فریدون هراتی

فریدون هراتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تبیین رفتار اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران براساس رویکرد نئورئالیسم

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۶
اسرائیل بعنوان یک حکومت نوبنیاد در خاورمیانه به دولت های دیگر با دیدگاهی امنیتی می نگرد. این حکومت مهمترین تهدید علیه خود در خاورمیانه را ناشی از جمهوری اسلامی ایران می داند و به لحاظ منافع ملی در تعارض با ایران می باشد. از این رو برای این حکومت در راستای به حداکثر رساندن منافع امنیتی، توسل به هر اقدامی در مقابله با دشمن مشروعیت می یابد. باتوجه به اینکه ایران و اسرائیل از پتانسیل هم سطح برخوردارند، در این مقاله تلاش داریم با بهره گیری از نظریه نئورئالیسم به بررسی رفتار اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران بپردازیم. البته از آنجاکه نئورئالیسم دو رویکرد امنیتی آن رئالیسم تهاجمی و تدافعی می باشد سوال اصلی این است که رفتار اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران در قالب کدام رویکرد نئورئالیسم قابل تبیین است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که رویکردهای یاد شده نئورئالیسم، امنیت و قدرت نسبی را ملاک عمل دولت ها دانسته و مهمترین اهداف اسرائیل را در برابر ایران در تثبیت و افزایش امنیت و قدرت نسبی در ابعاد مختلف توسط این حکومت می داند که پیامد چنین رفتاری برای ایران قرار گرفتن در بازی «امنیت و قدرت» است. یافته ها نشان می دهد، باتوجه به اینکه رئالیسم تهاجمی در قیاس با رئالیسم تدافعی از ظرفیت و بسط ابزاری بیشتری برخوردار است از این رو در تبیین رفتاری دولت هایی مثل اسرائیل نظریه مناسب تری است
۲.

بررسی و تحول الگوهای کلان قدرت سیاسی سیستان در جمهوری اسلامی ایران

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۲۲۶
قدرت سیاسی بعنوان نیرویی کنترل کننده، اداره کننده و هدایت کننده در یک سرزمین و جامعه تعریف می شود. منطقه سیستان در جمهوری اسلامی ایران از دیرباز تحت تأثیر قدرت سیاسی چه در عرصه ملی و چه محلی بوده که به شکل های مختلف بر این منطقه نمایان گشته است. این تنوع تأثیرگذاری قدرت سیاسی را می توان بعنوان الگوهای کلان قدرت سیاسی یک منطقه دانست که در قیاس با قدرت ملی یک حکومت در یک سرزمین بخشی از آن متبلور می شود. از این رو در این مقاله سوال مهم این است که الگوهای کلان قدرت سیاسی سیستان کدامند؟ و دچار چه تحول و تغییری شده است؟ فرضیه حاضر که براساس روش کیفی گروه متمرکز تدوین شده، سه الگوی تمرکزگرا، تکثرگرا و نمایندگی را در منطقه سیستان مورد شناسایی قرار می دهد که الگوی تمرکزا منتسب به کیانیان و الگوی تکثرگرا منتسب به خوانین و طوایف و الگوی نمایندگی را منتسب به نمایندگان مجلس می داند که از پی هم در سیستان تحول یافته اند. نکته پر اهمیت در مقاله حاضر این است که الگوی نمایندگی که یک الگوی مدرن سیاسی محسوب می شود با نگرش معطوف به رقابت برای کسب قدرت در سیستان می تواند یک الگوی واپسگرا قلمداد شود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان