مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
ساماندهی
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
195 - 222
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با بروز مشکلاتی ناشی از رشد کالبدی فضایی وسیع شهرها مانند کاهش کیفیت زندگی و شاخص های توسعه انسانی، عدم برخورداری کامل شهروندان از خدمات و مسکن، وجود فضاهای رها شده شهری و متروکه و بافت های فرسوده در نواحی شهر سبب شده به رویکرد توسعه میان افزا با احیای ظرفیت های موجود درون شهرها در جهت جلوگیری از تخریب محیط زیست و منابع طبیعی، ساماندهی فضایی و کالبدی شهر و استفاده بهینه از اراضی شهری توجه شود. هدف اصلی این پژوهش نقش رویکرد توسعه میان افزا در ساماندهی شهر جلگه ای بهشهر می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی –تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان دستگاه های اجرایی و شهروندان می باشند. با توجه به معیارهای توسعه میان افزای، اثرگذاری این رویکرد در ساماندهی و هدایت اصولی برنامه های توسعه شهری و عملکرد نهادهای مدیریت شهری در بهبود فضایی – عملکردی و ساماندهی شهری 29 شاخص به عنوان چارچوب تحلیلی پژوهش در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد در بهره برداری از ظرفیت ها و عرصه های توسعه درونی شهر بهشهر، تنها به معیارهای زیست محیطی( با میانگین2.91 و آماره تی 1.21-) در برنامه های توسعه شهری توجه شده و نهادهای مدیریت شهری بادید تک بعدی به بهبود شاخص های زیرساختی(با میانگین 3.09 و آماره تی 2.54) از میان ابعاد پنج گانه توجه نموده اند. همچنین در حوزه بهبود فضایی – عملکردی و ساماندهی شهری بهشهر، نهادهای مدیریت شهری تنها در توسعه تراکم خالص شهری، استفاده بهینه از زیرساخت ها و تسهیلات موجود، توسعه شبکه معابر و شناسایی و بهره گیری از ظرفیت های موجود جهت توسعه درونی دارای عملکرد نسبتاً مطلوب بوده و به وضعیت سرانه ها در نواحی شهری و کاهش فشار توسعه در پهنه های فضای سبز توجه چندانی نداشته اند. در نهایت بر اساس نظرات متخصصان شهری، توجه به پهنه بندی عملکردی، هزینه ها و نیازهای مالی، تراکم در نواحی شهری، مشکلات از نگاه ساکنین و شهروندان و بهبود زیرساخت ها به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر توسعه میان افزای شهر بهشهر تعیین شده است.
پایش سکونتگاه های روستایی پراکنده و کوچک در راستای طرح های ساماندهی؛ مورد مطالعه دهستان شوسف شهرستان نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۵۳
۱۱۲-۹۷
حوزه های تخصصی:
توسعه در هر سرزمینی، در صورتی امکان پذیر خواهد بود که به تمامی جوامع توجه خاص بشود. جامعه روستایی و به ویژه روستاهای پراکنده از این گونه اند. روستاهای پراکنده و کوچک، از لحاظ شاخص های توسعه انسانی معمولاً در وضعیت پایینی قرار دارند و همین امر بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی و ارائه یک رویکرد اساسی برای ارائه خدمات و ساماندهی آن ها را ضرورت می بخشد. در این تحقیق دهستان شوسف از شهرستان نهبندان مورد مطالعه قرار گرفته است که در کمربند مرزی شرق کشور قرار گرفته و دارای سکونتگاه های کوچک با وضعیت نامطلوب فرهنگی و اقتصادی است. لذا هدف این مقاله بررسی موانع و راهکارهای فرا روی انجام طرح تجمیع سکونتگاه های روستایی پراکنده و کوچک دهستان شوسف از لحاظ ابعاد اقتصادی, اجتماعی و زیستی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه117 خانوار و حجم نمونه،80 خانوار تعیین گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری و تعیین سطوح معنا داری بین متغیرها از آزمون های t تک نمونه ای و آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت اجتماعی- فرهنگی سکونتگاه های مورد مطالعه دارای نمره ای برابر با 901/1و از حیث شرایط اقتصادی دارای نمره 2/1و میانگین شرایط زیرساختی این سکونتگاه ها 59/1 به دست آمد که مؤید وجود ضعف از این منظر می باشد. در کل بر اساس نتایج آنالیز استنباطی آزمون ها می توان اظهار داشت که شرایط اجتماعی- فرهنگی سکونتگاه های روستایی پراکنده و کوچک در سطح نامطلوبی قرار دارد. موانع پیش روی پروسه ساماندهی روستاهای کوچک و پراکنده از دیدگاه روستائیان به طور عمده شامل وجود ظرفیتی اقتصادی - تولیدی (هر چند محدود) در فضای سکونتگاه های کنونی و عدم رغبت روستائیان به ترک و رهاسازی آن می باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر در ناکامی طرح های تجمیع مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان پاوه، بخش نوسود، شهرک شرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۱۳۰-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی "توسعه روستایی" به عنوان یکی از سازوکارهای رسیدن به توسعه، مستلزم شناخت دقیق مقتضیات و نیازهای جوامع روستایی، متناسب با شرایط مختلف می باشد. طرح های ادغام و تجمیع روستاها به عنوان یکی از سیاست ها ی مهم در "بازسازی روستاهای مناطق جنگزده" و "برنامه ریزی توسعه مناطق روستایی" مطرح گردیده است. در دوران بازسازی مناطق جنگزده طرح ساماندهی "شهرک شرام"، برای تجمیع روستاهای هانی گرمله، بیدرواز و کیمنه(استان کرمانشاه، شهرستان پاوه، بخش نوسود، دهستان شرام) تهیه گردید که باوجود برنامه ریزی های انجام شده، روستاییان ماندن در غربت یا رفتن به روستاهای اصلی و بازسازی نشده خود را بر سکونت در محل تجمیع ترجیح دادند. مسئله اساسی تحقیق حاضر، ارزیابی علل اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و کالبدی - فیزیکی ناکامی طرح های تجمیع روستایی با تأکید بر طرح تجمیع شهرک شرام می باشد. در این تحقیق با توجه به رویکردهای کالبدی- فضایی، اقتصادی و اجتماعی و دیدگاه های نظریه پردازان مختلف در رابطه با مسائل ادغام و تجمیع، در صدد تبیین ارزیابی دلایل شکست پروژه های تجمیع مناطق روستایی برآمده ایم. در ادبیات تحقیق بسیاری از مهمترین منابع در مورد اسکان مجدد و ادغام و تجمیع را مورد بررسی قرار داده ایم. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و تا حدودی توصیفی بوده و تکنیک مورد استفاده مصاحبه سازمان نیافته و در بعضی موارد خاص مشاهده و بررسی اسناد و مدارک موجود بوده است. در قسمت یافته های تحقیق بعد از شناسایی علل و عوامل مختلف ناکامی طرح شهرک، مشخص گردیده است برنامه ریزی مناسب و استفاده از توانایی های روستاییان می تواند بستر مناسبی برای موفقیت طرح های تجمیع فراهم نماید. بر این اساس می بایست برای رسیدن به تفاهم و نقطه نظرات مشترک بین طرفین طرح ها، روابط مثبت و سازنده ای بین برنامه ریزان و روستاییان ایجاد شود و با عنایت به اینکه برنامه ریزی اغلب طرح های تجمیع با در نظر گرفتن رویکرد کالبدی- فضایی انجام گرفته (و این مورد نیز کم و بیش در تحقیق حاضر نمایان است) ، توجه به رویکردهای کالبدی – فضایی، اقتصادی و اجتماعی -فرهنگی غیر قابل اجتناب می نماید و عملاً لزوم به کارگیری رویکردی جامع در برنامه ریزی اینگونه طرح ها ضروری خواهد بود.
واکاوی ابعاد کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
187 - 205
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و تمایل مهاجرت روستائیان به محیط های شهری زمینه ایجاد و گسترش پدیده سکونتگاه های غیررسمی و نامتعارف در مجاورت شهرها را بوجود آورده و مفهوم کیفیت زندگی شهری را به عنوان یکی از دغدغه های اصلی مدیریت و برنامه ریزی شهری بیش از پیش با اهمیت نموده است. در همین راستا مقصود اصلی پژوهش حاضر سنجش و طبقه بندی ابعاد کیفیت زندگی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی محلات هدف در شهر ارومیه و ارائه راهکارهای ساماندهی درجهت ارتقاء آنها می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی- توسعه ای است. داده های پژوهش با رویه های مطالعات اسنادی، پرسشنامه گردآوری شده است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، از 31 محله سکونتگاه غیررسمی در شهر ارومیه، 4 سکونتگاه اسلام آباد1، حاجی پیرلو، اسلام آباد2 و طرزیلو به عنوان محلات هدف مورد مطالعه انتخاب شدند. پرسشنامه از 31 شاخص ترکیبی عینی و ذهنی کیفیت زندگی طراحی شده و با استفاده از فرمول عمومی کوکران نمونه ای با حجم 400 نفر برای هر یک از سکونتگاه ها تعیین شده است. در نهایت جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای Excel، Spss و آزمونهای T تک نمونه ای، تحلیل واریانس و دانکن استفاده گردید. نتایج نهایی آزمونT و دانکن در کلیه ابعاد کیفیت زندگی نشان می دهد که سکونتگاه های غیررسمی طرزیلو و اسلام آباد2 در وضعیت مطلوب، حاجی پیرلو در سطح متوسط و اسلام آباد1 در وضعیت نامناسبی نسبت به سایر محلات قرار دارند و طبقات یک تا چهارم جدول دانکن را جهت اولویت بندی محلات هدف به خود اختصاص داده اند.
ساماندهی بافت های مسئله دار شهری با رویکرد تحلیل ذینفعان و شبکه اجتماعی (نمونه تجربی: محدوده خلازیر جنوبی در منطقه 19 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : خلازیر جنوبی یکی از محدوده های مسئله دار کلان شهر تهران است. این محدوده به دلیل تجمع مشاغل مزاحم شهری مشکلات زیادی را برای نواحی پیرامون و حتی کلان شهر تهران ایجاد کرده است. به دلیل پیچیدگی مسئله، ساماندهی این محدوده نیازمند مشارکت همه ذینفعان است. هدف پژوهش حاضر شناسایی ذی نفعان اصلی، تحلیل تمایل و قدرت ذی نفعان، شناسایی نیاز و خواسته های ذی نفعان و تحلیل شبکه اجتماعی ذی نفعان در خصوص مسئله خلازیر جنوبی است.
داده و روش : روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی(کیفی و کمی) با تأکید بر روش کیفی و ترکیب داده های کمی در خلال تحلیل است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با ذی نفعان مربوطه جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با کمک ماتریس تمایل-قدرت و نرم افزار NodeXL انجام گرفته است.
یافته ها : یافته ها نشان می دهد که مسئله خلازیر جنوبی دارای 16 ذی نفع اصلی است که دارای خواسته و نیازهای مختلفی هستند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهرداری منطقه 19، موقوفه مدرسه مروی، کسبه خلازیر و شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران بیشترین قدرت را دارند. نتایج دیگر نشان می دهد که سازمان نوسازی شهر تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 تهران، معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران بیشترین قدرت در شبکه اجتماعی ذینفعان دارند.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد همه ذی نفعان جهت ساماندهی و حل مسئله خلازیر جنوبی تمایل به حل مساله دارند؛ اما از نظر قدرت، میزان قدرت همه ذی نفعان یکسان نیست و سه ذی نفع موقوفه مدرسه مروی، شهرداری منطقه 19 ، شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران و کسبه خلازیر بیشترین قدرت را دارند و هرگونه اقدامات بایستی از طریق این ذی نفعان شروع شود. همچنین نتایج نشان می دهد که معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران با نمره مرکزیت بینیت 1.20 و معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 با مرکزیت بردار 0.096 بیشترین نقش را در روابط بین ذی نفعان بر عهده دارند.
تحلیل الگوی فضایی شهرک های صنعتی استان قزوین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
1 - 22
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل الگوی پراکنش شهرک های صنعتی و ساماندهی آن در استان قزوین می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که در ابتدا به شناسایی الگوی توزیع شهرک های صنعتی استان قزوین پرداخته و سپس معیارهای ساماندهی شهرک های صنعتی با توجه به پیشینه مطالعاتی استخراج گردید. به منظور ارزش گذاری معیارها از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد و در نهایت با استفاده از تکنیک منطق فازی فضاهای مناسب جهت استقرار شهرک های صنعتی جدید پیشنهاد گردید. در واقع روی هم گذاری فازی لایه ها، نقشه ساماندهی شهرک های صنعتی را به دست داد. نتایج نشان داده است که به کارگیری منطق فازی به همراه تحلیل فضایی GIS توانسته است به عنوان ابزاری کارآمد در پهنه بندی ساماندهی شهرک های صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. قرارگیری شهرک های صنعتی در نزدیکی راه ارتباطی و دوری از گسل به خوبی قابلیت و توانایی مدل تحلیلی پژوهش را به اثبات رسانده است. واژگان کلیدی: شهرک صنعتی، ساماندهی، تحلیل فضایی، آمایش سرزمین، قزوین
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با تأکید بر مشارکت مردمی (مطالعه موردی: محله قیلر قروه)
بافت های فرسوده و قدیمی شهرهای کشور که در اغلب موارد هسته اولیه و اصلی آن شهرها را تشکیل می دهند، از یک طرف جزو میراث فرهنگی و تاریخی آن شهرها محسوب شده و حفظ، بهسازی کالبدی و توانمندسازی عملکردی آن ها اجتناب ناپذیر می باشد و از طرف دیگر اغلب این بافت ها با گذشت زمان و عدم توجه و نگهداری مناسب، دچار فرسودگی و اضمحلال کالبدی و عملکردی می گردند. شهر قروه نیز همانند این شهرها از بافت کهن برخوردار است. یکی از محله های این شهر محله قیلر است که منطبق بر بافت قدیم و هسته اولیه شکل گیری شهر قروه می باشد. این محله با مشکلاتی از قبیل نابسامان بودن عرض شبکه معابر، وجود شیب در پارهای از معابر، فرسودگی شدید بناهای مسکونی، همجواری با گورستان، دانه بندی قطعات کوچک و خیلی کوچک مواجه است. در این جهت، هدف از تحقیق حاضر مشارکت مردمی در ساماندهی بافت فرسوده محله قیلر بود که از روش توصیفی- تحلیلی استفاده گردید و نیز روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، اسنادی و میدانی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق حاضر نیز پرسش نامه، مصاحبه، مشاهده، و مطالعات میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان ساکن محله قیلر تعیین شد که با استفاده روش نمونه گیری کوکران 150 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نتایج نشان داد، مشارکت مردم و شهروندان در تسریع روند بهسازی بافت فرسوده محله قیلر تأثیرگذار است و سامان دهی معابر محله مورد مطالعه باعث ارتقاء کارکرد و نقش پذیری جدید آن می شود.
برنامه ریزی و ساماندهی بازار یاسوج با تاکید بر کاهش ترافیک با رویکرد مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: یکی از مهمترین مشکلات موجود در شهرهای کشور به نحوه استقرار نامناسب فعالیت های مربوط به خدمات شهری در بستر شهر و به شهروندان، در مجاورت سایر کاربری های موجود مربوط می شود که حل این مشکل به برنامه ریزی و مدیریت مناسب در زمینه مکان یابی و ساماندهی خدمات شهری نیاز دارد. بازارها از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تامین رفاه و آسایش شهروندان و توسعه ی اقتصادی شهرها ایفا می کنند. در شهر یاسوج بازار به عنوان قلب اقتصادی شهر محسوب می شود و افزایش ترافیک در این قسمت مشکلات عدیده کالبدی-کارکردی و دسترسی-ترافیکی برای شهروندان ایجاد کرده است. لذا این تحقیق سعی در برنامه ریزی و ساماندهی بازار یاسوج با تاکید بر کاهش ترافیک با رویکرد مشارکتی دارد. روش شناسی تحقیق: روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده داده های تحقیق در محدوده موردمطالعه با استفاده از پرسشنامه و منابع اسنادی و کتابخانه ای و آمار دستگاه های اجرایی به دست آمده، جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار آماری SPSS بهره گیری شده است، همچنین از نرم افزار GIS ARC در تهیه و تولید نقشه ها استفاده شد و جهت تحلیل اطلاعات از مدل های SWOT و QSPM بهره برده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو پژوهش شهریاسوج ومحدوده بازار این شهر و مشکلات ترافیکی ناشی ازحضور و مراجعه مردم به بازار می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شاخص های کالبدی-کارکردی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، مدیریتی، دسترسی و ترافیکی از نظر شهروندان وضعیتی قابل قبولی ندارند و دارای سطح مطلوبی در بازار یاسوج نمی باشند. ایجاد پارکینگ در محدوده بازار با توجه به وجود زمین های خالی در این محدوده می تواند در کاهش ترافیک محدوده بازار موثر باشد و همچنین انتقال دستفروشان به نقطه دیگر در ساماندهی محدوده بازار می تواند تاثیرگذار باشد. تاکید برایجاد سیستم حمل و نقل عمومی مناسب و کارآمد در محدوده بازار جهت کاهش استفاده از خودروهای تک سرنشین از مهمترین راهبردهای برنامه ریزی و ساماندهی بازار یاسوج با تاکید بر کاهش ترافیک می باشد.
بررسی روش ها و شیوه های ساماندهی اصناف در جهت اصلاح نظام توزیع کالا و خدمات در سطح شهرستان های تابعه استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
35 - 53
حوزه های تخصصی:
اصناف نقش کلیدی در چرخه اقتصادی کشور ایفا کرده و فعالیت آن ها در ارزش افزوده بخش صنعت و معدن حیاتی است. اهمیت اصناف به عنوان بنگاه های کوچک و متوسط در ایجاد اشتغال، خلق ارزش افزوده و بهبود سیستم توزیع کالاها و خدمات در کشور قابل توجه بوده و لذا ساماندهی و ارائه راهکارهای متناظر با آن ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، در این تحقیق، راهکارهای ساماندهی اصناف در استان اردبیل مطالعه شده و این راهکارها برحسب درجه اهمیت، رتبه بندی شده است. برای این کار، نمونه ای به حجم 384 از میان کارشناسان، اعضا و خبرگان حوزه اصناف به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. روایی پرسشنامه نیز به وسیله کارشناسان این حوزه تأییدشده و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0/83) تأیید شده است. بر اساس نتایج تحقیق، در سطح معناداری 5 درصد، عوامل کلان اقتصادی و محیط کسب و کار در کشور بر ساماندهی اصناف در استان اردبیل تأثیر معناداری دارند. همچنین در سطح معناداری 5 درصد می توان تأثیر مثبت و معنادار عوامل اختصاصی استان نظیر: تسریع در صدور پروانه فعالیت و مجوز کسب در استان، اعطای مشوق ها و تخفیف های مالیاتی برای صنوف و مشاغل، افزایش تخصص و مهارت نیروی انسانی به واسطه آموزش اصناف در استان، نظارت بر فعالیت اصناف و جریمه اصناف فاقد پروانه در استان و همکاری و مشارکت سایر ارگان ها از جمله شهرداری ها، سازمان بازرسی و ... با سازمان صنعت معدن و تجارت بر سازماندهی اصناف در استان اردبیل را پذیرفت. علاوه براین، به منظور تعیین اهمیت راهکارهای موجود برای سازماندهی اصناف در استان اردبیل از آزمون فریدمن استفاده شده و یکسان بودن میانگین تأثیر راهکارهای ساماندهی اصناف در استان اردبیل در سطح اطمینان 95 درصد رد می شود. لذا می توان بیان نمود که از بعد اهمیت و تأثیرگذاری، میان راهکارهای ساماندهی اصناف در استان اردبیل تفاوت معناداری وجود دارد.
تشکیل و توسعه زنجیره ارزش کشاورزی، راه کار ساماندهی بازار محصولات کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصاد کشاورزی جلد ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ویژه
88 - 76
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : ناکارامدی بازار محصولات کشاورزی در ایران موجب نوسانات شدید قیمتی و نارضایتی هر دو سوی بازار یعنی مصرف کننده و تولید کننده شده است. این بازار، گاهی با مازاد و یا کمبود عرضه مواجه هست و نقش دلالان به منظور سوداگری و احتکار، بسیار پر رنگ می باشد. در این پژوهش ضمن بررسی و شناسایی حلقه های فعال مرتبط با زنجیره ارزش کشاورزی، یک مدل راهبردی ایجاد زنجیره ارزش کشاورزی و راهکار اجرایی آن تدوین شد به گونه ای که در این مدل نقش کنشگران در بازار تولید و تجارت محصولات مشخص شده است.
مواد و روش ها : این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و در حیطه پژوهش های کیفی و از لحاظ روش تحقیق، ترکیبی از دو روش اسنادی و میدانی می باشد. اطلاعات به روش اسنادی و مشاهده حضوری از کارکرد 35 فعال اقتصادی در بخش کشاورزی استان فارس و 12 جلسه مشارکتی با مسئولان و مدیران سازمان جهاد کشاورزی با رویکرد طوفان فکری و بر اساس تغییر جزیی در مدل زنجیره ارزش پورتر، تلاش نمود تا یک راهکار اجرایی برای تشکیل زنجیره ارزش کشاورزی تدوین کند.
یافته ها : عدم آگاهی عوامل بازار از زنجیره ارزش، وجود مسایل اقتصادی و حلقه های معیوب که عملا خلق ارزش نمی کنند، مانع از ایجاد پیوستگی در حلقه های زنجیره تأمین و ارزش در بخش کشاورزی شده است. نتایج این پژوهش منجر به تدوین مدل راهبردی ایجاد زنجیره ارزش کشاورزی و یک راهکار اجرایی شد.
بحث و نتیجه گیری: آشنایی کارآفرینان و فعالان اقتصادی بخش کشاورزی با منافع زنجیره ارزش و تدوین قوانین حمایتی می تواند در ایجاد، توسعه و تکمیل زنجیره های ارزش کشاورزی کمکی شایان کند.
عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان اردبیل در ساماندهی بافتهای فرسوده شهری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۲۵۹-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از پدیده های بحث برانگیز، بحرانی و تاکنون وانهاده شهری، بافت فرسوده و چالش ها و مشکلات مترتب بر آن و نیز دغدغه های مدیریت شهر در این زمینه است؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در راستای ساماندهی بافت های فرسوده شهری در سطح منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش: از نظر شیوه گرد آوری داده ها از نوع پژوهش های میدانی و از نظر گردآوری اطلاعات از نوع روش پیمایشی است. حجم نمونه محاسبه شده از طریق فرمول کوکران 384 نفر می باشد که با هدف پوشش هرگونه خطای احتمالی به 400 نفر ارتقاء داده شد. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده می باشد. در نهایت برای تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده از مدل های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، آزمون t و مدل رگرسیون در قالب نرم افزار آماری Spss و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار GIS استفاده شده است. یافته ها: با توجه نتایج تحقیق بیشترین مقدار ضریب بتا مربوط به اعتماد به مدیران شهری با 76/0 و بعد از آن مربوط به پایگاه اجتماعی- اقتصادی با 13/0 است. بنا براین از بین متغیرهای موردمطالعه بیشترین تأثیر بر مشارکت شهروندان در ساماندهی بافت های فرسوده، متعلق به اعتماد به مدیران شهری می باشد. بحث: اعتماد به مدیران شهری، افزایش سطح تحصیلات و آگاهی شهروندان، مالکیت مسکن و مدت زمان ماندگاری در یک منطقه، از عوامل موثر در مشارکت شهروندان هستند که با اتخاذ تدابیر و برنامه جامع آگاهی بخشی و ارتقای سطح آن توسط رسانه های گروهی به ویژه صداوسیما، می توان جهت افزایش مشارکت به کار گرفت. در نهایت پیشنهاداتی با توجه به نتایج پژوهش ارائه شده است.
ارزیابی عوامل آسیب پذیری روددره های شهر تهران در مقابل سیلاب و ارائه ی راهکارهای معمارانه در احیا و ساماندهی آنها (نمونه ی موردی: روددره ی کن در محدوده ی بوستان جوانمردان ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷
31 - 46
حوزه های تخصصی:
خطرات و خسارات وسیع ناشی از پدیده ی سیلاب، باعث شده تا احیا و ساماندهی روددره ها و مسیل های شهری اهمیت بیشتری یابد و در دستور کار مدیریت شهری تهران قرار گیرد. عمده اهداف این طرح، هدایت آب های سطحی و انتقال سیلاب های احتمالی از طریق این روددره ها و مسیل ها می باشد. از این رو تدوین اصول و معیارهای طراحی و ارایه ی روش های عملی در احیا و ساماندهی روددره ها، با هدف کنترل و کاهش سیلاب از ضرورتهای مطالعاتی است. هدف از پژوهش حاضر،شناسایی و ارزیابی راهکارها و تمهیدات انجام گرفته در کنترل و کاهش سیلاب در بخشی از بستر روددره ی کن، پس از احیا و ساماندهی آن در محدوده ی بوستان جوانمردان ایران است. همچنین علل و عوامل بروز سیلاب های اخیر و عدم کارایی این روددره در کاهش و انتقال سیلاب مطالعه و تحلیل گشته و راهکارهایی معمارانه در راستای ممانعت و پیشگیری از مخاطرات ناشی از سیلاب ارایه شده است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و داده ها از منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی به دست آمده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنترل و انتقال سیلاب در برنامه های ساماندهی این منطقه کمتر مورد توجه بوده است و باید برای پیشگیری و کاهش خطرات و خسارات ناشی از سیل، اصول طراحی و راهکارهای بهبود وضعیت، مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر ساماندهی رود و رودکناره های شهری با تأکید بر گردشگری پایدار (مطالعه موردی رودخانه زرجوب رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
158 - 171
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه رودخانه ها دیگر نقشی در تنظیم ساختار فضایی و سازمان اجتماعی شهرها ندارند و در نتیجه، رودکناره ها از شبکه فضاهای عمومی شهرها حذف شده که این روند به پدیده هایی مانند ورود زباله، فاضلاب و پساب به رودخانه ها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها منجر شده است و تاب آوری شهری را به وسیله مشکلات زیست محیطی فراوان به خطر انداخته اند. در عصری که ارزش های زیست محیطی در اولویت قرار دارند، رود و رودکناره ها از اهمیت ویژه ای در محیط شهری برخوردار هستند. شهرسازی مدرن ضمن تضمین ایمنی و رفاه در یک تجربه شهری ایده آل، دسترسی به آب را به عنوان ارزشی ویژه در نظر می گیرد که در سطح کیفیت زندگی شهری اثرگذار است. در دهه های اخیر، بازسازی رودخانه های شهری با مشکلات متعددی همراه بوده؛ اما پرورش فعالیت های مختلف در رودخانه ها، از نظر اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی، آن ها را به مکان های پویا، سرزنده و کاربردی تبدیل می کند. استفاده پایدار از رودخانه ها در توسعه گردشگری شهری به منظور حفظ تعادل زیست محیطی ضروری است که این موضوع شامل حفظ منابع آبی، حفاظت از تنوع زیستی، جلوگیری از آلودگی و استفاده درست از دانش شهرسازی است، چرا که رودخانه ها به تنهایی قادر به مقابله با آلودگی های ناشی از ناحیه شهری و تطبیق خود با دگرگونی فناوری را ندارد. به این دلیل، برای بازآفرینی رودکناره شهری نیاز به یک چارچوب مناسب راهبردهای ارتقای کیفیت محیطی و ساماندهی رودکناره شهری مطابق با انتظارات جامعه، اهداف توسعه و هماهنگ با سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی حس می شود. ایجاد تسهیلات رفاهی، ساماندهی حریم و افزایش امنیت رودخانه زرجوب به عنوان یک محور قدرتمند در فضای شهری آن، می تواند در توسعه گردشگری پایدار شهر نقش مؤثری داشته باشد و باعث رونق دوباره رودخانه ها و ایجاد ارتباط بین شهروندان و رودخانه ها شود. شهر رشت به عنوان یکی از شهرهای گردشگرپذیر کشور نیازمند توجه بیشتر به این مسئله است. در این راستا رودخانه زرجوب که محوری خطی و قدرتمند در فضای شهری رشت است، با توجه به پتانسیل خود، می تواند در توسعه گردشگری پایدار و بهبود وضعیت در شاخص های مرتبط، نقش مؤثر و حائز اهمیتی داشته باشد، با توجه به این مسئله که در حال حاضر هیچ گونه برنامه مشخصی در جهت ساماندهی و مدیریت مناسب برای این رودخانه شهری به منظور بهره وری اقتصادی پایدار وجود ندارد، لذا تحقیق در این زمینه بسیار ضروری است. به این منظور، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر رودخانه زرجوب رشت و ارائه راهبردهای متناسب در این خصوص، سعی دارد راهکارهایی برای احیای این عنصر باارزش طبیعی ارائه کرده و از پتانسیل های آن برای توسعه پایدار گردشگری استفاده کند. مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، کمی - کیفی؛ از نظر هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و اکتشافی و به لحاظ زمان، مقطعی است. به منظور گرد آوری اطلاعات و داده ها، از دو روش مطالعه کتابخانه ای و مطالعه پیمایشی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در وهله نخست، بر اساس مطالعات کتابخانه ای به بررسی منابع نظری مرتبط پرداخته و در قدم بعدی با استفاده از اشباع نظری و انجام ۱۵ مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با کارشناسان حوزه های مرتبط با رودخانه شهری زرجوب اعم از شهرسازی، محیط زیست و گردشگری، عوامل مؤثر بر ساماندهی رود زرجوب با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری از طریق کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا شناسایی و دسته بندی شد. در ادامه ارتباط بین مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها با استفاده از روش دیمتل شناسایی شد. به این منظور، برای نمونه گیری ماتریس ارتباط مستقیم دیمتل، با استفاده از پرسش نامه، از نظرات چهار تن از متخصصان شهرسازی استفاده شده است. بر این اساس و حسب روابط یافت شده، یک مدل مفهومی به منظور ارائه مؤلفه های مؤثر بر گردشگری پایدار رودهای شهری و روابط بین آن ها ارائه شده و در آخر بر اساس دسته بندی و تحلیل های صورت گرفته، راهبردهای ارائه شده در مصاحبه ها متناسب با ساماندهی رودخانه زرجوب نگارش شده و مورد تأیید روایی جامعه آماری قرار گرفت. همچنین، روش نمونه گیری جامعه آماری این پژوهش، گلوله برفی است.یافته هامسائل گوناگونی در یک ساماندهی مناسب بر پایه توسعه گردشگری تأثیرگذار هستند. به طور کلی، عمده نتایج حاصل از مصاحبه ها پس از کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا، در خصوص مطالعه موردی این پژوهش نشان دهنده ۲۹ زیرمؤلفه پرتکرار در بین نظرات جامعه آماری مصاحبه شوندگان در دسته بندی های مختلف است. بر این اساس، برای ارائه دسته بندی مناسب از زیرمؤلفه های شناسایی شده، هفت مؤلفه در حوزه های گوناگون اعم از امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی، کالبد و زیرساخت ها، مباحث اقتصادی، محیط زیست، حمایت نهادی و قانونی، امنیت و حفاظت، مشارکت عمومی مشخص شد. برای ارائه دسته بندی مناسب از زیرمؤلفه های شناسایی شده، هفت مؤلفه در حوزه های گوناگون مشخص شد. در ادامه با پیاده سازی روش دیمتل، طبق نتایج حاصل از آن در قسمت زیرمؤلفه ها، عامل «پایش مداوم و مستمر اقدامات زیست محیطی لازم برای پیشبرد طرح» در رتبه اول، «پوشش و تأمین نیاز تمامی گروه های سنی فارغ از جنسیت» در رتبه دوم، عامل «مشارکت جامعه» در رتبه سوم بیشترین تأثیر بر عوامل دیگر را دارند. همچنین «امکان سنجی مجوزهای لازم فعالیت های تفریحی گردشگری»، «حفاظت از منابع آب» و عامل «پایش مداوم و مستمر اقدامات زیست محیطی لازم برای پیشبرد طرح» به ترتیب بیشترین تأثیرپذیری از زیرمؤلفه های دیگر را دارند. طبق نتایج حاصل از روش دیمتل در بخش مؤلفه های اصلی، مباحث اقتصادی بیشترین میزان تأثیرگذاری بر سایر مؤلفه ها و امنیت و حفاظت بیشترین میزان تأثیرپذیری از سایرین را دارد. در این خصوص امنیت و حفاظت در کنار مقوله محیط زیست معلول از سایر شناسایی شد و در بین کلیه مؤلفه ها «امنیت و حفاظت» بیشترین تعامل را با سایر مؤلفه ها دارد. نتایج حاصل از روابط علت و معلولی میان مؤلفه های مؤثر بر ساماندهی رودخانه با رویکرد گردشگری پایدار که درباره آن توضیح داده شد، به صورت گرافیکی در شکل 1 نشان داده شده است. نتیجه گیریبر اساس یافته ها در راستای ساماندهی رود/رودکناره شهری زرجوب با رویکرد گردشگری پایدار، هفت مؤلفه اصلی تأثیرگذار بر مطالعه موردی یافت شد که در این خصوص مؤلفه مباحث اقتصادی ضمن بیشترین تأثیرگذاری بر سایرین، بیشترین تعامل با آن ها را داشته است. این در حالی است که از مؤلفه های «حمایت نهادی و قانونی»، «امنیت و حفاظت»، «کالبد و زیرساخت ها» و «امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی» تأثیر می پذیرد و به عنوان کلیدی ترین مؤلفه اصلی در ساماندهی رود و رودکناره شهری مبتنی بر توسعه پایدار گردشگری مطرح است. همچنین، مؤلفه «محیط زیست» بیشترین تأثیرپذیری از سایرین را داشته و سطح محیط زیستی رودخانه زرجوب تحت الشعاع مؤلفه های «مباحث اقتصادی»، «حمایت نهادی و قانونی»، «امنیت و حفاظت»، «کالبد و زیرساخت ها» قرار می گیرد. در بخش روابط بین زیرمؤلفه ها «پایش مستمر پایداری و مباحث زیست محیطی طرح هنگام بهره برداری»، ضمن بیشترین تأثیرگذاری بر سایرین، در مجموع بیشترین همبستگی با آن ها را داشته و به عنوان کلیدی ترین زیرمؤلفه مطرح شده در این پژوهش، از حیث تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است. در ادامه نتایج زیرمؤلفه ها، «امکان سنجی مجوزهای لازم فعالیت های تفریحی گردشگری» به عنوان تأثیرپذیرترین زیرمؤلفه شناسایی شده و به تعبیری عوامل متعددی در تمامی سطوح بر امکان صدور مجوزهای لازم برای استفاده از بستر و حاشیه رودهای شهری تأثیرگذار است. بر اساس مدل مفهومی ارائه شده لزوم توجه به تمامی عوامل به طور همگام و هماهنگ در بین عرصه های یافت شده الزامی است، چرا که مؤلفه ها و زیرمؤلفه های یافت شده، مستقیم و غیرمستقیم بر یکدیگر تأثیرگذار بوده و نمی توان با چشم پوشی از تعدادی از آن ها به نتیجه پایدار مد نظر رسید. در آخر، از آنجا با توجه به راهبردها برای پیاده سازی رویکرد مورد نظر، برحسب مؤلفه ها و زیرمؤلفه های حاصل از یافته های پژوهش، راهبردهای متناسب در چهار مرحله شناسایی اقدامات لازم، تدوین راهبردها، الزامات اجرا و بررسی و پایش بر اساس اهداف و نظارت و بررسی بر پروژه تدوین و پاسخ سؤال پژوهش نمایان شد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در ساماندهی بافت های فرسوده شهری با تاکید بر سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی محله ججین اردبیل)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۹
65 - 90
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین سیاست های، که می توان برای ساماندهی بافت ها فرسوده پیشنهاد داد توجه به نقش مردم (رویکرد مشارکتی) می باشد. بنابرین این تحقیق با رویکردی توصیفی – تحلیلی در پی آن می باشد تا به بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی جهت ساماندهی بافت فرسوده محله ججین بپردازد. به منظور دستیابی به این هدف ابتدا پرسشنامه ای که در برگیرنده متغیرهای سرمایه اجتماعی (مشارکت، اعتماد ،آگاهی اجتماعی) و متغیرهای اقتصادی بوده، تنظیم گردید. سپس روایی آن از طریق نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ مورد سنجش قرار گرفت. سپس از طریق نمونه گیری (روش کوکران) 364 پرسشنامه برای پاسخگوی به فرضیات تحقیق بین اهالی پخش گردید. در نهایت برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده پرسشنامه از ابزار آماری EXCEL و SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن می باشد، افراد ساکن در این محله از زندگی در این محله به دلیل وجود همسایگان خوب و امنیت در سطح بسیار بالا راضی هستند،، بیشتر افراد سرپرست خانوار در این محله با وصف آن که مرد هستند، اردبیلی نیز می باشند و مدت اقامت آن ها در این محله بیش از 15 سال می باشداینمسألهخودمی تواند نتیجهتعلقخاطرساکنینبهاینمحله باشد. همچنین بین اکثر متغیرهای اقتصادی (بجز ارزش ملک مسکونی)، متغیرهای اعتماد اجتماعی و متغیرهای آگاهی اجتماعی با متغیرهای مشارکت مردمی در ساماندهی بافت فرسوده محله ججین رابطه معناداری وجود دارد.
تحلیلی بر وضعیت مبلمان شهری منطقه 91 شهرداری تهران
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۱
11 - 23
حوزه های تخصصی:
برای داشتن فضای شهری مطلوب و ارتقا آن، کیفیت ساخت تمامی عناصر مبلمان شهری و ارتباط آنها با یکدیگر و چگونگی استقرار آن ها برای تاًمین اهداف سه گانه ساماندهی منظره شهری یعنی زیباسازی، هویت بخشی و خواناسازی محیط اهمیت بسیاری دارند. از این رو در این مقاله سعی شده تا وضعیت مبلمان شهری منطقه به منظور رفع کمبودها و ساماندهی صحیح آن بررسی شود. برای دستیابی به این هدف روش تحقیق از نوع کتابخانه ای و پیمایشی است و برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات از جداول استاندارد و درصدگیری در فرضیه اول و از آزمون تی تک نمونه و SPSS در فرضیه دوم و همچنین از تکنیک آلفای کرونباخ برای پایایی هر یک از مؤلفه های پرسشنامه بهره گرفته شده است. جامعه آماری مورد مطالعه دو نوع است. یکی تمام عناصر مبلمان شهری در نواحی هشتگانه منطقه 15 شهرداری تهران و دیگری افراد ساکن در این منطقه. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شده است. براساس یافته های به دست آمده در نوع و استقرار مبلمان شهری منطقه 15 شهر تهران هم به مسائل فرهنگی توجه نشده، و هم متناسب با جمعیت ساکن در منطقه نیست. همچنین بااستفاده از روشTOPSIS در رتبه بندی نواحی مشخص شد که در زمینه مبلمان پارکی ناحیه3 و در زمینه مبلمان خیابانی ناحیه2 در رتبه اول قراردارند.
ساماندهی نظام استقرار ایستگاه های BTS، متناسب با اهداف برنامه ریزی شهری از طریق راهکار استفاده از ایستگاه های مشترک؛ مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۱۴۲-۱۲۳
حوزه های تخصصی:
ایستگاه های مخابراتی آنتن تلفن همراه (BTS) از اجزای شبکه خدمات مخابراتی تلفن همراه هستند که بیش از یک دهه است میهمان شهرهای ما شده اند. استقرار این ایستگاه ها به عنوان عناصری که دارای ابعاد فیزیکی بوده و ویژگی های مختص به خود را دارند، پیامدهای ناگواری را بر محدوده های شهری تحمیل کرده است که شدت این پیامدها به واسطه رعایت نکردن اصول و قواعد شهرسازی و عدم توجه به ملاحظات آن، بسیار بیشتر از میزان مورد انتظار است. یکی از مهمترین استراتژی های موجود در راستای کاهش اثرات نامطلوب ناشی از استقرار این ایستگاه ها به حداقل رساندن تعداد آنها از طریق راهکار تشریک سایت میان اپراتورهای مختلف است. در این پژوهش، به منظور ارزیابی امکان استفاده از این راهکار در سطح شهر تهران، متناسب با نوع داده ها نخست با استفاده از نرم افزار ArcGIS وضعیت موجود شبکه ایستگاه های سه اپراتور فعال تلفن همراه در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته و سپس امکان استفاده از راهکار به اشتراک گذاشتن ایستگاه های موجود برای ساماندهی نظام استقرار آنها، با توجه به الزامات فنی شبکه ارزیابی شد. امکان جابجایی ایستگاه ها با توجه به فاصله ایستگاه های همجوار اپراتورها و استفاده از ایستگاه های موجود، اساس تحلیل داده ها قرار گرفته و ایستگاه های همجوار با فاصله های، کمتر از 50 متر، 50 تا 100 متر، 100 تا 150 متر و 150 تا 200 متر مشخص شده و در نهایت مجموع همه ایستگاه های همجوار در فاصله کمتر از 200 متر بدست آمد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که به صورت نظری و بالقوه، برای ایستگاه های همجوار با فاصله کمتر از 50 متر، امکان کاهش 432 ایستگاه به 215 ایستگاه، برای فاصله 50 تا 100 متر امکان کاهش 156 ایستگاه به 76 ایستگاه، برای فاصله 100 تا 150 متر امکان کاهش 186 ایستگاه به 90 ایستگاه، برای فاصله 150 تا 200 متر امکان کاهش 224 ایستگاه به 106 ایستگاه و در مجموع، برای همه ایستگاه های همجوار با فاصله کمتر از 200 متر امکان کاهش 998 ایستگاه به 487 ایستگاه وجود دارد. با توجه به ویژگی های فنی شبکه ایستگاه ها، امکان جابجایی برای فاصله های کمتر، قابلیت اجرایی بیشتری دارد و در نهایت جابجایی تعداد زیادی از ایستگاه های فهرست شده در عمل امکان پذیر می باشد.
آسیب ها و راهکارهای قانونی- اجرائی تملک املاک واقع در طرح های ساماندهی بافت های فرسوده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۵۶-۲۴۱
حوزه های تخصصی:
ساماندهی بافت های فرسوده، موضوع چند وجهی و چند نظمی است. در این بین، نظام حقوقی ساماندهی بافت های فرسوده که از مهمترین وجوه و زمینه های تحقق پذیری آن به شمار می رود، تاکنون در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به طوری که یکی از بزرگترین مشکلات اجرایی ساماندهی آن بافت ها در شهر تهران، موانع قانونی و عدم امکان تملک به موقع املاک واقع در طرح های مربوط است. از اینرو این پژوهش به منظور پاسخگویی به این سئوال اساسی انجام شده است که آسیب های قانونی- اجرایی تملک املاک واقع در طرح های ساماندهی بافت های فرسوده شهر تهران چیست و چه راهکارهایی را برای بهبود آن ها می توان ارائه نمود؟ جامعه آماری این پژوهش، کلانشهر تهران است. رویکرد نظری این پژوهش، ساختاری- کارکردی می باشد؛ به گونه ای که ضمن توجه به مبانی قانونی و ساختار مدیریتی، به فرایندها و سازوکارهای اجرایی تملک املاک واقع در طر ح های ساماندهی بافت های فرسوده شهر تهران می پردازد. نوع این پژوهش، کاربردی-راهبردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. در انجام این پژوهش، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، بیشتر از روش مطالعات پیمایشی استفاده شده است. برای جمع آوری و ارزیابی اطلاعات پیمایشی این پژوهش، تکنیک Delphi و ابزار پرسشنامه به کار گرفته شده است. اطلاعات این پژوهش با استفاده از تکنیک SWOT تحلیل شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تعدّد قوانین موضوعی ملاک عمل، فقدان مدیریت یکپارچه و رویه های قانونی و اجرایی مختلف، مهمترین آسیب ساختاری و کارکردی نظام تملک املاک واقع در طرح های ساماندهی بافت های فرسوده شهر تهران است. در این شرایط، راهبرد حمایت و بهبود شرایط درون سازمانی مدیریت شهری تهران، از امکان اجرایی بیشتری برخوردار می باشد.
معرفی فرایندی جامع برای گزینش محلات در اولویت برنامه ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی؛ نمونه موردی: شهر گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۷۶-۵۹
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل اولیه و در عین حال اصلی مطالعات ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی، تعیین درجه توسعه یافتگی و محرومیت مناطق، محلات، حوزه ها و بلوک های آماری (واحد های همسایگی) در مقیاس شهر با هدف شناسایی محلات فرودست شهری و سپس تعیین و گزینش «محلات در اولویت برنامه» جهت انجام مطالعات مرحله سوم، چهارم و پنجم شرح خدمات تیپ در محدوده این محلات می باشد. بررسی های بعمل آمده نشان می دهد که کاربست صرفاً یک یا دو مدل با شاخص های ترکیبی چندان موفقیت آمیز نبوده و حصول به نتیجه مطلوب متضمن استفاده از انواع مدل های آماری و ریاضی به تفکیک انواع شاخص های گروهبندی شده و سپس ترکیب نتایج حاصل از مدل ها با مدنظر قرار دادن راهبردهایی جهت نیل به نتیجه متقّن و مطمئن از شناخت و پیشنهاد محلات هدف برنامه می باشد. در این مقاله 65 حوزه آماری شهر گنبد کاووس بر اساس چهار طیف از شاخص های کالبدی، جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی (در مجموع 33 شاخص) با استفاده از انواع مدل های آماری و ریاضی (شامل فراوانی نسبی، رگرسیون، A.H.P، تاکسونومی و شاخص توسعه انسانی سازمان ملل متحد و نظرات کارشناسان خبره) مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت محلات (هدف پیشنهادی) یا در اولویت برنامه با ترکیب نتایج این مدل ها و مشخص ساختن راهبرد های مربوطه تعیین شده است؛ بدینوسیله فرایند طی شده در این مطالعه می تواند مبنایی برای سایر محققان و مدیران شهری در حوزه برنامه ریزی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی باشد.
ساماندهی مشاغل مزاحم شهری با رویکرد حیات شهری با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP).(مطالعه موردی خیابان مشروطه و عطار نیشابوری تبریز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
132 - 151
حوزه های تخصصی:
رعایت اصل سازگاری، یکی از اصول مهم برنامه ریزی شهری و بخصوص کاربری اراضی شهری است که عدم رعایت این اصل باعث بروز مشکلاتی حاد از جمله سلب آسایش و رفاه ساکنین یک منطقه می شود.از آنجائیکه به موازات افزایش جمعیت، شاهد روزافزون تعداد کاربری ها در فضاهای شهری هستیم. مکانیابی این نوع کاربری ها باید متناسب اصول برنامه ریزی کاربری اراضی شهری باشد تا از بروز مشکلات ذکر شده، جلوگیری به عمل آید. بنابراین پژوهش انجام شده به ساماندهی مشاغل مزاحم شهری بلوار مشروطه و قسمتی از خیابان عطار نیشابوری(امامیه،دانشگاه پیام نورمرکز تبریز)می پردازد. فرایند کار بدین صورت می باشد که بعد از انتخاب محدوده مورد مطالعه، با استفاده از نرم افزارARC GIS ، اقدام به تولید نقشه منطقه مورد مطالعه کردیم.سپس با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)ابتدا معیارهایی را در ارتباط با ساماندهی مشاغل مزاحم شهری بدست آوردیم. برای انجام این روش با تشکیل ماتریس، وزن نهایی را با استفاده از مقایسه زوجی برای هر کدام از معیارها را با استفاده از محیط نرم افزار EXCEL را بدست آوردیم. طبق داده های بدست آمده از تجزیه و تحلیل معیارها و گزینه ها، خدمات خودرویی با توجه به ازدیاد کاربری های وابسته به این نوع خدمات با وزن نهایی 0.016 بااهمیت ترین کاربری در جهت ساماندهی کاربری ها در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد.
آسیب شناسی اقدامات و سیاست های نظام در مدیریت و ساماندهی فضای مجازی
حوزه های تخصصی:
در راستای ساماندهی فضای مجازی به منظور بهره گیری از ظرفیت ها و جلوگیری از تهدیدات و آسیب های آن، قوانین و اسناد متعددی وضع، ساختارهای قانونی مختلفی تشکیل، بودجه های زیادی تخصیص و اقدامات قابل توجهی نیز صورت گرفته است، لیکن درمجموع، هدف مورد انتظار محقق نشده و نتیجه و اثربخشی مطلوب مشاهده نمی شود؛ لذا این مقاله از نوع تحلیلی – توصیفی با روش گردآوری کتابخانه ای به دنبال پاسخ این سؤال است که چه خلأ، مشکل و یا نقیصه هایی وجود دارد که باعث کم ثمر و یا حتی بی ثمر ماندن قوانین و اقدامات مربوطه شده و سامان نیافتن فضای مجازی و تداوم بی نظمی و آشفتگی آن را به بار آورده است؟ وجود این تحقیق، گامی در جهت بازبینی آسیب شناسانه برنامه ها، قوانین، رویکردها، اولویت ها و هزینه کردها بوده و بازآرایی اثربخشِ ظرفیت ها را موجب خواهد شد؛ نیز امید و انگیزه را در مجموعه عوامل مسئول و متولی تقویت خواهد نمود همچنانکه فقدان چنین پژوهشی، مسیر را برای تداوم هدررفت منابع مالی و انسانی و انجام اقدامات بی ثمر باز خواهد گذاشت. یافته های تحقیق نشان می دهد که چالش های: «ساماندهی نشدن شبکه ملی اطلاعات»، «عدم بهره گیری از فیلترینگ هوشمند»، «ضعف پیام رسان های داخلی»، «مشکلات و موانع اثربخشی سامانه شاهکار»، «رها بودن فیلترشکن ها و عدم برخورد مؤثر با وبلاگ ها و وب سایت های متخلف»، «فقدان آینده نگری نسبت به معضلات شماره های مجازی»، «عدم کنترل برنامه های ویدئویی ضبط شده داخلی»، «ناهماهنگی دستگاه ها در تقنین و اجرا و فقدان راهبری ستادی» و «غلبه رویکردهای سلبی بر ایجابی در ساماندهی فضای مجازی»، باعث تداوم نابسامانی، کنترل نشدن آسیب های اجتماعی و گسترش آن شده است. در این تحقیق راهکارهای پیشنهادی عملیاتی و کاربردی برای برون رفت از وضعیت فعلی، مورد تبیین قرارگرفته اند.