیای پیرامون خویش است. به منظور سنجش ارتباط و اثر گذاری این دو متغیر، یک نمونه سیصد تایی از کارکنان بانک انصار انتخاب شد و بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، بین آنان پرسشنامه های هوش عاطفی و رضایت شغلی و هوش معنوی پخش شد. تمامی پرسشنامه ها دارای پایایی بالایی بودند. پس از مدل سازی بر اساس ادبیات نظری پژوهش، با استفاده از تحلیل ساختاری مدل و انجام محاسبات و تحلیل عاملی و با توجه به نرمال بودن متغیرهای پنهان تعریف شده در مدل، روش حداکثر درستنمایی برای تابع تضاد انتخاب شد. مشخص شد که هوش عاطفی و هوش معنوی بر رضایت شغلی به طرز معنی داری اثر گذارند همچنین، اثر گذاری هوش عاطفی بر رضایت شغلی بیش از هوش معنوی می باشد.