مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ادبیات تطبیقی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کوشیده است تا با تحلیل عناصر زبانی در سه داستان کوتاه از همینگوی، راجرز و چوبک با استفاده از رایانه نشان دهد که می توان راهیافتی به منظور تحلیل ادبی به دست داد. در این راستا این پژوهش کوشیده است تا با توجه به معیارهای کمی راهی به منظور تحلیل متون ادبی به گونه ای که با روح ادبیات سازگار باشد و وارد عرصه های ارزشی ادبیات نشود به دست دهد. در این پژوهش با استناد به داده های سه داستان کوتاه نقش تکرار در این داستان ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تکرار در این سه نثر ادبی به گونه هایی متفاوت به کار گرفته شده است. در دو داستان کوتاه انگلیسی از تکرار به منظور برجسته کردن شخصیت داستان و حفظ حضور زنده او در طول داستان استفاده شده است. در حالیکه در داستان کوتاه فارسی از تکرار بیشتر به منظور ایجاد توازن آوایی و انتقال معنای مورد نظر از این طریق استفاده گردیده است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که دو داستان کوتاه انگلیسی از نقل قول به نسبت کاملاً متفاوتی بهره جسته اند. همچنین مقایسه طول جملات در دو داستان کوتاه انگلیسی نشان می دهد که این دو اثر کاملاً از این لحاظ نیز متفاوت می باشند. این پژوهش در مجموع گامی در جهت تبیین استفاده از ابزارهای زبان شناسی آن هم به شکل کمی در تعیین سبک فردی و همچنین تفاوت های ادبیات های متفاوت که مورد نظر ادبیات تطبیقی می باشد، تلقی می گردد.
بررسی تطبیقی خسرو و شیرین نظامی با منظومه کردی شیرین و فرهاد الماس خان کندوله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی دانشی مستقل و گسترده است که به بررسی تطبیقی ادبیات ملل و اقوام مختلف جهان می پردازد. بررسی تاثیر و تاثرات آثار ممتاز ادبی مبتنی بر تمایز زبانی، از رویکردهای مهم ادبیات تطبیقی است که در مکتب فرانسه بر آن تاکید شده است. خسرو و شیرین نظامی از آثار برجسته ادب غنایی کلاسیک ایران به شمار می آید که مورد توجه بسیاری از شاعران و ادبای زبان فارسی و دیگر زبانها قرار گرفته است. در زبان کردی و گویش کهن آن موسوم به کردی جنوبی (گورانی یا هورامی) نیز آثار برجسته ای به پیروی از خسرو و شیرین پدید آمده است که از آن میان، فرهاد و شیرین الماس خان کندوله ای از آثار قرن دوازدهم هجری، به دلیل برخی تفاوتها در هسته داستان (با تغییراتی در روایت، زمان و شخصیت پردازی) و برخی ویژگیهای ادبی و زبانی دیگر، از اهمیت خاصی برخوردار است. این اثر داستانی منظوم ادبیات ایران زمین، هر چند نام «فرهاد و شیرین» برخود دارد و به ماجرای دلدادگی این دو می پردازد، به سبب در برگرفتن داستان تولد خسرو، دلباختگی او به شیرین و همچنین قتل او به دست پسرش شیرویه و سرانجام کار شیرین و شیرویه، در واقع بازآفرینی کار نظامی و خسرو و شیرینی دیگر در زبان کردی است که تاکنون از دید پژوهشگران مسایل ادبی و ادبیات تطبیقی به دور مانده است. در این پژوهش برای نخستین بار به بررسی و تطبیق شباهتها و تفاوتهای آن با خسرو و شیرین نظامی گنجه ای پرداخته خواهد شد.
مقایسه مثلث عشق در مرگ شاه آرتر و خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی داستانها و افسانه های جاودانه جهان، نکته جالب توجهی وجود دارد که شاید خود یکی از دلایل جاودانگی این داستانها در طول قرون باشد. گرچه این داستانها به مردمی از کشورهایی با زبان و نژاد متفاوت، زمینه های فرهنگی مختلف و حتی از نظر زمانی به دوره های مختلفی مربوط می شوند، همگی از یک فصل مشترک برخوردارند و آن حدیث عشق و رنج و دغدغه های انسانی و قصه آمال و آرزوهای دست نیافتنی است که در برخورد با واقعیت های موجود زندگی فرو می ریزند و از آنها جز نام و خاطره ای باقی نمی ماند. نکته قابل تامل اینکه پدیدآورندگان این آثار افرادی بوده اند که هرگز یکدیگر را ندیده اند، سخنی از هم نشنیده و از حال و هوای یکدیگر خبری نداشته اند، اما از دردهایی مشابه رنج برده اند و از دغدغه های یکسان نالیده اند و گاه در را ه آشکار کردن حقیقتی کوشیده اند که خواننده را به تامل و تفکری عمیق وا می دارد و چشم او را به روی واقعیات زندگی باز می کند. در این مقاله، به مقایسه مشابهت های دو کتاب مرگ شاه آرتر به قلم سرتامس ملری که در قرن پانزدهم به چاپ رسیده و منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی که در قرن ششم مقارن با قرن دوازدهم میلادی سروده شده است، خواهیم پرداخت.
کلیت ادبیات تطبیقی
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی اندیشه ها و تعابیر مشترک در آثار ابوالعلاء معری و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی شیرازی (557 ـ 691) شاعر، نویسنده و غزلسرای بزرگ فارسی با وجود تفاوت هایی چند که در برخی زمینه های فکری با ابوالعلاء معری (363 ـ 449) دارد، در دو زمینه بهطور مشخص با وی در اندیشه ها و شیوه بیان، شباهت و اشتراک دارد: 1ـ انتقادهای اجتماعی 2ـ اندیشه های حکمی و اخلاقی. در مقاله حاضر، تعدادی از موارد اشتراک و مشابهت میان آثار این دو شاعر در اندیشه ها و شیوه بیان، عرضه می شود؛ و نیز ابوالعلاء معری، شاعر بزرگ عرب، در زمینه های انتقادی اجتماعی و آسیب شناسی جامعه دینی، یکی از سرچشمه های مهم این گونه مضامین در شعر فارسی، از نیمه دوم قرن پنجم به بعد، شمرده می گردد: و سرانجام این احتمال بررسی می شود که سعدی در بیان اینگونه اندیشه ها از ابوالعلاء تاثیر پذیرفته باشد.
سعدی و تاثیر آثار و افکار وی بر برخی نویسندگان و شعرای فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک سعدی از جمله شاعران ایرانی است که تاثیر بسیار زیادی در شعر و ادب سایر ملل گذاشته است. این تاثیر در کشور فرانسه و بر نویسندگان و شعرای این کشور بسیار محرزتر به نظر می رسد. وجود مضامین مشترک و شباهت های کلامی بین سعدی شیراز و بسیاری از این شعراء و نویسندگان نشانگر این امر است که بعد از ترجمه گلستان سعدی و مراودات فرهنگی بین دو ملل تاثیرپذیری این دو ادبیات از هم بسیار زیاد است به خصوص از ناحیه فرانسویان و نویسندگان بزرگ این کشور. سعدی و آثار وی از قرن هفده تا قرن بیست به ترتیب در جریان های فکری فرانسه تاثیرگذار بوده است. در این مقاله، سعی شده است به طور مختصر این تاثیرپذیری از سوی نویسندگان فرانسوی از ولتر گرفته تا ژان کبس به تصویر کشیده شود و جنبه های مشترک بین آنان برای خواننده مشخص گردد.
بررسی تطبیقی ویژگی های عشق در شعر حافظ شیرازی و ابن فارض مصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"افظ و ابن فارض، دو شاعر عارف و دو غزل سرای بلند آوازه، در عرصه ی ادب پارسی و عربی هستند. هرچند ادیبان دانشور و پژوهشگران ژرف اندیش، درباره ی اشعار هر کدام شرح های چندی نوشته و سخنان فراوان گفته اند: اما در عرصه ی ادبیات تطبیقی و سنجش دو سویه ی مضامین شعری این دو شاعر، کاری در خور،آن جام نشده است. یکی از موضوعات برجسته، در شعر این دو شاعر که می توان گفت نقش محوری دارد، عشق است...
"
بررسی سفرنامه ابن بطوطه از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه آیینه ای ا ست که می توان انعکاس تصویر زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، آداب و رسوم و باورها و اعتقادات، رفتار و کردار و فراز و نشیب های زندگی جوامع مختلف را در آن دید، تصویری گویا و روشن و تا حدود زیادی خالی از غرض ورزی و ملاحظه.از جمله این سفرنامه ها، «سفرنامه ابن بطوطه» است که سند گویای بسیاری از جوامع اسلامی و جوامع شرقی در قرن هشتم هجری است. این جهانگرد پرشور مراکشی، ضمن سفر به سرزمین های مختلف، گزارشی جذاب، صادقانه و دقیق از چگونگی معیشت مردم، وضع شهرها، صنایع و تولیدات، مدارس و خانقاه ها، راه و رسم دربارهای مختلف، آداب و رسوم مذهبی مردم، عملکرد طبقات حاکم و ... به دست می دهد که از دیدگاه ادبیات تطبیقی بسیار ارزشمند و حایز اهمیت است؛ چرا که در ادبیات تطبیقی، بررسی فرهنگ عامه (فولکلور) و تصویر آن از نگاه دیگران، یکی از محورهای مهم شناخت ملت ها و مقایسه آنها با یکدیگر است.این پژوهش به بررسی سفرنامه «ابن بطوطه» از دیدگاه ادبیات تطبیقی و بر اساس مکتب فرانسه می پردازد، زیرا این مکتب است که به بررسی سفرنامه ها و تصویر یک کشور از دیدگاه ادبیات کشور دیگر اهتمام می ورزد.
خوشبینی در شعر ایلیا ابوماضی ومحمد حسین شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک نویسندگان ، ادبا وناقدان در سال های اخیر، توجه قابل ملاحظه ای به ادبیات تطبیقی داشته اند؛ زیرا ماهیت این نوع ادبیات، پژوهشگر را به تحقیق وجستجو در این زمینه سوق می دهد. با این وجود، تلاش های صورت گرفته در این زمینه، ناچیز به نظر می رسد ونیاز به دقت وکوشش بیشتری دارد. از اینرو، این نوشتار برآن است تا با بررسی خوشبینی در شعر ایلیا ابوماضی ومحمد حسین شهریار، سهمی هرچند کوچک در پژوهش های تطبیقی داشته باشد.نوشتار حاضر، با تکیه برمکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که شرط تطبیق را صرفا وجود زمینه های تاثیر وتاثر نمی داند، از این منظر به این پژوهش پرداخته است ومی کوشد ضمن ارائه معنای خوشبینی واشاره به جلوه های آن نزد بعضی از شاعران معاصر فارسی وعربی، به بررسی مفاهیم عمیق وارزشمند تسلیم در برابر قضا وقدر،معاد،استفاده از طبیعت زیبای خداوند،ترویج محبت،عشق به زندگی،صبر و نکات مشترک واختلاف در شعر آن ها بپردازد.پژوهش حاضر- در پایان- به این نتیجه می رسدکه شهریار از ابوماضی خوشبین تر است ؛زیرا ابوماضی را نسبت به زندگی در پاره ای از موارد ، دچار شک وتردید می بیند.
ادبیات تطبیقی: تعریف و زمینه های پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی نوعی پژوهش بین رشته ای است که به مطالعه رابطه ادبیات ملت های مختلف با هم و بررسی رابطه ادبیات با هنرها و علوم انسانی می پردازد.ادبیات تطبیقی در زادگاه خود فرانسه بخشی از تاریخ ادبیات محسوب می شد و پژوهشگران فرانسوی بیشتر به دنبال سرچشمه های الهام و شواهد تاریخی ای بودند که مؤید پیوندهای ادبی ملت ها و بیانگر تاثیرپذیری آن ها از یکدیگر باشد.از این رو ، توجه به مساله زیبایی شناسی آثار ادبی اهمیت چندانی در مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی نداشت. مکتب تطبیقی آمریکا که در نیمه دوم سده بیستم سر برکشیده بود، زیبایی شناسی و توجه به نقد و تحلیل را در راس کار تطبیقگری نهاد.مکتب مزبور، ادبیات را پدیده ای جهانی و در ارتباط با سایر شاخه های دانش انسانی و هنرهای زیبا می داند.برخی از تطبیقگران معاصر آمریکا، ادبیات تطبیقی را با مطالعات فرهنگی درآمیخته اند.در این مقاله، کوشش شده است تا به تعریف ادبیات تطبیقی از دیدگاه دو مکتب فرانسوی و آمریکایی ومعرفی قلمرو پژوهش در این رشته نوپا بپردازیم.
مطالعه و بررسی تصویر شرق در آثار ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت شرق و دنیای ادب و هنر شرقیان بیش از هر چیز مرهون شرق شناسان و نویسندگانی است که در شناساندن فرهنگ های شرقی پیشتاز بودند و این امر مهم از سده های هفده و هجده میلادی شروع شده و در قرن نوزدهم و بیستم رنگ و بوی علمی، تطبیقی و آکادمیک به خود گرفت. از میان این ادیبان شرق نگار، ویکتور هوگو، پیشوای مکتب رُمانتیسم، شاعر و نویسنده قرن نوزده فرانسه، از ورای نوشته ها و ترجمه های شرق شناسان، به ویژه با شناختن آیین زرتشتی و شاعران و ادیبان ایرانی همچون سعدی، فردوسی و حافظ، توانست مفاهیم و اندیشه های شرقی را در قالب اشعار حماسی و تاریخیِ خود به شکل منظوم بسراید. ذهن خیال پرداز و رُمانتیک ویکتور هوگو در بیان تصویر زیباییِ هنر و سُنت هایِ مشرق زمین، در طول اشعار وی موج زده و خواننده معاصر را هم چون خواننده قرن نوزده مجذوب روشنایی های اهورایی می کند. در این مقاله سعی بر آن داریم تا با نشان دادن تاثیر و الگوپذیریِ هوگو از افکار زرتشتی، هنر و فرهنگ شرق و خالقان شاهکارهای ادبی زبان فارسی، اُفق جدیدی در درک و واکاویِ دنیای خیال و تحلیل اندیشه های استنباطی وی از تاریخ، جامعه و انسانیت ترسیم کنیم.
محمد غنیمی هلال و جایگاه او در ادبیات تطبیقی عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالیف در زمینه ادبیات تطبیقی عربی با عبد الرزاق حمیده، ابراهیم سلامه و نجیب العقیقی آغاز شد. هر یک کتاب هایی را با عنوان الادب المقارن برای تدریس در دانشگاه تالیف کردند. این کتاب ها بر خلاف عنوانشان «الادب المقارن» در محتوا ارتباطی به ادبیات تطبیقی نداشته و نتوانستند اصول این علم را بر اساس مکتب فرانسه ـ مکتب رایج عصر ـ تبیین نموده و تعریف روشنی برای آن ارائه نمایند تا بتوان بر اساس آن به بررسی نمونه های تطبیقی در این عرصه پرداخت؛ زیرا مؤلفان آن ها متخصص این رشته نبودند. تاسیس اصول ادبیات تطبیقی در کشور های عربی با محمد غنیمی هلال (1917-1967) آغاز شد. او با تالیف کتاب الادب المقارن به تبیین قواعد نظری و عملی این رشته پرداخته، ادبیات تطبیقی را بررسی روابط ادبیات ملی در خارج از مرزهای زبان آن ملت و مطالعه ارتباط تاریخی میان آن ها تعریف نموده و پژوهش های تطبیقی خود را بر اساس این اصول بنیان نهاده است. هلال در تالیف این کتاب از استادان فرانسوی اش اثر پذیرفته است.
هلال با تدریس ادبیات تطبیقی در دانشگاه های مصر به تبیین مفاهیم این علم پرداخت و از این رهگذر شاگردان بسیاری تربیت نمود که آثار ارزشمندی را در این زمینه تالیف کردند. با مقایسه آثار آن ها با آثار هلال، شباهت های زیادی میان مباحث کتاب هایشان در دو حیطه نظری و تطبیقی (عملی) مشاهده می شود که بیانگر تاثیر هلال بر پژوهش های آن ها است. هدف این مقاله ، نشان دادن نقش هلال در تاسیس و تبیین مفاهیم نظری و عملی ادبیات تطبیقی عربی است که چگونه با وجود تلاش هایی که پیش از وی صورت گرفته، او بنیانگذار این علم گردیده و فعالیت های پس از خود را در این زمینه سمت و سو داده است.
از دنیای چاوسر تا عرفان عطار (نگاهی به مجلس مرغان و منطق الطیر)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تحکیم حیات علمی و هنری هر ملت، ارتباط با جریان های فکری و هنری جهان است. رابطه یی که در آن ضمن حفظ و تقویت اصالت خود، با تغذیه از منابع علمی راه خود را در میدان های نوجویی و نوآوری ادامه دهد و بی گمان آنچه بیش از همه اعماق روح یک ملت را باز می تاباند، اثر می گذارد و تاثیر می پذیرد، ادبیات اوست.در نگره ادبیات تطبیقی به هدف بازشناسی اصالت و دریافت همسانی ها و ناهمسانی ها، با جستاری دوباره در منطق الطیر، این اثر گرانسنگ عرفان و ادب فارسی را با یکی از مشاهیر آثار ادبیات انگلیس در ترازوی قیاس نهادیم. حاصل، مقاله پیش روست که در آن پیش از همه به معرفی «جفری چاوسر» پدر ادبیات انگلیس و منظومه «مجلس مرغان» وی پرداخته ایم و با اذعان به اشراف مخاطبان فصلنامه عرفان به زندگی و ابعاد عرفانی شخصیت عطار و آثار وی، با رعایت ایجاز به مقایسه دو اثر دست زدیم.
مضامین شعر و ادب عربی در دیوان ایرج میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرج میرزا از شاعران معاصر و نوادگان فتحعلی شاه قاجار است که از یک سو شعرش آمیزه ای از لطافت و شیرینی و از دیگر سو «هزل و بیسنتی و پرده دری» است. با این وجود فرهنگ و ادب «اسلامی - عربی» از شاخصه های ویژه شعر اوست که چون خونی در پیکر دیوان او در همه جا جاری است و صبغه دینی در قالب عبارات و مضامین فراوان قرآنی و روایی در شعر او خودنمایی میکند.
علاوه بر ابیات عربی از شاعرانی چون «ابوالفتح بستی»، «مهلبی»، «ابن قلاقس» و «شریف رضی» و... مضامین اشعار شاعرانی چون «ابن رومی»، «متنبی»، «ابوالعتاهیه»، «بشار»، «ابن حجاج» و... به وضوح در مطاوی اشعار او دیده میشود، همچنین دیوان او دهها ضرب المثل عربی را به شکل اقتباس واژگانی و یا گزارشی در دل خود جا داده است. سعی ما در این مقاله ارائهی برخی از این مضامین و کشف منابع و مآخذ عربی و همچنین ریشه های ایرانی آنهاست که در فرهنگ ایران قبل از اسلام وجود داشته است.
از آنجا که احتمال تاثیر پذیری ایرج از اشعار شاعران ایرانی قبل از خود منتفی نیست، در پانوشت به شواهدی از آنها در ادب فارسی نیز اشاره کرده ایم.
سیر تحول اسطوره در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره، معمولاً روایتی است مملو از نمادهایی که به نقل منشا جهان، خدایان، خلقت حیوانات، انسانها و منشا آداب و سنن می پردازد و تقریباً در تمام فرهنگها وجود دارد.
اسطوره به عنوان پدیده ای پیچیده، از جنبه های مختلفی مورد مطالعه قرار می گیرد و بخاطر همین طبیعت چندگانه اش الگوی بسیاری از داستانها و آثار قرار گرفته است. این قابلیت اسطوره در ادبیات تطبیقی نیز از جایگاهی مهم برخوردار است.
در این مقاله علاوه بر نشان دادن جایگاه اسطوره در ادبیات تطبیقی، به چگونگی پدید آمدن اسطوره های نوین از اسطوره های باستان نیز می پردازیم.
از کعبه تا روم (بررسی تطبیقی داستان شیخ صنعان و فاوست گوته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تطبیق آثار ادبی در زبانهای مختلف یکی از راههای شناخت دقیق ویژگیهای فکری، فرهنگی، ذوقی و عاطفی ملل صاحب فرهنگ و ادب است. در حوزه ادبیات تطبیقی گرچه دیدگاههای متفاوتی مطرح است؛ اما صرف نظر از اصول و اسلوب به کار گرفته شده، نتیجه کار به گونه ای باعث شناخت بیشتر و نزدیکی و تفاهم ادبی و فرهنگی خواهد شد. در این مقاله با تطبیق داستان شیخ صنعان عطار و فاوست گوته که نمونه داستانهای عمیق و تامل برانگیز و دارای مضامین جهانشمول است، برخی نزدیکیهای فکری و عاطفی دو شاعر و اغراض آن دو از نقل داستانها با اشاره به مشترکات روشن می گردد.
پس از مروری کوتاه بر مباحث و تعاریف ادبیات تطبیقی، در ادامه مقاله، ابتدا به اختصار به شباهت دو شاعر (از جهت اندیشمندی، نوآوری، وسعت مشرب و شخصیت چند بعدی) و همانندی کلی آثار آنها (از جمله مبتنی بودن دو اثر بر داستانی واقعی و دخل و تصرف کم و بیش مشابه در داستانهای اصلی)، و پس از آن به طور تفصیلی به همانندیهای اجزای دو داستان (ساختار و حوادث، ویژگیها و سرنوشت قهرمانان، مضمونها و موتیفهای مشترک و نوآوریهای دو اثر در اندیشه های دوران خود) پرداخته شده است. در پایان نتیجه گرفته شده است که عطار و گوته با داشتن دو مشرب فکری و اعتقادی و زیستن در دو دوره کاملا متفاوت تاریخی، درباره موضوعات معینی به نحو کم و بیش یکسان اندیشیده اند و از این رو، از ساختار مشابهی برای بیان اندیشه های خود بهره گرفته اند. همچنین دو داستان همچون بسیاری از آثار ادبی برجسته، با آموزه های دینی مرتبط است؛ اما این آموزه ها با نگاهی نو و فراتر از سنت و عادت مطرح شده است. علاوه بر این، به این نکته نیز اشاره شده که با توجه به آشنایی گوته با اندیشه های اسلامی و عرفانی (از طریق خواندن ترجمه قرآن کریم و شعر حافظ) احتمال تاثیرپذیریِ مستقیم یا غیر مستقیمِ گوته از اندیشه و نگاه عطار در برخی پیامهای مترتب بر داستان وجود دارد.
ادبیات تطبیقی در ایران: پیدایش و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از دیدگاه مکتب فرانسوی، شاخه ای از تاریخ ادبیات است که به بررسی روابط تاریخی در میان دو یا چند ادبیات ملی می پردازد. مکتب تطبیقی آمریکا نیز ادبیات تطبیقی را پژوهشی بین رشته ای می داند که به مقایسه ادبیات ملت ها با یکدیگر و بررسی رابطه ادبیات با سایر رشته های علوم انسانی و هنرهای زیبا می پردازد. ادبیات تطبیقی در مفهوم علمی آن نخست در فرانسه پدید آمد؛ آن گاه به بعضی از کشورهای غربی چون آلمان، ایتالیا، آمریکا و ... راه یافت و سپس روانه شرق دور و دیگر کشورها چون ایران گردید. ایران در زمره نخستین کشورهای آسیایی است که به تاسیس ادبیات تطبیقی پرداخته است اما پژوهش گران ایرانی غالباً با نادیده انگاشتن نظریه-های ادبیات تطبیقی به پژوهش های عملی و کاربردی در این حوزه پرداخته اند. این امر منشا بسیاری از آشفتگی ها و یا کژتابی های ذهنی و فکری ای است که امروز در حوزه ادبیات تطبیقی فارسی وجود دارد.
تأثیر یأس و فقدان خداباوری در اندیشة ژید و پروست، بررسی تطبیقی از دیدگاه فرانسوا موریاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرانسوا موریاک، نویسندة نامی فرانسوی و برندة جایزة نوبل ادبیات، برخلاف بسیاری از معاصرانش، چندان در ایران شناخته شده نیست. دراین مقاله، تلاش شده است تا با تأکید بر دیدگاه او نسبت به دو داستان پرداز مطرح هم عصرش، مارسل پروست و آندره ژید، گامی در شناخت بهتر او برداشته شود. موریاک براین باور است که احساس یأس و همچنین فقدان خداباوری در آثار این دو نویسنده که، به تعبیری، بازتاب بحران دین باوری در قرن بیستم است، باعث شده تا آن ها در روند شخصیت پردازی و پیرنگ سازی از چارچوبی استفاده کنند که مفهوم ایمان و امید به آینده و نجات به هنگام بروز مصائب در کمترین حد ممکن باشد.
بررسی جایگاه زن در مقایسه تطبیقی بوف کور و شازده احتجاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تصاویری که ادبیات از زنان به دست داده تصاویری متناقض چون زن آرمانی، جادوگر، نابالغ و خام، زن فتانه و وسوسه گر، مادر فداکار و زن مرگ آور است. در این اندیشه ها زنانگی به شکل آرمان گرایانه و شیطانی تقسیم شده که از این منظر نیز این تصاویر به مناسبات و روابط فرضی میان زن با مرد بستگی دارد و در این راستا زن بزرگتر یا کوچکتر از واقعیت زندگی ارایه شده است.در این مقاله سعی شده است با بررسی تطبیقی بوف کور صادق هدایت و شازده احتجاب هوشنگ گلشیری ضمن اشاره به مشابهت ها و وجوه افتراق دو اثر دیدگاه دو گانه این نویسندگان نسبت به زن مورد مداقه قرار گیرد.