مطالب مرتبط با کلیدواژه

قصد مؤلف


۱.

چالش گادامر و هرش بر سر معیار درستی تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فهم موقعیت مندی خطاپذیری قصد مؤلف معنای لفظی معنا برای ما معیار اعتبار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۰ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
هرش""بر این باور است کهنظریه هرمنوتیکی ""گادامر"" به پلورالیسم و نسبیت انگاری می انجامد. هرش به پیروی از عالمان هرمنوتیکی رمانتیک هدف خوانش متن را دستیابی به قصد مؤلف می داند، اما در نظر گادامر، فهم عبارت است از تفاهم و توافق با دیگری، نه کشف قصد و نیت دیگری. بنابراین هرش معتقد است معنای متن از قبل تعین یافته است و هدف از خوانش متن کشف این معناست. اما در نظر گادامر معنا از طریق دیالوگ میان مفسر و متن تولید می شود و در نتیجه هیچ معنای از قبل تعین یافته ای وجود ندارد. بر پایه این نگرش، گادامر زبان و امکانات آن را شرط تعین معنا می داند، ولی هرش بر این باور است که زبان صرفاً شرط آشکارگی معناست. هرش از سوی دیگر گادامر را متهم به بی معیاری می کند. وقتی معنا امری نامتعین شد دیگر هیچ معیاری برای تمییز تفسیر درست از تفسیر نادرست وجود ندارد. در این مقاله بر آنیم تا ضمن طرح سه انتقاد اساسی هرش به گادامر، پاسخ آنها را از منظر شارحان و مدافعان گادامر بیان نماییم.
۲.

نگرشی تطبیقی به خوانش متن از دیدگاه شلایرماخر و سیدمرتضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصد مؤلف معنای گوهری شلایرماخر سیدمرتضی تأویل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۵۴۴
خوانش متن و تفسیر آن به ویژه در رویارویی با متون مقدس دینی، سبب پیدایش رویکردهای مختلفی شده است. این رویکردها در سنت غربی، همان رویکردهای هرمنوتیکی هستند که در یک دسته بندی کلاسیک و مدرن، بر امکان کشف قصد گوهری و نیت اصلی مؤلف و صاحب متن، یا انکار آن استوار است. شلایرماخر به عنوان بنیان گذار هرمنوتیک کلاسیک، کشف معنای گوهری و قصد اصلی مؤلف را در یک دایره ی شناختی دیالکتیکی که میان متن و جهان ذهنی صاحب متن اتفاق می افتد، ممکن و تحقق آن را براساس فهم دستوری و فنی-روان شناختی ادعا می کند که حتی می تواند به ارائه ی یک فهم برتر از خود مؤلف منجر شود. در سوی دیگر، سیدمرتضی به عنوان بنیان گذار تفسیر عقلی در شیعه، باتوجه به مبانی کلامی خود نظیر باور به توحید، وحی، تکلیف و لطف الهی و با تکیه بر حسن و قبح عقلی، بر وجود یک معنای گوهری در متن و کشف آن با بهره گیری از روش های عقلانی و ادبیاتی تأکید می ورزد. البته با وجود اعتبار تأویل، نمی توان بر درستی آن تأکید کرد مگر با بیان صریح خداوند از راه های علم آور.
۳.

نظریه فهم متن شلایرماخر و نقد اصول فقهی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شلایرماخر نظریه فهم متن قصد مؤلف بازآفرینی فردیت مؤلف تفسیر دستوری تفسیر روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۴۵۱
شلایرماخر از مهم ترین هرمنوتیست های تعین گرایی است که عینیت معنای متن را به مراد مؤلف می داند. او در هرمنوتیک خود در پی طراحی نظریه ای به نام نظریه فهم متن است که بتواند قواعد و روش های فهم معنای متن را تئوریزه نماید. از این جهت نظریه او برای اصول فقه می تواند الهام بخش باشد. نکته ای که وجود دارد، این است که ایده راهبردی شلایرماخر برای فهم مراد مؤلف بازتولید روان شناختی فردیت مولف توسط مفسر است. او نظریه خود را بر محوریت همین ایده راهبردی سامان داده است. نظریه او دارای نکات قابل استفاده ای برای اصولیون است؛ ولی هم ایده اصلی او در فهم مراد مؤلف و هم نظریه مبتنی بر آن از دیدگاه اصولیون دچار نقدهای متعددی است؛ برای مثال به جهت عدم امکان وقوع ایده بازآفرینی روان شناختی فردیت مؤلف شلایرماخر نهایتاً به این ایده وفادار نیست و عملاً به روش اصلی اصولیون که تمسک به ظهور عرفی کلام متکلم برای رسیدن به مراد اوست، تمایل پیدا می کند. یا اینکه این ایده او برای فهم مراد متکلم مطابق با سیره عقلا در محاورات عرفی شان نیست. یا اینکه این ایده به نسبی گرایی منجر می شود.
۴.

بررسی امکان و ضرورت کشف قصد مؤلف با تأکید بر هرمنوتیک هرش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک انتقادی قصد مؤلف تعین معنا اریک هرش عینی گرایی نسبی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۳۰۲
تعین معنا در تفسیر، مفهوم مرکزی هرمنوتیک کلاسیک است و این نحله فکری با چنین ایده ای، ابزاری مناسب برای فهم قصد مؤلف در متون مقدس فراهم می کرد. با ظهور هرمنوتیک فلسفی و طرح مباحثی چون تولید معنا با دیالوگ میان مفسر و متن، هرمنوتیک کلاسیک و مفاهیم مرکزی آن به چالش کشیده شد. نتیجه چنین باوری، حذف ایده «کشف قصد مؤلف» از فرایند تفسیر و حتی خلق ایده «مرگ مؤلف» بوده است؛ اما توجه نداشتن به قصد مؤلف و درنتیجه، باور به عدم تعین معنا مشکلاتی چون «بی معیاری» و درنهایت «نسبیت باوری» را در پی داشت و به همین سبب انتقاداتی را به سوی خود روانه ساخت. هرمنوتیک انتقادی اریک هرش با ایده محوری «بازآفرینی قصد مؤلف» در چنین فضایی ظهور کرد. در تحقیق حاضر، در گام اول، آرای اریک هرش در نقد هرمنوتیک فلسفی، نقد و بررسی و در گام بعدی به امکان و حتی ضرورت بازآفرینی قصد مؤلف در آرای او پرداخته می شود تا از این رهگذر بار دیگر علم هرمنوتیک به مثابه ابزاری کارآمد برای فهم متون مقدس معرفی شود.